جایگاه دراویش در نظام اسلامی
محمود رضا امینی- خبرگزاری موج؛اگر تصور شود پایه های تفکر دراویش مبتنی بر اسلام است؛ قطعاً باید جایگاه آن در نظام اسلامی به عنوان یک فرقه قانونی مشخص شود. اما واقعیت این است که زدودن هرگونه شائبه، التقاط، قرائت انحرافی یا نامناسب از آموزه های اسلامی، وظیفه ی نظام اسلامی است.
همچنین قطعاً انتظار است مراکز مرجع به اندیشه دینی- اسلامی، خصوصا حوزه علمیه در این خصوص تأمل بیشتری داشته باشد.
شاید از نظر امنیتی، سیاسی و حتی اجتماعی مخالفت با گروه ها، فرقه ها، افکار و تجمعات مختلف در قالب قوانین جمهوری اسلامی تألیف شده باشد؛ لیکن انحرافات دینی در قالب فرقه ای قاعدتا به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست.
در بیان دیگر، ارادت را حتی به ائمه به حدی افراطی نمی توان بیان کرد که نفی خدای تعالی شود و یا کسی قطب شود و خود را امام زمان معرفی کند؛ یا انحرافاتی را رواج دهد و فسادهایی را در پس آن انجام دهند. قاعدتا التقاط در ارزش های دینی را باید به شدت جلوگیری و قاطعانه با آن برخورد کرد.
فرقه صوفیه که البته در تاریخ تصوف، به گونه های مختلف حضور داشته اند حتماً و یقیناً مخالف ارزش های اسلامی نبوده اند؛ اما آنانی که همچون دراویش سلطانی( مشهور به گنابادی) با رفتارهای بی بندوباری خود موجب اعتراض گروه هایی از مردم شدند و در پی آن حساسیت نیروهای امنیتی و اطلاعاتی را ایجاد کردند، نشان می دهد که سر در آخور فرقه پرورانِ صهیونیستی و انگلیسی دارند.
اشتباه نشود؛ نمی خواهیم همه چیز را به اسرائیل و انگلیس حواله دهیم؛ اما می توان باور کرد که قدرت و قوت گرفتن مخالف های مدنی و قانونی، منحرفین و بالا رفتن صدای آنها قطعاً و یقیناً با تحریک و برنامه ریزی بیگانه صورت می گیرد.
از این رو انتظار است، قبل از اینکه اساساً موضوع برخورد امنیتی با آشوبگران فرقه درویشیه را مورد بررسی و دقت قرار دهیم، خواستگاه ها و باورهای اعتقادی آنها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و عمق استراتژیک آن را دریابیم.
در اینجا باید گفت کسانی که حتی سواد قرآنی ندارند و از معرفت ائمه خالی هستند، سینه زنان چه مسلک ارزشی و با چه مبانی می باشند؟!
آن را به مردم معرفی کنید تا شاید بساط این ضلالت از دامن پاک اسلام زدوده شود.
در حالی که انتظار عمومی بر آن است که هیچگونه امتیاز، ترحم و یا ملاحظه ای با آشوبگران و ایجادکنندگان ناامنی نشود.
ارسال نظر