خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک؛ این سه خواهر تا ابد ایرانی
جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک که طبق اسناد از دو هزار سال قبل از میلاد مسیح، ایرانی بودند و هستند به دلیل موقعیت استراتژیکی همواره مورد طمع برخی کشورهای عربی و حتی زمانی بریتانیا قرار داشت؛ این درحالی است که این سه خواهر جدایی ناپذیر از هم، تا ابد ایرانی باقی خواهند ماند.
، جزایر واقع در خلیجفارس که از اهمیت قابل توجه استراتژیکی برخوردارند، بهواقع دنباله رشتهکوههای ساحلی در این منطقه قلمداد می شوند که امتداد آن وارد دریا شده است. بدین شکل که قسمت های مرتفع و بلند آن از آب بیرون آمده و قسمت زیرین این سلسلهکوه های دریایی در زیر آب پوشیده ماندهاند. از میان جزایر کشورمان در خلیجفارس و بهویژه جزایر واقع در دهانه تنگه هرمز، آنهایی که از موقعیت استراتژیک خاصی برخوردارند، عبارتند از شش جزیره: هرمز، هنگام، قشم، لارک، تنب بزرگ و ابوموسی.
ابوموسی
ابوموسی یا به زبان محلی بوموسا جزیره ای در خلیج فارس به وسعت 66 کیلومتر مربع است که فاصله آن از ایران به مراتب کمتر از فاصله آن از امارات میباشد. با اینوجود جزیره ابوموسی از دو جزیره تنب بزرگ و تنب کوچک بزرگتر بوده و میتوان آن را با اتومبیل طی مدت نود دقیقه گردش کرد.
اگرچه این جزیره بیشتر به خاطر موقعیت استراتژیک آن مورد توجه است اما از حیث اقتصادی نیز ابوموسی با منابع خاک سرخ شناخته میشود و در کنار آن از منابع نفتی نیز برخوردار است.
تنب بزرگ
جزیره تنب بزرگ در جنوب جزیره قشم و در حد فاصل بندر لنگه و راسالخیمه قرار دارد.
تنب بزرگ پوشیده شده از شنزار، از بندر لنگه کمتر از 50 کیلومتر فاصله دارد، در حالیکه مسافت آن از کرانههای راسالخیمه هفتاد کیلومتر است. از سوی دیگر تنب بزرگ در کمترین فاصله خود با خاک ایران در 31 کیلومتری جنوب جزیره قشم واقع شده است. بهعبارتدیگر، تنب بزرگ در بخش شمالی خط میانه خلیجفارس واقع شده و با وسعت 12 کیلومتر مربع دایره ای شکل است.
واژه «تنب» به هیچ عنوان در لغت عرب وجود ندارد و این نام صددرصد فارسی و ایرانی بوده و از دوران هخامنشی به این سو در منطقه متداول بوده است.
تنب کوچک
جزیره تنب کوچک در جنوب بندر لنگه و غرب جزیره تنب بزرگ قرار دارد. این جزیره نیز همچون تنب بزرگ در بخش شمالی خط منصف خلیجفارس قرار دارد؛ چنانچه فاصله آن از تنب بزرگ دوازده کیلومتر و تا بندر لنگه 50 کیلومتر است، در حالیکه فاصله تنبکوچک تا کرانههای راسالخیمه نزدیک به 92 کیلومتر میرسد. وسعت این جزیره مثلثی شکل نیز حدودا دو کیلومتر مربع برآورد شده و در حدود 1100 تا 1500 متر عرض دارد.
برای اثبات ایرانی بودن مالکیت و نام جزایر تنب به یادداشت های جیمز موریه در قرن نوزده در کتاب "دومین سفر به پارس، آسیای صغیر و ارمنستان" اشاره می شود که چنین نوشت: «روز بیست فوریه ما به نزدیکی دو جزیره به نامهای تنب بزرگ و کوچک رسیدیم. این دو جزیره نامی ایرانی دارند و مربوط به سرزمین ایران هستند. این جزایر سرزمینهایی لمیزرع میباشند».
از نظر تقسیمات کشوری، جزایر تنب و ابوموسی قبل از اشغال توسط بریتانیا از توابع بندر لنگه به شمار میرفتند و معمولا حاکمان ایرانی لنگه مامورانی را از جانب خود برای اداره امور این جزایر منصوب میکردند. حتی در تمام طول مدت اشغال این جزایر توسط بریتانیا تا سال 1971، این جزایر کماکان در طرح تقسیمات کشوری جزو خاک ایران محسوب میشدند. در تمام اسناد و نقشههای بهجایمانده پیش از سال 1971 ــ زمان بازگشت دوباره این جزایر به خاک وطن ــ آنها دنباله سرزمین اصلی ایران ترسیم شده بودند. پس از بازگشت این جزایر به خاک ایران در سال 1971، جزایر مذکور به صورت توابع استان هرمزگان درآمدند.
اهمیت جزایر سه گانه و خلیج فارس –انبار نفت جهان
براساس این گزارش، خلیجفارس محل اتصال سه قاره اروپا، آفریقا و آسیا است که در ورای آن، سه سرزمین ایران، هند و چین قرار گرفتهاند. هرچند در گذشته این آبراه بیشتر از حیث ارتباطات و راههای مواصلاتی دارای ارزش و اعتبار بود، اما در سالهای بعد، بهویژه پس از کشف نفت و گاز در این منطقه، اهمیت آن ابعاد جدیدتری به خود گرفت. پس از جنگ جهانی دوم و ظهور جهان دوقطبی که یک قطب آن بسیار نزدیک به این خلیج بود، بر اهمیت آن ــ بهویژه در نگاه قطب رقیب ــ افزوده شد.
مهمترین نکته در بررسی اهمیت خلیجفارس همان وجود ذخایر عظیم نفت و گاز است. بهواقع بیشتر موارد اهمیتبخشی به خلیجفارس در رابطه با همین ذخایر تعریف میشود. خلیجفارس حدود 65 درصد از کل ذخایر شناختهشده نفت جهان را در اختیار دارد. همچنین 30 درصد مجموع ذخایر گاز طبیعی جهان نیز در این منطقه واقع است.
به دلیل وجود ذخایر عظیم انرژی در خلیجفارس آن را انبار نفت جهان مینامند و دقیقا به همین دلیل است که خلیجفارس نقش بسیار تعیینکنندهای در اقتصاد جهان و بهویژه کشورهای صنعتی به خود گرفته است.
میتوان گفت درحالحاضر بیشتر شؤون سیاسی و بهویژه اقتصادی کشورمان با خلیجفارس و تنگه هرمز گره خورده است. ایران از لحاظ نظامی و جمعیتی نسبت به دیگر کشورهای منطقه جایگاه بالاتری دارد؛ چنانکه به تنهایی شصتدرصد کل جمعیت منطقه را در خود جای داده است. بیتردید ایران در طول تاریخ از لحاظ نظامی قویترین کشور منطقه بوده است.
همچنین ایران با داشتن 1375 کیلومتر خط ساحلی از بندرعباس تا شبه جزیره فاو، بهتنهایی 5/56 درصد کل سواحل خلیجفارس را در اختیار دارد. جدای از اینها، بزرگترین حوزههای نفت و گاز منطقه، یعنی حدود 5/16 درصد ذخایر نفت و 5/45 درصد ذخایر گاز طبیعی منطقه متعلق به ایران است.
جزایر سه گانه سپر دفاعی ایران
جزایر سهگانه اهمیت خاصی در دفاع از ایران دارند و به لحاظ نظامی فوقالعاده مهم و دارای موقعیت ویژه تدافعی هستند.
جزایر سهگانه را میتوان بهعنوان تکیهگاه های دفاعی سواحل و بنادر جنوبی ایران و نقاط کنترل و نظارتی به آبراههای ایران قلمداد کرد. همچنین در صورت بروز هرگونه تهاجم نظامی علیه کشور، جزایر مذکور میتوانند به مثابه یک سپر دفاعی عمل کرده و درصورت تجهیز و آمادهسازی مناسب، حجم وسیعی از عملیات و تحرکات نظامی را، چه به صورت دفاعی و یا به صورت تهاجمی، از آنها علیه هرگونه تجاوز و حمله نظامی خارجی انجام داد».
آنچه هر انسان، بهطورطبیعی میفهمد این است که جزایر ایران در خلیجفارس، بهترین سنگرها برای محافظت از سمت جنوب به شمار میآیند که اگر آنها را مجهز و مسلح کنند، تعرض به سواحل ایران بس مشکل و بلکه محال است.
دست درازی بر جزایر سه گانه ایرانی از آغاز تا اکنون
تمامی خلیجفارس و جزایر واقع در آن طبق اسناد از دو هزار سال قبل از میلاد حضرت مسیح، ایرانی و در دوره عیلامی و بهویژه در طول پادشاهی اینشوشیناک (1151ــ1165ق. م) هم تابع دولت عیلام بودند.
در دوره های ماد، ساسانیان و یعقوب لیث صفاری هم چنین بود.
اما در دوره تیموریان و ایلخانان مغول هرچند تمام ایران، از جمله خلیجفارس و جزایر آن، تحت حاکمیت آنان قرار داشت، اما حکومت ایشان بر جزایر خلیجفارس به واسطه حکمرانان محلی ایرانی اعمال میشده است.
پس از انقراض حکومت ایلخانی در ایران و بروز دورهای از هرجومرج، سرانجام صفویان حکومت را در ایران به دست گرفتند که در همین زمان شاهد ورود اولین قدرتهای استعماری یعنی پرتغالی ها به منطقه هستیم که پس از 150 سال درنهایت پرتغالی ها را در دوره صفویه از منطقه بیرون کردیم. هر چند که علاوهبراین، در اواخر دوره صفوی هلندیها نیز بهتدریج موقعیت خود را در خلیجفارس به نفع انگلیسی ها از دست دادند و انگلیسی ها به بهانه سرکوبی دزدان دریایی سلطه خود بر خلیج فارس را برقرار کردند.
در دوره نادرشاه و کریم خان زند هم این سه جزیره تحت حاکمیت ایران بودند اما در دوره قاجاریه و پادشاهی آغامحمدخان قاجار، او که بهشدت درگیر بحرانهای سیاسی و نظامی در مناطق شمالی ایران، بهویژه در قفقاز بود، تاحدی از مسائل خلیجفارس غافل شد.
از آغاز سده هیجدهم تسلط بر خلیج فارس به منظور امنیت شبهقاره هند همراه با حصول منافع بازرگانی مورد توجه دولت استعماری بریتانیا قرارگرفت. این دولت تقریبا از سال 1820.م به بهانههای مختلف سعی کرد حضور خود را در خلیجفارس گسترش داده و عملا این منطقه را تحت تسلط خود درآورد با اینهمه در دوره قاجار بی خیال ابوموسی تنب بزرگ و تنب کوچگ نبودند و از بریتانیا اعلام کردند این مناطق تحت حاکمیت ایران است و جتی در این میان درکیری هایی هم به وجود آمد که ایران پرچم خود و بریتانیا پرچم شارجه را در این جزایر نصب می کردند و در نهایت توافق کردند فعلا پرچمب نصب نشود.
همین حین شاهد وقوع جنگ جهانی اول بودیم که انگلیسی ها حالا با کمک روس ها سعی کردند به اشغال خود در این مناطق ادامه دهند که دولت ایران در سال 1923، مجددا و آشکارا به اشغال جزایر سهگانه اعتراض کرد و ادعای مالکیت خود بر جزایر را زنده نگاه داشت.
از سال ۱۳۰۵ خورشیدی، در پی تلاشهای دیپلماتیک ایران، پرچم ایران در این سه جزیره، در اهتزاز بوده است و حاکمان و والیان بندرعباس و بندرلنگه بر آن نظارت داشته اند. با این همه، انگلستان گه گاه مالکیت جزایر یاد شده را به شیخ دست نشانده خود در شارجه یادآوری میکرد؛ لذا اعتراضات و اقدامات ایران در نپذیرفتن اشغال این جزایر در سالهای بعد نیز تداوم یافت و سرانجام پس از یک دوره نزدیک به هفتادسال اشغال جزایر از سال 1903 تا 1971، جزایر سهگانه به آغوش مام وطن بازگشتند.
با اینهمه، قاجاریان با وجود تمام ضعفها و بیلیاقتی هایی که در دوره حکومت خود مرتکب شدند، درخصوص جزایر از سیاستی نسبتا درخورتوجه برخوردار بوده و تاریخ نشان داده که حتی برخی شاهان قاجار که به وطنفروشی، سستی و بیخردی معروفند نیز درخصوص جزایر خلیجفارس، بهویژه در ارتباط با سه جزیره مورد نظر، در برابر فشارها و تهدیدهای بریتانیا و شیخنشینان تحتالحمایهاش بهسادگی تسلیم نشدند و همواره بر مالکیت ایران بر جزایر سهگانه تاکید داشتند.
تکرار ادعاهای واهی از سوی امارات
از آن زمان تاکنون هنوز هم برخی از شیخ نشین های خلیج فارس گاهی ادعاهای خود را نسبت به جزیره ابوموسی تکرار میکنند و به جای همکاری و هماهنگی در اداره این دریای بزرگ و ایجاد مودت و دوستی، در چنبر توطئههای سیاستگری قدرتهای جهانی قرار میگیرند.
پس از اعلام تصمیم خروج انگلیس از خلیج فارس در سال ۱۹۶۸، مذاکرات متعددی برای حل اختلافات مرزی کشورهای منطقه خلیج فارس و پایان ادعاها درباره جزایر مورد اختلاف بین ایران، انگلیس و حاکم شارجه آغاز شد. براساس یادداشت تفاهم میان ایران و انگلیس در سال ۱۹۷۱ که به تایید حاکم شارجه هم رسید، حاکمیت ایران بر جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک مورد تاکید قرار گرفت و این جزایر که براساس اسناد مختلف در طول تاریخ به ایران تعلق داشت، رسما از اشغال انگلیس خارج شد و ایران قوای نظامی خود را وارد این جزایر کرد.
تا بیست سال بعد امارات هیچگونه ادعایی در مرود این جزایر نداشت و حتی هنگام آغاز روابط دیپلماتیک دو کشور ایران و امارات، این کشور عربی ادعایی درباره این جزایر نکرد اما این کشور در سال ۱۹۹۲، ادعاهایی در مورد مالکیت بر این جزایر مطرح کرد که البته این ادعاها همواره از سوی ایران رد شد. امارات در این سالها با حمایت برخی کشورهای عربی، ادعای خود را تکرار کرد اما تهران هم همواره این جزایر سهگانه را جزئی از خاک خود دانسته و اعلام کرده درباره تمامیت ارضی خود حاضر به گفت وگو نیست مخصوصا که امارات سند و استناد حقوقی قوی درباره مالکیت بر این جزایر ندارد و در مقابل اسناد تاریخی متعددی مبنی بر تعلق این جزایر به ایران قبل از اشغال توسط انگلیس وجود دارد.
سال گذشته با سفر رئیس جمهور چین به عربستان، بار دیگر موضوع مالکیت این جزایر مطرح و از ایران خواسته شد که به تمامیت ارضی کشورهای منطقه احترام بگذارد که در مقابل ایران سفیر چین را احضار کرد و از او بابت این موضع چین توضیح خواست.
البته هو چون هوآ معاون نخست وزیر چین که در آن زمان در تهران حضور داشت، موضع دولت خود را اصلاح و تاکید کرد که «چین از حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و عزت ملی ایران و مبارزه با دخالت خارجی حمایت می کند».
دریادار تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه در واکنش به تکرار ادعاها درباره مالکیت امارات بر جزاریر سه گانه، تاکید کرد که «باید از نعش ما رد شوند تا جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک را از ما بگیرند... این جزایر ایرانی است و کسانی که ادعایی غیر از این دارند، تاریخ را مرور کنند. اگر ما به تاریخ برگردیم، بد میشود و بحرین باید به ایران بازگردد. ما هیچگاه دست به سینه در مقابل هیچکس نیستم فقط در مقابل ملت خود خضوع میکنیم. سیاسیون باید دقت کنند و تاریخ بخوانند و نباید به خاطر دلخوشی یک کشور حرف اشتباهی بزنند. ما به کشوری تجاوز نمیکنیم اما اجازه تجاوز به خاک کشورمان را نمیدهیم. این جزایر ایرانی است و ایرانی میماند.»
نشست روز دوشنبه مسکو و تکرار ادعای تکراری
با این همه، امارات و کشورهای عربی همچنان به دنبال تکرار ادعاهای تکراری خود هستند، طوری که روز دوشنبه در نشست گفتوگوی راهبردی روسیه و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس که با میزبانی روسیه و با حضور وزیر خارجه عمان و همچنین دبیرکل شورای همکاری برگزار شد، شورای همکاری خلیج فارس و روسیه بیانیه مشترکی صادر کردند.
در بخشی از این بیانیه ادعاهای تکراری در خصوص جزایر سه گانه ایرانی بار دیگر مطرح شده بود که ایران هم برای دفاع از حق طبیعی خود در این باره سکوت نکرد و سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان با رد ادعاهای اخیر در بیانیه منتشر شده گفت: جزایر سه گانه تعلق ابدی به ایران داشته و صدور اینگونه بیانیهها با روابط دوستانه ایران و همسایگان مغایرت دارد.
ناصر کنعانی افزود: جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر استمرار سیاست حسن همسایگی و احترام متقابل، توسعه و ثبات منطقه را مسئولیت جمعی کشورهای منطقه میداند.
تردیدی وجود ندارد که براساس اسناد و منابع معتبر موجود و بنابر روایت دقیق تاریخ، جزایر سهگانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک این سه خواهر کوچک اما دیرین، همواره در طول تاریخ بخش جداییناپذیر از خاک سرزمین ایران بودهاند.
ارسال نظر