توسعه تجارت دریایی ایران از مسیر خزر
دریای خزر، بزرگترین دریاچه جهان و بزرگترین پهنه آبی محصور در خشکی چنان اهمیتی برای ایران دارد که همواره در طول تاریخ نهتنها بستری مهم برای تجارت ایران با کشورهای اطراف بوده بلکه ایفای نقش محوری در سایر مسیرهای جدید و کریدورهای نوین ایجاد شده را برعهده دارد.
به گزارش خبرگزاری موج، اهمیت دریا و سهمی که در اقتصاد کشورها دارد موضوعی واضح است و در زندگی امروزی نمیتوان آن را انکار کرد .بهطورکلی صنایع دریایی و فعالیتهای مرتبط با این حوزه نقشی مهم در اقتصاد جهانی داشته و منبعی درآمدزا برای کشورها بشمار میرود. بهویژه کشورهای صاحب دریا که از این رهگذر میتوانند سود زیادی کشب کنند. ایران نیز یکی از همین مناطق دریایی است که در بین کشورهای حاشیه خزر وآب های آزاد جهان قرارگرفته و در جایگاه یکی از شاهراههای بهصرفه ترانزیتی میان کشورهای آسیایی میانه و دریاهای آزاد جهان مطرح است.
درواقع حملونقل دریایی در ایران باوجود قابلیتهایی چون منابع غنی انرژی، موقعیت ژئوپلیتیک، اشتغالزایی، قرارگیری در کریدور شمال، جنوب منطقه، توجه به واردات و صادرات دریایی کشورمان، دسترسی به آبهای آزاد خلیجفارس و دریای عمان و همچنین دریای خزر اهمیت بالاییدارد.
درمیان همه آبهای اطراف کشور دریای خزر، بزرگترین دریاچه جهان با مساحت ۳۷۰ هزار کیلومترمربع، دارای اهمیت ترانزیتی بیشتری برای ایران و کشورهای اطراف این دریا است. کشورهای روسیه، قزاقستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و ایران۲۰ استان یا ایالت و بیشتر از ۷۰ شهر در اطراف این دریا دارند و باجمعیتی حدود ۱۷ میلیون نفر آن را احاطه کردهاند.
افزایش رونق تجارت در خزر برای ایران در راستای دور زدن تحریمها و دستیابی به منابع اقتصادی غنی امری ضروری بوده واز طرفی هم این مسیر دریایی برای ایران راهکاری است در جهت مهار محورهایی چون باکو و آنکارا که درصدد مسدود نمودن مسیر زمینی ایران به قفقاز شمالی و اروپا هستند.
پیشینهای از تجارت ایران در دریای خزر
از روزگاران گذشته تجارت از طریق دریای خزر برای مناطق اطراف آن از اهمیت زیادی داشته و حکمرانان این مناطق هم با اطلاع از اهمیت این موضوع همواره درصدد توسعه ارتباطات تجاری از طریق خزر بودهاند، بهخصوص از دوران حکومت صفویه به بعد نقش این دریا در تعاملات تجاری با کشورهای اطراف و دولتهای اروپایی بسیار پررنگتر شد.
باوجود موقعیت استراتژیک نواحی جنوبی و غربی دریای خزر مانند اران، شروان و نیز آذربایجان راه ارتباطی جنوب به شمال دریای خزر فراهم بود، بهطوریکه حجم بالایی از مبادلات بازرگانی صفویان از این طریق انجام میگرفتت، درحقیقت کالاهای تجاری مناطق دیگر با عبور از خلیجفارس به مناطق جنوبی و غربی خزر میرسید و پس از آن هم به مناطق شمالی دریای خزر و ازآنجا به اروپا نقل میشد، بهاینترتیب این دریاچه شاه کلیدی در جابجایی کالاهای کشورهای اطراف ایران و حتی مناطق اروپایی بود.
اما در عصر قاجار هم دریای خزر به دلیل روابط خارجی و معاهدات ایران با کشورهای اطراف دریا در شرایطی دیگر قرار گرفت، بهطوریکه بخشی از این دریا در اختیار روسیه قرار گرفت که بهدلیل همجواری روسیه با ایران و وابستگی روسها به محصولات کشاورزی و دامی ایران دربرابر نیاز ایران به اجناس وکالاهای روسی ترانزیت دریایی خزر بیشتر مورد توجه قرار گرفت و بنادر این منطقه رونق فراوانی را تجربه کردند، به نحوی که ازآنپس خزر نقش عمدهتری در مبادلات تجاری ایران با کشورهای شمالی پیدا کرد.
سهم فعلی ایران از تجارت دریای خزر
توسعه دیپلماسی اقتصادی با کشورهای همسایه از اولویتهای اصلی دولت سیزدهم محسوب میشود و با توجه به تحریمها و راهکارهای خنثیسازی آن این ارتباطات تجاری از اهمیت بیشتری هم برخوردار شده است. دراین شرایط کشورهای حاشیه دریای خزر راهی مؤثر برای برونرفت ایران از تنگناهای اقتصادی و ایجاد گشایشهای لازم در بهبود وضعیت تجاری بشمار میآیند.
درواقع ایران با دارا بودن امکان صادرات از آبهای آزاد به شمال آسیا و اروپا و همچنین دسترسی سریعتر و ارزان به چین از طریق دریای خزر و قزاقستان میتواند کریدور های ترانزیتی خود را به مبدأ دریای خزر تنظیم کند. باوجود چنین قابلیتی سرمایهگذاری در این زمینه برای ایران درآمدزایی بالایی دارد
سخنگوی گمرک درباره میزان تجارت ایران با کشورهای حاشیه دریای خزر میگوید: تجارت غیرنفتی ایران با چهار کشور حاشیه دریای خزر در دو ماه نخست امسال یکمیلیون و ۲۰۰ هزار و ۹۴۰ تن کالا به ارزش ۸۹۷ میلیون و ۵۰۵ هزار و ۲۷۱ دلار بود که با رشد ۱۰ درصدی در وزن و ۳۸ درصدی در ارزش همراه بوده است.
بهگفته سید روحالله لطیفی از مجموع تجارت ۹۰۰ میلیون دلاری با چهار کشور حاشیه خزر، سهم صادرات ۶۴۶ هزار و ۳۶۴ تن کالا به ارزش ۲۶۳ میلیون و ۱۹ هزار و ۴۴۰ دلار بوده که باوجود کاهش ۱۴ درصدی در وزن با افزایش ۱۷ درصدی در ارزش کالای صادراتی نسبت به دوماهه ۱۴۰۰ همراه بوده است، همچنین سهم واردات هم ۵۵۴ هزار و ۵۷۶ تن کالا به ارزش ۶۳۴ میلیون و ۴۸۵ هزار و ۸۳۱ دلار بود که ۶۲ درصد در وزن و ۴۹ درصد در ارزش افزایش داشته است.
درمجموع از ۱۱ بندر موجود در دریای خزر که پنج بندر آنکه شامل بندرانزلی، آستارا ترکمن، بندر امیرآباد و بندر بوشهر میشود به ایران تعلق دارد و همین پتانسیل خود حاکی از سهم صادراتی ایرانی از طریق این دریا است؛ البته باید به افزایش این سهم توجه بیشتری شود، زیرا هنوز هم میزان بالایی از کالاهای صادراتی ایران به کشور حاشیه دریای خزر بهخصوص روسیه از مرز زمینی ترکمنستان یا آذربایجان و گرجستان انجام میگیرد؛ مسیرهایی که نهتنها مشکلات ترافیکی سنگینی را به همراه میآورد بلکه هزینه و کرایه حمل بار سنگینی را برای فعالان اقتصادی درپی دارد تاجایی که توجیه اقتصادی صادرات را زیر سؤال میبرد، درصورتیکه منافع ایران از فعالسازی مسیر ترانزیت دریای خزرهم ازلحاظ اقتصادی وهم ازلحاظ سیاسی قابل تأمل است.
با افزایش تجارت ایران از مسیر حملونقل دریایی با روسیه، آذربایجان که در جایگاه کشور واسط مطرح است حذف شده و این موضوع امکان ارتباط ایران و بنادر روسیه را با هزینه و زمان کمتر فراهم میکند. ایران فقط از طریق یکی از بندرهای روسیه به نام ماخاچ قلعه میتواند با دسترسی به قفقاز شمالی به استانهای ناچیک چچن، داغستان و دریای سیاه متصل شود. از طرفی هم ایران با افزایش توان حملونقل دریایی خود در دریای خزر موانع محور ترکیه-آذربایجان و رژیمصهیونیستی-آذربایجان درمسیر ترانزیت زمینی ایران با روسیه را میشکند و جایگاه خود را محکمتر میکند.
با فعالسازی مسیر ترانزیت ایران در دریای خزر اول آنکه آذربایجان از محور ترانزیت ایران حذف و دوم آنکه تلاش ترکیه وکشورهای دیگر درراستای توقف دسترسی ایران به تجارت با کشورهای اوراسیا بینتیجه میشود. درنهایت نیز نفوذ و جایگاه ایران در منطقه افزایش قابلتأملی دارد.
راهکارهای توسعه تجارت دریایی ایران در خزر
حالا پرسش آن است چه راهکارهایی برای ارتقای سهم و نقش ترانزیت ایران در دریای خزر وجود دارد؟
اهمیت دریا و نقشی که در اقتصاد و زندگی امروزه دارد شفاف است، چهبسا صنایع دریایی و فعالیتهای وابسته به آن نقشآفرینی بزرگی در اقتصاد جهانی دارد. براین اساس ایران با توجه به ویژگیهای ممتاز دریایی فراوان در شمال و جنوب کشور نباید خود را از این فرصت بینظیر بیبهره کند و با اتخاذ تدابیر و انجام اقداماتی در حوزه خزر میتواند از این شرایط بهرهمند شود.
ازنقطهنظر کارشناسان اقتصاد دریایی، یکی از اساسیترین مشکلاتی که هماکنون دریای خزر با آن مواجه است و البته حمل ونقل دریایی ایران نیز از آن متأثر شده، وضعیت حقوقی دریای خزر و رژیم حقوقی آن است. بدون شک با تعیین رژیم حقوقی دریای خزر با رونق و گسترش فعالیتهای مختلف اقتصادی ایران و توسعه فعالیتهای حمل ونقل دریایی ایران در این دریا همراه هستیم.
موضوع دیگر ایجاد شبکه تجارت دریایی گسترده در این حوزه است. این از اقدامات اهمیت بالایی دارد و امکان فراهمسازی بستر لازم برای افزایش صادرات در دریای خزر را برای ایران ایجاد میکند. با گسترش صنعت ساخت کشتیهای کوچک و ایجاد شبکهای از کشتیهای تجاری کوچک و پرتعداد در دریای خزر حمل ونقل کالا بیشتر و سریعتر انجام میگیرد. لازم است ساختارهایی همانند دریای جنوب در خزر هم تحقق گیرد تا با دستاوردها تجاری بیشتری بهدست باید، اینگونه چالشهای تبادل کالاهای خرد بین ایران با کشورهای حاشیه خزر بهویژه روسیه مرتفع میشود. به نظر میرسد با ایجاد خطوط تجاری عمیقتر و بیشتر در دریای خزر امکان مبادلات تجاری بیشتری هم برای دو کشور ایران و روسیه فراهم میشود، زیرا در شرایط فعلی آنچه میان این کشورها مبادله میشود از طریق نهادهای دولتی و شرکتهای بزرگ است، اما به وجود شبکه کشتیرانی در خزر کالاهای خرد و تجار و تولیدکنندگان دیگر هم امکان فعالیت اقتصادی دارند.
مورد دیگر آنکه با تبدیل دریای خزر به یک گذرگاه تجاری بهجای آنکه فقط نگاهی منطقهای برای برداشت نفت وجود داشته باشد اهمیت آن بالاتر رفته و حساسیتها هم بیشتر میشود.
همچنین از پتانسیلهای کلیدی در دریای خزر بحث گردشگری دریایی است که با نگاهی عمیقتر وجدیتر به این موضوع گشایشی هم درزمینه گردشگری دریایی به وجود میآید که نسبت به هزینه پرواز بسیار بهصرفهتر است، این موضوع همچنین یکی از راهکارهای قابلتوجه فعال شدن ایران در دریای خزر میتواند موردتوجه قرار بگیرد. بهعلاوه تشکیل شرکتهای حمل ونقل دریایی هم سیاستی دیگر برای گسترش سهم ایران در دریای خزر است که میتوان مدنظر قرار داد.
در نهایت با استفاده از ترفند مذاکره با کشورهای دریای خزر با رویکرد برد برد برای هر دو طرف انگیزهای برای گسترش مذاکرات بین این کشورها و بستری درجهت توسعه تجاری ایران در این منطقه بهوجود میآید که نباید از آن نیز غافل بود.
ارسال نظر