بخش اول گفتگوی تفصیلی عضو سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس با موج؛
دولت اتاق جنگ روانی دارد/ بی برنامه ترین دولت جمهوری اسلامی ایران دولت یازدهم و دوازدهم است/نمی توانیم روحانی و لاریجانی را در دو جبهه جدا ببینیم
عضو سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی اسلامی با تاکید بر اینکه دولت اتاق جنگ روانی دارد، گفت: نمی توان علی لاریجانی را جدای از حسن روحانی دانست و این دو در یک جبهه هستند.
به گزارش خبرگزاری موج، محمدحسن آصفری نماینده سابق مردم اراک در مجلس شورای اسلامی و دبیر اول کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم که سال ها در حوزه های مختلف مدیریتی حضور داشته است، از خبرگزاری موج بازدید کرد.
وی در حاشیه این بازدید گفتگوی تفصیلی با خبرنگار ما داشت که در سه بخش منتشر می شود.
بخش نخست مصاحبه محمدحسن آصفری در پی می آید:
دولت در حوزه های مختلف، به ویژه مسائلی که مربوط به معیشت و اقتصاد مردم می شود، واکنش ها و موضع گیری های خاصی داشته و در برخی اوقات به نظر می رسد تعمدی در فراموشی اصل موضوعات وجود دارد. به نظر شما رویکرد دولت در برابر مشکلات گریبانگیر جامعه چیست؟
دولت آقای روحانی یک اتاق جنگ نرم راه اندازی کرده است. در آن افرادی چون سریع القلم و آشنا و عده ای دیگر حضور دارند. این افراد تصمیم گیران اصلی اتاق فوق هستند و روزنامه ها و سایت های زنجیره ای با حمایت های مادی تغذیه کرده و خط و مشی این رسانه ها را مدیریت می کنند.
هدف اتاق جنگ روانی دولت، این است که کمبودها و ضعف های دولت را پوشش دهند و اذهان عمومی مردم را به جای پرداختن به مسائل اصلی از جمله گرانی ها و عملکرد ضعیف دولت و مدیران در سیاست داخلی و خارجی، به مسائل حاشیه ای منحرف کنند. به عنوان نمونه در اوج گرانی ها و مشکلات معیشتی مردم، ناگهان موضوعی به عنوان ورود بانوان به ورزشگاه ها که جز دغدغه ها و نیازهای اصلی جامعه نیست مطرح شده و در صدر اخبار قرار می گیرد.
این اتاق جنگ روانی تلاش می کند تا کم کاری ها و ناکارآمدی های دولت را مخفی کرده و اذهان عمومی جامعه را به سمت و سوی دیگری هدایت کند.
آیا می توان انتقادها به طرح سوال مجلس از رییس جمهوری و تلاش حامیان دولت مبنی بر اینکه روحانی باید در مجلس افشاگری کند را در همین راستا تحلیل کرد؟
حاشیه های اخیر دقیقا در همین راستا صورت گرفته است. مجلس طبق قانون از رییس جمهوری سوال کرده و در واکنش آقای روحانی این کار را خارج از چارچوب قانون اساسی توصیف می کند. نکته جالب اینجا است که رییس جمهوری سال ها در مجلس حضور داشته و فعالیت کرده و به قوانین آشنا است. ایشان در تنظیم و تدوین بسیاری از قوانین و آیین نامه های داخلی مجلس نقش اصلی را داشته و بعید است نداند طرح سوال از رییس جمهوری حق مجلس بوده و فرایند طرح سوال از حسن روحانی نیز طبق قانون پیش رفته است.
لاریجانی در تیم روحانی است و نمی توان وی را جدای از روحانی تصور کرد
پس معتقد هستید که سوال از رییس جمهوری به طور کامل منطبق بر قانون انجام شده است؟
اگر این کار قانونی نبود به طور قطع حامیان دولت در مجلس جلوی آن را می گرفتند. امروز بخشی از مجلس مانند آقای لاریجانی در تیم آقای روحانی هستند و همراه روحانی عمل می کنند. ما نمی توانیم روحانی و لاریجانی را در دو جبهه جدا ببینیم. به اعتقاد من لاریجانی و روحانی در یک جبهه حرکت می کنند. ریاست مجلس بر عهده این شخص است و زمانی که دید سوال از رییس جمهور بسیار جدی است، ناچار به پذیرش و اعلام وصول شد.
طرح سوال از رییس جمهوری در زمان مناسبی انجام نشد
بنابراین کار مجلس به طور کامل قانونی بوده و اگر کوچک ترین شبهه ای در این زمینه بود، لاریجانی جلوی آن را می گرفت.
یکی از انتقادهایی که به طرح سوال از رییس جمهوری مطرح می شود این است که این طرح در زمان مناسبی انجام نشده و در شرایطی که کشور با تهدیدهای خارجی روبه رو است، نباید رییس جمهوری را به مجلس احضار می کردند. آیا با این تحلیل موافق هستید؟
علیرغم انتقادهایی که به دولت دارم، اما معتقدم طرح سوال از رییس جمهور در زمان مناسبی مطرح نشد. امروز ما بحران های بین المللی مواجه هستیم و ترامپ، عربستان سعودی، رژیم صهیونیستی و برخی از کشورهای اروپایی علیه نظام و ملت ما موضع گیری خصمانه ای دارند و در این شرایط باید دولت و مجلس همه توان خود را برای ایستادگی در برابر زیاده خواهی های دشمنان خارجی صرف کنند.
بنابراین می شد طرح سوال در زمان دیگری انجام شود. حتی معتقدم مجلس می توانست این طرح را چندین ماه قبل و پیش از ورود به شرایط جدید مطرح می کرد. بنابراین زمان طرح سوال را مناسب نمی دانم و این در حالی است که منتقد جدی دولت هستم.
به نظر شما سوال از رییس جمهوری نتیجه بخش خواهد بود؟
نظر شخصی من این است که سوال را باید خیلی زودتر و حتی در دولت نخست آقای روحانی مطرح می کردند. نه امروز که مجلس سال آخر خود را سپری می کند. سال آخر مجلس شرایط خاصی دارد و به طور قطع لابی های بسیاری در این مدت انجام می شود. نماینده مجلس امروز این دغدغه را دارد که اگر سال آینده رای نیاورد، در کجا مشغول به کار شود. امروز دولت به صراحت به نمایندگان می گوید اگر می خواهید فردا ما از شما حمایت کنیم، باید امروز از ما حمایت کنید.
سوال از رییس جمهوری جنبه تشریفاتی دارد
این شرایط موجب می شود که طرح سوال از رییس جمهور جنبه تشریفاتی داشته باشد. سوالات خوبی از رییس جمهور مطرح شده، اما اقدام جدی پشت سر موضوع در مجلس نیست. زیرا سال آخر مجلس است و نمایندگان امروز دغدغه فردای رای نیاوردن و یا کمک دولت برای رای آوردن خودشان را دارند.
با تمام این اوصاف طرح سوال از رییس جمهوری اعلام وصول شده و حسن روحانی نیز اعلام کرده در مدت مقرر قانونی برای پاسخگویی به پرسش نمایندگان در صحن علنی حضور می یایبد. به نظر شما روحانی باید در صحن علنی افشاگری کند و از پشت پرده ها سخن بگوید؟
دولت باید پاسخگو باشد. ما نیاز به دولت پاسخگو داریم. دولت باید نسبت به بازار آشفته اقتصادی، گرانی و تورم، کوچک شدن سفره مردم و مشکلات معیشتی جامعه پاسخگو باشد. دولت باید در زمینه عملکرد خود در حوزه سیاست خارجی پاسخ دهد و بگوید چرا تمام تخم مرغ های خود را در سبد برجامی قرار داد که دیگ آن هیچ آبی برای مردم ما گرم نکرد. اگر امروز رییس جمهور در مجلس به این پرسش ها هم پاسخ ندهد، فردا باید در برابر افکار عمومی پاسخگوی رفتارها و عملکرد دولت خودش باشد.
علیرغم اینکه منتقد دولت هستید، آیا پیش بینی می کردید شرایط کشور در زمان ریاست جمهوری حسن روحانی به سمتی برود که برخی ادعا کنند اداره امور کشور از دست دولت خارج شده است؟
شرایط امروز کاملا قابل پیش بینی بود. علت این است که خود آقای روحانی تصور نمی کرد رای بیاورد. بنابراین برنامه ای برای اداره دولت نداشت. عاملی که باعث شد حسن روحانی برای ریاست جمهوری کاندیدا شود، برنامه وی نبود. به همین دلیلی است که می بینیم بی برنامه ترین دولت جمهوری اسلامی، دولت های یازدهم و دوازدهم است.
خانواده برخی از وزرا در خارج از کشور سکونت دارند
از سوی دیگر افرادی هم که در دولت به کار گرفته شد، افراد ناتوانی بودند. کسانی را آقای روحانی در دولت خود به کار گرفت که هشت سال به دنبال کار اقتصادی بودند و برای خودشان کارخانه و شرکت راه اندازی کرده بودند، خانواده های خود را به خارج از کشور فرستاده بودند و در اروپا و آمریکا و کشورهای عربی به دنبال امورات شخصی بودند. برخی از وزرای ما خانواده های درجه یک و دو خود را به خارج از کشور فرستاده اند.
همچنین از نظر سنی نیز این مدیران بازنشسته بودند. به عنوان نمونه وزیر نفت که ادعای ژنرالی نفت را دارد، دیگر آن ژنرال سابق نبود و هشت سال از دولت دور بود. این به اصطلاح ژنرال زمانی بر مسند کار آمد که هم شرایط دنیا تغییر کرده بود و هم وضعیت داخل کشور دیگر مانند زمان قبل نبود.
با این شرایط دولتی می توانست موفق باشد که برنامه داشته باشد و مهمتر از آن خودش سهامدار کارهای اقتصادی نباشند. دولتی که دولتمردانش سهامدار کارخانه و شرکت های متعدد هستند، برای تصمیم های اقتصادی دست و دلشان می لرزد. امروز خیلی از وزرای ما با توجه به اینکه در برخی از مجموعه ها سهامدار هستند و یا سرمایه های کلان دارند، هر تصمیمی که بخواهند در حوزه های اقتصادی داشته باشند، دست و دلشان می لرزد و به این فکر می کنند که این تصمیم چه تاثیری بر ثروت کلان آنها خواهد داشت. اینها چگونه می خواهند برای مشکلات اقتصادی برنامه ریزی کنند؟
بنابراین بی برنامه بودن دولت و همچنین استفاده از افراد ناکارآمد، موجب شد که تحلیلگران بتوانند شرایط امروز را پیش بینی کنند.
در دولت احمدی نژاد بسیاری از همفکران روحانی حضور داشتند
همچنین ما شاهد هستیم که در دولت و بر افکار شخص رییس جمهوری نگاه صرف جناحی حاکم است. آقای روحانی در همان ابتدا میان خود و کسانی که به وی رای نداده بودند، خط کش قرار داد. این در حالی است که در دولت احمدی نژاد علیرغم انتقادهایی که به برخی موضع گیری ها و تفکرات وی داریم، این شرایط حاکم نبود.
به عنوان نمونه معاون اول احمدی نژاد بیش از آنکه به دولت وی از نظر فکری نزدیک باشد، به آقای روحانی و جریان وی نزدیک بود. رحیمی آنقدر که به هاشمی رفسنجانی نزدیک بود، به احمدی نژاد نزدیک نبود. بسیاری از استانداران دولت های نهم و دهم از طیف و جناح آقای روحانی بودند. کسانی استاندار شدند که در زمان هاشمی و خاتمی استاندار بودند.
نگاه بسته و جناحی آقای روحانی موجب شد تا ما امروز شاهد شرایط خاص کشور باشیم.
ادامه دارد .....
ارسال نظر