مروری بر دهه اول جشنواره تجسمی فجر/۴
برای حضور در شورای سیاستگذاری با من صحبتی نشد/بعد از یک دهه جشنواره تجسمی نیاز به بازنگری جدی دارد/نبود فضای مناسب هنری در بسیاری از استانها مایه سرافکندگی است
میرهاشمی گفت: خیلی باعث سرافکندگی است که ما در تعداد زیادی از استانها اصلاً محلی برای ارائه کار هنری نداریم.
در آستانه آغاز دومین دهه برگزاری جشنواره تجسمی فجر، پای صحبت های دبیران و دستاندرکاران ده دوره گذشته نشسته ایم که به تناوب مشروح آن را منتشر خواهیم کرد تا با ارزیابی دهه اول جشنواره بین المللی تجسمی فجر برآیند کلی، زمینه مناسبی برای تصمیم گیری و برنامه ریزی دوره های پیش رو را فراهم کنیم.
در روزهای گذشته مشروح سخنان جنجالی سید مسعود شجاعی طباطبایی در ارتباط با جشنواره تجسمی فجر را در منتشر کردیم.
این بار در یک نشست صمیمی میزبان دو عکاس مطرح کشور بودیم که مدیریت هشت دوره از ده دوره برگزار شده جشنواره تجسمی فجر را در دو نیمه اول و دوم دهه اول بر عهده داشته اند. دو نیمه ای که شاهد تفاوت های زیادی نسبت به هم بوده اند.
ما سخنان این بزرگواران را به تفکیک و هر کدام را در دو بخش تقدیم می کنیم تا مطالعه آن برای شما عزیزان از سهولت و انسجام بیشتری برخوردار باشد.
روز بخش اول (اینجا) سخنان سیدعباس میرهاشمی مدیر انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس و دبیر چهار دوره مختلف جشنواره تجسمی فجر را تقدیمتان کردیم. در ادامه بخش پایانی نظرات این هنرمند و فعال فرهنگی را درباره نگاهش به فراخوانی بودن یا کیوریتوری برگزار شدن جشنواره، نسبت جشنواره با انجمن ها، مکان برگزاری و موضوعی بودن یا نبودن آن را میخوانید:
- موج: آیا برای یازدهمین جشنواره تجسمی فجر برای حضور در جلسات تصمیمگیری و سیاستگذاری از شما و سایر دبیران دعوت شد، یا اینکه تنها از نماینده انجمنها دعوت کردند؟
سید عباس میرهاشمی: نه کسی با من صحبتی نکرد. من فکر میکنم هر جایی که قرار گرفتیم پیشینه ما قطعاً در آن مؤثر است. وقتی یک سرمایه بزرگی در اختیار سازمانها است خیلی از آن استفاده نمیشود، در حالیکه وقتی تجربه آدم ها را کنار هم میگذارید به قرنها میرسد. الان وضعیت به گونه ای است که جدای از ارزشها و رهآوردهای کاریشان، این تجربیات خیلی راحت کنار گذاشته می شود.
- موج: ولی آیا حضور انجمنها باعث نمیشود که عدهای که عضو انجمنها نیستند امکان حضور در جشنواره را پیدا نکنند؟
سیدعباس میرهاشمی: الزاماً اینگونه نیست، یعنی کل مجموعه تخصصی می توانند نظراتشان راجع به سیاستهای کلی اعلام کند، حالا در آن سیاستها حتماً الزامی نیست که فقط اعضا مد نظر باشندبلکه، میتوانند غیر اعضا را هم دخیل کنند.
انجمنها که دخیل هستند خیلی خوب است، قطعاً وقتی انجمن ها حضور داشته باشند نخبگان یک رشته هنری کنار هم جمع هستند، همهشان در آن جلسه مسائل را مطرح میکنند و به بحث میگذارند و حتماً بحثها را جمعبندی میکنند؛ ولی در شیوههای کاری اگر از تجربه های موجود استفاده کند، قطعاً این مسیر خیلی سریعتر و درستتر میتواند طی خواهد شد.
- موج: آیا فکر می کنید که همراهی انجمن ها و دانشگاه ها برای برند شدن جشنواره بسیار مهم است؟
سیدعباس میرهاشمی: قطعاً همین طور است، اما در ابتدا بعضی از انجمنها همراهی کردند، بعضیها همراهی نکردند، بعضیها براساس آن چه که پنداشته بودند که فجر دارد جای بینال ها را میگیرد، حتی با آن مقابله کردند و این موضوع برایشان خیلی مهم بود. برداشتشان غلط بود و اصلاً نمیدانم از کجا به این تحلیل رسیده بودند، با وجود اینکه بارها گفته بودیم قرار نیست فجر جای بینال ها را بگیرد حالا شاید برداشت آنها بود که اگر این برداشت درست بود من حق را به آنها میدهم که باید مقابله میشد.
- موج: خاطرم است آن زمان بودجه به انجمن ها داده نمیشد ولی به فجر بودجه میدادند. مثلا آقای امیرنیا از مدیران وقت در مرکز هنرهای تجسمی یک مصاحبهای کرد و گفت دوسالانه گرافیک ۱۲۰ میلیون تومان بودجه میخواهد که ما نداریم...
سیدعباس میرهاشمی: اصلاً این طوری نیست. اگر شما نگاه کنید بودجه بینال هایی که در رشتههای مختلف برگزار شد، عددش با همدیگر متفاوت است. شما یک بررسی کنید که مثلاً چرا فلان بینال چهار الی هشت سال است برگزار نشده و چرا بینال دیگری هر دوره منظم برگزار شده است؟ ببینید در برگزاری بینال ها خیلی چیزها خیلی به خود انجمنها و به آن گروههایی که آمدند بستگی دارد از جمله این که حالا بتوانند موزه را متقاعد بکنند حمایتشان کند. به هر حال یک جریانی میخواهد ایجاد شود که هزینه دارد و کسانی که قرار است مجری باشند باید بتوانند از آن فعالیت دفاع کنند و پای کار بایستند تا انجام شود و بخشی از آن را انجمنها و بعضی از تشکلها که پیگیر بودند، انجام میدادند.
البته همه تقصیرها را نباید صرفاً به گردن حامی مالی برنامه انداخت، چون بخشی از مشکلات به اختلافات داخلی انجمن ها بر می گشت که باعث برگزار نشدن بینال ها می شد. من فکر نمیکنم کسی مانع برگزاری بینال ها شده باشد و کسی بگوید ما خواستیم برگزار کنیم، مانع شدند.
- موج: آیا طبق آنچه گفتید عدم دعوت از دبیران قبلی خلاف آیین نامه نبوده؟
سیدعباس میرهاشمی: در هر صورت امیدوارم واقعاً یک بررسی جدی و جانانهای صورت گیرد، برای این که به هر حال این مسیر ادامه پیدا خواهد کرد و آن چه که در این شرایط، در جامعه انجام میشود به آن وجهه بومیاش هم توجه شود چون باید تا حد امکان هر حرکتی را بومی کرده و در خور این فرهنگ، اخلاق، توان و اقتصاد کنیم. اگر این وجه بررسی شود آن موقع قطعاً آن چه که میتواند اتفاق بیفتد مؤثرتر، جذابتر و نافذتر از شکل قبلی است.
- موج: شما با برگزاری جشنواره هنرهای تجسمی فجر به سبک کیوریتوری موافق هستید یا فراخوانی؟
سیدعباس میرهاشمی: الان دنیا به سمتی حرکت می کند که شیوه های متفاوتی را پیش می گیرند؛ به اعتقاد من ما باید یک هنر نصبی و یک هنر چیدمانی داشته باشیم، چراکه ما نمیتوانیم خیلی این دو را با توجه به مباحث و هنرهای بین رشتهای از یکدیگر جدا کنیم. در دورهای ابتدایی هم این مساله در چندین جلسه مطرح شد، اما هنوز به جمعبندی نرسیدیم که به این سمت قدم برداریم.
در مورد برگزاری جشنواره به سبک کیوریتوری نیز همین مباحث مطرح است، چون هر کدام از این شیوه ها قابلیت های ویژه ای دارد، اما مهم این است که قالبها و اهداف اصلی بر اساس اینکه قرار است چه نیازهایی را مرتفع کنند، مشخص کنیم.
البته هر کدام از این موارد را باید در زمان خودش بررسی کرد، برای مثال باید ببینیم که جشنواره هنر جوان آن زمان چه مزایایی داشته و چه خلأهایی را پر میکرد یا نمیکرد؟ در آن زمان که جشنواره جوان راه اندازی شد، جشنواره فجر دچار تکرار شده بود اما الان باید دید به آن نیاز داریم یا خیر؟ بنابراین ما باید ببینیم چه زمانی بر اساس چه داشته و رویههایی یک جشنواره را برگزار کنیم. به نظر من شیوه های جدیدتر با توجه به اینکه چه اهدافی را مرتفع می کنند می تواند اجرا شوند.
- موج: در مورد مکان برگزاری جشنواره هنرهای تجسمی فجر چه نظری دارید، آیا موسسه صبا در حال حاضر ظرفیت برگزاری این جشنواره بزرگ را دارد در حالی که کارهای چیدمان و حجیم ممکن است در این فضا با محدودیت مواجه شوند؟
سیدعباس میرهاشمی: به نظر من با توجه به محدودیت های موجود باید آن قدر این جشنواره برگزار شود تا خلأها و نداشته های حوزه تجسمی خودش را نشان دهد. خیلی باعث سرافکندگی است که ما در تعداد زیادی از استانها اصلاً محلی برای ارائه کار هنری نداریم. اولین دوره جشنواره هنرهای تجسمی فجر در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد و از دوره دوم به بعد یا باید به صبا نقل مکان می کرد یا باید فضاهای دیگری را درگیر می کرد، این در حالی است که هیچکدام از فضاهایی که در آنها جشنواره برگزار شده است، برای ارائه آثار هنری مناسب نبود.
تا زمانی که توان و ظرفیت هنرهای تجسمی نشان داده نشود، قابلیت سخت افزاری مناسب آن میسر نخواهد شد و باید وضعیت به نحوی جلو برود که دولتمردان ما مجبور شوند فضا و امکانی متناسب با جشنواره هنرهای تجسمی فجر طراحی شود.
- موج: آیا هیچ وقت به اقتصادی شدن آثار فجر و فروش آن فکر شد؟
سیدعباس میرهاشمی: فروشی نداشتیم، اما قرار بود به این سمت برود، ولی وقتی اکسپوها راه افتاد فجر از بحث اقتصادی فاصله گرفت. هر جریانی میتواند در اقتصاد هنر دخیل باشد. شما اگر شناخت نسبت به یک موضوع و خرید کالا دارید و گرایشها را نسبت به آن سوق دهید طبیعتاً بازار اقتصادیاش هم بهتر میشود.
- موج: یک تفاوتی که دو نیمه دهه اول جشنواره تجسمی داشت این بود که در نیمه اولش رسم بر این بود که در فراخوان موضوع اعلام میکردند. یک سال موضوع شادی بود، یک بار امید و ...، ولی در نیمه دومش، غیر از این که فاصله بین رشتهها حذف شد و یک عنوان کلی تجسمی دیده شد و اعلام موضوع هم حذف شد. چه قدر موافق و مخالف این روند هستید؟
سیدعباس میرهاشمی: هر دو شیوه متداول است؛ در آن زمان خاطرم هست که وقتی موضوع آزاد بود، یک اتفاق عجیب و غریب میافتاد که از هر دری سخنی وجود داشت و در مورد آثار با آن شیوه اجرای فراخوانی، نمیتوانستیم به یک جمعبندی برسیم، وقتی موضوع اعلام میکردیم یک قابلیتی پیدا میکرد و اذهان به سمت انجام یک کار سوق داده می شد. پس طبیعی بود که ما باید موضوع اعلام میکردیم.
از دیگر مضررات اعلام نکردن موضوع این بود که برخی هنرمندان کارهایی که قبلاً خلق کرده بودند، ارائه می کردند البته بعدها شرط زمان تولید اثر گذاشتیم. اما شیوه ارائه موضوع به این دلیل که انسجام بیشتری داشت و قابلیت بررسی بهتر را میسر می کرد، انتخاب کردیم.
از طرفی آن زمان به شدت تبلیغ میشد که فجر جای دوسالانه ها را می گیرد، ما مجبور بودیم تفکیک هایی قائل شویم و یکی از بحثهایی که داشتیم این بود که موضوع اعلام کنیم که بدانند ما اصلاً به سمت جایگزینی نمی رویم. به همین دلیل با توجه به چشم انداز جمهوری اسلامی ایران، موضوعات را انتخاب می کردیم و انتخاب موضوعات با فکر صورت میگرفت تا بتواند راهگشا باشد.
- موج: و بالاخره سخن پایانی شما در این گفت و گو چیست؟
سیدعباس میرهاشمی: اگر امروزه در جامعه شاهد نقاط خوب یا بد هستیم نمیتوانیم بگوییم پیشینه و کارکردهای ما بر آن بیتأثیر بوده است، چراکه هم میتواند تأثیر مثبت و هم میتواند تأثیر منفی داشته باشد. اصلاً بحث دفاع از یک دوره نیست، معتقدم اگر زمینه هر فعالیت فرهنگی را بشناسیم، بررسی جدی کنیم، بیتعارف به چالش بکشیم، خودمان و موضوع را نقد کنیم و اصلاً نگران نباشیم، این میتواند ما را خیلی خیلی جلو ببرد و شاید یکی از جاهایی که ما عقب ماندیم همین جایی است که خیلی دچار تعارفات میشود یا به قولی به فرعیات بیشتر از اصل قضیه میپردازیم. من به اینجا نیامدم که از خودم یا از عملکرد خودم تعریف کنم و خیلی راحت موارد موجود آن زمان را میگویم، مثلاً برای انتخاب موضوع جشنواره تجسمی فجر در دوره هایی که دبیر جشنواره بودم، قطعاً دغدغه داشتیم و ممکن است شخصی نیز که با انتخاب موضوع برای جشنواره تجسمی فجر موافق نیست، در آن زمان اصرار میکرد که باید موضوع تعیین شود.
پس فجر باید جای خودش بایستد هرچند که برخی از تشکلها همراهی نکردند و مانع شدند ولی کار انجام شد. امروز جشنواره اهمیت خودش را دارد و نشان میدهد که چه ارزشی دارد و باید مسیرش را ادامه بدهد.
در حال حاضر بعد از یک دهه برپایی جشنواره تجسمی فجر لازم است بازنگری بسیار جدی صورت گیرد تا از آن نتایج درستی دربیاید و اگر اصول و قواعد کلی آن را دربیاوریم قطعاً بعدها میتواند مسیرش را درستتر پیش ببرد.
بیشتر بخوانید:
ارسال نظر