یادداشت:
آشفتگی اقتصادی تعمدی یا تبعی؟
بهطور یقین نمیتوان گفت همه به دنبال ایجاد سرگردانی اقتصاد، مردم و سرمایهگذاران هستند، اما واقعیت این است که روندهای اقتصادی افسارگسیخته هستند و سرگردانی ایجاد میکنند. در این مقطع جای هدایت و اداره صحیح اقتصادی کجاست؟ پارادایم چیست و دوگانگی دیدگاه کجاست؟
محمود رضا امینی- آشفتگی در بخشهای خرد و کلان اقتصادی کشور نشانه عدم امید و اعتماد مردم به روندهای اقتصادی است، از طرف دیگر مردم نمیدانند چگونه خرید، سرمایهگذاری و مشارکت کنند و در بخش سرمایهگذاری نیز سوال این است که آیا سرمایهگذاران میتواند بهراحتی در هر بخشی فعالیت کند و دولت نیز از آنها حمایت میکند؟ یا ساختارهای نظارتی از آنها حمایت میکنند یا با دخالت و نظارت غیرتخصصی باعث تضعیف تولید میشوند؟
بهطورقطع همه قبول داریم که تولید ثروت عبادت است، اما در حال حاضر سردرگمی مردم نشانه عدم ساختار مدبرانه و برنامهریزی در اقتصاد است و تاکنون برنامه دقیقی برای خروج از این بحران نیز از سوی دولت ارائه نشده که باید نسبت به این موضوع اقداماتی صورت بگیرد.
روزی از مرحوم بهاءالدینی پرسیدند چه کنیم که اقتصادمان اصلاح شود، با تأمل فرمودند؛ گرانفروشی نکنید، باز پرسیدند اقتصاد شخصی مدنظر نبود اقتصاد کشور را چه کنیم، فرمودند؛ گرانفروشی و کمفروشی نکنید. دوباره پرسیدند در سطح بینالمللی می خواهیم اقتصاد را رونق دهیم چه کنیم، فرمودند؛ گرانفروشی و کمفروشی نکنید و بر کیفیت کار خود بر مبنای ارزشهای اقتصادی توجه کنید.
گاهی کاسبها در بخش خرد و کلان گرانفروشی میکنند، اما عین گران فروشی و کمفروشی از متعارفهای شاخصهای اقتصاد خرد و کلان است، چراکه قیمت خودرو یکروزه با روشهای فریبنده گران میشود(بخوانید کلاهبرداری فریبا) و مردم در صف خرید قرار میگیرند تا خودروی گران بخرند و دو خودروساز نیز مسابقه گران کردن خودرو گذاشتهاند. در این حالت بهجای نظارت، به مسیری هدایت میشوند که کالای ما ارزان است و حتی با این قیمتها مورد سو استفاده نیز قرارگرفتهاند و این بیتدبیری در اقتصاد است.
در حال حاضر دیده میشود که گمرک با انبوهی از کالاها برای واردات مواجه میشود و بانک نیز در تبادلات ارزی سرگردان میشود و این نشانه بیتدبیری در اقتصاد است.در حال حاضر نظارت بهعنوان مبارزه با فساد اقتصادی نیز ترسی برای تولیدکنندهها و بازرگانان ایجاد کرده است که نشان میدهد مسیر نظارت غیرتخصصی است و سرگردانیها در ساختار اقتصادی نیز تا حدودی مؤید این مسئله است.
حال سؤال این است که این سرگردانیها تعمدی است، یا اتفاقتی رخ میدهد که سرگردانی تابع آن است؟ بهطور یقین نمیتوان گفت همه به دنبال ایجاد سرگردانی اقتصاد، مردم و سرمایهگذاران هستند، اما واقعیت این است که روندهای اقتصادی افسارگسیخته هستند و سرگردانی ایجاد میکنند. در این مقطع جای هدایت و اداره صحیح اقتصادی کجاست؟ پارادایم چیست و دوگانگی دیدگاه کجاست؟
مقام معظم رهبری میفرمایند؛ رفع مشکل کاهش ارزش پول ملی ممکن است، حل مسائل اقتصادی ممکن است، کنترل قیمتها و جلوگیری از گرانی ممکن است و راهحل عبور از سرگردانی نیز وجود دارد، اما پیشنیاز آن تدبیر، مسئولیتپذیری و اتحاد است.
کسانی وجود دارند که مدعی غیرواقعی بودن جریانهای اقتصادی هستند، یعنی گرانی و کمفروشی وجود ندارد و حتی ارزانی نیز هست یا حتی تهدید میکنند که اگر با فلان گروه یا قاعده خارجی هماهنگ نشویم مردم زمین میخورند یا حتی ترسیم میکنند سال آینده وضعیت اقتصاد نیز بدتر خواهد شد. این دوگانگی یعنی دو تفکر، دو امید و دو انرژی که نهتنها در راستای هم نیستند، بلکه در تقابل هم نیز قرار دارند.
صرف نظر از جایگاه، ضرورت تبعیت از شریعت، مهم نیست این اختلافنظر و دوگانگی در نظریهپردازی باشد، بلکه مهم این است که کمر مردم خم و شکسته میشود و هرکسی این افسارگسیختگی را به هر سویی میکشد. درواقع فضای اقتصادی نشان میدهد که نه برنامهریزی و نه اجرای درستی وجود دارد.
بهعبارتدیگر میتوان نفوذ را، فساد دولتی را، تخریب را، تعمد سیاسی را، کمفروشی و گرانفروشی را بهتر در اقتصاد کشور مشاهده کرد و غصه بیشتر آنجاست که میتوان ذخایر،ظرفیتها، سرمایهها، کارآفرینی، نوآوری و خلاقیت ها را فرصتی قابلتبدیل به ثروت دید که از دست میرود و مقام اول فرصت سوزی را نشانه می رود.
ارسال نظر