عدم کنترل خشم، معضل کرمانشاهیها
عدم کنترل خشم بهعنوان آسیبی اجتماعی که در جامعه پرهیاهوی امروز گریبان گیر کرمانشاه شده است، نهتنها بعد روحی و سلامت روانی افراد را تحت تأثیر قرار داده، بلکه این عدم توانایی هنجار اجتماعی زمینهساز بروز ناهنجارهای بسیار اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی شده و بنا به اذعان کارشناسان ریشه آن را میبایست درکنش های روزمره جامعه جستجو کرد.
به گزارش شیما فتحی خبرنگار خبرگزاری موج کرمانشاه، در حد جمله هم شاید تکاندهنده باشد «حدود ۶۵ درصد از مردم توانایی کنترل رفتارهای هیجانی خود را ندارند» و این همان عدم کنترل خشم است و بدین معنا است که بیش از نیمی از مردم جامعه ما نمیتوانند در مقابل کنشهای روزمره سطح جامعه، واکنشهای درست و منطقی از خود بروز دهند و حاصل عدم کنترل خشم، شاهد بودن درگیریها و نزاع های روزمره، آسیبهای روحی و جسمی متعدد ناشی از ناهنجاریها و به طبع شیوع و گسترش دیگر آسیبها همچون طلاق، خودکشی، سرقت، کلاهبردار و ... میشود.
"جناب سروان، خدا شاهدِ دست خودم نبود، یکلحظه خون جلوی چشمم روگرفت، یکی نیست به این بنده خدا بگه، خب وقتی بلد نیستی، چرا پشت فرمان می شینی که گلگیر ماشینرو تا نصفه جمع کنی، کم بدبختی تو زندگیام دارم، اینم شده قوز بالای قوز... حالا ضرری که به ماشینم زده به جهنم... خدا کنه رضایت بده برای ضربه خوردن دماغ اش..."
" وقتی اعصابم به هم می ریزه دیگه هیچی رو نمیفهمم، هرچی جلو دستم باشه در یکلحظه نابود می شه... آقا نشستی کنار گود و می گی لنگش کن... یک روز خودت رو بگذار جای من ببین دیوانه میشی یا نه؟ خرج خورد و خوراک و اجاره خانه، سرویس مدرسه، خرج دانشگاه، هزینه بیمارستان پدرم، الیماشاءالله هرروزم داره یه چیز گران می شه... بعضی وقتها آنقدر فشار روم هست که دلم می خواد سرم رو تو دیوار بزنم..."
خشم یک هیجان انسانی کاملاً بهنجار و معمولاً مفید اما زمانی که از کنترل انسان خارج میشود، تخریبکننده شده و ممکن است مشکلاتی در روابط بین فردی و بهطورکلی در کیفیت زندگی انسان به وجود آورد و حاصل آن بروز روزانه دهها نزاع، پرخاشگری فیزیکی، پرخاشگری کلامی، انتقاد، دشمنی، احساس رنجش و درگیری به اشکال مختلف خانوادگی، محیط کاری و اجتماعی در سطح جامعه میگردد.
بر اساس آخرین آمار، استانهای زنجان و یزد به ترتیب بالاترین (3.69) و پایینترین (3.12) میانگین امتیاز شادکامی را داشتهاند. استانهای زنجان، گلستان، بوشهر، هرمزگان و کردستان از میزان شادکامی بالاتری از خط میانگین برخوردار بودند و در مقابل طبق این گزارش، استانهای یزد، کرمانشاه و خراسان رضوی، غمگینترین استانهای ایران هستند.
بر اساس معیارهای روانشناسی اگر انسان مورد هجمه بحرانهای زیادی قرار بگیرد که کنترل کردن آنها در اراده او نباشد ممکن است دچار نوعی استیصال و ناامیدی شود و نسبت به اتفاقات روزمره دچار شکنندگی بیشتری شود و برای رهایی از این وضعیت دست به دامن عصبانیت و پرخاشگری شود.
تمام این موارد در کنار فقر مهارتهای مقابلهای مردم یعنی مهارت کنترل خشم، مهارت حل مسئله و ... باعث پرخاشگری برخی افراد در سطح جامعه شده است، ما باید این مقدار پرخاشگری در جامعه را علتیابی کرده و سپس چارهجویی کنیم و در راستای شادمانی عمومی مردم تلاش همگانی به عمل آید.
جهش یکباره به دنیای ماشینی، عواطف انسانی را سرکوب کرده است
طوفان صیادی روانشناس کرمانشاهی، کاهش آستانه تحمل انسان امروز را یکی از موضوعات مورد تحقیق سالهای اخیر کارشناسان عنوان کرده و میافزاید: بررسیها نشان میدهد عوامل مختلف در افزایش نزاع و درگیری و همچنین بروز خشونت رفتاری و گفتاری دخیل است، این مسئله باعث میشود آرامش شهروندان در جامعه سلب شود که خود میتواند تبعات دیگری نیز داشته باشد. با وجود این، مسئولان عنوان میکنند با فرهنگسازی و آگاهی بخشی ایرانیان به سمت آرامتر شدن حرکت میکنند.
او درباره چرایی کاهش آستانه تحمل در جامعه میگوید: «بخشی از ارتباطات فنی و عاطفی در بین آحاد جامعه کاهشیافته است. در اصل ماشینی شدن زندگی یک دلیل عمده کاهش آستانه تحمل محسوب میشود، افراد در عصر فناوری از آرامش و اصول روابط مثبت، انرژی، پذیرش محبت و گرما بخشی به زندگی دیگران فاصله گرفتهاند.»
تنزل عدالت اجتماعی، آستانه تحمل را کاهش و باعث عدم کنترل خشم می شود
به گفته قاسمخانی جامعهشناس کرمانشاهی، روشهای تربیتی در زندگی اغلب ایرانیها در خانوادهها و جامعه مبتنی بر تبعیض است. برای مثال در برخی مناطق کشور توزیع خدمات و امکانات به شکل برابر نیست و در اصل تنزل عدالت اجتماعی باعث کاهش آستانه تحمل میشود و از سوی دیگر مشکلات و مسائل حاکی از ناکامی در جامعه همچون بیکاری و ازدواج بهنوعی افراد را آزار میدهد.
وی میافزاید: در این شرایط، افراد نمیتوانند با خود ارتباط مناسب بگیرند و در واقع به نوعی مجموعهای از مشکلات، گرفتاریها و تنزل عدالت اجتماعی باعث شده تا اقشار جوان در جامعه بهنوعی نسبت به زندگی ناامید باشند، در ضمن بروز رفتارهای خشن از سوی والدین نسبت به فرزندان باعث بروز خشونت شده است.
به گفته او «تنزل آستانه تحمل بر اساس مشکلات روانی و اجتماعی بروز میکند و متاسفانه افراد راهکارهای خروج از بحرانها را نمیدانند و این امر نشاندهنده نبود مهارتهای اجتماعی، پذیرش و تولید نشاط در جامعه است؛ بنابراین افراد در یک سازمان جای تولید نشاط به سمت گسترش و توسعه بحران میروند.»
در واقع میتوان گفت وضعیتی که اکنون با عنوان آسیب عدم کنترل خشم، جامعه درگیر آن است، ماحصل نداشتن مهارت در اداره صحیح زندگی است. اگر در مسائل مختلف همچون افزایش نشاط اجتماعی و کسب مهارت در جامعه از سوی تصمیم گیران اقدامات اساسی انجام شود، به نسبت آستانه تحمل افراد در جامعه افزایش مییابد.
ارسال نظر