پیوند نزدیک کشتی و پهلوانی
به گزارش خبرگزاری موج؛ طی سال های گذشته ملی پوشان بسیاری موفق به فتح سکوهای قهرمانی شده اند اما درصد کمی از آنها با منش و سبک زندگی پهلوانانه خو گرفته اند. طی سال های اخیر استفاده نابجا و اعطای نادرست لقب پهلوان به هر ورزشکار توسط در سایه افراط گرایی ، بزرگنمایی رسانه ای با تجاوز در حریم کلمات به کرات دیده شده است. این رویه ناصواب با چشم پوشی از شاخص های اخلاقی ورزشکار و تقلیل مهارت های انسانی به مهارت های فنی، مفهوم پهلوانی را غلط انداز نموده و میان دو نقش پهلوانی و قهرمانی تمایز قائل نشده که در بلند مدت منجر به معنازدایی از پهلوانی می گردد.
با نگاهی تاریخی روشن است که میان ورزش کشتی و پهلوانی پیوند نزدیکی وجود داشته و حتی در مقاطع زمانی خاص، کشتی گیران به عنوان پهلوانان نزد مردم شهرت داشتند. اما در همان ایام آنان که در تعامل با مردم به طرفداری از ضعفا ، حمایت از فقرا و نیز خصم ظالم نشان می دادند از درجه اعتبار والایی برخوردار بودند.
جهانی شدن و مدرنیزاسیون مولد نظم اخلاقی جدیدی است که منابع و آثار آن متفاوت از دوران سنتی است. علاوه بر آن در دنیای مدرن، ورزش حرفه ای و قهرمانی سپهر تازه ای توام با شهرت ، ثروت ، توجه ، احترام و ارتباطات را به همراه آورده که تفاوت شگرفی با اشکال پیشامدرن خود دارد.
در این میان پولیزه شدن ورزش در کنار سیاست زدگی آن و نیز مشکلات هنجاری جامعه می تواند موجب غفلت قهرمانان از مردم و دور شدن از معرفت اخلاقی گردد.
اما آنچه تاریخ گوشزد می کند این است که آیین پهلوانی از دیرباز در ایران اغلب مجموعه ای در هم تنیده از توانایی های جسمانی و توانایی های اخلاقی بوده است. از میان توانایی جسمی، فون یا مهارت در ورزش کشتی و از توانایی اخلاقی تمایل و پایبندی به فتوت، دو ویژگی اصلی این آیین به شمار می آمدند. به بیان دیگر، اخلاق و زورمندی یا به عبارتی دیگر مهربانی و جنگاوری، دو عنصر سازنده یک "پهلوان" هستند. از کرانه دیگر تمام ویژگیهایی که در یک پهلوان میبینیم، نمود ارزشهایی است که ابر انسان ایرانی را میسازد.
در بطن تاریخ ایران، پهلوانان به مثابه ثروتی روی زمین، با بهره گیری از جایگاه اجتماعی خود به یاری جامعه آمده و الگوی مناسبی برای نوع دوستی بوده اند. از این رو در سلوک پهلوانی می توان انسانیت ، اخلاق مداری و وقف جامعه شدن را به شکل پررنگی مشاهده کرد.
با این تعریف خمیرمایه پهلوانی ، از "خصلت رفتاری" سرچشمه می گیرد و تنها معطوف به ویژگی فیزیولوژیکی و قوای جسمانی نمی باشد که برخورداری از این ویژگی اغلب با خود احترام اکتسابی و اعتبارنامه مردمی را به همراه داشته است.
اما در این رهگذر خطای شناختی موجب بدفهمی و کج فهمی از خصلت پهلوانی شده است. بنابراین قهرمان مسابقات ورزشی و به طور خاص کشتی پهلوانی را نباید به اشتباه عنوان پهلوان لقب داد. چرا که یک قهرمان در صورت فقدان اخلاق حرفه ای و ورزشی نام پهلوان را به ناحق یدک می کشد و خطای شناختی را در باور عامیانه ترویج خواهد داد.
در گفتمان فرهنگ اکتسابی که با میراث زیست شناختی انسان پیوندی ندارد، بخشندگی و آداب بزرگی که خصلت پشتیبان یک پهلوان است و با ایجاد زنجیره ای از ارزش ها پیوسته در پی انتفاع جامعه می باشد با خودسازی و پرورش شخصیت شکل می یابد.
موضوع مهم دیگری با بررسی فتوت نامه ها و دیگر منابع تاریخی مشخص می شود این است که آیین پهلوانی تنها منحصر و متعلق به گروه مشخصی نبوده و نیست؛ بلکه در گذشته نظامیان، پیشه وران و حتی درباریان به آن متعلق بوده اند و اقشار و گروه های مختلف اجتماعی حول مکان زورخانه گرد هم می آمدند.(زورخانه به مثابه کانون همگرایی و انسجام اجتماعی).
در تاریخ ایران زمین آیین پهلوانی به اقتضای هر عصر، برخی ویژگی ها را از دست داده و پاره ای عناصر دیگر را اخذ کرده و هماهنگ با شرایط روز عیاران و پهلوانان شخصیت های جامعه پسند بوده اند.
از این رو در هر دوره تاریخی بنابه اقتضای شرایط، رفتارهای خاص اجتماعی و فرهنگی را از ورزشکاران طلب می نماید. از آنجا که ورزش عرصه فعالیت های الگومند در جامعه است جوانمردی و پهلوانی از طریق انتقال فرهنگی به پهنه جامعه انتقال می یابد. به صورت کلی ورزشکاری که سودای پهلوانی در سر دارد، با ماندگاری در صحنه جامعه و تکثیر خیر و تقلیل شر و در پیوند با اقشار آسیب پذیر جامعه، حقیقت را قربانی منفعت و مصلحت نمی کند تا به نقش جامعه پسند پهلوانی نزدیک تر شود. در این ارتباط کسب ثروت و قدرت نامشروع، پذیرش پست های غیر تخصی و حمایت از جریان های ضد اجتماعی ، نمی تواند مانع از مسئولیت های اجتماعی او گردد.
حال در روزگار عقیم ماندگی و نازایی پهلوانی و دوران رو به تزاید ضعف های هنجاری و اخلاقی ، خلا رفتارهای پهلوان منشانه بسیار احساس می شود.
نظام آموزش کشور در کنار دستگاه ورزش سالهاست در احیا و اشاعه این میراث فرهنگی ارزشمند و تقویت مسئولیت اجتماعی قهرمانان و ترویج اخلاق غیر پیامدگرا (کنش ها مستقل از پیامدها ) ضعف عملکردی دارد که در واقع با غفلت از این مسئله مهم سلب سعادت می کند.
در شرایط کنونی که با افول ارزش ها و بحران هویت ، فرهنگ جامعه ایرانی، آسیب پذیر شده کنشگری و نقش آفرینی پهلوانی یکی از مولفه های جامعه ساز خواهد بود.
آیین جوانمردی یکی از اشکال کنش اجتماعی است بنابراین احیای فرهنگ ورزشی باید امری ضروری در سیاست گذاری فرهنگی و ورزشی کشور باشد. اما واقعیت آنست که سیاست های فرهنگی و اجتماعی در سال های گذشته با غفلت از چنین مولفه هایی، آب را بر روی درخت فرهنگ بسته اند.
فقدان نواندیشی در مدیریت ورزش کشور و عدم تولید و بازتولید فرهنگ پهلوانی و ناآشنایی جامعه از آداب زورخانه، عدم انطباق با دنیای دائما نو شونده و از دست دادن فرصتی برای ساخت جهانی انسانی تر و اخلاقی تر را می رساند.
ارسال نظر