در مراسم بزرگداشت عزت الله انتظامی عنوان شد؛
نصیریان: انتظامی شوخ طبع اما در کار بسیار جدی بود/یشایایی: من یهودیم اما او با من خیلی صمیمی بود
بزرگداشت عزت الله انتظامی در تماشاخانه سنگلج در غروب روز چهارشنبه ٤ مهر ماه توسط خانه تئاتر و با حضور هنرمندان و علاقمندان این هنرمند فقید برگزار شد.
به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری موج، بزرگداشت عزت الله انتظامی در تماشاخانه سنگلج در غروب روز چهارشنبه ٤ مهر ماه توسط خانه تئاتر و با حضور هنرمندان و علاقمندان این هنرمند فقید برگزار شد.
در ابتدای این نشست یک کلیپ پخش شد و بعد از آن یک کلیپ دیگر به یاد بود صمدی با آهنگ خداحافظ احسان خواجه امیری پخش شد.
در این کلیپ اشاره ای به فعالیت یدالله صمدی که از سال١٣٣١ تا ١٣٩٧ کار خود را در حوزه کارگردانی و فیلمنامه نویسی و تهیه کنندگی سینما ادامه داده بود و چند روز پیش دار فانی را وداع گفت، اشاره شده بود.
پرویز پرستویی مجری این بزرگداشت با یا حافظ و یا امین کلام خود را شروع کرد و گفت: امروز که به مناسبت چهلمین روز بزرگداشت انتظامی گرد هم آمدیم، صمدی ما را ترک کرد و گروهی از عزیزان ما را به خاک و خون کشید و خدا قوت دهد به هموطنان.
انتظامی شوخ طبع اما در کار بسیار جدی بود
در ادامه علی نصیریان روی سن آمد و گفت: آقای انتظامی عزیز سلام و باورم نیست که تو خاموش شدی این دیوارها و این فضا با انتظامی عجین است. روی همین صفحه اتفاق افتاد... حیرت زده میشوم. من نمیدانم از انتظامی چه بگویم. به من می گویند ٥ -٦ دقیقه راجع به انتظامی صحبت کن. در سه دوره با او کار کردم. از اواسط دهه ٣٠ که آمد به اداره هنرهای درآماتیک آمد که هفته ای یک نمایش در طی یک ماه کار می کردیم. مرحله دوم فیلم های قبل از انقلاب که ٤ فیلم با مهرجویی کار کردیم و مرحله سوم همین جا بود که ١٠- ١٢ سال با هم با اجرای کارهایی چون چوب به دست های ورزیل، بازرس، بهترین بابای دنیا و... کار کردیم.
ما با فرهنگ های مختلف جمع شدیم و نوشین هم صحبتش را کرده بود و هیچ وقت هم نرفت. اینها با این پیشینه ها آمدند و انتظامی آمد آنجا و با ما عجین شد و این فرهنگ ها با هم خو گرفت. در این زمان نمایش تلویزیونی به ما دو کمک کرد، یک این که مردم ما را بشناسند و دو این که تمرین بسیار خوبی بود.
این همراه دیرین انتظامی ادامه داد: انتظامی وقتی به این جا آمد، گروهی نداشت. مطالعه کرد و گروه من را انتخاب کرد و من در کار او بازی کردم و او در کار من، مجوز کارگردانی هم گرفت. در تئاتر، گروه و کسی که هم بازی شما است بسیار مهم است و ما نتایج این اتفاق را در فیلم ها دیدیم. ضمن اینکه خیلی هم باهم متفاوت بودیم. او شوخ و من بسیار درون گرا، ولی این آدم هر وقت میخواست کار کند جدی تر از من بود. کار هنر شوخی ندارد و کاری جدی است. باید عرق بریزی و تلاش کنی. دائم در حال نوشتن و یادداشت کردن بود. بعد کارهای جدی که خودش کار کرد. در نتیجه در این سه مرحله من از انتظامی آموختم و انتظامی هم از آن جمع آموخت و استعدادش متبلور شد. گاهی هم دعوامان می شد.
نصیریان در ادامه اظهار داشت: من خیلی متأسفم که این همکار، دوست، یار و همدل را از دست دادم. البته ما در یک دوره ای خیلی نزدیک بودیم. با هم همسایه بودیم. در یک دوره ای خیلی از هم دور شدیم و من در هزار دستان با او روبه رو نشدم و یک مواردی در فیلم پیش آمد که با هم رو به رو شدیم. ولی در تئاتر نبود و من هنوز هم باورم نمی شود آن آدم پرشور و شوخ از دست ما رفته است. من با او زندگی کردم و مثل بخشی از وجود من است که کنده شد. از رفتن صمدی هم بسیار متاسفم و تسلیت عرض می کنم.
در ادامه پرستویی گفت: ما رویا داریم و رویا می سازیم. انتظامی در زمین راه میرفت و با مردم می زیست و برای خود آسمانی داشت ولی چشم از مردم بر نداشت.
وی سپس گفت: می خواستیم میزبان کیمیایی باشیم، ولی به دلیل کمر دردی که داشتند نتوانستند در این جمع حضور داشته باشند.
پرستویی سپس گفت: من به او بابا عزت می گفتم و در سر صحنه ای به من گفت آمدم ببینم علی چگونه بازی می کند و من چه برنامه و چه رفتاری باید در مقابل او داشته باشم . ما سه کارتون سناریو آوردیم که برای هر لحظه اش، نگاه ها، قدم زدن ها و کوچک ترین نکات را نوشته بود. باید روش او در دانشگاه تدریس شود.
در ادامه کلیپ خانه سینما در مورد عزت الله انتظامی پخش شد.
بعد از آن پرستویی خاطر نشان کرد واقعا ما با نسل شما چه کار کنیم نصیریان شما چه کردید با ما؟ انتظامی بی تکبر زندگی کرد و درود بر شما.
سینمای ایران برای او سر تعظیم فرود آورد
در ادامه امین تارخ بروی سن آمد و بعد از سلام و عرض تسلیت به مجید انتظامی گفت: من قدر دان او هستم و به نظرم رسید که چون زبان قاصری دارم برای عرض تشکر و تقدیر چند کلمه ای را نوشتم و میخوانم چرا که می دانیم که عزت سینمای ایران بس بزرگ بود.
بازیگر نقش ابن سینا در بخش دیگری از سخنانش گفت: وقتی عزیزی می رود تعاریف و بت سازی ها شروع می شود و بهتر که در این مورد خاص بت سازی نشد و تجزیه و تحلیل درباره شخصیت استاد انتظامی و آثارش شکل گرفت. در باب اینکه آقای بازیگر سینما زندگی خود را چگونه آغاز کرد و چگونه ادامه داد و با بازی های درخشان خود اعتبار بخشید، تا به جایی رسید که سینمای ایران برای او سر تعظیم فرود آورد، بر هیچ کس پوشیده نیست.
وی افزود: هرگز به هیچ قیمتی حاضر به پذیرش کمدی های دم دستی و درام های نخ نما نشد و ارزش این هنرمند به کارهای نکرده است و حضورش در آثاری ماندگار. پس به احترام این بزرگوار ١ دقیقه می ایستیم و برای او از خداوند طلب اموزش می کنیم.
امیدوارم انتظامی برای نسل جوان ما معلم باشد
سپس پرستویی با اشاره به اینکه انتظامی با فضیلت زیست و همان گونه رفت از هارون یشایایی تهیه کننده سینما دعوت کرد تا به روی سن بیاید. وی در مورد انتظامی گفت: در اهمیت انتظامی چیزی بیشتر از نصیریان نمی توانم بگویم و فقط چند خاطره میگویم. همان طور که می دانید در سریال هزار دستان کار بسیار طولانی بود و انتظامی ١٢ ساعت زیر گریم بود و خسته شده بود و گفت اگر نمی توانید کار نکنید. علی حاتمی دلخور شد و من و دادکو پیش انتظامی رفتیم و با او صحبتی کردیم. بعد از آن انتظامی پیش حاتمی رفت و او را علی جون صدا کرد و گفت تو بچه ی منی. من حق ندارم سر بچه ام داد بزنم و هم دیگر را در آغوش گرفتند.
وی در ادامه خاطره ای از فیلم اجاره نشین ها که کار مهرجویی بود، تعریف کرد و سپس اظهار داشت: انتظامی در فیلم بانو، کاری پایدار در سینما کرد. در فیلم حاجی واشنگتن که متاسفانه دیده نشد، سر گوسفند را میبرید و خیلی از دیالوگ ها را خودش میگفت.
این تهیه کننده در نهایت به اخلاق خوش انتظامی اشاره کرد و تاکید کرد: من یهودی هستم، اما او با من بسیار خوب و صمیمی بود. امیدوارم انتظامی برای نسل جوان ما معلم باشد .
در این قسمت از برنامه سالار عقیلی همراه همسرش برای اجرای آهنگی روی سن آمد. وی از دست دادن این هنرمند بزرگ را به هنرمندان، مردم و به خصوص مجید انتظامی تسلیت گفت و افزود: افتخار این را داشتم که در خدمت مجید انتظامی بودم.
این خواننده در ادامه یادی از ضیاءالدین دری و یدالله صمدی کرد و به فعالیتش در کلاه پهلوی اشاره کرد. سپس ارکستر راز و نیاز روی صحنه آمدند و آهنگی را که انتظامی بسیار دوست داشت اجرا کرد.
بعد از آن پرستویی از سالار عقیلی تشکر کرد و در ادامه گفت: هنر راستین، به قبای هنرمند راستین آراسته بود. او به ما آموخت چگونه باشیم تا ماندگار شویم و سپس کلیپ خانه تئاتر پخش شد.
عاشق تئاتر بود و می گفت: توکل میکنم به کسی که واقعیت و حقیقت است
در این لحظه از ایرج راد دعوت شد که به روی سن بیاید. او گفت: بوی خوش انتظامی به مشامم میرسد. وقتی به این سالن و به بیرون از این سالن نگاه می کنم، ورود انتظامی و خروج او را میبینم. من با همه صمیمیتی که با او داشتم هرگز او را انتظامی صدا نکردم، ولی الان صدا کردم. ما مواظب بودیم که ساعت٥/٣٠ در سالن باشیم و او هیچ وقت دیرتر از ٥/٣٠ به سالن نرسید و او حداقل ١ ساعت به شروع تئاتر می آمد. کسی با کسی حرف نمیزد و همه به فکر خلق نقششان بودند. او عاشق تئاتر بود و این سالن یکی از با ارزش ترین سالن های این مملکت است و چه بزرگانی که در این سالن بر روی صحنه رفتند.
وی افزود: این صحنه یادآور کارهای انتظامی بوده و هر وقت انتظامی می خواست روی صحنه برود چشمهایش را می بست و چیزی می گفت. من علت این کار را از او پرسیدم و در جواب گفت ما مسئولیم و من به خاطر این که بتوانم مسئولیتم را درست انجام دهم، توکل میکنم به کسی که واقعیت و حقیقت است. روحش شاد و یادش گرامی.
انتظامی می گفت دنیا محل عبرت است
پرستویی در ادامه گفت: انتظامی ها خون جگر خوردند تا در صحنه بدرخشند و از گلاب آدینه دعوت کرد که روی سن بیاید. وی گفت: اول از همه تسلیت میگویم برای همه کسانی که این مدت از دست دادیم و صمدی که آخرین آنها بود و بر اندوه ما افزودند. نصیریان و بقیه دوستان حرفهای من را زدند. انتظامی می گفت دنیا محل عبرت است و من کلیپ آن را در فضای مجازی هم گذاشتم. من در یک فیلم با او بازی کردم و چند برخورد با او داشتم و تا شک میکنم یاد حرف های او می افتم که می گفت بازیگر نباید هر نقشی را بازی کند.
پرویز پرستویی در ادامه در مورد فیلم دیوانه از قفس پرید گفت: من بودم و نصیریان و انتظامی و معتمدی. انتظامی پیشنهاد داد یک حرکت از رقصهای معرفشون را انجام دهد و معتمدی که رویش نمیش به او بگوید که این کار را انجام ندهد، از من خواست تا به او بگویم. گفتم که این کار را انجام ندهید بهتر است. او متواضعانه یکی دو بار اجرا کرد و نمیشد و نمیخواست خودش تعیین کند. در گوشه ای رفت و اشکی از چشمانش جاری شد و آن شب کار را تعطیل کردیم. فردا او همان چیزی را که معتمدی میخواست اجرا کرد.
در حال خداحافظی با کسانی هستیم که نمیروند
در این بخش از مراسم، پرستویی از فرشته طائرپور دعوت کرد که روی صحنه بیاید. این تهیه کننده سینما گفت: ما در این سالها با تکرار بدرقه، در حال خداحافظی با کسانی هستیم که نمیروند. این جای امید است و شکر میکنیم که نمیروند و از پنچره سینما و فرهنگ ایران باز میگردند. چه کسی میتواند در مراسم عزای خودش مردم را بخنداند جز انتظامی و این خصلت هنرمند است. انتظامی بود که برای دو ساعت میتوانست مردم ما را از دنیا جدا کند و به یک عالم دیگر ببرد. این جا بزرگترین عبرت است برای جوانان ما و برای بزرگترها که دست جوانان را بگیرید.او خطاب به مجید اتنظامی گفت پلکی زدی و به ٤٠ نزدیک شدی. باعث افتخار است که در این مراسم حضور داشته باشیم و قطعا خدا جای بهتری از ما، از او پذیرایی می کند.
بعد از آن کلیپ خانه موزه انتظامی پخش شد. بعد از ان در ادامه پرستویی از شکر خدا گودرزی دعوت کرد که روی سن بیاید و گفت: گودرزی که این چند روز خواب نداشت تا این مراسم چهلم برگزار شود.
مدیر خانه موزه انتظامی گفت:از مدیر تالار سنگلج سپاسگزارم که این فضا را به وجود آورد.
وی سپس با شاره به اینکه در عین ناباوری ٤٠ روزگذشت، متنی احساسی در وصف شخصیت انتظامی قرائت کرد.
در پایان با دعوت پرستویی، مجید انتظامی به روی سن آمد و عصای عزت الله انتظامی را به گودرزی داد تا در موزه عزت الله انتظامی بگذارد.
بازیگری یاد دادنی نیست، جنم میخواهد!
مجید انتظامی در مورد پدرش گفت: یکی از کلاس های تئاتر به بابا پیشنهاد کار دادند و او به فکر فرو رفت. من گفتم که با آنها همکاری کنید و کلاس های بازیگری و تئاتر بگذارید. او جواب داد آخر بازیگری یاد دادنی نیست و بازیگری جنم میخواهد. باید بازیگر جنمش را داشته باشد تا بازیگر شود.
پرویز پرستویی در آخر خاطر نشان کرد: من ٥ تن در سینمای ایران دارم که شامل داود رشیدی، انتظامی و نصیریان و کشاورز و جمشید مشایخی است و آن دو که از پیش ما رفتند به خدا می سپاریم و دعا می کنیم که این سه تن را خدا برای ما حفظ کند.
منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما، داریوش اسدزاده، اصغر همت، بهزاد فراهانی، غلامرضا موسوی، بیتا فرهی، علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی، مرتضی رزاق کریمی، مهدی میامی، حبیب اسماعیلی، پریسا مقتدی مدیر تماشاخانه سنگلج، مجید رجبی معمار مدیرعامل خانه هنرمندان ایران، شهرام گیل آبادی مدیرعامل خانه تئاتر، داریوش مودبیان، مریم معترف، هوشنگ گلمکانی، خسرو احمدی، قاسم زارع، افسانه چهره آزاد، محسن حسینی و عزت الله رمضانی فر از جمله حاضران بودند.
ارسال نظر