خبرگزاری موج گزارش میدهد؛
تشدید بحران داخلی اسرائیل پس از اقدام نظامی جمهوری اسلامی ایران
پس از حمله موشکی-پهپادی ایران به اسرائیل، بین مقامات، سیاستمداران، تحلیلگران و افکار عمومی این رژیم بر سر نحوه پاسخ به این اقدام اختلاف نظر شدیدی به وجود آمد. این در حالی است که اسرائیل پیش از این نیز بر سر آینده جنگ غزه و مواجه با حزب الله لبنان نیز اختلافات درونی زیادی را تجربه میکرد.
، پس از واکنش نظامی ایران به اسرائیل که در پاسخ به حمله این رژیم به کنسولگری کشورمان در دمشق صورت گرفت، اختلافات داخلی اسرائیل بر سر شیوه عکس العمل تشدید شد. این در حالی است که در یکسال گذشته جامعه اسرائیل ابتدا بر سر موضوع لایحه اصلاحات قضائی و سپس نحوه مدیریت جنگ غزه دچار دوگانگی بزرگ شده بود و اکنون موضوع بزرگتری که می تواند بقا و ماهیت این رژیم را با تهدید جدی مواجه سازد، موجب شده تا یکبار دیگر جامعه اسرائیل در دو قطبی ترین حالت ممکن خود قرار بگیرد.
از سویی برخی از اعضای کابینه نتانیاهو که رهبران احزاب تندرو راستگرا هستند، بر طبق جنگ می کوبند و خواهان پاسخ نظامی شدید در خاک ایران هستند. افرادی مانند بن گویر، وزیر امنیت داخلی و اسموتریچ، وزیر دارایی اصرار دارند هرگونه سکوت در برابر حمله ایران به معنای تشدید حملات از سوی محور مقاومت است. آنها استدلال میکنند اگر امروز اقدامی صورت ندهیم، فردا باید با تسلیحات قویتر و هجمه های شدیدتر روبرو شویم، ضمن اینکه دیگر اثری از مفهوم بازدارندگی اسرائیل باقی نمی ماند.
از سوی دیگر افرادی مانند گیدئون سعر، رئیس حزب امید جدید از طیف میانه در حال حاضر نقشی در کابینه ندارد، تأکید می کند باید صبر راهبردی در پیش گرفته شود. در همین حال تحلیل گران و نظامیان بازنشسته اسرائیلی نیز در گزارش هایی که در وب سایت هایی مانند معاریو منتشر میکنند اشاره دارند هرگونه اقدام عجولانه برای سرنوشت اسرائیل خطرناک است و اگر قرار است واکنشی صورت بگیرد باید با همراهی ائتلاف منطقه ای باشد. از دید این گروه، پاسخی که اسرائیل به تنهایی انجام دهد موجب انزوای آن خواهد شد. زیرا آمریکا رسماً اعلام کرد در ضدحمله شرکت نمی کند و اروپایی هم تمایلی ندارند وارد یک درگیری نظامی شوند که قطعا کل منطقه را به آشوب میکشد.
افزون براین وضعیت جنگ غزه نیز نامشخص است. در شش ماه گذشته نتانیاهو بر سر سناریو «روز بعد» برای نوار غزه با آمریکا و اروپا در تنش بود. وی بدون اینکه راهکار مشخصی برای آینده نوار غزه ارائه دهد صرفاً عنوان میکرد حاضر نیست اجازه دهد تشکیلات خودگردان کنترل غزه را بر عهده بگیرد.
لذا کارشناسان اسرائیلی عنوان میکنند به منظور تمرکز بر شیوه پاسخ دهی به تهدید ایران چاره ای جز طراحی استراتژی خروج از جنگ غزه وجود ندارد. در این حالت ارتش اسرائیل فرصت می یابد تا توجه خود را به تهدیدات باقی مانده معطوف کند. همچنین این کار به حل تنش با ایالات متحده و همچنین با کشورهای عربی همسو با اسرائیل کمک خواهد کرد. بنابراین تا زمانی که جنگ در غزه ادامه دارد و تا زمانی که مشکل فلسطین بی پاسخ بماند، اسرائیل نمیتواند ائتلاف منطقه ای علیه جمهوری اسلامی ایران تشکیل دهد.
براین اساس نتانیاهو اکنون در میانه یک بحران بزرگ سیاسی-امنیتی قرار دارد. در حالی که تحت فشار شدید برای پاسخ به ایران و نمایش بازدارندگی اسرائیل است، باید به این نیز فکر کند که اگر پاسخ شدیدتر جمهوری اسلامی روبرو شد، چه اقدامی ضروری است. در همین حال غرب این رژیم را تنها میگذارد و از سویی نبرد در غزه و مرزهای شمالی با حزب الله ناتمام مانده. علاوه بر اینها انصارالله یمن تهدید کرده است هرگونه واکنش نظامی به ایران، این رژیم را با تشدید حملات موشکی و پهپادی از یمن روبرو میسازد. در واقع تهدید اسرائیل محدود به پاسخ شدیدتر ایران، حملات حوثیها، واکنش حزب الله و حتی نیروهای مقاومت عراقی در مرز جولان محدود نخواهد ماند. حملات سایبری گسترده و همچنین بروز شورش داخلی توسط اعراب اسرائیلی و فلسطینیهای کرانه باختری که در بین آنها نیروهای مسلح هم وجود دارد، نیز دیگر خطراتی است که رژیم صهیونیستی را تهدید میکند.
همچنین توان اقتصادی اسرائیل در شش ماه گذشته تحلیل رفت. کاهش شدید میزان تولید ناخالص داخلی، کاهش سرمایه گذاریها، رکود در برخی صنایع مانند صنعت ساخت وساز، افزایش تورم، مشکلات در مسیر تجارت خارجی به دلیل ناامن شدن دریای سرخ، کاهش مالیاتهای دریافتی دولت و بیشتر شدن تعداد خانوادههایی که به کمک دولتی و خیریه ها محتاج شدند باعث شده تا فضای داخلی این رژیم ملتهب باشد. کسری بودجه و افزایش مخارج نظامی منجر به آن شد تا بخشی از بودجه تخصیص یافته به وزارتخانه های رفاه و خدمات اجتماعی و پروژه توسعه مناطق عربی کم شود. از سویی مسئله آوارگان اسرائیلی (تخلیه شدگان از مرزهای شمالی و جنوبی) نیز حل نشده است و پرداختهای دولتی به آنها هزینه قابل توجهی است. تداوم حضور نیروهای شاغل در ارتش به عنوان نیروی ذخیره بر مشکلات اقتصادی این رژیم افزوده است.
در این شرایط ورود به یک جنگ بزرگ با ایران، اسرائیل را با آینده سیاهی روبرو می سازد. ارتش این رژیم برای گشودن یک جبهه جدید در مرزهای شمالی به چند هزار نیروی ذخیره جدید نیاز داشت که تا امروز تأمین نشده است. حال اگر نتانیاهو بخواهد وارد نبرد با ایران شود، کمبود نیروی انسانی در ارتش اسرائیل چندین برابر خواهد شد. لذا امروز سیاستمداران این رژیم با میانه یک انتخاب سخت هستند و همین مسائل به طور کلی فضای دوقطبی جامعه اسرائیل و اختلافاتشان را تشدید میکند.
ارسال نظر