English

مداحی عربی اربعین ملا باسم کربلایی

مداحی عربی اربعین ملا باسم کربلایی

 

مالکَ الشُّعورِ و اللّا شُعورْ

ای مالک ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه 

سَعْیاً على الرؤوس جئنا نزورْ

با سرها ( به جای پاها ) به زیارت آمدیم

نرجو تجارهً لنا لن تبُورْ

امید تجارتی بدون زیان داریم 

 یا أیُّها الذین آمنوا هَلْ

أدُلُّکُم علی الطریق الأمثل

ای کسانی که ایمان آورده اید آیا برترین راه را نشانتان بدهم ؟

تجارهٍ تُنْجِیکُمُ من عذاب

تجارتی که شما را از عذاب نجات می دهد

بیها الرِّبِح یوم القیامه یحصَل

و سود آن در روز قیامت عایدتان می شود

فاز  الْگصد یمه ؛ ولا هَـمَّه

حچی العاذِل

پیروز شد کسی که کنار او (حسین ) رفت 

و به حرف های بدخواهان اهمیت نداد 

فاز  الذی یحظَر ؛ لبوالأکبر

و ابوفاضِل

پیروز شد کسی که پیش پدر اکبر (حسین ) و ابوفاضل حاضر شد

یا مالکَ الشُّعورِ و اللّا شُعورْ

ای مالک ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه 

سَعْیاً على الرؤوس جئنا نزورْ

با سرها ( به جای پاها ) به زیارت آمدیم

نرجو تجارهً لنا لن تبُورْ

امید تجارتی بدون زیان داریم 

 ویّاک اِجینه ندخل اِبْتجاره

( ای حسین ) آمدیم با تو وارد تجارتی شویم

یا ضامن الصَّفقه بلا خساره

ای ضمانت دهنده ی بدون خسارت بودن این معامله

یحسین بِعنه أرواحنا اشتریها

ای حسین ؛ جان هایمان را می فروشیم ، لطفا خریدار آن ها باش

ردنا الثمن خطوه مشی ابزیاره

قیمت آن ها را معادل برداشتن یک قدم در راه زیارت می خواهیم

هاک نزِف دمِّی ؛ اْو سِعِـر سَهْمی

رخص لجلک

بگیر این خونم را ؛ قیمت سهم من برای تو ارزان باشد

هاک یسُلْطانی ؛ عُلُوْ شانی

تحَت رِجلکَ

بگیر ؛ ای سرورم ؛ شأن والایم در زیر پای شماست

یا مالکَ الشُّعورِ و اللّا شُعورْ

ای مالک ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه 

سَعْیاً على الرؤوس جئنا نزورْ

با سرها ( به جای پاها ) به زیارت آمدیم

نرجو تجارهً لنا لن تبُورْ

امید تجارتی بدون زیان داریم 

یالراید استثمار و ابضمانات

ای کسی که سرمایه گذاری تضمینی می خواهی

اقره ابتأمّل کامل الزیارات

با دقت کتاب ” کامل الزیارات ” را بخوان

مِتْرِ ابْمِتِر لحسین إِبنی مَوْکِب

وجب به وجب برای حسین موکب بنا کن

و اشتِری جنّه عَرْضُهَا السَّماوات

و بهشتی بخر که پهنای آن به وسعت آسمان ها باشد

زُور تره الزایر ؛ صُبح تاجر

مع العتره

برو زیارت کن که زیارت کننده تاجری شد شریک عترت پیامبر

زور وإخذ ربْحَک اعْله قد جرحک

من الزهره

برو زیارت کن و بهره ات را بگیر به اندازه ی زخم دلی که داری

یا مالکَ الشُّعورِ و اللّا شُعورْ

ای مالک ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه 

سَعْیاً على الرؤوس جئنا نزورْ

با سرها ( به جای پاها ) به زیارت آمدیم

نرجو تجارهً لنا لن تبُورْ

امید تجارتی بدون زیان داریم 

آنا اللی رأْسُ مالِهِ رجاءه

منم کسی که سرمایه اش امید اوست

رجاءه باللّی غُسله من دماءه

امید او به کسی ست که غسل او از خونش شد

أفضل بضاعه اِزیاره أربعینه

بهترین کالا برای تجارت ؛ زیارت اربعین است

و الجنّه بوَّابَتها کربلاءه

و درب ورودی بهشت کربلای اوست

جیت لمَعْشوقی ؛ أنا اْو شوقی

اْو دَمِع عینی

آمدم سوی معشوقم ، من و اشتیاقم و اشک چشمانم

جیت بعِت عمری ؛ وأرید أشری

رِضه اِحسینی

آمدم ؛ زندگی خودم را فروختم و می خواهم رضایت حسینم را بخرم

یا مالکَ الشُّعورِ و اللّا شُعورْ

ای مالک ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه 

سَعْیاً على الرؤوس جئنا نزورْ

با سرها ( به جای پاها ) به زیارت آمدیم

نرجو تجارهً لنا لن تبُورْ

امید تجارتی بدون زیان داریم 

مثل التجاره هاذی عقلی ماشاف

عقل من مثل این تجارت را ندیده است

مضمونه أرباحی اْو تِردلی أضعاف

سود آن تضمینی است و بهره ی چندین برابر برایم دارد

لو أنفِق ابدرْب الزیاره دینار

اگر در راه زیارت فقط یک دینار را انفاق کنم

یتعوَّض الدینار عشره آلاف

همین یک دینار به ده هزار تبدیل می شود

صار عَقِد رَسْمی ؛ قصُر بِسْمی

اْویه کل خطوه

قولنامه ای رسمی امضا شد ؛ کاخی به نام من شد با هر قدمی که برمی دارم

صار السّفر مکسَب إذا أتعَـب

التعَب یسوه

این سفر پیشه و درآمد شد و اگر خسته شوم خسته شدن می ارزد

یا مالکَ الشُّعورِ و اللّا شُعورْ

ای مالک ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه 

سَعْیاً على الرؤوس جئنا نزورْ

با سرها ( به جای پاها ) به زیارت آمدیم

نرجو تجارهً لنا لن تبُورْ

امید تجارتی بدون زیان داریم 

الْضیَّـف له زایر و وأکرَمَه ابْمَبِیته

کسی که زائری را مسکن دهد و به او در خانه اش کَرَم کند

هُوَّه الحُسین ابْنفسه یحمی بیته

امام حسین علیه السلام خودش و خانه اش را حمایت می کند

و الله یبارک له ابرزِق عِیَاله

و خداوند در رزق و روزی اهل بیتش برکت می گذارد

و ایْطـُـول عمره اْو تندِفِع بِلِیته

و عمرش طولانی و از بلا دور می شود

شوف الفِتَح داره ؛ لخطّاره

اشعظم قَدْره

ببین کسی که خانه اش را برای مهمانش بگشاید قدر و منزلتش چقدر عظیم است !

شوف وإِخذ حِصّه الحَیَا فُرصه

تجی مَرَّه

ببین و بهره ای ببر که عمر فرصتی ست که فقط یک بار پیش می آید

یا مالکَ الشُّعورِ و اللّا شُعورْ

ای مالک ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه 

سَعْیاً على الرؤوس جئنا نزورْ

با سرها ( به جای پاها ) به زیارت آمدیم

نرجو تجارهً لنا لن تبُورْ

امید تجارتی بدون زیان داریم

آیا این خبر مفید بود؟
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر