معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت در گفتگو با خبرگزاری موج مطرح کرد؛
آسیب شناسی صنعت ایران در مقابل تحریم ها/تامین نیاز نیروی انسانی و ارتقای فناوری در چارچوب طرح ملی تاپ
برات قبادیان گفت: امروز اگر تحریمها مشکلاتی را برای بخش صنعت ایجاد کرده ناشی از آموزش عرضه محور در دانشگاهها و وابستگی بخش صنعت به واردات بوده است، ازاینرو باید همانطور که با برنامهریزی در بخش هستهای، نانو و ... توانستیم به سطح بالایی برسیم، در بخش فناوری «های تک» نیز باید با کمک دانشگاهها ارتقا پیدا کنیم، به همین دلیل قرار است از اردیبهشت ۹۸ نیازهای فناورانه کشور از طریق یک میلیون دانشجوی ارشد و دکترا داخلی سازی شود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری موج، وزارت صنعت، معدن و تجارت حاصل ادغام چهار وزارتخانه صنایع سبک، صنایع سنگین، معادن و فلزات و بازرگانی است، از این رو وزارتخانه گسترده و پیچیدهای است که طبق آمارها بیش از یکسوم GDP کشور در این وزارتخانه رقم میخورد، بهعبارتدیگر یکسوم اقتصاد کشور مربوط به آن است که دارای بخشهای متنوعی است که بر مبنای ساختار ۷ معاونت و ۱۴ معاون دارد، که ۷ معاون آن مربوط به سازمانهای زیرمجموعه است.
یکی از معاونتهای این وزارتخانه مربوط به آموزش است که وظیفه آن ایجاد پل ارتباطی با تکیه بر توسعه نیروی انسانی است. از این رو درباره سیاست گذاری های آموزشی بخش صنعت و چالش های صنعت در زمان تحریم ها با برات قبادیان معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت گفتگو کردیم، او در این رابطه به خبرنگار خبرگزاری موج اعلام کرد«امروز باید تولید را با استاندارد و رقابتی مبتنی بر تجارت جهانی ایجاد کنیم، برای نمونه امروز جوهر یک خودکار وارد میشود، درحالیکه ماده اولیه آن را ایران صادر میکند، بنابراین وقتی صحبت از زنجیره محصول میشود تنها بحث تولید نیست و مقوله صادرات، قوانین بینالمللی تجارت نیز آموزش داده میشود. در واقع معتقدیم که با اجرای طرح ملی تولید و اشتغال پایدار (تاپ) که تمام وزارتخانهها نیاز خود را برای حل مشکلات بهصورت علمی اعلام می کنند در آینده میتواند فرایندی برای دستیابی به ارتقای توان صنعتی باشد.» در ادامه متن کامل این گفتگو را می خوایند.
تاکنون در سیاست های اقتصادی کشور چه برنامه هایی در بخش صنعت و آموزش کشور دنبال شده است؟
در حال حاضر در برنامه ششم توسعه قرار داریم که در آن رشد اقتصادی ۸ درصدی دیده شده که یکسوم آن باید از طریق بهرهوری به دست آید، این بخش شامل سرمایه، ماشینآلات و منابع انسانی است، از این رو در بخش توانمندسازی، دانش فنی و ارتقای فناوری باید بگویم که تاکنون صنعت و دانشگاه در دو سوی متفاوت قرار داشته اند، این در حالی است که در دنیا تاکنون ۵ انقلاب صنعتی رخداده و دانشگاه ها نیز به طور موازی دورههای مختلفی را طی کرده که شامل؛ آموزش محوری، آموزش و پژوهش محوری، کارآفرینانه، مسئولیتپذیری در قبال اجتماع بوده است. درواقع از سال ۱۳۱۳ که دانشگاه تهران تأسیس شده تاکنون مانند سایر کشورهای صنعتی که فناوری صادر میکنند، هیچگاه نتوانستهایم صنعت و دانشگاه را به هم نزدیک کنیم و این مسئله ناشی از نبود جذابیت بین این دو بخش بوده است، هرچند نمیتوان گفت که دانشگاه و صنعت در ایران قهر بودهاند، اما در کنار هم نیز قرار نداشتهاند، امروز باید این دو بخش احساس نیاز کنند تا در کنار هم قرار بگیرند و این مسئله نیازمند سیاستگذاریهای درست است.
چرا آموزش در ایران نتوانسته همسو با نیازهای صنعتی کشور حرکت کند؟
در انقلاب صنعتی اول و دوم که در دوره نخست دانشگاهها رخ داد، نیروی انسانی این بخش در دانشگاهها آموزش دیده و از این طریق نیاز آن تأمین شده است، اما اینکه صنعت نیاز خود را از طریق دانشگاه بهصورت درونزا تأمین کند و در این راستا دانشگاه نیز به آن کمک کند، هیچگاه به این شرایط نرسیدهایم. به همین دلیل همواره دستمان به سمت خارجیها دراز بوده و فناوری وارداتی مانده است. هرچند قرار بود در چشمانداز ۱۴۰۴ ایران در اقتصاد منطقه جایگاه نخست را داشته باشد و حتی در دنیا نیز حرف برای گفتن داشته باشد، اما از آنجایی که ما نتوانستهایم در بخش آموزش تقاضامحور عمل کنیم و عرضه محور عمل کرده ایم این هدف محقق نشده است. به عبارت دیگر مدل ناقصی اجرا شد، زیرا معتقد بودیم علم مقدس است و مردم دوست دارند مدارک بالایی اخذ کنند، بنابراین هرکس دوست داشت تحصیل کند بیاید. اما در نهایت این اتفاق چه نیازی باید برای کشور را تأمین می کرد و سوال این است که این ۴ یا ۵ میلیون دانشجو را برای چه کسانی تربیت میکنیم؟ این ایراد باعث شده امروز با بروز تحریمها با مشکل مواجه شود و همچنین ایراد دیگری در بخش صنعت این است که تولید بهراحتی میتوانست نیاز خود را از طریق واردات تأمین کند و پس از اینکه تجهیزات آن فرسوده میشد تجهیزات را از خارج وارد میکرد و مدیران واحدهای تولیدی فکر نمیکردند یک روز به دلیل تحریمها نتواند نیاز خود را تأمین کند. از طرف دیگر صنعت کشور همچنان بهصورت مونتاژ وابسته به خارج از کشور ماند و دانشگاه نیز احساس نکرد باید نیاز صنعت را تأمین کند. زیرا نیاز مالی بخش آموزشی نیز از طریق درآمدهای بادآورده نفتی تأمین میشد.
سیاست گذاری مناسب چقدر در تحقق برنامه های اقتصادی و آموزشی کشور نقش داشته است؟
در یک مقطعی تصمیم گرفتیم که باید در توسعه دانش بشری نقش مؤثری داشته باشیم و همین مسئله باعث شد ایران در چاپ مقالات علمی در دنیا جزو ۱۵ کشور نخست باشد، اما نیامدهایم سیاستگذاری کنیم که همین استادی که مقاله مینویسد اگر مشکلی از بخش صنعت را حل کند به او امتیاز میدهیم و همین مسئله باعث شده عقب بمانیم و امروز از نظر بهرهوری و دانش فنی شرایط خوبی نداشته باشیم. البته همان سیاست عرضه محوری در بخش آموزش نیروی انسانی باعث شده ایران از نظر کمیت در شرایط خوبی داشته باشد و در بخش مهندسی رتبه سوم را در دنیا دارد، هرچند از این ظرفیت برای حل مشکلات بخش صنعت استفاده نشده، اما امروز چه کار باید کرد؟
طرح تولید و اشتغال پایدار از چه طریقی می تواند اقتصاد کشور را به سمت و سوی توسعه سوق دهد؟
امروز طرحی بنام (تاپ) راهاندازی کردهایم که مخفف توانمندسازی، تولید و اشتغال پایدار است که از دانشگاه شروع میشود، اما معتقدیم که گام نخست را باید صنعت بردارد و دست دوستی را بهسوی دانشگاه و نیروی انسانی دراز کند، از این رو راه آن تدوین شد، سیاستگذاری این است که وقتی یک میلیون دانشجوی کارشناس ارشد در کشور داریم که باید یک سال روی پروژه خود کار کند آنها را به سمت صنعت سوق دادهایم، بهگونهای که در یک سامانه واحدهای صنعتی، معدنی و تجاری نیازهای فناورانه خود را پس از ثبتنام در سامانه اعلام میکنند تا همان نیازهای را که دیروز از خارج تأمین میشد در داخل بومیسازی شود. این رویکرد که مدل اقتصاد دانشبنیان و اقتصاد مقاومتی دارد با رویکرد توجه به منابع داخلی همچون مواد معدنی، نفت و ...نیروی انسانی است و دولت نیز نقش تسهیل گر و راهبری خواهد داشت تا صنعت از نیروی انسانی استفاده کند.
نقش دولت در ایجاد ارتباط بین صنعت و دانشگاه چیست؟
در حال حاضر زبان دانشگاه و صنعت متفاوت است و امروز ما کمک میکنیم که این دو بخش زبان همدیگر را بفهمند، از این رو در سامانه بخشهای تعریف شده تا استادها و دانشجوها درجه در این سامانه ثبتنام میکنند و در نیازهای صنعت ارزیابی خود را انجام میدهد تا پایاننامه خود را بر مبنای همان نیاز انجام دهد و از این طریق بخشی از این مشکل صنعت را حل کند. از طرف دیگر با همکاری با یک بنگاه صنعتی رابطه عاطفی بین آنها شکل میگیرد و اگر یک جوان از این طریق مشکل یک بنگاه را حل کند، به طور قطع آن بنگاه نیز نمیگذارد آن جوان بهراحتی از کشور خارج شود و در همان بنگاه جذب خواهد شد. بنابراین در گام نخست به دنبال ارتقای فناوری در صنعت و رقابتی کردن آن هستیم تا بتوانیم مطابق استانداردهای جهانی کالای با کیفیت و با قیمت مناسب تولید کنیم. به عبارت دیگر با کاهش کالای مصرفی و هدر رفت انرژی قیمت رقابتی میشود و میزان آسیب به محیطزیست نیز کاهش مییابد.
طرح تاپ با چه سازوکاری عمل خواهد کرد؟
بر اساس این طرح واحد آر ان دی در بنگاهها ایجاد میشود تا بتوانند پروژه خود را از همانجا پیش ببرند. در واقع باید توجه داشت که کشورهای صنعتی همچون آلمان و ژاپن نیز روزی با همین روش به توسعه فناوری دست یافتند و آنها بعد از جنگ جهانی دوم با برنامهریزی از منابع خدادادی مغز استفاده کردند. همانطور که در صنایع هستهای، صنایع دفاعی و نانو از همین سیاست استفاده کردهایم، از این رو معتقدیم این طرح میتواند در تقویت ارتباط صنعت و دانشگاه مؤثر باشد و طرح محدودیتهای تحریم را تبدیل به یک فرصت کنیم. در واقع امروز مدیران بنگاهها اعلام میکنند که به نیروی انسانی نیاز دارد، اما نمیتواند فردی را پیدا کند که همان نیاز مورد نظر بنگاه را تأمین کند، از این رو در طرح تاپ به دلیل اعلام نیاز بنگاهها این هدف بهسادگی محقق میشود. از طرف دیگر اگر یک واحد تولیدی بخواهد همین نیاز را از خارج سامانه انجام دهد باید با چند استاد دانشگاه و پژوهشگر همکاری کند تا بتواند در راستای برنامه خود عمل کند که بر آن هزینه بالایی دارد، اما در طرح تاب حداقل هزینه های آنها تأمین میشود. برای نمونه امروز هر سرباز دکتر ماهانه 400 هزار تومان حقوق دریافت میکند، اگر با کمک ستاد نیروهای مسلح 10 سرباز در زمان صلح روی یک پروژه در قالب طرح تاپ فعال شوند ماهانه 4 میلیون هزینه خواهند داشت و این یعنی کمک به بنگاه اقتصادی، از طرف دیگر ما به دنبال این هستیم که کالای بنگاه فناورانه شود و این بزرگترین کمک به بخش صنعت است و بعد از آن با ارتقای کیفیت تولید میتواند صادرات خود را بهبود ببخشند.
در شرایط کنونی چقدر بستر همکاری بین بخش صنعت و ذدانشگاه وجود دارد؟
هیچگاه در طول تاریخ وزارت صنعت و وزارت علوم به هم نزدیک نشده بودند، برای نمونه بر اساس یک طرح قرار شده از ابتدای سال آینده جوانانی که به عضویت هیات علمی دانشگاهها درمیآیند یک سال حقوق خود را از وزارت علوم دریافت کنند، اما در یک بنگاه صنعتی مشغول به کار شوند. به طور قطع این روش حمایتهای هنگفتی است. این طرح هرچند بهصورت آزمایشی در سال 98 در چند استان و در صنایع خاص اجرا خواهد شد که اگر بهدرستی انجام شود میتواند اقتصاد کشور را متحول کند. امروز از بین 100 هزار بنگاه چند هزار بنگاه که واحد آر ان دی دارند علاقهمندی خود را در این زمینه اعلام و ثبتنام کردهاند.
آیا فعالیت دانشجویان در بخش صنعت با رویکرد کارآموزی خواهد بود؟
باید توجه داشت که در طرح تاپ دانشجو کارآموزی نمیکند، بلکه صنعت با علاقهمندی اعلام میکند که تاکنون فناوری را وارد کردهام و امروز نخبگان قرار است در واحد آر ان دی بنشینند و مشکلات آن را حل کنند، برای نمونه بنگاه اعلام میکند که مصرف انرژیاش بالا است و همین نخبگان به دنبال راهکارهای برای کاهش مصرف انرژی خواهند بود، در همین راستا ممکن است صدها دانشجو ثبتنام کنند و بنگاه بعد از مصاحبه چند بنگاه را انتخاب کند.
سیاست های تولید و اشتغال پایدار چقدر در راستای توسعه صنایع « های تک » عمل خواهد کرد؟
درگذشته مرکز صنایع نوین را داشتهایم که در دولت دهم منحل شد، به همین دلیل در معاونت فناوری وزارت صنعت، مرکز صنایع پیشرفته و دانشبنیان راهاندازی کردهایم که به شکل یک اداره عمل کند و امروز افراد نخبهای در آن فعال هستند، از این رو در طرح تاپ نیز با این سیاست عمل میکنیم تا ضمن اینکه مشکلات امروز صنعت رفع شود، در مسیر انقلاب پنجم صنعت و توسعه «های تک» نیز عمل کنیم که در رأس این برنامهها داشتن نیروی انسانی نخبه است. در حال حاضر طرح تاپ مزیتهای زیادی دارد که امروز صنعت کشور آن را پیشرو دارد. در واقع بسیاری از صنایع با ظرفیت پایین تولید میکنند که اشتغال پایینی نیز ایجاد کرده و اگر ظرفیت تولید آن ها بالا برود، به طور قطع اشتغالزایی مناسبی نیز خواهد داشت. این مقوله نوعی اشتغالزایشی است و در مقابل نوآوری یک نخبه ده متخصص را در همان صنعت جذب خواهد کرد. باید به یاد بیاوریم که انقلاب صنعتی نخست به نوآوری یک نفر برمیگردد، همچنین در انقلاب دوم صنعتی دوم با اختراع برق اقتصاد دنیا متحول شد. از این رو امروز بحث ما تنها توجه به نیاز داخلی نیست، بلکه توسعه زنجیره تولید است.
در حال حاضر به صورت کلان چه نیازهای در بخش صنعت کشور وجود دارد؟
امروز باید تولید را با استاندارد و رقابتی مبتنی بر تجارت جهانی ایجاد کنیم، برای نمونه امروز جوهر یک خودکار وارد میشود، درحالیکه ماده اولیه آن را ایران صادر میکند، بنابراین وقتی صحبت از زنجیره محصول میشود تنها بحث تولید نیست و مقوله صادرات، قوانین بینالمللی تجارت نیز آموزش داده میشود. در واقع معتقدیم که طرح تاپ ملی است که تمام وزارتخانهها باید نیاز خود را برای حل مشکلات بهصورت علمی از طریق طرح تاپ اعلام کنند که در آینده میتواند این فرایند انجام شود.
چرا امروز صنعت کشور نمی تواند نیازهای خود را از طریق فارغ التحصیلان تامین کند؟
امروز اگر دانشجویی وارد صنعت شود، از طریق رابطههای شخصی است، اما در طرح تاب بر مبنای شرایط خاص و بهدور از سلیقه عمل خواهد شد که شامل معدل، سابقه پژوهشی و... است. از طرف دیگر در این طرح 90 درصد نگاه بخش خصوصی بوده و دانشجو باید نیاز بنگاه را در راستای پژوهش تأمین کند. همچنین باید توجه داشت که طرح تاپ نطفه آن تازه شکلگرفته که در ادامه میتوانیم عیبهای آن را شناسایی و برطرف کرد، اما امروز افرادی هستند که بدون اینکه اطلاعی از 40 آییننامهای این طرح داشته باشند نقد غیرکارشناسی میکنند و مدعی هستند که طرح خام است و این مسئله حاکی از آن بوده که برخی از استادهای دانشگاه نیز عوامزده شده و بدون اینکه طرح اجرایی شده باشد نقد میکنند، ازاینرو معتقدم این طرح میتواند در ارتباط صنعت و دانشگاه، جلوگیری خروج نخبگان از کشور و ... جلوگیری کند.
ارسال نظر