نقد رئیس جمهور
دکتر محمودرضا امینی- خبرگزاری موج؛ در فضای رسانهای و حتی نشستهای مختلف گروهی، صنفی و حزبی، آنچه بیش از همه مشاهده میشود، انتقادات بسیار علیه شخص آقای رئیسی، رئیسجمهور محترم است.
شاید در بررسیهای مختلف و ارزیابیها به این نتیجه برسیم که در طول هشت سال دولت آقای احمدینژاد و هشت سال دولت آقای روحانی که جناح مشخصی در مخالفت با آنها نقادی میکردند، حجم نقادیها قابلملاحظه بود، اما میزان نقدی که در طول دو سال مسئولیت ریاستجمهوری آقای رئیسی به ایشان وارد شده، انصافاً قابلملاحظه و عجیب است و شاید بتوان گفت برابر با دو دوره دولت آقایان روحانی و احمدینژاد است.
این حجم از انتقاد، نشاندهنده یک اتفاق ویژه است که باید موردتوجه قرار گیرد و بررسی شود.
آیا بهواقع ناکارآمدی دولت یا اشتباهات، بیاطلاعیها و خسارتهایی که وارد کرده، موجب این انتقادات شده است؟! بعید به نظر میرسد اینگونه باشد.
در نهایت نتیجه ارزیابی نقدها و جمعبندی آنها این است که حجم نقدها در حال تبدیل شدن به یک ناهنجاری است؛ ناهنجاری که براساس آن هرکس باور میکند هر کنش و واکنش، اقدام، تفکر، رفتار و تعامل آقای رئیسی و دولتش قابل نقد است و اگر نقد نکند از قافله کنشگری سیاسی و اجتماعی و همچنین نقادی عقب میماند.
انباشت نقدهای عمومی و خصوصی بهقدری زیاد است که هیچ تناسبی با منطق نقادی ندارد. اگر بخواهیم فراوانی نقادها و همهگیری آن را بهعنوان یک واقعیت ببینیم که براساس ناکارآمدیها، اشتباهات و اشکالات شکل گرفته، این روند نهتنها براساس منطق نقد نیست، بلکه نشانگر یک اقدام تخریبی حسابشده و روانشناسانه است که در آن خبری از نقد منطقی نیست، چه رسد به نقد منصفانه.
واقعیت این است که کنشگری، فعالیت و نحوه تعاملات و تبادلات رفتاری آقای رئیسی، خصوصاً در سفرها و تلاش مجدانه ایشان در امور و همچنین پیگیری اقدامات تعطیل شده وعقب افتاده و انجام برخی از مواردی که شاید تا امروز بسیاری از مسئولان حتی به فکر آنهم نبودهاند، نشاندهنده مدیریت فعال، انقلابی و موثر دولت سیزدهم است.
در این میان، شاخصهایی که آقای رئیسی برای جذب همکاران خود بهکار گرفت نیز قابلملاحظه است؛ توجه به جوانگرایی و رویکرد انقلابی در انجام وظایف، نشاندهنده عزمی راسخ برای حرکت از نقطه موجود به مطلوب است. اتفاقا تلاش برای رسیدن به نقاط و اهداف مثبت است که حساسیت عدهای را برمیانگیزد.
بهعبارتی، موفقیت در عملکرد، رفتار و محبوبیت باعث این کنش نقادی جمعی شده و بهنظر میرسد ناهنجار کردن افکار عمومی برای تقابل با رئیسجمهور، خود نقشهای قابلملاحظه ازسوی افرادی است که اساساً نسبت به نظام، نگاه و رویکردی خاص دارند.
نگارنده بر آن نیست که بگوید نقدی بر دولت یا شخص آقای رئیسی، وارد نیست، بلکه این حجم از نقد، از هر تفکری و همگرایی نقادی هر حزب و گروه و شخص و... که بههرحال میخواهند نقدی بکنند و از قافله عقب نیفتند، خود مسئلهای است که باید دقیقا موشکافی شود. این وضعیت مشابه وضعیت جمهوری اسلامی در حوزه اقتدار است که هر قدر اقتدار آن در منطقه بیشتر میشود، فشارها به آنهم بیشتر خواهد شد، اما پاسخ به این پرسش که تا کی این فشارها ادامه خواهد داشت هم قابلتوجه است.
چنانچه در این دو سال، آقای رئیسی نشان داده که اهلیت و صبوری لازم را دارد و دولت وی با تلاش شبانهروزی و انقلابی، مسیرش را ادامه میدهد. در این رویه قطعا فعالیتها و اقداماتشان به ثمر خواهد نشست و عملاً توازن نقد به نفع اقدامات دولت به شدت بههم خواهد خورد.
اقدامات بیشتر در مقابل نقدهای بیجا خواهد بود و آثار این ویژگی میتواند برای دولت باقی بماند.
درسی که دولتمردان همراه با آیتالله رئیسی میتوانند از این حجمه پرشتاب نقادی بگیرند این است که کارها و تدابیر خود را شبانهروزی، انقلابی و همراه با وزرا و مسئولان بهصورت منظم، با پاسخگویی فراوان و البته اطلاعرسانی کافی و اصولی با ادعای مؤمنانه و انقلابیشان پایدار کنند. اتفاقا تلاش شبانهروزی و انقلابی دولتمردان، پاسخگویی مستمر، نظارتهای مرتب در مجموعهها و پیگیری کارها، نقطهای است که آنها را سربلند و موفق خواهد کرد؛ البته با عنایت خداوند تبارک و تعالی و با ناامیدی مخالفان آنها.
ارسال نظر