استاندار کهگیلویه و بویراحمد گردن استخدامهای فلهای و طایفهای را بزند
مردم انتظار دارند نماینده ارشد دولت در استان کهگیلویه و بویراحمد از همین آغاز، گردن طایفه گرایی، قوم گرایی و استخدامهای فله ای و طایفه ای را با شمشیر عدالت قطع و امید را میان این مردم بار دیگر زنده نماید.
به گزارش خبرگزاری موج از یاسوج، پوریا بامشاد روزنامهنگار طی یادداشتی خطاب به استاندار کهگیلویه و بویراحمد نوشت؛ وجود پروژههای نیمه تمام، تعطیلی و نیمه تعطیلی واحدهای تولیدی در استان، نبود راه آهن، ضعف در زیرساختها اقتصادی، فرهنگی و گردشگری، وضعیت نامناسب جادههای ارتباطی، نامناسب بودن ورودی شهرهای استان و نازیبایی درون شهری، پایین بودن سطح درآمد مردم، بیکاری سرسام آور، تعرض به منابع ملی و تخریب منابع طبیعی، استخدامهای فله ای و بی عدالتی در بهکارگیری نیرو در سازمانها و نهادها، طایفه گرایی و نگاههای سیاسی محض، ذبح شایسته سالاری به پای مناقع حزبی، گروهی و طایفه گرایی، حذف نیروهای کارآمد و توانمند به بهانههای متفاوت، تقسیم پستهای اداری در استان به مثابه گوشت قربانی و شرکتهای سهامی بین گروههای سیاسی، ارایه آمارهای غیر واقعی و گل و بلبل نشان دادن وضعیت استان در حضور مسوولان کشوری، عدم رعایت حقوق شهروندی و تکریم ارباب رجوع در برخی از سازمانها و نهادها و ... از جمله مشکلاتی است که مردم این استان را به ستوه آورده است.
سرانجام بعد از کش و قوسهای فراوان «علی محمد احمدی» با رای اعتماد هیات دولت دوازدهم بر کرسی استانداری کهگیلویه و بویراحمد تکیه زد و موسی خادمی در حالی که چهار سال میهمان مردم استان بود و حاضر نشد یک روز خانوادهاش با این مردم زندگی کند ساک مسافرتیش را بست تا به لرستان برود و جنجالهای پیرامون «رفتن» یا «نرفتن» پایان پذیرد. هر چند که نمیتوان منکر خدمات موسی خادمی در این چهار سال شد اما همانگونه که خودشان نیز اعتراف نمودند بیش از این نتوانستند و این واقعیتی بود که حداقل سه سال به او گوشزد میشد اما شیرینی مدیریت و ریاست اجازه نداد که در زمان زمامداریش به این مهم اعتراف کند و جای خود را به نیروی جدید بدهد تا شاید گرهی از مشکلات این استان باز شود. افسوس بر گذشته دردی را دوا نمیکند و نبش قبر نیز گرهی از مشکلات این مردم را باز نمینماید.
اما سخنی با استاندار
استاندار کهگیلویه و بویراحمد باید بداند که مردمان شرافتمند این استان در دورانهای گذشته ستم شاهی، علم و بیرق مبارزه را با تاسی از مراد خویش امام راحل بر دوش گرفتند و با طاغیان پدر و پسر جنگیدند و حاضر نشدند در مقابل طاغوت سر تسلیم فرود بیاورندتا جایی که در اسناد تاریخی قلم به دستان مزدور آنان را به عنوان «یاغی» معرفی میکردند. اما این مردمان تسلیم نشدنی در مقابل طاغوت، با پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی افتخاراتی را در دفاع از نظام مقدس جمهوری اسلامی و مرز و بوم این کشور آفریدند که زبانزده عام و خاص بوده و هست به طوری که بیشترین اعزام و بیشترین شهید را به نسبت جمعیت در راه دفاع از آرمانهای اسلامی خویش هدیه نمودند. برگهای زرین افتخارات این مردم بعد از پایان جنگ تحمیلی در مبارزه با اشرار و گروههای معاند در جای جای ایران اسلامی و امروزه نیز در قالب مدافعین حرم به دفتر خاطرات این نظام افزوده شده است تا ولایت پذیری و بصیرت این مردم بر همگان به اثبات برسد و اگر حضور گسترده در انتخابات و راهپیماییها را به این افتخارات اضافه کنیم خواهیم دید که این مردم مصداق همان امتی هستند که حضرت امام راحل آنان را بهتر از امت حجاز عهد پیامبر عنوان کرد.
اما با تمام این افتخارات، باید گفت استان کهگیلویه و بویراحمد به لحاظ محرومیت، محرومترین استان کشور است و به لحاظ شاخصهای توسعه ای با فاصله، در پایینترین ردههای جدول توسعه ای کشور قرار دارد و در بیکاری بر قله بیکاری کشور جای خوش کرده است تا جایی که بسیاری از جوانان حتی تحصیلکرده های این دیار برای یافتن شغلهای ولو بسیار پایین، راهی دیار غربت شده و رنجهای فراوانی را بر خود و خانواده تحمیل میکنند. این وضعیت در حالی رخ میدهد که استان کهگیلویه و بویراحمد به لحاظ منابع آبی، طبیعی و جنگلی، زیر زمینی از جمله نفت و گاز، پتانسیلهای گردشگری و … در زمره استانهای غنی و برخوردار کشور محسوب میشود. وجود بیش از ۲۰ درصد نفت و گاز کشور در استان فرصت بالقوه ای برای استان است که از نبود پالایشگاه در درون خود به شدت رنج میبرد و اگر عملیات استخراج، استحصال و پالایش این نعمت عظیم خدادادی در استان صورت گیرد، علاوه بر اشتغال مستقیم و غیر مستقیم برای چندین هزار نفر از جوانان این مرز و بوم، فرصت شناسایی و عرض اندام به «کهگیلویه و بویراحمد» میدهد که همواره پسوند ناشایست «محرومیت» را یدک میکشد و علیرغم شایستگیها، حتی از منابع عظیمی که در دل خویش نهفته است برای آبادانیش بهره مند نمیشود و بودجههای ناچیزی که برای عمران و آبادانی به آن تزریق میشود نمیتواند مرحمی بر زخمهای کهنه محرومیت باشد. وجود پروژههای نیمه تمام، تعطیلی و نیمه تعطیلی واحدهای تولیدی در استان، نبود راه آهن، ضعف در زیرساختها اقتصادی، فرهنگی و گردشگری، وضعیت نامناسب جادههای ارتباطی، نامناسب بودن ورودی شهرهای استان و نازیبایی درون شهری، پایین بودن سطح درآمد مردم، بیکاری سرسام آور، تعرض به منابع ملی و تخریب منابع طبیعی، استخدامهای فله ای و بی عدالتی در بهکارگیری نیرو در سازمانها و نهادها، طایفه گرایی و نگاههای سیاسی محض، ذبح شایسته سالاری به پای مناقع حزبی، گروهی و طایفه گرایی، حذف نیروهای کارآمد و توانمند به بهانههای متفاوت، تقسیم پستهای اداری در استان به مثابه گوشت قربانی و شرکتهای سهامی بین گروههای سیاسی، ارایه آمارهای غیر واقعی و گل و بلبل نشان دادن وضعیت استان در حضور مسوولان کشوری، عدم رعایت حقوق شهروندی و تکریم ارباب رجوع در برخی از سازمانها و نهادها و … از جمله مشکلاتی است که مردم این استان را به ستوه آورده است و همه این موارد تهدیدهایی است که در برابر شما قرار دارد و هنر مدیریت آنجا میتواند خود را نمایان سازد که از تهدیدها، فرصتها ایجاد کنند نه اینکه فرصتها را به تهدید تبدیل نمایند، در حال حاضر استان دچار رکود اسفناکی شده است و با کلنجار رفتن برخی مدیران بر سر مسائل سیاسی و حزبی نه تنها آب از آب تکان نخورده بلکه توسعه در این استان به آرزویی دست نیافتنی تبدیل شده است. جنگلهای انبوه و خدادادی این استان امروزه در معرض نابودی قرار دارد، درختان کهنسال بلوط و گردشگاههای بکر و دیدنی این استان که میتواند سالیانه گردشگران بسیاری را به دامن خود بکشاند و منبع درآمدی برای بسیاری از جوانان جویای کار این دیار باشد امروزه در معرض نابودی قرار داد که این امر به مدیری متفکر و توانمند در جذب بودجههای مناسب و برنامه ریزی دقیق نیاز دارد.
حضور چهار ساله مدیریت قبلی استان فراز و نشیبهای فراوانی داشت و علیرغم کارها و خدمات صورت گرفته همانگونه که موسی خادمی در مراسم تودیع خود عنوان کرد بیش از این نتوانست کاری انجام دهد و شاید یکی از مهمترین دلایل نگرانی مردم استان از وی، تلاش استاندار برای گفتار درمانی بود که باید گفت محرومیت در این استان به اندازه ای عمیق است که گفتار درمانی به غیر از عمیق تر کردن این معضل و مشکل، نتیجه ای را به بار نخواهد آورد. البته مردم استان کهگیلویه و بویراحمد انتظار معجزه از شما ندارند اما از کسی که سابقه و تجربه گسترده ای در زمینههای قانونگذاری و اجرایی دارد انتظار دارند با استفاده از نیروهای کارآمد، متعهد و فعال و به دور از شعار زدگی و سیاسی کاری حداقل به طرحهای نیمه تمام در این استان جان دوباره ای بخشید تا شاید این پروژههای کلان استان که به دلیل سوء مدیریت به خواب زمستانی رفتهاند تکانی خورده و چرخهای آنها بار دیگر بچرخد و کهگیلویه و بویراحمد در اتوبان توسعه و ترقی قرار گیرد. خطری که بیش از همه موفقیت جنابعالی را تهدید میکند سهم خواهی گروههای سیاسی است که پاشنه آشیل توسعه استان است و قبل از معارفه شما، با انتشار بیانیه ای نیت و سهم خواهی ها را شروع کردند و پس از آن نیز با نوشتهها و تحلیلهای متفاوتی که ارایه مینمایند بر خواست غیر منطقی خویش اصرار میورزند و قصد دارند تا از این طریق فشارهایی را بر مدیریت اجرایی استان وارد نمایند. هر چند مردم این استان انتخاب همکاران و مدیران را حق قانونی استاندار میدانند اما انتظار دارند شایسته سالاری را به پای منافع گروهی و حزبی عده ای خاص قربانی نکنید و مواظب باشید تا در دام زیاده خواهی های عده ای که صرفاً به منافع شخصی و حزبی خود میاندیشند و نیم نگاهی هم به توسعه استان ندارند گرفتار نشوید. مردم انتظار دارند نماینده ارشد دولت در استان از همین آغاز، گردن طایفه گرایی، قوم گرایی و استخدامهای فله ای و طایفه ای را با شمشیر عدالت قطع و امید را میان این مردم بار دیگر زنده نماید و اجازه ندهد تا عده ای با تحمیل تفکرات انحصارگرایانه و طایفه ای خویش، مردم را نسبت به نظام مقدس جمهوری اسلامی بدبین نمایند. امید است با اتکال به خداوند سبحان، پشتکار، پیگیری و بهره گیری از مدیرانی کارآمد و متعهد بتوانید رهرو واقعی «علی و محمد» برای خدا و خلق خدا شوید و بدون نیاز به تبلیغات و شانتاژهای خبری، صدای خدمات ارزنده شما در کهگیلویه و بویراحمد فراگیر شود و همگان آرزو کنند سالیان متمادی در این دیار بمانید و با گریه و دعای خیر شما را بدرقه نمایند.
ارسال نظر