تحلیل الجزیره از احیای ارزشهای نژادپرستانه در آمریکا
آیا باید شکست روی مور در آلاباما را جشن گرفت؟
روی مور کاندیدای جمهوریخواهان برای انتخابات سنا در آلاباما به داگ جونز از حزب دموکرات باخت. اتهاماتی که درباره سوءاستفادههای جنسی او مطرحشده بود جزء اصلیترین عوامل شکست او است.
به گزارش خبرنگار بین الملل خبرگزاری موج، چهارشنبه گذشته روی مور، قاضی سابق جمهوریخواه که از حمایت «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا نیز برخوردار بود، رقابت بر سر کرسی ایالت محافظهکار آلاباما در سنای این کشور را به رقیب دموکرات خود داگ جونز واگذار کرد. مور به آزار و اذیت جنسی یک دختر ۱۴ ساله متهم شده بود و بسیاری معتقدند همین اتهامات درنتیجه انتخابات مؤثر واقع شد.
بااینحال کاندیدای جمهوریخواهان با اختلافی نزدیک شکستخورده و تقریباً نیمی از آرا را به دست آورده است. او ۴۸.۸ درصد آرا یعنی اندکی بیش از ۶۵۰ هزار رأی را به خود اختصاص داده در حالی که داگ جونز با ۶۷۰ هزار رأی ۵۰ درصد آرا را در سبد می بیند.
شکست مور ازاینجهت که نشان میدهد، یک کاندیدای دموکرات میتواند در انتخابات پیروز شود، امری نویدبخش است. اما از سوی دیگر نتایج بهدستآمده – اگر نگوییم ناامیدی - جای نگرانی دارد، زیرا اصلیترین عاملی که شکست او را رقمزده بهاحتمالزیاد، اتهامات سوء رفتار جنسی او است.
در ماه سپتامبر وقتی مور از شعار «عظمت را به آمریکا بازگردانیم» ترامپ حمایت کرد، سؤال مشخصی که از او پرسیده شد: فکر میکنید در گذشته چه زمانی آمریکا دارای عظمت بوده است؟
مور در پاسخ به این سؤال گفت: «من فکر میکنم وقتی خانوادههای ما متحد بودند ما دارای عظمت بودیم. اگرچه هنوز بردهداری هم برقرار بود، اما خانوادهها مراقب یکدیگر بودند. خانوادههای قوی بودند و کشورمان مسیر و هدفی داشت.»
این دیوانگی است. چطور میتوان گفت «خانوادهها متحد و یکپارچه بودند» وقتی صاحبان بردهها میتوانستند کودک برده خود را بفروشند؟ یا وقتی میتوانستند زن و شوهر را از هم جدا کنند؟ چه معنی میدهد که بگوییم «خانوادهها قوی بودند» وقتی صاحبان بردههایی که از تجاوز به بردگان هم ابایی نداشتند، طبقهبندی مبتنی بر رنگ پوست در میان آفریقایی – آمریکاییها وضع کرده بودند؟ همسران اربابان نیز نمیتوانستند به این رویه اعتراض کنند، زیرا مردان همه ثروت در کنترل مردان بود.
اینکه چنین کاندیداهای بدی میتوانند رأی خوبی بیاورند چه معنایی دارد؟ به این معنی است که منطق عقب ماند و نژادپرستی پیش از جنگ داخلی و در نظر گرفتن زنان بهعنوان شهروند درجهدو بدون حق رأی و دارایی بار دیگر در حال احیا شدن است.
مور در سال ۲۰۱۱ نیز اشارات نژادپرستانه دیگری کرده بود؛ او گفته بود اعمال اصلاحات قانون اساسی (بهویژه در مورد ۱۰ بند اول که لایحه حقوق نام دارد) باید متوقف شود و قانون اساسی بهتنهایی اجرا گردد.
از یاد نبریم که متن قانون اساسی بهصورت تلویحی بردهداری را پذیرفته بود. جنوبیها – مانند توماس جفرسون و جیمز مدیسون – خواهان استفاده از این قاعده به دو صورت بودند؛ اولاً به این صورت از نیروی کار سیاهپوستان برخوردار میشدند و ثانیاً قدرت سیاسی بیشتری نسبت به بردگان (از سفیدپوستها) اعمال میکردند. راهکاری که آنها در قانون اساسی آمریکا نگاشته بودند این بود که «نمایندگان مجلس را همه افراد آزاد و سهپنجم همه دیگر افراد انتخاب میکنند.» این دیگر نهایت گشادهدستی نسبت به سیاهان محسوب میشد.
اگر دولت ۱۰ اصلاحیه نخست را معلق کند، بردهداری بار دیگر قانونی خواهد شد. اصلاحیه سیزدهم بود که نهایتاً بردهداری را لغو کرد.
اصلاحیه چهاردهم به هرکسی که در ایالاتمتحده متولد شود و یا تابعیت آن را بگیرد، حق شهروندی داد و اصلاحیه پانزدهم نیز اعلام کرد که همه مردان بدون در نظر گرفتن نژاد، عقاید و رنگ پوست و یا سابقه بردگی حق رأی دارند. همچنین اصلاحیه نوزدهم نیز به زنان حق رأی داده است.
اصلاحیه هفدهم هم حق انتخاب سناتورها را بهصورت مجزا از قانونگذاران ایالتی به رأیدهندگان داده است.
از سوی دیگر اصلاحیه شانزدهم نیز مالیات بر درآمد فدرال را قانونی کرد و نهایتاً اصلاحیه بیست و چهارم مالیات بر مشارکت سیاسی (که ابزاری برای جلوگیری از شرکت اقشار فقیر نظیر آفریقایی – آمریکاییها در انتخابات بود) را لغو کرد.
در سال ۲۰۰۶ روی مور مقالهای نوشت که میگفت: «برای حمایت از قانون اساسی آمریکا باید یکی از اصول اساسی این سند را حفظ کرد، آزادی اندیشه؛ که حق همه افرادی است که خداوند را میپرستند و از متابعت میکنند» او سپس از این استدلال نتیجه گرفت که «کیث الیسون»، بهعنوان یک مسلمان نمیتواند در کنگره آمریکا خدمت کند. چنین استدلالی درواقع معکوس ساختن منطق و خرد است و با توسل به آن میتوان ماجراجوییهای آلیس در سرزمین عجایب را نیز واقعی قلمداد کرد.
همچنین روی مور به خاطر ساختن مجسمه یادبود ۱۰ فرمان در دادگاه عالی آلاباما (بهعنوان خلاصه اساس نظام حقوقی آمریکا) نیز مشهور است. البته او در این زمینه همراهانی نیز داشته، «آنتونین اسکالیا»، قاضی دستیار دادگاه عالی آمریکا نیز در این خصوص گفته: «این سازه نماد این واقعیت است که دولت اقتدار خود را از خداوند میگیرد.»
اما اگر این ده فرمان را با ده اصلاحیه نخست مقایسه کنیم خواهیم فهمید قانون اساسی حقوق افرادی که تا آن زمان هنوز در نظام حقوقی آمریکا جایی نداشتند را مستقیماً انکار میکند و پیگیری مظالمی که در حق آنها روا شده باشد (نظیر جنایت، دزدی، شهادت دروغ و سوءاستفاده جنسی) را انجام نمیدهد.
از سوی دیگر باید افزود که باخت نزدیک روی مور در انتخابات به دلیل اتهامات سوء رفتار جنسی بوده و نه به خاطر طرفداری او از احیا شدن نظام بردهداری و یا محدود دانستن حق رأی به مردان و یا محدود کردن آزادیهای مذهبی.
میتوان گفت موج کشندهای که ترامپ را به کاخ سفید فرستاد و قوه قانونگذاری را در اختیار جمهوریخواهان باقی گذاشت در حال پس زدن است. شاید دموکراتها از این به بعد راه پیروزی در انتخابات مختلف را راحتتر پیدا کنند. اما وقتی بدترین کاندیداهای تاریخ حدود نیمی از آرا را به دست میآورند، خطر شدیدی از ناحیه احیای منطق عقبمانده و نژادپرستی دوران پیش از جنگ داخلی و نیز شهروند درجهدو دانستن زنان جامعه را تهدید میکند.
ارسال نظر