وضعیت منتقد عربستانی، در هاله ابهام؛
تصمیم پادشاهی سعودی بر حذف جمال خاشقچی، اقدام علیه دموکراسی است
امین ساکی فعال سیاسی و اجتماعی در یادداشتی، نوشت: محمد بن سلمان ولیعهد عربستان را میتوان جوانی رویاپرداز و بازیچه دست دیو سیاست دنیا دانست. او که از یک سو رول دموکراسی خواهی را بازی میکند و از سوی دیگر، دستانش به خون جمال خاشقچیها، مردم ستمدیده یمن و حتی شاهزادگان سعودی آلوده است. این یادداشت، مروری است بر اتفاق غیر دموکراتیک سهشنبه خونین سفارت عربستان سعودی در ترکیه.
خبرگزاری موج/امین ساکی-روایت ورود بیبازگشت جمال خاشقچی به سفارت سعودی در استانبول ترکیه، خبری بود که مورد توجه رسانههای دنیا قرار گرفت. ورودی اسرارآمیز که اما و اگرهایی از سهشنبه هفته گذشته تاکنون در پی داشته و دارد.
از اظهارات خدیجه چنگیز «نامزد جمال» و شوی تبلیغاتی سفارت عربستان برای خبرنگار و تصویربردار روییترز که بگذریم، تصاویر دوربینهای سفارت، حکایت از ورود خاشقچی و عدم خروجش از کنسولگری سعودی دارد. معمایی که در عین پیچیدگی، با زبانی ساده، پیشفرض ربوده شدن یا قتل او توسط عوامل سرویس امنیتی عربستان را به واقعیت نزدیک میکند.
اینکه ۱۵ عامل امنیتی رژیم سعودی ساعاتی پیش از ورود خاشقچی وارد کنسولگری شده و ساعاتی بعد از ناپدیدشدن این فعال مدنی عربستان، محل سفارت را به مقصد پادشاهی عربستان ترک میکنند نه تنها نشانهای از یک توطئه غیرانسانی و غیر دموکراتیک است، بلکه حکایت از دستان خون آلود محمد بن سلمان ولیعهد جوان و رویاپرداز این کشور در پشت پرده این حادثه دارد.
بیتردید سهشنبه خونین و رازآلود کنسولگری سعودی در ترکیه، نقش بن سلمان در نمایش آزادیخواهی و دموکراسی طلبی او را بر آب کرد تا دنیا بداند گفتار فریبنده او در آزادیخواهیهای ظاهری، با رفتار خشن و ضد انسانیاش در این پرونده، فرسنگها فاصله دارد.
جمال خاشقچی که بود و چه کرد ؟!
جمال خاشقچی 59 سال داشت. او روزنامه نگار، گزارشگر، سردبیر و مقاله نویسی قدیمی و کهنهکار در عربستان سعودی بود که با روی کار آمدن محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد عربستان، در تبعیدی خودخواسته به آمریکا مهاجرت کرد.
شاید مقالات جمال در واشنگتن پست و انتقاداتش از جنگ در یمن، اختلافات دیپلماتیک عربستان با کانادا و بازداشت فعالان حقوق زنان به دستور مقامات سعودی موجب شد تا بن سلمان و عوامل امنیتیاش اقدام به ربودن یا قتل او کنند.
یا شاید این مقاله خاشقچی در روزنامه واشنگتن پست سرنوشتش را اینگونه رقم زده، آنجا که مینویسد:
این بازداشتها مخمصه و وضع خطرناکی را که همه شهروندان عربستان سعودی با آن مواجه هستند، نشان میدهد. از ما خواسته شده تا امید آزادی سیاسی را رها کنیم و درباره این بازداشتها و ممنوعیتهای سفر که نه تنها منتقدان بلکه خانوادههای آنها را نیز تحت تاثیر قرار داده سکوت اختیار کنیم. آنها انتظار دارند که ما این اصلاحات اجتماعی و ولیعهد عربستان را به شدت تحسین کنیم و از نزدیک شدن به شهروندان سعودی پیشگام که دههها پیش جرات کردهاند و به این مسائل پرداختند، اجتناب کنیم.
یا این مقاله در 7 اوت:
در حال حاضر شهروندان عربستان دیگر دلیل منطقی پشت این موج بیوقفه بازداشتها را درک نمیکنند. این بازداشتهای تعمدی بسیاری را به سکوت وادار کرده و بسیاری دیگر را نیز مجبور به ترک کشور کرده است.
و یا شاید نصیحت جمال به پادشاه عربستان سعودی خشم ولیعهد را برانگیخته که نتیجهاش ناپدیدی خاشقچی را رقم زده، چرا که خطاب به پادشاه 82 ساله نوشته است:
راه بهتری نیز برای پادشاهی عربستان برای اجتناب از انتقادات غرب وجود دارد، کافی است که فعالان حقوق بشر را آزاد و بازداشتهای غیرضروری را که وجهه عربستان را لکه دار کرده، متوقف کنید.
هدف پادشاهی سعودی، حذف خاشقچی
بازخوانی مطالب فوق، این واقعیت را روشن میکند که پادشاهی سعودی، در اقدامی انتقامی و خشن، سعی در حذف منتقدی را داشته که در جوامع جهانی برایش مسئلهساز بوده است.
سازمانهای حقوق بشری ترکیه، ایران و جهان، معمای خاشقچی را بررسی کنند
به هر روی؛ حبس، ربایش یا قتل یک روزنامهنگار و فعال سیاسی، فارغ از هر نام و هر نقطه جغرافیایی، مثلثی خونین و غیر دموکراتیک است که باید مورد توجه سازمانهای حقوق بشری ترکیه، ایران و جهان قرار بگیرد.
تصمیم پادشاهی سعودی، قتل دموکراسی
بیتردید، با مشاهده و مطالعه گفتار و نوشتار خاشقچی و با بررسی عملکرد مقامات سعودی، جدال زبان سرخ و سر سبز جمال از یک سو، و دستان آغشته به خون محمد بن سلمان و خاندانش از سوی دیگر، جدال نابرابری است که نتیجهاش مرگ دموکراسی و تنفر بیش از پیش جامعه جهانی از خاندان سعودی خواهد بود.
ارسال نظر