خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
۲۰ مهر، روز بزرگداشت حافظ شیرازی/سخنان بزرگان غربی درباره حافظ
شمس الدین محمد ملقب به لسان الغیب (حافظ شیرازی) غزل سرای بزرگ ایران در قرن ۸ زندگی می کرده است.
، شمس الدین محمد ملقب به لسان الغیب شاعر سده ۸ هجری ایران است و بیشتر شعرهای او غزل هستند و مطابق تقویم رسمی ایران ۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ نامیده شده است.
تاریخ دقیق ولادت حافظ مشخص نیست شاید حدود سال ۷۲۷ . گویند پدر حافظ بهاالدین بازرگانی اصفهانی بوده که در کازرون با زنی از آن محل ازدواج کرده و خیلی زود در ایام کودکی شمس الدین محمد از دنیا رفت.
پس از آن حافظ با مادرش زندگی سختی را در پیش گرفت و برای کسب نان به کارهای سخت و توانفرسا پرداخت و به سختی به تحصیل علوم پرداخت و در مجالس درس علما و بزرگان زمان خود حضور یافت و چون در ایام جوانی حافظ قرآن بود حافظ تلخص کرد.
حافظ بیشتر عمر خود را در شیراز گذراند و بر خلاف سعدی به جز یک سفر کوتاه به یزد و یک مسافرت نیمه تمام به بندر هرمز همواره در شیراز بود.حافظ در دوران زندگی خود به شهرت عظیمی در سر تا سر ایران دست یافت و اشعار او به مناطقی دور دست همچون هند نیز راه یافت.
ازدواج حافظ شیرازی
شیخ حافظ شیرازی در سن 21 سالگی ( یا 20 یا 27 سالگی) در حالی که هنوز در نانوایی کار می کرد و نان را به منطقه ثروتمندنشین شهر می رساند، برای اولین بار با شاخه نبات یار و معشوق شیرین زبانش، دیدار کرد. در آن زمان هنوز با شیخ عطار که بعدها در رکابش شاگردی کرد، ملاقات نکرده بود.
شاخه نبات دختر زیبای 14 ساله ای بود که حافظ مسحور زیبایی و کمالات او شد، اما در عین حال گمان می کرد این دختر برای عشق او ارزشی قائل نخواهد شد. حافظ اذعان داشته برای رسیدن به وصال یار، به مدت 40 شبانه روز در آرامگاه بابا کوی شب زنده داری کرد و با دعا و استعانت از پروردگار، سرانجام به مراد دل رسیده و با شاخه نبات ازدواج کرد، او در بسیاری از اشعارش به صورت مکرر از شاخه نبات یاد کرده است.
برخی معتقدند ازدواج حافظ در سال های 744 تا 745 هجری قمری و در زمان پادشاهی ابواسحاق بوده است. حاصل این ازدواج یک فرزند بود. حافظ علاقه زیادی به همسرش داشت به طوری که بعد از درگذشت او تا پایان عمر تجدید فراش نکرد.
در مورد نام همسر حافظ نیز روایات متعددی وجود دارد، برخی معتقدند نامش شاخه نبات است، اما از آن جایی که این نام چندان رایج نبوده ممکن است حافظ شیرین زبانی معشوقش را به شاخ نبات تشبیه کرده باشد
گروهی دیگر بر این اعتقاد هستند که نام همسر حافظ، نسرین بوده به طوری که در 14 غزل نام نسرین را آورده، اما حافظ هیچگاه مستقیما از نام همسرش در اشعار سخن نگفته و این موضوع در هاله ای از ابهام باقی می ماند.
مرگ همسر و فرزند
مرگ همسر حافظ در یکی از مسافرت ها اتفاق افتاد و دوری از دیار و همسر باعث شد حافظ از آرامگاه واقعی او اطلاعی نداشته است:
پسر حافظ نیز مدتی بعد از فوت مادرش، در دوران جوانی و در سفر به هند از دنیا رفت. اگرچه طبق برخی پژوهش ها، حافظ دارای دو فرزند بوده که فرزند دومش را در سن 7 سالگی از دست داده است.
زندگی عرفانی حافظ
از جمله نقاط عطف و روحانی در زندگی شیخ حافظ شیرازی، ملاقاتش با عطار بود که بعد از ازدواجش صورت گرفت. او تا پایان عمر از عطار به عنوان مراد و استادش یاد کرده و در برخی اشعار نیز به این مسئله اشاره کرده است.
از جمله دانستی های عجیب درباره حافظ این است که گفته شده در سن 60 سالگی، به مدت 40 شبانه روز، در یک دایره که به دور خود کشیده بود زندگی کرد. قدرت ذهنی و جسمی مورد نیاز برای این تمرین روحی در چنین سن و سالی حیرت انگیز است.
طبق روایات متعدد، در صبحگاه روز چهلم که مصادف با چهلمین سالگرد اولین دیدار حافظ و عطار بود، به نزد استادش رفت، عطار یک جام نوشیدنی به او داد و با نوشیدن آن جام، بعد معنوی و درک جدیدی از خدا به روی حافظ گشوده شد.
حافظ بیش از نیمی از غزلیاتش را از حدود سن 60 سالگی تا زمان مرگش سروده است، موضوع اشعار او بیشتر عرفانی و با موضوع وحدت وجود می باشد.
درگذشت حافظ شیرازی
مرگ حافظ احتمالاً در سال 971 ه.ق روی داده است و حافظ در گلگشت مصلی که منطقه ای زیبا و با صفا بود و حافظ علاقه زیادی به آن داشت به خاک سپرده شد و از آن پس آن محل به حافظیه مشهور گشت.
نقل شده است که در هنگام تشییع جنازه حافظ خواجه شیراز گروهی از متعصبان که اشعار شاعر و اشارات او به می و مطرب و ساقی را گواهی بر شرک و کفروی می دانستند مانع دفن حکیم به آیین مسلمانان شدند.
اشعار حافظ از نگاه غربی ها
گوته و امرسون از مشهورترین افرادی هستند که حافظ را مورد تحسین قرار داده و هر دوی آن ها اشعار حافظ را به انگلیسی ترجمه کردند و گوته پس از بررسی ژرف اشعار، به سادگی گفت:” حافظ همتایی ندارد!”
اشعار حافظ توسط متفکران بزرگ دنیای غرب از جمله نیچه و آرتور کانن دویل (خالق شخصیت شرلوک هولمز) مورد ستایش قرار گرفته است. گارسیا لورکا و یوهانس برامس حافظ را ستوده و حتی گفته می شود ملکه ویکتوریا در مواقع خاص و ضروری از دیوان حافظ مشورت می گرفته است!
نیچه در نوشته هایش بارها از نام حافظ در کنار گوته یاد کرده و از هر دو به عنوان قله های خردمندی ژرف نام برده است.
سخنان بزرگان غربی درباره حافظ
گوته: حافظ در اشعارش حقیقت انکارناپذیر را ماندگار کرده است…. او هیچ همتایی ندارد!
امرسون: حافظ از چیزی نمی ترسد، او بسیاری چیزها می بیند، کل را می بیند و تنها فردی است که آرزوی دیدنش را داشته ام یا دوست دارم مانند او باشم.
ادوارد فیتزجرالد: حافظ بهترین نوازنده کلمات است.
ای.جی. باربری: حافظ در میان هموطنانش همانند شکسپیر برای ما، مورد احترام است.
سخنان بزرگان ایرانی درباره حافظ
علامه محمد تقی جعفری: شکوه و زیبایی بیان هنری شعر حافظ به اندازه ای است که شخص را، چه بداند و چه نداند، حتی چه بخواهد و چه نخواهد، چنان متحیر می کند که آن معنا را که در حال شنیدن یامطالعه و احساس عمیق آن است، مانند حقیقت مطلق و مستقل از دیگر واقعیات درمی یابد.
شهریار: حافظ را ببینید که غزلش هیچ گاه بلندو طولانی نیست، هر مصرع آن، نقش ضمیر همه فارسی زبان هاست… این همه شاعر هستند، هیچ کدام سعدی و حافظ نمی شوند.
دکتر عبدالحسین زرین کوب: عارف و عامی، هر یک در حد وسع و فهم خویش از سخن حافظ ذوق می یابند و لذت حاصل می کنند.
شهید مطهری: شعر حافظ، نیرویی از زیبایی دارد که هر کسی که آن را می شنود، به سوی آن کشیده می شود.
بهاالدین خرمشاهی: حافظ آموزگار نیست، معلم اخلاق نیست، واعظ نیست، امّا نفوذ کلام عظیمی دارد. شعرش بی آن که ارشادی یا تعلیمی باشد، زندگی آموز سده ها و هزاره هاست.
ارسال نظر