محمد هادی عرفانیان تهرانی:
یادداشتی برای یک دهه فعالیت سریال پر بیننده پای تخت
کارشناس مبانی تحلیلی سینما و هنر بیان کرد: متن ضعیف و بهم پاشیده سریال پایتخت ۶ فقط برای تمام کردن یک موضوع بود و به جز تصویر برداری ضعیف می توان به افکتها یا مونتاژها، فرهنگ سازی معکوس در آسییب های اجتماعی و محیط زیستی اشاره کرد.
محمد هادی عرفانیان تهرانی-خبرگزاری موج؛ سال ۸۹ عید با همه مشغله ای که داشتیم برای سریال جدید الساختی به نام پایتخت آماده بودیم.
کاری از مجموعه سازی به نام سیروس مقدم و خاطراتی از کارهای قبلی وی، این سریال در آن سال از استقبال خوبی برخوردار بود تا رسیدن به فصل ۶ که فقدان خشایار الوند عزیز سایه پهنی بر این سریال افکند. با تغییرات در گروه نویسندگان فیلم نامه ای غیر منسجم و گسسته نگاشته شد.پیکره بندی ضعیف و بازیهای سردرگم و گاهی خارج از خط روائی و بهم ریخته.
خارج از به سخره گرفتن لقب حاجی و رسالت یک فرد حج رفته و مضحکه این نام و لقب که ارزش عرفی و مذهبی داشت متاسفانه به عنوان یک لقب دهن پرکن اجتماعی قلمداد شد.حتا از قاب بندی و کادربندیهای فرشاد گل سفیدی در تصویر برداری، کاری تکنیکی دیده نشد .
متن ضعیف و بهم پاشیده ایکه فقط برای انجام رسالت تمام کردن یک موضوع قلمداد شده بود.به جز تصویر برداری ضعیف می توان به افکتها یا مونتاژها نیز آشکارا ایراد گرفت.
و ای کاش امسال این سریال با دو قسمت اضافی که به عنوان قسمنامه در اتمام بود با پیوستی بی دقت از خلاصه قسمتهای سال گذشته کار نمی شد .
از آسیبهای اجتماعی تا مباحث محیط زیستی تا نخوت و خستگی آشکار در این دو قسمت پایانی این سریال مشهود بود .
نماهایی از پرورش ماهی قرمز که سالها تاکید در عدم خرید آن گفته شده تا شستن فرش در زمان بحران آب تا شلوارهاییکه سنگ شور می شوند با مارکهای جعلی به جز آموزش هایی در گستره ایجاد بزه و عدم استفاده از تولید ملی تا زیر پا گذاشتن دستورالعملهای زیست محیطی چیز دیگر را روایت نمی کرد .
در یک سکانس عملا یک خانواده ایرانی را بعد از ده سال یعنی از سال ۸۹ تا به امسال فقط به صورت خانواده ای، قاتل – قاچاقچی – مریض روحی – گسسته از همه چیز با اضافه وزن و پای شکسته از جوگیر شدن یک دختر خارجی چیز دیگری را به ما نشان نداد.
عدم توازن در تقسیم فاعلی و اکتهای جمعی و شاید تک محور بودن در بسیاری از بازیهای نقی معمولی مشهود بود.
باید دانست که فیلم یا پردازشهای تصویری از اینترتیمنت به اجوتیمنت تبدیل شده شاید کار برای فیلم سازان و به مراتب سریال سازان سخت تر و رسالت آنها فراگیرتر شده است.
اتحاد ضعیف در بازی و یا بهتر گفت یک تیم بدون مربی با زمینی گرد و توپی مکعب حاصل سریالی بود که همه چشم انتظار دیدن آن را داشتند .عدم دید کارشناسی اجتماعی و مشاوره ها در ساخت باعث شده بود از خط روائی و خط رنگ چیزی در این قسمتها شاهد نباشیم .مجموعه عواملی که هر کدام در جایگاه خود و در بسیاری از فیلمها خوش درخشیدند چرا در زمان سریال سازی ضعیف عمل می کنند و کار تیمی برای آنها سخت و ملال آور می شود.
سریال پایتخت با نام پایتخت شروع شد و قرار بر اتفاقاتی بین علی آباد و تهران بود – ساده زیستی – سخت کوشی- اتحاد – انسجام – گذشت – فراموش کردن کدورتها و غیره ........
انتظار می رفت این سریال برای خاطرات هر ساله شکوفائی درسهای فراموش شده زندگی سنتی در فضای مدرنیته باشد.
شاید ثروتمند شدن همه خانواده معمولی گزندی برای این دوری و گسستگی بود .آن روزهاییکه همه در انتظار داشتن دو اتاق بودند تا به امروز در قصرهای چند ده میلیاردی!!!
امیدوارم چنانچه احتمال در ساخت قسمت ۷ هست، تناسب فیلم نامه با روایت های گذشته حفظ شود و نام پایتخت با حفظ معنا در فیلم نامه گنجانده شده و سعی در ساختاربندی و یک پیکره بندی در هم افزائی همه عوامل از تکنیک تا اکت و بازی باشد تا این مثلث متن – بازی – تکنیک برای همه دوست دارن، اول درس با هم سالم و درست زیستن باشد و بعد تفریحی برای پر کردن زمان تعطیلات.
ارسال نظر