تلاشی نافرجام برای سقوط قوای سهگانه نظام / لحظه انفجار هفتم تیر از زبان شهدای زنده حادثه
منافقین با نفوذ به حزب جمهوری اسلامیگذاری در دفتر این حزب توانستند، رییس قوه قضاییه، چهار وزیر، چند معاون وزیر، ۲۷ نماینده مجلس و جمعی از اعضای حزب جمهوری اسلامی را به شهادت برسانند.
خبرگزاری موج - گروه سیاست، فاطمه باقری: در ۲۹ بهمن ۵۷ بود که حزب جمهوری اسلامی، اعلام موجودیت کرد. پنج نفر از اعضای انقلاب با نام آیتالله بهشتی، آیتالله خامنهای، آیتالله موسویاردبیلی، حجتالاسلام محمدجواد باهنر و حجتالاسلام اکبر هاشمیرفسنجانی که به «خمسه طیبه» معروف شده بودند، پایه این حزب را بنا نهادند تا در مسائل سیاسی کشور تأثیرگذار باشند.
شش روزی از عزل بنی صدر از مسند نخستوزیری میگذرد؛ ایران همچنان مبهوت ترور روز گذشته آیتالله خامنهای و خوشحال از نجات جان ایشان است، اما منافقین که در ترور ۶ تیر و تیراندازی مسجد ابوذر ناکام ماندند، برنامهای دیگر برای انتقام چیدند.
ساعت ۲۰ و ۳۰ است و اعضای حزب جمهوریاسلامی در دفتر مرکزی حزب در خیابان سرچشمه تهران جمع شدند؛ تورم و انتخابات ریاستجمهوری دستورکار جلسه است.
«مرتضی فضلعلی» از اعضای حزب که در آن زمان نماینده گرمسار در مجلس بود، در اینباره میگوید: «بعد از نماز مغرب که در زمین بسکتبال کنار ساختمان حزب برگزار شد، سریع به داخل سالن اجتماعات رفتیم. قرار بر این بود که در مورد مسائل اقتصادی که در آن زمان بحثمهار تورم بود صحبت شود. بهشتی اوراقی را تهیه کرده بود که سؤالاتی روی آن نوشته شده بود تا توسط آن نظرخواهی کند. شهید بهشتی پشت تریبون میرود. آن زمان بنیصدر بهتازگی از ریاستجمهوری برکنار شده بود، عدهای از شهید بهشتی خواستند دستور جلسه را عوض کند، آنها میگفتند الان اولویت بحثریاستجمهوری است و بهتر است راجع به آن حرف بزنیم. دکتر بهشتی هم رأیگیری کردند و بحثرا عوض کردند.»
پس از تلاوت قرآن و اعلام برنامه، سید محمد حسینی بهشتی سخنانش را به این شکل آغاز کرد:
«ما بار دیگر نباید اجازه دهیم استعمارگران برای ما مهرهسازی کنند و سرنوشت مردم ما را به بازی بگیرند. تلاش کنیم کسانی را که متعهد به مکتب هستند و سرنوشت مردم را به بازی نمیگیرند انتخاب شوند…»
ناگهان صدای مهیبی برخواست و انفجار رخ داد تا جاییکه صدای آن تا شعاع یککیلومتری به وضوح شنیده شد؛ مردم تهران سراسیمه به محل انفجار آمدند و با دیدن صحنه به جا مانده مات و مبهوت شدند، انفجار باعثفروریختن قسمتهایی از ساختمان شده بودو شیشههای ساختمانهای اطراف نیز کاملاً خرد شد.
فضلعلی لحظه انفجار را اینگونه توصیف میکند:«بهشتی کمی درباره مسائل سیاسی صحبت کرد و درباره بنیصدر نیز گفت: «باید کاری کنیم که دوباره گزیده نشویم». او یکباره صحبتهای خود را قطع کرد و گفت«برادران، رایحه دلانگیزی به گوش میرسد، شما هم احساس میکنید؟»به یکباره احساس کردم زنگی نواخته شد و برقی مثل فلاش دوربین از جلوی چشمم عبور کرد. وقتی به هوش آمدم، زیر آوار بودم. ابتدا احساس کردم عرق کردهام؛ اما متوجه شدم که غرق در خون هستم. صندلیهای حزب فلزی بود که باعثشده بود دسته آن بازوی من را قطع کند. آهنی هم به سینه من فرو رفته بود و دندههایم شکسته بودند.»
یکی دیگر از کسانی که در جریان این واقعه در دفتر حزب جمهوری حضور داشت و زنده ماند در بیان آنچه به وقع پیوست؛ میگوید:«وقتی بمب منفجر شد ما یک زردیای دیدیم و دیوار را من دیدم که زرد شد و انفجار…در آن شرایط همه قرآن میخواندند و ناله هم شنیده میشد ولی بیشتر همه قرآن میخواندند و شهادتین میگفتند، صداها به تدریج کمتر میشد.»
در نخستین ساعت پس از انفجار، آمبولانسها بیامان در رفت و آمد بودند. سقف بتونی دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی بر اثر انفجار بمب به کلی فرو ریخته بود و دهها نفر زیر آوار مدفون شده بودند، برای امداد رسانی به حادثه دیدگان لازم بود طاق یکپارچه تخریب شده از محل حادثه برداشته شود. جرثقیل در محل حادثه حاضر شد و اقدام به بلند کردن طاق تخریب شده کرد اما به دلیل سنگینی طاق بتنی، زنجیر آن پاره و دوباره فروریخت.
فضلعلی، پایان این لحظات سخت را اینگونه تصیف میکند:«بعد از مدتی متوجه شدم سروصدای زیادی به گوش میرسد. امداد آمده بود و میخواستند خاکبرداری کنند. فشاری که آنها میآوردند، باعثشد خاک، دهان من را پر کند که دوباره بیهوش شدم و وقتی به هوش آمدم، در بیمارستان بودم.»
مرتضی محمدخانی از دیگر بازماندگان این حادثه در این باره می گوید:«جرثقیل نتوانست سقف را بلند کند و زنجیرش پاره شد و دوباره این طاق افتاد روی آوار، البته در این شرایط افراد در لابهلای صندلیها قرار گرفته بودند. عبدالکریمی نماینده لنگرود، که در حال قرائت قرآن بود، در همین شرایط شاید با افتادن مجدد طاق، شهید شد. از بعضی دوستان دیگر هم صداهایی میآمد، بعداً متوجه شدم که تقریباً سرم روی سینه آقای باغانی بود و این بنده خدا داشت به لقاءالله میرفت.»
یکی دیگر از شاهدان عینی انفجار درباره واقعه هفتم تیر همان روز عنوان کرده بود:«آقایان دکتر باهنر، نبوی، محمد هاشمی، میرسلیم و طاهری نماینده کازرون در مجلس شورای اسلامی چند لحظه قبل از انفجار بمب سالن را ترک کردند.»
در این میان کسی از آیت الله بهشتی خبر نداشت و مردم در جستجوی ایشان بودند این درحالی بود که یکی از پاسداران حاضر در صحنه عنوان کرده بود که برای آخرین بار ایشان و حجتالاسلام محمد منتظری را در مقابل سالن دیده است، نیم ساعت بعد گفته شد که شیخ محمد منتظری در بین شهدا شناسایی شد.
با وجود اینکه از آیت الله بهشتی که تا آخرین لحظات قبل از وقوع حادثه در سالن دفتر حزب مشاهده شده بود خبری در دست نبود، بالاخره در صبح روز هشتم تیر، خبر شهادت وی از سوی رسانه ها منتشر شد.
مرحوم احمد قدیریان، معاون اجرایی علی قدوسی، دادستان کل انقلاب اسلامی در کتاب خاطرات خود درباره واقعه هفتم تیر نوشته است:«پشت دفتر حزب جمهوری اسلامی مدرسهای به نام درخشان بود. اینها با مدیر مدرسه صحبت کرده و نردبانی گذاشته بودند و از پشت بام مدرسه به پشت بام جایی که قرار بود روز یکشنبه در آنجا تجمع شود، آمده بودند. آنها برنامهریزی کرده و چند کارشناس برده بودند که چنانچه قرار باشد این سقف فرو ریزد میبایست چقدر مواد منفجره زیر آن قرار گیرد و کارشناسان در این باره نظر داده بودند. لذا قبلاً کلاهی مواد را پای این ستونها کار گذاشته بود.»
وی در بخش دیگری از خاطرات خود نوشته است:«پس از جلسه شورای مرکزی حزب که در طبقه دوم حزب در منطقه سرچشمه تهران برگزار میشود، نماز جماعت مغرب و عشاء در حیاط حزب توسط آیت الله بهشتی برگزار میگردد و سپس تعدادی از مسئولین حزب در جلسه حزبی و داخلی بعدی شرکت میکنند و تعدادی به همراه میهمانان مدعو به سالن اجتماعات حزب که در ضلع شمال غربی حزب بود وارد میشوند و در ساعت ۸ شب پس از تلاوت قرآن، دستور جلسه که بحثتورم و مسائل اقتصادی بوده است با رأی حاضرین به موضوع تعیین رئیس جمهور تبدیل میشود و پس از صحبتهای مقدماتی آیت الله بهشتی بمب کار گذاشته شده در میز تحریر مقابل شهید بهشتی منفجر شده و از شدت انفجار دیوار غربی سالن و پنجرهها و درهای سالن که در ضلع شرقی بود کنار رفته و سقف سالن که بدون ستون بود، یکپارچه فرو میریزد وکلیه کسانی که در سالن بودهاند زیر آوار مانده و از ترکشهای انفجار یا ضربات ناشی از آوار یا فقدان هوا کشته و مجروح میگردند.»
محمدرضا کلاهی که بعدها مشخص شد وی عامل انفجار دفتر حزب جمهوری بود از صبح روز هفتم تیر با همه مسئولین از جمله آقای قدوسی، آقای لاجوردی و دیگران تماس می گرفته که حتماً امشب به جلسه حزب بیایید، چون آقای بهشتی میخواهند مسائل بسیار مهمی را بیان کنند. این نشان دهنده برنامه ریزی همه جانبه منافقین برای افزایش تعداد شهدا است.»
جستجوها برای پیدا کردن عامل انفجار آغاز و یک هفته بعد از انفجار، هویت عامل آن شناسایی شد و طی اطلاعیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اعلام مشخصات وی از مردم برای دستگیری او درخواست کمک شد.
دراین اطلاعیه آمده بود:«در تحقیقات مشخص شد که این عمل وحشیانه توسط سازمان آمریکایی مجاهدین خلق تدارک دیده شده و یکی از افراد مؤثر در این جنایت فردی است به اسم «محمدرضا کلاهی صمدی» که مشخصات نامبرده بدین شرح اعلام می گردد: محمدرضا کلاهی فرزند حسن متولد ۱۳۳۸ دارنده شماره شناسنامه ۱۲۵۱، دانشجوی سال اول رشته برق دانشگاه علم و صنعت ایران و دارای دیپلم ریاضی از دبیرستان بامداد واقع در خیابان جمهوری اسلامی، خیابان گلشن، که نامبرده در حین وقوع حادثه متواری شده است.»
محمدرضا کلاهی، از اعضای سازمان مجاهدین خلق توانسته بود، اول به عنوان پاسدار کمیته انقلاب اسلامی و در ادامه با هدایت سازمان، به داخل حزب جمهوری اسلامی راه پیدا کند.
او توانست در حزب ارتقاء پیدا کند و مسوول دعوتها برای کنفرانسها، میزگردها، جلسات و همچنین مسوول حفاظت در حزب شود.
حجت الاسلام محمدی ری شهری، اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در خاطرات خود می نویسد:«کلاهی در تشکیلات دفتر مرکزی حزب در جایگاهی قرار گرفت که از کلیه جریانات مهم حزبی و مملکتی(دولت، مجلس، نهادها و …) مطلع بوده و همچنین مسئول دعوتها برای کنفرانسها، میزگردها و یا جلسات بوده، ضمن این که حفاظت سالن نیز به عهده او بوده است.»
کلاهی در شب انفجار دو بمب را با کیف دستی خود وارد سالن جلسات و در سطل آشغالی جا سازی کرد از آنجا که او خود مسئول حفاظت بود، مورد بازرسی بدنی قرار نگرفت.
سعید شاهسوندی عضو سابق کمیته مرکزی سازمان مجاهدین میگوید کهاین انفجار توسط سازمان مجاهدین خلق طراحی و اجرا شده است و او و گروه دیگری که در جریان انجام این عملیات قرار داشتهاند در آن شب بیسیم سپاه را شنود میکردند تا از میزان موفقیت عملیات مطلع شوند.
کلاهی قبل از انفجار، محل حادثه را ترک کرده بود. او به صورت مخفی از ایران خارج شده و به فرانسه میرود؛ در سال ۱۳۷۳ بود که با منافقین به مشکل بر خورد و از آنها جدا شد آخرین بار سه سال پیش در آلمان دیده شده است.
انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به شهادت آیتالله دکتر محمد حسینی بهشتی دبیرکل حزب و ۷۲ تن از یاران امام که اکثر آنها مسوولیتهایی را در اداره امور کشور بر عهده داشتند، انجامید. در میان شهدا ۴ وزیر و ۲۷ نماینده مجلس وجود داشتند.
- آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی، ریاست شورای انقلاب، نایب رییس مجلس خبرگان و ریاست دیوان عالی کشور. او از موسسان حزب جمهوری اسلامی و اولین دبیرکل جمهوری اسلامی
- علی اصغر آقازمانی، مسوول دفتر آیتالله هاشمی رفسنجانی و هماهنگیهای ایشان با مسوولین نظام و مجلس شورای
- جواد اسداللهزاده، معاونت بازرگانی خارجی در دولت شهید رجایی
- رحمان استکی، نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی
- هادی امینی، یکی از سرپرستان بنیاد مستضعفان و فعالین در افشای ماهیت منافقین و بنیصدر
- حسن اجارهدار، عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی
- عباس ابراهیمیان، روابط عمومی حزب و مسئول واحد شهرستانها
- محمدصادق اسلامی، معاون هماهنگی و پارلمانی وزارت بازرگانی دولت شهید رجایی
- علی اکبر اژهای، مولف آثاری چون «ایمان از دیدگاه قرآن»، «صبر از دیدگاه قرآن»، «انسان از دیدگاه قرآن»، «دومین رمضان»، «شب قدر»، «فقه از دیدگاه اسلام»، «توحید برای جوانان»، «روانشناسی و فلسفه»
- حسین اکبری، مدیرعامل بانک کشاورزی
- مهدی امینزاده، معاونت بازرگانی داخلی وزارت بازرگانی
- حسن بخشایش، موسس دفتر جهادسازندگی تبریز
- محمد بالاگر، مسوول واحد سمعی و بصری حزب
- محمد پورولی، عضو بخش سیاسی و دانشآموزی حزب جمهوری اسلامی
- سیدرضا پاکنژاد، نماینده مردم یزد در مجلس شورای اسلامی
- سیدمحمد پاکنژاد، عضو هیئت مدیره کاغذ و چوب وزارت بازرگانی
- رضا ترابی، مسوول تبلیغات شاخه دانشجویی حزب
- محمود تفویضی، معاونت وزارت راه و ترابری
- عباس جهانبخشی، سرپرست ستاد تداوم امداد جبهه
- علیرضا چراغزاده دزفولی، نماینده مردم هفتگل و رامهرمز در مجلس شورای اسلامی
- حجتالاسلام غلامحسین حقانی، عضو شورای عالی تبلیغات اسلامی
- سیدمحمد باقر حسینی لواسانی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی
- حجت الاسلام محمدعلی حیدری، نماینده مردم همدان در مجلس شورای اسلامی
- عباس حیدری، نماینده مردم بوشهر در مجلس شورای اسلامی
- دکتر سیدشمسالدین حسینی نائینی، نماینده مردم نائین در مجلس شورای اسلامی
- حجتالاسلام سیدمحمدتقی حسینی طباطبایی، نماینده مردم زابل در مجلس شورای اسلامی
- مهندس حاجیان مقدم، مسوول آموزش واحد مهندسین حزب جمهوری اسلامی
- محمد خوش زبان، مسوول انتظامات نماز جمعه و راهپیمایی حزب جمهوری اسلامی
- عبدالحمید دیالمه، نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی
- حجت الاسلام سید محمد کاظم دانش، نماینده مردم شوش و اندیمشک در مجلس شورای اسلامی
- حجتالا سلام دکتر غلامرضا دانش نماینده مردم تفرش و خلجستان در مجلس شورای اسلامی
- علی اکبر دهقان، نماینده مردم تربت جام در مجلس شورای اسلامی
- علی درخشان، مسوول امور مالی حزب جمهوری اسلامی
- حجت الاسلام سیدفخرالدین رحیمی، نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی
- محمد رواقی، مدیر عامل شرکت فرش ایران
- مهندس توحید رزمجو مین، مدیر داخلی شرکت ساراول
- حجت الاسلام حسن سعادتی، عضو حزب جمهوری اسلامی
- جواد سرحدی، مدیر عامل سازمان تعاون شهر و روستا
- جواد سرافراز، مدیر مسوول شرکت رایانه و مسوول روابط عمومی شرکت «ایزایران
- علیاکبر سلیمی جهرمی، دبیرکل سازمان امور اداری و استخدامی کشور
- سیدمحمد جواد شرافت، نماینده مردم شوشتردر مجلس شورای
- مهندس عباس شاهوی، مدیرعامل مرکز تهیه و توزیع فلزات
- میربهزاد شهریاری، نماینده مردم رودباران در مجلس شورای اسلامی
- ایرج شهسواری، معاون اداری مالی وزارت آموزش و پرورش
- حجت الاسلام دکتر قاسم صادقی، نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی
- حجت الاسلام محمدحسین صادقی، نماینده مردم ازنا در مجلس شورای اسلامی
- حجتالاسلام محمدحسن طیبی، نماینده مردم اسفراین در مجلس شورای اسلامی
- حجتالاسلام حاج سیدنورالله طباطبائینژاد، نماینده مردم اردستان در مجلس شورای اسلامی
- سیفالله عبدالکریمی، نماینده مردم لنگرود در مجلس شورای اسلامی
- دکتر حسن عباسپور، وزیر نیرو
- دکتر حسن عضدی، معاون وزارت فرهنگ و آموزش عالی
- علی اکبر فلاح، دبیر دبیرستان کامران
- دکتر محمدعلی فیاض بخش، رابط امام در انقلاب فرهنگی
- دکتر محمود قندی، وزیر پست و تلگراف
- حجتالاسلام عبدالوهاب قاسمی، نماینده مردمساری در مجلس شورای اسلامی
- موسی کلانتری، وزیر راه و ترابری
- حجت الاسلام عماد الدین کریمی، نماینده مردم نوشهر در دوره مجلس شورای اسلامی
- محسن مولائی، موسس دفتر منطقه هشت حزب جمهوری اسلامی
- حجت الاسلام محمد منتظری، نماینده مردم نجف آباد در مجلس شورای اسلامی
- مهندس علی محمد مجیدی، مشاور عمرانی وزارت کشور
- حبیبالله مهدیزاده طالعی، از اعضای جهاد سازندگی
- غلامعلی معتمدی، معاون رفاه و تعاون وزارت کار
- جواد مالکی، از اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی
- حبیب الله مالکی، فرماندار ایرانشهر
- سید محمد موسوی فر، عضو حزب جمهوری اسلامی
- محمدحسین محمد عینی، کارمند بخش اداری مجلس شورای اسلامی
- حجت الاسلام سید کاظم موسوی، معاو پژوهش وزارت آموزش و پرورش
- حبیب الله مهمانچی، معاون پارلمانی و هماهنگی وزارت کار
- عباسعلی ناطق نوری، نماینده مردم نور در مجلس شورای اسلامی
- مهدی نصیری لاری، نماینده مردم لارستان در مجلس شورای اسلامی
- حجت الاسلام علی هاشمی سنجابی، نماینده مردم اراک در مجلس شورای اسلامی
همچنین اسامی مجروحین نیز به شرح زیر اعلام شد:
ابوالفضل اجاره دار، حجت الاسلام علی اصغر باغانی، ابراهیم تاج گردون، علی موسی رضا، سید منصور رضوی، ایرج صفاتی دزفولی، سید جلال ساداتیان، سید محمد سجادی، محمد حسن اصغرنیا، حسین صادقی، مسعود صادقی آزاد، حجت الاسلام اسماعیل فردوسی پور، مرتضی فضلعلی، جعفر لواسانی، عبد العظیم هاشمی نیک، محمد شجاعیان، ناصر آقا علیخان، حسین کاظم پور اردبیلی، دکتر محمد خان، حجت الاسلام قدرت الله نجفی، حجت الاسلام محمود مروی(سماورچی)، مرتضی محمودی، حجت الاسلام مسیح مهاجری، سید محمد کیاوش، مهدی فاضلی، مسعود موسوی، علی موسوی، محمود جمالی، زین العابدین رئیسی، حیدرعلی علیزاده، هدایت عبدی، دانش مهر، ابراهیم عبدی، فتوت، محمد غریب، مهدی فاضلی، ابراهیم فردوسی، عباس شاهوری.
آیت الله هاشمی رفسنجانی که در آن مقطع ریاست مجلس شورای اسلامی را بر عهده داشت در ارتباط با واقعهی تروریستی هفت تیرگفته است: در واقعه هفتم تیر دشمنان انقلاب به فکر یک کودتای خونین بودند و فکر میکردند با این انفجار دولت، مجلس و قوه قضائیه را از رسمیت میاندازند، اما خداوند متعال همیشه یاور مردم ایران بود و خواهد بود.
ارسال نظر