در گفتگو با خبرگزرای موج
مدیران نباید بر اساس طایفهگرایی انتخاب شوند/ در انتخابات از رأی مردم دفاع کردیم
فرماندار شهرستان بویراحمد گفت: مدیران نباید بر اساس طایفهگرایی انتخاب شوند چرا که در قضاوتها اشکال ایجاد خواهند کرد.
به گزارش خبرگزاری موج از یاسوج، سید محمدکاظم نظری فرماندار شهرستان بویراحمد از سادات خفر در شهریورماه ۱۳۴۷ در روستای جهان آباد دشتروم چشم به جهان گشود، تحصیلات ابتدایی را در همان روستا و دورهی راهنمایی را در مدرسهی شهید منتظری یاسوج به پایان رساند. در طی چهار سال دوران دبیرستان، با اینکه مدت ۱۶ ماه را در جبهههای حق علیه باطل و جنگ تحمیلی به صورت داوطلبانه حضور داشته، همواره از شاگردان ممتاز دوره دبیرستان در دو استان بوده است. از سال ۱۳۶۶ به خدمت در جهادسازندگی شهرستان مشغول گردید و در آن نهاد انقلابی مسئولیتهایی هم به عهده گرفت و همزمان تحصیلات دانشگاهی را دنبال کرد. در سال ۱۳۷۰ در رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی بندرعباس پذیرفته و با معدل ۱۶/۹۶ دوره دکتری طب عمومی را با موفقیت به پایان رسانید. وی کمتر از دوماه از فراغت تحصیلش نگذشته بود که به سمت معاونت پیشگیری و فرهنگی سازمان بهزیستی استان منصوب شد و سپس قریب به ۴ سال در سمت مدیرکل همین سازمان به مردم استان کهگیلویه وبویراحمد خدمت کرد. وی همواره در تشکلهای سیاسی و صنفی فعال بوده و مسئولیتهایی همچون رئیس انجمن پزشکان عمومی و دبیر حزب کارگزاران استان کهگیلویه و بویراحمد را بر عهده داشته است.
در ادامه گفتوگویی با وی انجام دادهایم که از نظر خوانندگان میگذرد؛
چرا به فرمانداری بویراحمد آمدید؟
انگیزهها بهطور خاص انگیزههای اجتماعی و دردمندی دو شهرستان بود، به این فکر کردم که اگر به این مجموعه بیایم، میتوانم یکقدمی برای مردم این شهرستان بردارم و به مجموعه کمک کنم. وقتی پیشنهاد شد ما پذیرفتیم و از دوستانی که کمک کردن تشکر میکنیم که این اعتماد را به ما کردند.
در انتخاب شما به عنوان فرمانداری بویراحمد آقای سید باقر موسویجهانآباد نقش داشتند؟ رابطه شما با آقای موسوی چگونه است؟
با آقای سید باقر موسوی جهانآباد به لحاظ فکری و سیاسی نزدیک هستیم و به لحاظ دوستی و فامیلی سابقهی دیرینهای داریم. وقتی که ایشان در سال ۶۶ برای اولین بار در جهاد شروع کردم و ایشان در آن مجموعه مسئولیت داشتند و در آن زمان باهم کار کردیم و همچنین شناخت کاملی از هم داریم و ارتباط خوبی وجود دارد. ولی کسانی که به ما پیشنهاد فرمانداری بویراحمد دادند، افراد دیگری بودند، از جمله نماینده مردم بویراحمد و دنا در مجلس، دوستان اصلاحطلب و سیاسی و نخبگان استان، استاندار وقت کهگیلویه وبویراحمد و قطعاً سید باقر موسویجهانآباد تأیید و حمایت کردند.
ارتباط شما با حزب کارگزاران به چه شکلی است؟ قبل از مسوولیت و در حین مسوولیت.
ارتباط خوب و خیلی نزدیکی داریم، با خیلی از تشکلها و احزاب از جمله کارگزاران فعالیت زیادی از قبل داشتیم، در کل در چند انتخابات که حضرت آیتالله هاشمی(ره) کاندیدا شدند، ما بهطور خاص از ایشان حمایت کردیم و قبل از عضویت در حزب کارگزاران، دیدگاههایمان نزدیک به ایشان بود و هم در سال ۸۴ و سالهای بعدی که ایشان کاندیدا بود از ایشان حمایت کردیم.
وضعیت پروژههای شهرستان بویراحمد چگونه است؟ بعضی از پروژههای شهرستان از جمله پل سوم بشار که شما هم دغدغهاش را دارید، بعد از ۱۲ سال عمر هنوز روند کندی دارد؟ مشکل کار کجاست؟ آیا اعتبارات لازم است یا به اختلافات بر میگردد؟
وضعیت پروژههای عمرانی در شهرستان بویراحمد، در مجموع ارزیابی ما ارزیابی مثبتی است. مشاهده که کنید، مسیر جادههای اصلی شهرستان اغلب فعال هستند و کار میکنند که زیرساخت اصلی شهرستان است.
در فرودگاه یاسوج امسال تحولی ایجاد شده است که با تطویل و تسطیح باند و اقدامات دیگر در فرودگاه انجام گرفت. در حوزه ارتباطی، زیرساختهای ما در مجموع مثبت است؛ اما برخی از پروژهها فرسایشی و طولانی شده است و خیلی از پروژهها، پروژههای حیاتی بودند ازجمله پل سوم بشار یاسوج.
پل سوم بشار در دولت اصلاحات شروع شد و وقتی دولت عوض شد و استاندار اول آقای احمدینژاد تشریف آوردند، دیدگاهشان این بود که دیگر ضرورتی ندارد و بنا بر این تقریباً پروژه تعطیل شد. دیدگاهشان این بود که این پروژه ضرورت و اولویتی ندارد و این پروژه طولانی شد.، بله آقای حسینی استاندار وقت گفت که ضرورتی ندارد و عذر پیمانکار پروژه خواسته شد و این پروژه تعطیل شد؛ و الآن این پروژه با اعتبارات کم و فرسایشی به پیمانکار جدید داده شد. بنا بر این چون مسئولین گذشته در این نشست حضور ندارند، بدگویی نکنیم. بیش از دو سالی که بنده در این فرمانداری بویراحمد حضور دارم، اهمیت و جایگاه این پل بهجایی رسیده است که ضرورتش برای همه خیلی ملموس و نقشش در کاهش ترافیک یاسوج خیلی واضح بود. بنا بر این مسئولین خیلی تأکید و اصرار دارند و داشتند که هرچه زودتر این پروژه به بهرهبرداری برسد.
برخی از عواملی متأسفانه موجب شد که این پروژه به بهرهبرداری نرسید که یک بخش آن عوامل مدیریتی در حوزه راه و شهرسازی، و یک بخش آن معارضاتی در اطراف پروژه بود و اشخاصی که ادعای مالکیت زمین در آنجا را داشتند، گاهی موجب توقف پروژه میشد؛ و یک بخش آنهم کار سلیقهای بین دستگاهی بود به خاطر اجرای و گذر لوله آب از آن منطقه و کاری که باید آبفای شهری انجام میداد اینیک مقدار طول کشید و اختلافنظر بین راه و شهرسازی و آب منطقهای وجود داشت و بعضاً معارضات مردمی هم اضافه میشد و گاهی اختلافات پیمانکاران قدیم که خلع ید و یا کارشان خاتمه پیدا کرده بود و میخواستند کار را به پیمانکار جدید بدهند، قطعاً بیتأثیر نبود و درگیریهایی داشتند؛ و مسائل کارشناسی آن مجموعه دستبهدست هم دادند و همچنین مشکلات اعتبارات بود که هرسال یک مبلغ خیلی جدی نبود و از اعتبارات ملی فقط به شهرستان بویراحمد اختصاص داده میشد و برای راه و شهرسازی اعتباری اختصاص داده نمیشد.
امسال که خوشبختانه هم بالای ۲ میلیارد تومان از اعتبارات استانی به شهرستان اختصاص پیدا کرد و همچنین از اعتبارات شاخصها هم ۱۵ میلیارد تومان که مبلغ خوب و تقریباً بینظیر بوده نسبت به همهسالهای گذشته، اختصاص پیدا کرد که اگر اینها، تخصیص مناسبی پیدا کند انشا الله... سال ۹۶ این پل به بهرهبرداری میرسد. بخشی از مشکل پل مربوط به طراحی اولیه پل که با الآن متفاوت است قبلاً به شکل یک پل ساده و بدون خیلی از رمپها و ... که باید برای زیرگذرها و حاشیه رودخانه بشار ایجاد میشد، خیلی پیشبینینشده بود و بنا بر این یک مقدار زمان برد و طراحیاش عوضشده و طراحی بهتری پیدا کرده است؛ که همه اینها دستبهدست هم داد تا این پروژه طولانی شود اما با این تأکیدی که دکتر احمدی داشتند و این اعتبار خوبی که در آخرین جلسه شورای توسعه برنامهریزی اختصاص داده شد، امیدواریم که خیلی سریع به سرانجام برسد. همین امروز هم یک جلسه در رابطه با معارضات و مشکلات این پل داریم امیدواریم که همه مشکلاتش حل شود.
آقای استاندار کهگیلویه وبویراحمد هم از این پروژه تعجب میکرد که چرا یک پروژه به این مهمی، هماهنگی بین دستگاهها وجودندارد و چرا قبل از شروع پروژه این معارضات حل و فصل نشده بود؟ چرا بیمارستان ۲۸۳ تختخوابی یاسوج به درازا کشیده شد؟
وقتی مطالعهاش کافی و جامع نبوده همه چیزش تحت تأثیر قرار گرفته است، تملک اراضی با مشکل مواجهه میشود و معارض تبدیل به مشکل میشود و همچنین یک بخش از کار، به هر حال به فرهنگی که در هر منطقهای حاکم است، در یک منطقهای کسانی هستند که پروژه عمرانی و آبادانی مهمتر از منافع شخصی است و برخی از افراد گذشت میکند و خیلی ممانعت از اجرای پروژهها نمیکردند در خیلی از جاها به ویژه جای جای استان ما پروژههای عمرانی با ممانعت و مشکلات و معارضاتی روبرو میشود. در برخی از موارد هم وارد نیست و میبینیم که مالکیت بر عهده منابع طبیعی است و خیلی از پروژههای عمرانی با یک مشکل جدی و معارضات روبرو است. برای همین همه اینها مؤثر است بحث جدی میزان اعتبارات هم خیلی تعیینکننده است، بیمارستان ۲۸۳ تختخوابی هم اینگونه است، بالاخره برخی از استانها نفوذ بیشتری دارند یا فقط به این فکر میکند که سریعتر اعتبارات را جذب کند و یا اعتبارات سهم نفتش بیشتر باشد و بالاخره اعتبارات خاص آن بیشتر است؛ و سریعتر پروژههایش به بهرهبرداری میرسد و در یک استانی هم کمتر. ولی انصافاً هم استانداران پیشین و جدید و هم نماینده مردم به جد شبانهروز از ناحیه فرمانداری پیگیر هستند و تا این پروژههایی که برای شهرستان بویراحمد و مرکز استان خیلی کلیدی هستند به سرانجام برسد از همه افراد و از توجهشآنجای تقدیر دارد.
در خصوص اعتبارات شهرستان بویراحمد توضیح دهید؟ چرا شما گاهاً نسبت به میزان اعتبارات گلایه دارید؟
طبیعی است که هر فرمانداری از منافع شهرستانی خود دفاع کند و این جز وظایفش است و امانتی است که مردم بر دوشش گذاشتهاند. در خصوص بویراحمد هم به جهت مهاجرپذیری و گسترش خیلی سریع حاشیه شهر یاسوج داریم مشکلاتش خیلی بیشتر از شهرهای استان است؛ و از طرفی چون مرکز استان و پیشانی استان است و محلی است که هر مهمانی وارد استان میشود به یاسوج میاید طبعاً باید توجه بیشتری به یاسوج شود. برداشت من این است تا کنون توجه کافی به شهر یاسوج نشده است یاسوج این استحقاق را داشته که بیشتر به آن توجه شود و به مهاجرت کمتر توجه شده است اگر به تعداد افرادی که به یاسوج سفر میکردند اعتبار سرانه آنها به همراهشان به شهرستان بویراحمد و یاسوج بیاورند خیلی از مشکلات ما برطرف میشود و الآن جمعیت شهرستان بویراحمد ۴۳ درصد است، درست است که جمعیت یک شاخص است ولی خوب مهمترین شاخص است.
انتظار ما هم این است که اعتبارات هم متناسب با جمعیت باشد و آن جمعیت مهاجر هم در نظر گرفته شود. الآن مشکلات فضای آموزشی که شهرستان بویراحمد دارد، شاید کمتر شهرستان داشته باشد. باوجوداینکه مرکز استان است. مخصوصاً حاشیه شهر یاسوج.
اگر دانشآموزانی که از همهجا به یاسوج مهاجرت میکنند. سرانه آموزشی و اعتبارات نوسازی و سرانه همه اطلاعات آنها به نحوه کامل و عادلانهای اختصاص پیدا میکرد ما نباید اینهمه مشکل فضای آموزشی داشته باشیم که هرسال تیتر برخی از رسانهها همین باشد؛ که این حاشیه شهر یاسوج فضای آموزشی ندارد و حتی در خود شهر یاسوج جاهایی را داریم که بهشدت مشکل فضای آموزشی دارد و یا از کانتینر استفاده میکنند یا یک فضاهای غیراستاندارد و اتاقکهایی را برایشان میسازند که بتوانند پوشش دهند و در خیلی از جاهای دیگر هم همینطور است بنا بر این آن اصرار و درخواست ما برای این است که توجه مسئولین جلب شود و هرکسی نتواند نگاه شهرستان کند، بلکه نگاه مرکز استانی کند و یاسوج را کمک کند تا از این وضعیت مشکلدار دربیاید.
برخی از شاخصها که باید به صورت جدی تأثیرگذار باشد، اهمیتی ندارد. شاخص مهاجرت و جمعیت آن تأثیری که باید در بودجه داشته باشند ندارد. بالاخره کسانی که بودجه را تعریف میکنند، یک سری شاخص تعریف میکنند، و این شاخصها هم یک شاخصی نیست که از بالا تعریف شود و برای هر جای کشور یکسان باشد. بلکه شاخصی است که در استان تعریف میشوند و از میان دهها شاخص چند شاخص بهاصطلاح تعریف میشود و بر اساس آن شاخصها است. حالا یک جایی جمعیت تأثیرگذار است و در جایی شاخصهای دیگری تأثیرگذار است ولی احساس میکنم که لازم است که به این توجه شود، ضرورت دارد، شهرستانی که نیم درصد مهاجرپذیری را دارد نیاز هست که توجه بیشتری به آن شود و نیاز به تلاش بیشتری دارد؛ و فقط بحث اعتبار نیست و بحث تخصیص بودجهها و مدیریتی است و سایر مسائل هم نیاز توجه ویژهای دارد.
یاسوج مرکز استان است و مردم انتظارات ویژهای دارند، شهرستان بویراحمد و شهر یاسوج به لحاظ خدماتی، رفاهی و مبلمان شهری باید متفاوت از شهرهای دیگر باشد، و مرتب از این شهر به عنوان پیشانی استان نام میبرند، اما آن اندازه و شایسته مرکز استان، یاسوج رشد نداشته است؟ نظرتان چیست؟ نقش مدیران در این وسط چیست؟ آیا از چینش مدیران رضایت دارید، نماینده مردم در مجلس تا چه میزانی در خصوص انتخاب مدیران نظر میدهند؟
از چینش مدیران رضایت نسبی داریم، بالاخره نماینده هم طبق آن عرف که از قبل وجود داشته، نظر نماینده در مسائل استانی دخیل است در بخش شهرستانی هم قطعاً دخیل است و به جهت تأثیری که نماینده میتواند در توسعه، جذب اعتبارات و مسائل دیگر داشته باشد. بالاخره نظر نماینده هم لحاظ میشود ولی تصمیمگیرنده اصلی در انتخاب مدیران، مدیرانکل هر دستگاهی هستند، باید نظرات مشورتی فرماندار و طبق قانون که الزام کرده با هماهنگی فرماندار باشد، در واقع نظرات سایرین، مشورتی است ولی تصمیمگیرنده اصلی مدیران کل دستگاهها هستند. انتخاب مدیران شهرستانی با هماهنگی فرماندار است. مشکل جدی با مدیران نداریم و تا حدودی قابل قبولی و هماهنگ هستیم.
چرا به انتخابات نظام پزشکی ورود پیدا کردید؟ بعد از عدم پیروزی اظهارات متفاوتی شنیده شد؟
انتخابات نظام پزشکی یک انتخابات صنفی است و کاملاً متفاوت از مسائل سیاسی است، و برخی از دوستان اصرار کردند که اسم ما هم در این انتخابات باشد، تا شاید بتوانیم به برطرف کردن مشکلات صنفی جامعه پزشکان کمکی شود، و به جهت اینکه بنده وقت کافی برای رسیدگی به کار تبلیغی و ارتباط با پزشکان نداشتم، و اینکه بسیاری از پزشکان که در سال اخیر به استان آمدند، نمیشناسم و خیلی کمتر با بنده ارتباط داشتند و به خاطر اینکه از دانشگاه به وزارت کشور آمدم.
و اینکه بنده رعایت قانون کردم و اتفاقاً جای سربلندی دارد و تقریباً تمام کاندیدای نظام پزشکی روز رأیگیری در جلوی صندوق حضور داشتند، و برای خود تبلیغ میکردند و این خود خیلی تأثیرگذار در روز رأیگیری. ولی بنده به خاطر اینکه قانون گفته بود، که کاندیدا نباید حضور داشته باشد، و بنده هم بهعنوان نماینده عالی دولت قطعاً باید قانون را اجرا کنم، در آن منطقه حاضر نبودم و فقط تا چند دقیقهای که برای رأیگیری رفتیم و بنا بر این احساس میکنم، واقعاً نهرتنها هیچ شکستی برای بنده نبود، بلکه خیلی باعث سرافرازی و افتخار بنده بوده است. وقتی در یک جایی که انتخابات صنفی است و باز هم با وجود اینکه مشکلاتی هم پیش بیاید، ولی بنده قانون را بهطور کامل رعایت کردم و شاید چند نفر از کاندیداها قانون را رعایت کرده باشند، و در آنجا حضور پیدا نکرده باشند. تقریباً و اغلب همه در آنجا حضور داشتند و هرکسی که میخواست رأی بدهد حالا به اصطلاح یکجوری برای کسب رأی، مستقیم و غیرمستقیم رایزنی میکردند، و تا رأی به آنها بدهند. ضمن اینکه بههرحال آنها رأیشان معتبر و محترم است؛ و احترام میکنیم. ولی اعتقاد بنده این بود که بهاصطلاح بنده بهعنوان یک کاندید،ا میدانستم حضورم اشکال دارد و از آنطرف هم در تبلیغات و ارتباط و تماس با پزشکان کار خاصی انجام ندادیم و ضمن اینکه رأی ما همرأی کمی نبود و رأی قابلقبول و نزدیکی بود و هیچ شکستی برای بنده نبود و اگر انسانی که به قانون و وظیفهای که دارد عمل کند، مایه سربلندی است و شاید هم درستش هم همین بوده که ما به دلیل مشغله و شاید اینکه نمیتوانستیم خیلی در جلساتشان شرکت کنیم و کسانی که وقت بیشتری دارند انتخاب شوند، و ما به انتخاب پزشکان و انتخاب صنف احترام میگذاریم.
از آنطرف در انتخاباتی که برای یک تشکل سیاسی است و رأی اول را به پزشکان میدهند و بحث انجمن اسلامی جامعه پزشکی که در سال ۹۶ برگزار شد، ما بالاترین رأی پزشکان را آوردیم و بنا بر این به لحاظ سیاسی و پزشکان اصلاحطلب نشانه این است که اتمام و اقبال وجود دارد، ولی به لحاظ صنفی متفاوت از بحث سیاسی است.
آیا در فرمانداری میمانید یا اینکه در جایگاه دیگری خدمت خواهید کرد؟
نه هنوز هیچ صحبتی نشده است و همه این حرفها، حدس و گمانهای رسانهای است و هنوز هیچ صحبت و پیشنهادی و تصمیمی گرفته نشده است.
گاهی تشکلهای دانشجویی در هر دو طیف سخنرانانی را دعوت میکنند و شاهد تنشهای هم هستیم، نظرتان در این باره چیست؟ و متعاقب آن حرف و حدیثهای درست میشود که از فرمانداری مجوز دارد، ندارد، من نبودم و شورای تأمین بود؟
این اتفاقات مختص شهرستان بویراحمد نیست و در کل کشور است، و در این زمینه هم وزارت کشور نیز چند دستورالعمل دارد، و باید بر اساس نظرات وزارت دولت و کشور عمل شود. دعوت شخصیتها اگر در فضای دانشگاهی باشد، قطعاً مسئولیت آن با هیئت نظارتی است که در دانشگاهها تشکیل شده است و تصمیم میگیرند و شورای تأمین تصمیمگیرنده نیست؛ بهجز موارد خاصی که احساس شود، تبعات امنیتی و مشکلاتی را ایجاد میکند؛ ممکن است که شورای تأمین گاها ورود پیدا کند؛ که گروههای سیاسی که خارج از فضاهای دانشگاهی دعوت میشوند، آنها متفاوت هستند و باید حتماً در شورای تأمین و فرمانداری هماهنگ شود؛ و اجازه بگیرند.
ولی فضای دانشگاهی فقط اطلاع میدهند و هیئت تصمیم میگیرد که شخصیتها حضور پیدا کنند. شهرستان ما هم مشکل حادی ندارد، بالاخره در آستانه انتخابات یک سری حساسیتهایی وجود دارد، ولی خوشبختانه فضای بویراحمد یک فضای خوب و قابلقبولی و فضای بازی است. تا الآن هم مدیریتشده است و مشکلاتی پیش نیامده است.
چند فرزند دارید؟
۴ فرزند دارم.
شاغل هستند؟
یکی از فرزندانم فارغالتحصیل است و الان خدمت میکند، دندانپزشک هستند در شهر یاسوج. و در خارج از دستگاههای دولتی و آزاد خدمت میکند. فرزند دیگرم دانشجوی داروسازی و دو تا فرزندم هم کوچک است.
کی به جبهه حق علیه باطل رفتید و چه شد که رفتید؟
ما اولین بار در سال ۶۲، در سن ۱۵ سالگی
نحوه اعزام شما چطوری بود؟
به شکل داوطلبانه و بسیجی. در مدرسه عضو بودیم، اعزام شدیم به مناطق عملیاتی سر پل ذهاب کرمانشاه و قصر شیرین.
خانواده با اعزام شما مخالفت نکردند؟
خانواده هیچ اطلاعی نداشتند چون در هنرستان شبانهروزی گچساران درس میخواندم. از خانواده کاملاً دور بودم، و آن زمان ارتباط مثل الآن نبود، و وقتی ما به جبهه میرفتیم مطلع نمیشدند و گاهی وقتی میرفتیم جبهه و برمیگشتیم بعداً مطلع میشدند. بدون اطلاع و هماهنگی خانواده میرفتیم. معمولاً خانوادهها سخت اجازه میدادند؛ که برویم، ولی تا سال ۶۵ بیش از ۱۶ ماه در جبهههای مختلف داوطلب بودم، تا اینکه در عملیات والفجر ۸ و عملیات کربلای ۵ مجروح شدم، و عملیات کربلای ۵ که بچههای شمال بودند، با آنها بودم. در هر دو عملیات مجروح شدم. یکبار از ناحیه پا، و در شلمچه از ناحیه چشم مجروح شدم.
خاطرهای از آن دوران دارید؟
از آن دوران جوانهای پاک و بسیار و شایسته و رعنایی بودند که همراه با هم میرفتیم، جبهه، و وقتی بر میگشتیم تا آنها شهید شدند و برخی هم هرگز جسدشان گیر نمیآمد، و یک مظلومیتی بود که بچههای ایران در برابر عراق داشتند، که امکانات ما در برابر امکانات آنها درواقع هیچ بود. از امکانات اولیه و ابتدایی هم خبری نبود، تانک و توپ بچههای ما اصلاً نداشتند، متأسفانه برخی از فیلمسازان طور دیگری نشان میدهند، ولی واقعاً امکانات و آتش آنها در مقابل ما دهها برابر بود، شاید به ازای هر ۱۰ توپ و خمپاره آنها ما کمتر از یک خمپاره داشتیم.
واقعاً مظلومیت جوانان خوب و رعنایی که در آنجا مقاومت و ایثارگری میکردند، خیلی تلخ بود. اما از آنطرف فضای معنوی که معتقدم هیچوقت تکرار نخواهد شد و قاعدتاً برای نسل امروز خیلی قابلدرک نیست که کسانی برای اینکه شهید شوند از هم سبقت میگرفتند، و خیلی راحت جلوی تانک میرفتند، تا تانک را شکار کنند قبل از اینکه تانک رو شکار کنند، خودشان شکار میشدند.
و بههرحال این مظلومیت بچههای ما در مقابل دشمنی که خیلی امکانات و اسلحه داشت، خیلی دردناک بود و احساس مظلومیت میکردیم.
امروز روز کودک است، نقش آموزش و فرهنگسازی در پیشگیری از آزار و تعرض کودکان چیست و چگونه میتوان کودکان کار را یاری داد؟ نقش دولت و مردم چیست؟
روز جهانی کودک را گرامی میداریم و روز مهمی است بالاخره کودکان هر سرزمینی آینده آن سرزمین است، و طبعاً وظیفه همه مسئولین و دستگاهها و مردم است که توجه کنند و اهمیت دهند به کودکان. چه کودکان خودمان و چه کودکانی که کودکان کار هستند و دچار مشکل، اگر ما به مراکز آموزشی مرتبط به کودکان، همانند مهدکودکها از همین اولین قدم توجه کنیم، و مربیان کارآمدی داشته باشند در مراحل بعد زندگی این کودکان خیلی تأثیرگذار است. چون شخصیت کودک در ۵ سال اول زندگی شکل میگیرد.
ولی به نظر بنده آن توجه ای که باید به مهدکودکها صورت بگیرد در حال حاضر صورت نمیگیرد، و در همه سالهای قبل صورت نمیگرفت. مهدکودکها از مربیان کارکشتهای که حتی از مربیان آموزشوپرورش هم باید خبرهتر باشند، به لحاظ روانشناسی، اجتماعی و مددکاری تبحر بیشتری داشته باشد، در مهدکودکها به کار گرفته شود تا خیلی از مشکلات بعدی را نداشته باشیم.
به نظر من دولت باید به مربیان مهدکودک حقوق دهد تا اینها کودکان ما را پرورش دهند. در زمینهٔ آموزش مشکل اساسی داریم، ما باید از دانش آموزان از سنین ابتدایی شروع کنیم و آموزش دهیم که چگونه از خودشان محافظت کنند. در مقابل آزارها از خودشان حفاظت کنند. هم دانش و هم همت کافی وجود ندارد. بنا بر این نیاز به توجه بیشتری است.
با توجه به نا همگانی و مهاجرت از همهجا به استان و بهخصوص شهر یاسوج، لزوم توجه بیشتر به این آموزشها وجود دارد. که بهاصطلاح فرزندان ما بدانند که چه برخوردی با هرکسی باید انجام دهند.
در خصوص کودکان کار بهعنوان یک آسیب جدی سالهاست که مورد توجه دولتهای مختلفی بوده و الآن هم بالاخره متولیان آن مشخص است. و قاعدتاً باید کمکشان کنیم تا اینها بتوانند درس بخوانند، و آموزش ببینند. و اگر در حد کافی حمایت مالی شوند. قطعاً آنها نمیآیند، هم برای دیگران ایجاد مزاحمت کنند که خیلی از اینها بر اساس نیاز مجبور به کار کردن هستند. و گاهی هم از آنها سو استفاده میشود و کسانی به شکل خانوادگی معمولاً در استان ما و در استانهای دیگر به شکل باندی از این کودکان برای درآمد بیشتر سوء استفاده میکنند که در این موارد باید برخوردهای انتظامی و قضایی هم صورت گیرد.
زنان دستفروش؟!
مشکل دستفروشی با ایجاد مکان برطرف نمیشود، این اشتباهی که خیلیها میکنند، اگر جایی را هم برای این افراد و دستفروشان اختصاص دهیم و فکر کنیم که مشکل برطرف میشود. این مشکل برطرف نمیشود. تا وقتی بیکاری هست دستفروشی هم هست؛ و ما نمیتوانیم برای همه بیکاران مکانی را ایجاد کنیم تا بیایند و دستفروشی کنند. تجربه نشان داده است. این فضایی که در نزدیک هتل ارم است که هیچ استانداردی هم ندارد برای دستفروشها در نظر گرفتهشده است که به قول خودشان دستفروشان را ساماندهی کنند ولی آیا ساماندهی شدند، نه، بلکه یک مشکلی به مشکلات شهر اضافه شد.
این جمعهبازار موجود باهدف ساماندهی دستفروشان ایجاد شد، ولی دستفروشان ساماندهی که نشدند هیچ، بیشتر هم شدند. رشد هم کردند و آنجا هم یک فضای ناامن و غیر ایمنی که با یک آتشسوزی ممکن است جان دهها نفر به خطر بیفتد، ایجاد شد. در واقع یک حلبیآباد است. و بنا بر این تا وقتی که مشکل اشتغال وجود دارد، مشکل دستفروشی هم وجود دارد، طبق یک سری قانون و آییننامه که هست باید بر اساس آن رفتار کنیم، ما هم مثل خیلی از شهرهای دیگر میتوانیم جمعهبازار داشته باشیم در برخی از شهرها جمعه و یکشنبه را میگذارند، حالا هر روزی را که بگذاریم همان روز خاص باشد، و باقی روزها نباشد، یا در مرکز شهر که خیلی مشکل جدی شده است و چندین جلسه هم ما گرفتیم و هم مستند ایجاد کردیم که دستفروشی در ساعات پایانی شب باشد نه اینکه ساعت ۷ و ۸ شب. ساعات پایانی که خلوت است و مزاحمتی برای مردم ندارد. در آن ساعت باشد. ما به هر حال چارهای جز برخورد قانونی و عمل به قانون برای دستفروشی نداریم.
برای عرضه محصولات کوهی برای افرادی که مراتع و جنگلهای ما را از بین نمیبرند مثل؛ «بنه» و «کل خنگ» و «زالزالک» اشکالی ندارد که جاهایی را در نظر بگیریم که در همهٔ سطح شهر پراکنده نباشند، تا چهره شهر را زشت نکنند. ولی در بقیه موارد که برای همه دستفروشها مکان ایجاد کنیم، امکان عملی ندارد و نه مشکلی را برطرف میکند. کسان دیگری میآیند، و جای آن افراد را میگیرند و دوباره دستفروشی.
انسان آرامی هستید؟ و همین باعث شده که مدیران گاه وقتی جدیت در کار نداشته باشند.
قطعاً به اعتقاد بنده قاطعیت وجود دارد، و جلساتی که وجود داشته نیاز به تمامکنندهای وجود داشته باشد، قاطعیت وجود دارد. و عین حال سعی میکنیم که با حفظ حرمت و شخصیت مسئولین، رفتار کنتیم. بالاخره مدیران ما سرمایههای هر شهرستانی هستند و این افراد رشد کردند و نخبگانی بودند که تبدیل به مدیر شدند که باید حرمتشان را حفظ کنیم ولی معتقدم که قاطعیت و بعضی جاها برخورد هم لازم است. و قطعاً انجام میگیرد و برخی همنظرشان این است که ما شدید برخورد میکنیم.
از فرزندانتان ازدواج کردهاند؟
بله، فرزند اولم، دخترم ازدواجکرده است.
سیاسی ازدواج کرده؟
با یکی از بستگانم ازدواجکرده است، نه اصلاً.
حرفی است که با مردم بزنید؟
ما دعوتمان به همگرایی مردم است، و انتظار داریم مردم به سمت طایفهگرایی نروند و این آفت است که ما بهعنوان اصطلاح یک فرد کوچک از این جامعه که رصد میکنم، متأسفانه آفت طایفهگرایی یک آفت بسیار جدی و خطرناکی است، در سطح استان و شهرستانی همچون ما وجود دارد؛ که امروز قابلپیشگیری است و امروز میتوانیم توجه کنیم ولی شاید یکزمانی قابلپیشگیری نباشد و این برای آینده کشور و استان ما خوب نیست.
مدیران ما نباید مدیران طایفهای باشند، ولی خود افکار عمومی و تقاضای مردم خیلی مهم است، ما اگر در انتخابات مجلس، انتخابات شوراها قومی رأی دهیم این قطعاً با شایستهسالاری در تضاد خواهد بود؛ و مشکل ایجاد خواهد کرد. در قضاوت ما مشکل ایجاد خواهد کرد. در تعلقخاطر ما به شهرمان و کشورمان مشکل ایجاد خواهد کرد. برگشتن به طایفهگرایی و قبیله گرایی یک زنگ خطری است که برخی از روشنفکران ما هم دامن میزنند درخواست من این است که اصحاب رسانه، روشنفکران و صاحبان قلم ما و متنفذین ما اجازه ندهند به آن سمت برگردیم ضمن اینکه میتوانیم از مزایای خوب فرهنگ عشایری و طایفهای استفاده کنیم، ولی برگشت به سمت طایفهگرایی بهطور کامل مانع توسعه است و این خطری است که ما باید روی نپرداختن به اینگونه مسائل تأکید کنیم.
اولویت استان بحث اشتغال است، واقعاً وقتی خانوادهای، پدری و جوانی برای شغل به ما مراجعه میکند و نمیتوانیم کاری را انجام دهیم به تمام معنی شرمنده میشویم در مقابلشان. و این نگرانی جدی است که امیدواریم کمکم به سمت بهبود پیش رویم.
مهمترین کاری که در زمان مدیریتتان انجام دادهاید و از آن رضایت دارید؟
در حوزه سیاسی، مهمترین عملکرد ما در بحث انتخابات گذشته است، که ما احساس کردیم از رأی مردم دفاع کنیم.
در حوزه عمرانی، خیلی تلاش کردیم، برای پیشبرد تمام پروژههای مهم شهرستان، ولی بهطور خاص توجه جدی به فضای سبز روستاها داشتیم، ایجاد پارک در روستاها جز اولویتهای ما بوده است.
در این دو سال حداقل ۵ پارک روستایی کلنگ و شروع کردیم و در حال کار هستند که در حاشیه اطراف شهر یاسوج و روستای پرجمعیت است. اینیک دستاورد خاصی است. مهمترین و بزرگترین آرزوی من برای شهر یاسوج این است که رودخانه بشار یک حاشیه بسیار زیبایی داشته باشد، و پلهای متعدد و یک زیبایی که زمانی زاینده رو داشت بتوانیم در یاسوج به وجود بیاوریم و امیدوارم یک روز این آرزو برآورده شود.
جمعیت شهرستان بویراحمد ۲۹۸ هزار و ۵۰۰ نفر، تعداد روستاهای بالای ۲۰ خانوار، ۲۵۸ روستا است. در مجموع ۱۸۱ دهیاری در سطح شهرستان داریم که اینها پایگاههای دولت و وزارت کشور به حساب میآیند که بازوهای ما برای توسعه و عمران هستند.
این هفته روز روستا و عشایر بود که همینجا عرض سلام و ادب داریم پیشگاه همه روستائیان و عشایری.
ارسال نظر