خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
اشتباهات محاسباتی اسرائیل در مقابل ایران/ شرایطی که منجر به تضعیف این رژیم خواهد شد
تصور غلط سران رژیم صهیونیستی از فضای منطقه، محور مقاومت، قدرت و نحوه پاسخ جمهوری اسلامی ایران در بزنگاه ها باعث شده است این رژیم در یکسال گذشته در سیکل بسته تولید و تشدید بحران قرار بگیرد. ادامه چنین تصمیم گیریهایی ضمن بالا بردن سطح تنشها در خاورمیانه، می تواند ماهیت اسرائیل را با تهدید وجودی روبرو سازد.
، در طول سالیان گذشته برداشت استراتژیستها، تحلیلگران و مقامات سیاسی-امنیتی اسرائیل از تهدیدات تا حد زیادی با واقعیات میدانی فاصله داشته است. اوج این مسئله را میتوان در سند امنیت ملی سال ۲۰۲۲ اسرائیل که توسط مؤسسه INSS منتشر شد، مشاهده کرد. در این گزارش به تأکید نوشته شده است: «حملات متعددی که اسرائیل در کارزار «بین جنگها» در سالهای اخیر در عرصه شمالی (در راستای خنثیسازی تونلهای حزب الله و حماس) انجام داد، به میزان قابل توجهی تواناییهای دشمنان را، بدون رساندن این درگیری به وضعیت جنگ شدید، کاهش داد. به نظر میرسد در چند سال گذشته، دشمنان اسرائیل از آغاز جنگ منصرف شدهاند. تردید وجود دارد که یکی از دشمنان اسرائیل علاقمند به آغاز جنگی گسترده در سال آینده (۲۰۲۳) باشد.»
بیشتر بخوانید:
حجم خسارات حمله نظامی ایران به اسرائیل چقدر است؟
گافهای عجیب صهیونیستها در مواجهه با "وعده صادق"
عملیات "وعده صادق" و تکرار بازیهای تبلیغاتی غربی-عبری
۳ پیام حمله بزرگ ایران به اراضی اشغالی
در این پاراگراف به صورت آشکار احتمال حمله به این رژیم رد شده است در حالی که شاهد بودیم در 7 اکتبر (16 مهر) سال 2023 که استراتژیستهای اسرائیلی گمان میکردند هیچ جنگی در آن سال علیه شان شروع نمیشود، حماس در یک اقدام غافلگیرانه به این رژیم حمله کرد. شکست اطلاعاتی در این حمله محرز بود که البته بابتش تمام سران نظامی اسرائیل عذرخواهی کردند. نکته مهم این بود که در مطالبی که چندی بعد در رسانه های اسرائیلی منتشر شد، مشخص گردید در روزهای منتهی به 7 اکتبر و حتی چند ساعت قبل از حمله گزارشهایی از تحرکات غیرعادی در مرز غزه به مقامات ارشد ارائه شده بود اما به حدی آنها به پیش بینی خود در خصوص نیات و قصد گروه های فلسطینی اعتماد داشتند که آن اطلاعات را نادیده گرفتند.
همین اتفاق در موضوع جمهوری اسلامی ایران نیز تکرار شد. وقتی جنگنده های اسرائیلی ساختمان کنسولگری ایران در دمشق هدف قرار داد و موجب کشته شدن چند مقام ارشد سپاه پاسداران شد، سران این رژیم گمان میکردند واکنش تهران به انجام حمله به مراکز غیرنظامی یهودیان در سایر نقاط دنیا و یا سفارتخانه هایشان محدود خواهد ماند. آنها در باورشان نمیگنجید جمهوری اسلامی تصمیم بگیرد یک حمله بزرگ پهپادی-موشکی علیه این رژیم به منظور هدف قرار دادن مراکز نظامی آن در خاکش راه بیندازد. اگرچه از زمان حمله به کنسولگری به مدت ۱۰ روز ارتش اسرائیل در بالاترین سطح آمادگی برای دفع حمله ایران قرار داشت اما باز هم اطمینانی از وقوع این اتفاق نداشتند. این مسئله را امروز میتوان به وضوح متوجه شد. زیرا پس از حمله ایران، در سه روز گذشته کابینه جنگ پنج نشست برگزار کرده است اما نتوانسته به نظر قاطعی در این خصوص برسد. در این بین فرافکنی های تبلیغاتی بسیاری وجود دارد که در آن رئیس ستاد کل ارتش و وزیر دفاع اسرائیل تأکید دارند «اسرائیل ناچار به پاسخگوی به ایران است». همچنین گفتگوهای متعددی بین مقامات این رژیم و آمریکا برقرار شده است ولی میتوان آشفتگی را در اظهارات اعضای کابینه، اخبار رسانه هایشان و همچنین مواضع اروپا و آمریکا دید.
اشتباه استراتژیک اسرائیل در «نیت خوانی» در بحران کنسولگری، باز هم امروز در «تلقی نادرست از احساس تهران نسبت به حمله موشکی-پهپادی» تکرار می شود. مقامات اسرائیل بر این باور غلط هستند که ایران از نتیجه حمله ناراضی است و آن را یک شکست میدانند! لذا با توجه به این گزاره اسرائیلی ها فکر میکنند در صورت واکنش نظامی به ایران، طرف مقابل قادر نیست اقدام کوبنده دیگری انجام دهد!! نکته مهم اینکه در ۶ ماه قبل نیز این نیت خوانی اشتباه در مسئله غزه و گروه های مقاومت فلسطین صورت گرفت و موجب شکست اطلاعاتی-امنیتی اسرائیل شد. اما باز هم سران اسرائیل متنبه نشده اند و این بار میخواهند همان خطا را در قبال یک کشور بزرگ انجام دهند. اگر اشتباه قبلی در خصوص اهداف و نیات یک گروه کوچک مقاومت بود و آن میزان هزینه را برای اسرائیل به بار آورد، خطا محاسباتی در برابر جمهوری اسلامی ایران می تواند این رژیم را به مرز نابودی بکشاند.
نکته دیگری که در سند امنیت ملی سال ۲۰۲۲ اسرائیل به چشم میخورد، پیشنهاد استراتژیستها به «تدوین سازوکارهایی برای حفظ نوار غزه در صورت نابودی حماس و وقوع یک بحران انسانی شدید در این منطقه است.» در آنجا همچنین آمده است «اسرائیل باید چگونگی کسب مشروعیت و به حداکثر رساندن دستاوردها را در محیط بینالملل، در رابطه با حملات گسترده ارتش اسرائیل در محیط شهری که به ناچار منجر به تلفات غیرنظامی زیادی به ویژه در لبنان میشود، را در نظر بگیرد.»
ولی به رغم وقوع جنگ در غزه، رخ دادن یک بحران انسانی گسترده و همچنین کاهش مشروعیت اسرائیل در محیط بین الملل، شاهد نیستیم که هیچ اقدام مؤثر و از پیش تعیین شده ای را اسرائیلیها در این زمینه ها انجام داده باشند. در واقع آنها نه تنها در پیش بینی واکنش گروه های مقاومت فلسطین خطا محاسباتی داشتند بلکه به حدی سناریو جنگ را دور می دیدند که از زمان نگارش این سند در سال ۲۰۲۲، اقدامی برای عملیاتی کردن این دستورکارها صورت ندادند. همین بی برنامگی در مواجه با جمهوری اسلامی ایران نیز مشهود است. آنها هیچ تصوری از فضای پس از حمله به ایران ندارند و صرفاً میخواهند به بهانه «ترمیم بازدارندگی از دست رفته» خود سریعاً به ایران حمله کنند.
در حالی که نمی دانند اگر جمهوری اسلامی پاسخ کوبنده تری داد، چگونه باید از خود دفاع کنند. زیرا در شب ۱۴ آوریل این رژیم با کمک چندین کشور از جمله نیروی هوایی اردن، آمریکا، انگلیس و حتی گفته می شود فرانسه و عربستان، توانست با پهپادهای تهاجمی ایران مقابله کند. اما آیا این سناریو مجدداً تکرار خواهد شد، آنهم در شرایطی که دولت بایدن و اروپایی ها صریحاً اعلام کردند مخالف واکنش نظامی اسرائیل به ایران هستند؟
بنابراین تصور غلط سران نظامی-سیاسی رژیم صهیونیستی از فضای منطقه، محور مقاومت و قدرت و نحوه پاسخ جمهوری اسلامی ایران در بزنگاه ها باعث شده است این رژیم در یکسال گذشته در سیکل بسته تولید و تشدید بحران قرار بگیرد. ادامه چنین تصمیم گیری هایی ضمن بالا بردن سطح تنشها در خاورمیانه، می تواند ماهیت اسرائیل را با تهدید وجودی روبرو سازد.
ارسال نظر