در گفتگو با مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سازمان منطقه آزاد قشم مطرح شد؛
قشم در هیچ جای ایران مانیتوری برای تبلیغات گردشگری ندارد/قشم تنها جایی برای خرید ارزان نیست
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سازمان منطقه آزاد قشم با اشاره به ضعف صنعت گردشگری قشم گفت: قشم در هیچ جای ایران مانیتوری برای تبلیغات خودش نداشته است.
محمدامین جعفری در گفتگو با ایرج اعتمادی خبرنگار خبرگزاری موج از قشم، با اشاره به ضعف های تبلیغاتی صنعت گردشگری در قشم، گفت: قشم در هیج جای ایران برای تبلیغات گردشگری و توریستی خود برنامه ریزی نداشته است. ما حتی در اسکله شهید حقانی بندرعباس هم تبلیغاتی از قشم نداریم که شایستهی قشم باشد.
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سازمان منطقه آزاد قشم با اشاره به اینکه اولین ماموریتهای مدیران اجرایی طرح پیشواز ارزانسازی سفر است، گفت: ارزانسازی سفر تنها کار مدیران طرح پیشواز و گردشگری و یا سازمان نیست، بخش خصوصی باید بیاید پای کار برخی به اشتباه بر این تصور هستند که سازمان منطقه آزاد قشم به تنهایی قادر به کاهش و کنترل هزینه سفر به قشم است.
همین افراد به اشتباه تصور می کنند که در برخی مناطق آزاد مثل کیش این سازمان منطقه آزاد است که هزینههای سفر را کاهش داده در حالی که اینطور نیست و این بخش خصوصی آن جزیره است که نبض سفر به کیش را در دست گرفته و هر زمان که لازم باشد چارتر کنندهها و ایرلاینها را مجاب میکنند که با چه قیمت کار کنند.
بخش خصوصی تنظیم کننده قیمت پروازهاست
بخش خصوصی در واقع قیمت را تنظیم میکند. جالب است بدانید بهجای اینکه بخش خصوصی حوزه گردشگری این کار بکند، بخش خصوصی حوزه بازرگانی این کار را میکند و قیمت پروازها در کیش توسط جامعه فعالین اقتصادی کیش تنظیم میشود.
حتی اگر یک ایرلاین بخواهد قیمت را افزایش دهد، در مقابل ایرلاینهای دیگری که آنجا هستند شکست میخورد. یک بخش دیگر آن هم قواعد الزامآور است که سازمان باید ورود کند، سازمان باید به هر چارترکنندهای بگوید که اگر میخواهد چارتر کند نباید فقط در فصول آب و هوایی خاص چارتر کند، به چارترکننده فرصت بدهد که در قشم پروازش را بیس کند به شرطی که در تمام مدت سال باشد، و اگر آن لحظه بیسش را برداشت باید مدیریت حقوقی سازمان قراردادی بسته باشد که طرف به صرف اینکه از مسئولیت شانه خالی کند و آن ماههای مهم سال که ما احتیاج به سفر ارزان داریم برود، یک غرامت و خسارت سنگینی بدهد که همان غرامت بتواند تضمین کننده بقیه چارترها باشد.
یکی از مشکلات ما در بخش جذب مسافر بحث گرانی سفر است که جنابعالی به طور کامل اشاره فرمودید، سایر موانع را در چه میبینید؟ حالا بنده به بحث آزادسازی کالا به داخل کشور، چون به حوزه شما مربوط نیست ورود نمیکنم، در سایر موارد بفرمایید موانع را در چه میبینید؟
یکی از مشکلات قشم در بحث جذب گردشگر این است که تبلیغات و اطلاعرسانی در مورد داشتهها و جاذبههای فراوان و غنی گردشگری قشم بسیار بسیار کم تر از آنچه باید، بوده است.
به نظر من در تمام سالهای تشکیل و استقرار سازمان منطقه آزاد، فقط این دوسال اخیر به نظر میرسد که کمکم صدا و سیما و رسانههای گروهی شروع کردهاند و به جاذبههای گردشگری قشم میپردازند.
قشم، فقط جایی برای خرید ارزان نیست
قبل از این، تصور مردم در مورد قشم، فقط جایی برای خرید ارزان کالاهای مصرفی تولید شده در کشورهای مثل چین و.. بود، ولی در حال حاضر یکی دوسال است که قشم به عنوان مقصد گردشگری معرفی میشود.
قشم با معرفی جاذبههایش در اطلاعرسانیها برجسته میشود و بخش عمدهی این اطلاعرسانیها هم توسط سازمان منطقه آزاد صورت گرفته است.
بگذارید نکتهای خطاب به برخی حوزههای دیگر شغلی عرض کنم؛ اگر بنده یک صنعتگر بودم، اگر مالک یک مجتمع تجاری یا حتی فروشنده مواد غذایی در قشم بودم و... همه تبلیغاتم را به سمتی سوق میدادم که قشم را جزیرهای برای لذت بردن از گردشگری معرفی کنم. اول باید گردشگری وارد قشم بشود، تا بعد سری هم به بازار بزند.
قشم در هیچ جای ایران مانیتوری برای تبلیغات خودش نداشته
نکته دوم این که قشم در هیچ جای ایران مانیتوری برای تبلیغات خودش نداشته، ما حتی در اسکله شهید حقانی بندرعباس هم تبلیغاتی از قشم نداریم که شایستهی قشم باشد. ما در کدامیک از استانها این کار را کردهایم؟
همهی اینها باید به کمک بخش خصوصی، بخش تعاونیها و بخش دولتی با هم باشد و نمیشود همه تکالیف را روی دوش سازمان منطقه آزاد گذاشت که تنها سازمان تبلیغ کند و مشتری برای بازار بیاورد تا خرید کند و بازار فروش کند.
باید یک جایی برای اشتراک منافع ایجاد شود، همه سرمایهها یکجا جمع شود، گروهی برنامهریز خوب دلسوز جمع بشوند و همهی این داشتههایی که دارند به نفع تبلیغات و اطلاعرسانی و ارزان سازی سفر اقدام کنند.
جنابعالی همه این وظایف و مسئولیتها را متوجه جامعه فعالان اقتصادی میدانید، حالا سوال من این است، پس سهم و یا نقش منطقه آزاد در برگزاری جشنوارهها و نمایشگاه کجاست؟
در فرایند برگزاری نمایشگاهها و جشنوارهها، سازمان منطقه آزاد میتواند از اعتبار حاکمیتی خود استفاده کند؛ مثلا بخش خصوصی اگر بخواهد در صدا و سیما یک دقیقه تبلیغ کند، باید مبلغ بسیار سنگینی بپردازد، ولی سازمان منطقه آزاد با توجه به ماموریتها و عملکردهایی که در حوزههای حاکمیتی و در راستای اهداف نظام و دولت ایفا میکند، میتواند این تبلیغات را با نرخ بسیار کمتری به صدا و سیما بسپارد.
ورود منطقه آزاد به عنوان اعتبار حاکمیتی
اینجا باید بگوییم بخش خصوصی شرایط مالیاش را فراهم کند و سازمان به عنوان اعتبار حاکمیتی ورود کند. بخش دوم وقتی سازمان منطقه آزاد با رسانههای گروهی یا گمرک یا نهادهای تصمیمگیری حمل و نقل مذاکره کند، همه شرایط آماده میشود که بخش خصوصی بتواند در بستر آرامتری کارش را انجام بدهد.
معتقدم که بخش خصوصی در اینجا «با هزینهای به مراتب کمتر» با اشتراک در کنار سازمان باشد، تبلیغات بیشتری بکند، هزینهی کمتری بکند، درآمد بیشتری کسب کند و سرمایهگذاری بهتری برای ارزانسازی سفرش بکند. جشنوارهها هیچگاه موفق نمیشوند، اگر سازمان منطقه آزاد این جشنوارهها را به تنهایی برگزار کند.
بخش خصوصی برگزار کننده جشنواره ها باشند
جشنوارهها باید به تقاضا و خواست و تکلیفی که بخش خصوصی میکند برگزار شود، مثلا از منطقه آزاد بخواهد جشنوارهای برگزار کند که خرید از بازارها را بیشتر کند، قدرت خرید مردم و قدرت سفر مردم ایران را بالا ببرد تا بیشتر بتوانند وارد جزیرهی ما بشوند.
یعنی بخش خصوصی خودش سفارشدهنده باشد، بعد بگوید من برای اینکار اینقدر اعتبار مالی هم میگذارم حالا منطقه آزاد بیاید کمک کند و اعتبار مالی بیشتری هم سازمان بدهد.
بگذارید مثالی بزنم تا مشخص شود که چرا تاکید دارم جشنواره فروش حتما باید توسط بخش خصوصی برگزار شود؟ در تمام دورهها و سالهای گذشته که جشنواره توسط سازمان منطقه آزاد برگزار شده، بخش خصوصی سود و نفع بسیار کمی از آن برده است، میدانید چرا؟ یک برداشت میتواند این باشد: همان زمانی که احتمال اوج حضور گردشگران در بازار وجود دارد و نبض خرید بازار باید تند بزند، ساعاتی از شبانهروز که باید مردم در بازارها باشند، مدیر اجرایی جشنواره کنسرت برگزار کرده است و در نتیجه بخش قابل توجهی از خریداران مراکز و بازارهای قشم به سمت سالنهای کنسرت رفتهاند.
اینجاست که این برنامهریزیها هم باید از طرف بخش خصوصی انجام شود. بخش خصوصی مشخص کند و تکلیف کند به منطقه آزاد که در ساعت مشخص و برنامههای مثل جنگ شادی، کنسرت و... برگزار کند و تعیین کند که چه کسانی حق شرکت در این برنامهها را داشته باشند.
بخش خصوصی سیاستگذاری کند که چه چیزهایی در آن جشنواره عرضه بشود، چه موسیقیهایی، چه قرعهکشیهایی، و این بلیط برای فرصت حضور در جشنواره باید به هر کسی نرسد، به کسی برسد که به بازار آمده و قدم گذاشته است، این را بخش خصوصی باید تکلیف کند.
این گفتگو ادامه دارد...
ارسال نظر