در روز اول و دوم جشنواره فیلم کوتاه چه گذشت/ توجه ویژه بر فیلم تجربی
روز اول و دوم سی و هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران در حالی در پردیس ایران مال برگزار شد که تاکید این دوره جشنواره بر سینمای تجربی و مباحث آموزشی این سینما در نشست های تخصصی بود.
به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری موج، در روز اول و دوم سی و هشتمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران ، با وجود اینکه این جشنواره مخاطبان خاص دارد، شاهد استقبالی قابل توجه از سوی فیلمسازها (فیلسازهایی که فیلم دارند و فیلمسازهایی که فیلم در جشنواره ندارند) و علاقمندان برای تماشای فیلم های کوتاه در پردیس سینمایی ایران مال بودیم. همچنین در بخش جنبی جشنواره، نمایشگاه عکس «ایران من» شامل نمایشگاه عکس دفاتر انجمن سینمای جوانان ایران برقرار است.
علاوه بر نشست های تخصصی مجازی 38-20 که روز 4 نشست با اساتید ایرانی و خارجی از صفحه انجمن سینمای جوانان ایران برگزار می شود، نشست های نقد و بررسی فیلم های روز که از سوی انجمن فیلم کوتاه ایران (ایسفا) و هر روز با مجری و کارشناسان متفاوت برگزار می شود، از جمله برنامه های خاص جشنواره است. نشستهای نقد وبررسی فیلمهای کوتاه در طول برگزاری سیوهشتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران هر روز طی دو جلسه به مدت دو ساعت و نیم برگزار میشود. جلسه اول هر روز که از ساعت ۱۲:۳۰ آغاز میشود، به نقد و بررسی آثار بخشهای مستند، تجربی و پویانمایی اختصاص دارد. همچنین نشست تخصصی فیلمهای داستانی حاضر در جشنواره نیز هر شب با عنوان «شبهای داستانی» در ساعت 20:30 با حضور صاحبان آثار و فیلمسازان برگزار میشود.
در ادامه مروری بر مهمترین بخش نشست های تخصصی و جلسات نقد و بررسی فیلم های روز اول و دوم خواهیم داشت.
مهدی نادری: شباهت، نقطه مرگ سینما است
در اولین نشست نقد و بررسی ایسفا که با حضور مهدی نادری و نیما عباس پور برگزار شد، نادری به دشواری فیلمسازی تجربی اشاره کرد و گفت: باید بگویم که شباهت، نقطه مرگ سینما است. خیلی وقتها ممکن است فیلمساز تجربی خودش شکست بخورد اما راهش باید ادامه داشته باشد. سینمای تجربی بسیار مترقیتر و شجاعانهتر است و فیلمساز این حوزه بیشتر ایثارگر است. اساسا قصهگویی مدرن و پست مدرن همین است که چیزی جدید از زیست کارگردان به زبان سینما تمثیل مییابد. درواقع کارکرد سینمای تجربی ارتقای ژانرها و درک هستیشناسانه است.
وظیفه فیلمساز مستند چیست؟
از جمله نشست های تخصصی روز اول، می توان به نشست تخصصی با حضور کلاوس اشتاینک با محوریت سینمای مستند اشاره کرد. اشتاینک در این نشست تخصصی بیان کرد: بعضیها ادعا میکنند فیلم مستند باید به حقیقتِ صرف بپردازد که این بیمعنی است چون رسیدن به حقیقت کامل غیرممکن است نمایش دادن آن که دیگر بماند. البته این امر به معنی آن نیست که مستندساز با حقیقت کاری ندارد، هدف مستندساز باید رسیدن به حقیقت و نزدیک شدن به آن باشد؛ این وظیفه مستندساز است. البته این هم به معنی این نیست که در این فیلمها خلقی صورت نگرفته است اما مستندساز باید به حقیقت نزدیکتر شود.
وی همچنین به ساختار فیلم، موانع، نادیده نگرفتن احساسات در فیلم و جریان طبیعی گفتار در فیلم اشاره کرد و افزود: باید به پیچیدگیهایی که در محتوا وجود دارد حواسمان باشد چون مخاطب باید متوجه آن شود و نباید انرژیای را که در آن موانع وجود دارد، فراموش کنیم.
تجربه گرایی بدن در فیلمسازی
از دیگر نشست های تخصصی مجازی «۳۸-۲۰»، نشستی با موضوع سینمای تجربی و با حضور مسعود امینی تیرانی و تییام یابنده با اجرای عطا مجابی بود که درباره «تجربه گرایی بدن» سخن گفتند. مسعود امینی تیرانی گفت: عموما فیلمهایی که اخیرا نمایش داده شد در مجموعه فیلمهایی هستند که اصطلاحا فرم خاص دارند و جزء دسته تجربی نخواهند بود و همگی در این باره به تفاهم رسیدهایم. باید بدانیم در فیلم کوتاه روی چه موردی تفاهم داریم. برخی مخالفتها بر سر ساختار، اجرا، دستور زبانی سینما و ... است و میخواهیم بدانیم در سینما که مسیر ۱۰۰ سالهای را گذرانده است چه چیزهای اولیه ای وجود داشت که از آن فاصله گرفتهایم یا حتی دچار انحراف شده ایم. آدم ها با تمایزهایشان با اطراف شناخته میشوند و شناخت ویژگیها مهم است. کاراکتر در فیلم هم باید مشخصات منحصر به خود را داشته باشد اما اگر بخواهیم در نقاشی با فیگور گرفتن مدل، نقش را به او نسبت دهیم باید فکر کرد چگونه وجهه مشخصی که انسان یا کاراکتر تعریف می شود را از او درک کنیم.
تییام یابنده کارگردان سینما نیز گفت: ما میتوانیم فیلمهای زیادی در خصوص اهمیت بدن در فیلم های تجربی بسازیم که به دهههای گذشته بر می گردد. وقتی بدن بازیگر را به عنوان زبان منحصر به خود نگاه کنیم به اجرای درست آن در فیلم مرتبط می شود و معنای فاصله گرفتن از خود و دنیای جدید را پررنگ تر میکند. در فیلم شایا شمس نوع نگاه متفاوت است و جاذبه آن فرق دارد و اینکه جسم وارد این دنیا شود و بخواهیم جلوی زایش را بگیریم از آخر به اول مرور می کنیم که از نظر شخصی بخش هویتی فیلم او نمایان تر است. اگر زبان بدن را مورد بررسی قرار دهیم فیلم غلامی این قواعدی که اشاره کردم در آن پررنگ تر است.
ابراهیم ایرج زاد: سطح فیلمهای داستانی جشنواره قوی نیست
دومین نشست نقد و بررسی آثار داستانی ایسفا، با اجرای آرمان خوانساریان با حضور ابراهیم ایرجزاد و سحر عصرآزاد برگزار شد. ابراهیم ایرج زاد گفت: من سطح فیلمهای داستانی امسال را به نسبت گذشته نمیتوانم قوی ارزیابی کنم. وقتی از جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران حرف میزنیم که «اسکار کوالیفاید» نیز شده است، یعنی از معتبرترین جشنواره ایران صحبت میکنیم که کیفیت آثار باید در آن بسیار بالا باشد. فیلم «بشقاب» بهنظرم در روایت گری بسیار جسورانه بود و نگاهی بسیار متفاوت داشت. فیلم «ارفاق» نیز بهنظرم فیلم قابل قبول و خوبی بود. در فیلم کوتاه فیلمساز فراغ بال دارد که آزمون و خطا کند و چیزی را که دوست دارد، به تصویر بکشد. درباره فیلم «ارفاق» هم باید بگویم که کمایراد بود اما ریسکی در آن اتفاق نمیافتاد.
سحر عصرآزاد درباره فیلم کوتاه ارفاق گفت: قطعا این فیلم از نظر ساخت حرفهای است اما مشکل من جهت روایت بود و فیلم صریحی را شاهد نبودیم. این اثر میان فیلم و مخاطب فاصله ایجاد میکرد و من حالت معلقی در مواجهه با این فیلم داشتم. فضای مدارس پسرانه به نظر من میتواند خیلی بهتر از اینها درام ایجاد کند و من نتوانستم به خوبی ارتباط حسی برقرار کنم.
در انیمیشن سازی هیچ چیزی مانع نیست
در روز دوم جشنواره، آنیتا کیانکوفسکا ناگوی کارگردان انیمیشن تجربی در نشست تخصصی مجازی «۳۸-۲۰» جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران بیان کرد که گاهی با یک چراغ قوه و دوربین میشود به راحتی انیمیشن ساخت. در این نشست که با محوریت نورپردازی در انیمیشن تجربی در قالب نشستهای «۲۰-۳۸» جشنواره فیلم کوتاه تهران برگزار شد، آنیتا کیانکوفسکا گفت: وقتی به انیمیشنهایی که با گل رس ساخته میشود فکر میکنیم، عمدتاً یک چیز استاندارد به ذهن میرسد که کاراکترها با گل رس ساخته شدهاند. اما کاری که من میکنم این است که شیشه را با گل رس میپوشانم، پشت آن از یک منبع نور استفاده میکنم که افکت نوری جالبی ایجاد میکند درواقع مثل رنگ از گل رس استفاده میکنم. واقعاً رنگهای تصاویر در این تکنیک اهمیت ندارد. علت اینکه رنگ اهمیت ندارد این است که کار شما میتواند مثل تصویر سیاه و سفید باشد و در پست پروداکشن میشود هر رنگ دیگری به آنها داد. این تکنیک برای تولید تصاویر انتزاعی و حرکتهای سیال خیلی مناسب است وقتی لایه لایه گل رس را به شیشه اضافه میکنم ابتدا تصویر سفید است اما کم کم به سیاهی میگراید. این تکنیک کمک میکند حرکات نرمی تولید شود، امکان خوبی که این تکنیک میدهد آزادی است که از این نظر شبیه نقاشی است و میشود با آن هر آنچه که تصور میکنید به تصویر بکشید. آخرین چیزی که میخواهم درباره آن صحبت کنم درباره طراحی با نور است. برای این کار صرفاً به تاریکی، یک دوربین و یک چراغ قوه نیاز داریم. چراغ قوه را در تاریکی حرکت میدهیم، دوربین نورها را ضبط میکند و این موضوع تبدیل به نقاشی و انیمیشن شما میشود.
وی درباره سینمای تجربی بیان کرد: چیزی که در انیمیشن بیشتر از هرچیزی برای من مهم است، آزادی است. در انیمیشن هیچ چیزی مانع نیست، تصور سازنده، مرزهای انیمیشن است و تا جایی که تصور اجازه بدهد میتوان انیمیشن ساخت البته بودجه هم اهمیت دارد ولی میشود با چیدمانی ارزان از پس آن هم برآمد. برای من در ساخت یک انیمیشن روند رسیدن به تکنیک مناسب برای رسیدن به آنچه که میخواهم بیان کنم، تجربی است. در آن روند سعی میکنم آنچه را دارم با هم وفق بدهم و در این روند تجربههای مختلف برایم رخ میدهد.
نشست نقد و بررسی فیلم های مستند سی و هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران با حضور شهروز توکل مستندساز و تدوینگر و علی همراز مستندساز در روز دوم از سی و هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران برگزار شد. علی رشیدی فر در ابتدا درباره فیلم «سمفونی زاگرس» ساخته پرویز رستمی توضیح داد: این فیلم شخصیت و زندگی موسیقیایی هفت موسیقیدان را به روایت کشیده و تصاویر بسیار خیره کننده دارد.
همراز درباره این فیلم گفت: این فیلم یک ایراد دارد که به زبان کردی بوده و ترجمه نشده است. وقتی زبان فیلم را متوجه نشوید برخی نکات را از دست میدهید. ویژگی یکسان نواحی مختلف ایران این است که موسیقی کهن در آن رواج دارد. همواره موسیقی های عزا و شب نشینی داشتیم و موسیقی جزئی از زندگی است و فیلم نگاه درستی به این مورد داشت. ساختار فیلم خوب است و نشان می دهد این فیلم با عشق ساخته شده و حس موسیقی به کادر و تصویر نیز منتقل شده است. من احساس می کنم تصویر این فیلم باید بیشتر دیده شود. به زیبایی در این فیلم به موزیک خنیاگری توجه شد.
همراز درباره فیلم مستند «نظیفه» ساخته محمد صفا نیز بیان کرد: این فیلم می طلبید تا کشمکش بسیاری را ببینیم. اینکه بخواهیم درباره نزاع و کشمکش صحبت کنیم و روزهای سخت پرستار در این روزهای کرونایی را به تصویر بکشیم، لازم است تا فیلمساز بیشتر با این قصه همراه میشد و حتی قید مصاحبه را میزد. اصلا نمیخواهم بگویم فیلم ضعیف است اما باید فیلمسازان به نزاع و کشمکشها دقت بیشتری کنند وگرنه فیلم ارزش دیدن ندارد. عجله ای که در ساخت فیلم مستند داریم کمی عجیب است و میتوان بخش مستند را با سعه صدر بیشتری ساخت تا به اصطلاح فیلم پخته شود. در این فیلم چند بار موضوع عوض می شود و در ابتدا فکر می کنم فیلم در مورد بخش کرونا است و بعد می فهمیم کاراکتر فیلم مشکل شناسنامه دارد و چندین بار موضوع از محوریت کرونا خارج می شود. پرداخت به همه موضوعات بسیار مهم است و کاش این فیلم ادامه پیدا کند و شاید سال آینده در همین جشنواره به خوبی موضوعات آن را درک کنیم. این فیلم پتانسیل دارد تا بسیار خوب پیش برود. از پرداخت این فیلم به سادگی گذشتند و کاش ادامه پیدا کند.
نکته مهم در سینمای تجربی مرتب کردن اطلاعات برای رسیدن به مفهوم جدید است
در آخرین نشست تخصصی مجازی «۳۸-۲۰» که روز دوم با حضور ویرجیل ویدریش سینماگر اتریشی با محوریت راهکارهای قصه گویی بصری در روز دوم از سی و هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران برگزار شد، ویدریش بیان کرد: یکی از موضوعات مهم در سینمای تجربی، نحوه مرتب کردن اطلاعات فیلم برای دستیابی به مفهوم جدید است و این نظام با یک دوربینی که نگاتیو در پشت لنز در حرکت است انجام شد. مارتین از دیدن این تصاویر شگفت زده شد و با خود فکر چه میشود اگر این اتفاق در فرم فیلم هم رخ دهد. به همین دلیل به سراغ نظریه تغییر دادن جایگاه مکان یا زمان رفت و وسیلهای طراحی کرد که توسط آن بتواند اطلاعاتی را که درفیلم وجود داشت، دوباره مرتب کند. در درجه اول کار خود را با بریدن عکسها شروع کرد اما این کار محدودیتهای خاص خود را داشت. در دهه 1990 این فعالیت را با دوربین دیجیتال ادامه داد و برای سیدن به افکت تصوری دلخواه مجبور شد تعدادی دستگاه بسازد که به ارتقای اثرش کمک کند.
این کارگردان با اشاره به سختترین فیلمی که در این سالها ساخته است اظهار کرد: سال گذشته من به جشنواره فیلم کوتاه دعوت شدم اما متاسفانه یک هفته قبل از آمدن به جشنواره پسر 12 سالهام را در حادثهای از دست دادم. پسرم از کودکی به فیلمسازی و انیمیشن علاقه داشت و فرمهایی را تهیه کرده بود که یک هفته پس از مرگش آن فرمها را تبدیل به فیلم کردم و آن سختترین فیلمی بود که در این سالها ساخته بودم.
همچنین دومین برنامه از شبهای داستانی؛ نشست های نقد و بررسی ایسفا، با موضوع ارزیابی فیلمهای داستانی نمایش داده شده در روز دوم از سی و هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران برگزار شد. این برنامه با اجرای آرمان خوانساریان و حضور عماد خدابخش و احسان طهماسبی در پردیس سینمایی «ایران مال» برگزار شد و فیلمهای «مردابری»، «کبود»، «پرتاب ناگهانی یکفیل»، «گرازها»، «هرگز، گاهی، همیشه»، «گرگ»، «شعبده»، «زوزه»، «باغوحش» و «هشتسالگی» بررسی شدند.
ارسال نظر