ماجرای فیلم های اوین؛ جای قصاص همینجاست
اگر شما یک زندانی در خانوادهتان داشته باشید بعید است امشب بتوانید سر آرام روی بالش بگذارید و بخوابید چون احتمالا شنیده یا دیدهاید که توی یکی از زندانهای مهم کشور بعضی از زندانیها را کتک زدهاند.
محمدرضا جوان آراسته- خبرگزاری موج؛ شما توی فامیلتان خلافکار داشتهاید؟
کسی که مثلا کیفقاپی کند یا ماشین بدزدد. کسی که مثلا کلاه کسی را برداشته باشد یا اصلا چکش برگشت خورده باشد. کسی که مواد مخدر جابهجا میکرده یا توی یک زد و خورد خیابانی پایش گیر افتاده. کسی که به خاطر بحثهای سیاسی و اعتراضهای خیابانی حالا زندان ی شده باشد. مهم نیست چرا، مهم این است که کسی را داشته باشید که الان زندان باشد، اگر شما یک زندانی در خانوادهتان داشته باشید بعید است امشب بتوانید سر آرام روی بالش بگذارید و بخوابید چون احتمالا شنیده یا دیدهاید که توی یکی از زندانهای مهم کشور بعضی از زندانی ها را کتک زدهاند، روی زمین کشانکشان بردهاند، بهشان بیاحترامی کردهاند و تحقیر شدهاند.
من همین حالا که دارم این چند خط را مینویسم، صدای شهید بهشتی را در ذهنم میشنوم که در مجلس خبرگان قانون اساسی با صدور مجوز برای هر طور شکنجهای مخالفت میکرده.
خدا رحمت کند آیتالله مشکینی را ایستاده و میگوید که با مجوز دادن به هر نوع شکنجهای مخالف است. بعدش اما یک مساله را مطرح میکند، چیزی که برای خودش سوال شده و نمیداند راه درست کدام است. آیت الله مشکینی میگوید فرض کنید یکی از شخصیتهای مهم کشور در خطر باشد، بعد کسی دستگیر بشود که بداند نقشه چیست اما اعتراف نمیکند، اگر دو تا سیلی به او بزنند به حرف میآید و اعتراف میکند و جان فلان شخصیت مهم حفظ میشود، اینجا چه کار باید کرد؟
آیت الله منتظری بیتامل و بیوقفه میگوید اینجا هم نباید شکنجه کرد، باید دنبال راه دیگری برای تخلیه اطلاعاتی گشت. بعدش صدای محکم و صلابتدار شهید بهشتی همه سالن را میگیرد: «مساله راهِ یک چیزی باز شدنه. به محض اینکه راه باز شد و خواستند کسی را که متهم به بزرگترین جرمها باشه، یک سیلی بهش بزنند، مطمئن باشید به داغ کردن همه افراد منتهی میشه.»
من خودم را عضو آن حزبی میدانم که نظریهپردازش این آدم است. حزبی که تویش شکنجه مجرمین امنیتی قاطعانه ممنوع است چه رسد به کتک زدن غیر ضروری زندانیان عادی!
ارسال نظر