استراتژی آمریکا در افغانستان به بن رسیده است
خبرگزاری آناتولی ترکیه در گزارشی که خطوط مخالفت های سیاسی آنکارا با کاخ سفید را می توان نشات گرفته از سیاست های سران ترکیه پنداشت استراتژی آمریکا را در افغانستان در وضعیت بن بست قرار گرفته تعبیر کرد.
به گزارش خبرگزاری موج، آناتولی نوشت: مهمترین نقص استراتژی آمریکا و متحدانش در روند ایجاد صلح در افغانستان، به حساب نیاوردن میزان تاثیر مبارزان و سیاستمداران بر مردم این کشور بود. افغانستان که توانسته بود با توسل به ماهیت پیوند دهنده اسلام، اشغال توسط اتحاد جماهیر شوروی را در سال ۱۹۸۹ با مقاومت یکپارچه پشت سر بگذارد، از آن تاریخ به بعد با دخالت نیروهای خارجی به قهقهرای خشونت کشیده شد.
به نوشته آناتولی،جنگ داخلی ۲۸ ساله باعث تخریب در همه ساختارهای این کشور شد و اتحاد مردم در محور اسلام جای خود را به نزاع قومی و روابط منفعت طلبانه داد. همین مساله امید یافتن راهحل را در افق سیاسی این کشور کمرنگتر میکند.پس از حملات ۱۱ سپتامبر، آمریکا بدون انتظار برای تصمیم نهایی ناتو به اتفاق انگلیس حملات هوایی خود را در افغانستان آغاز و در واقع اشغال این کشور را رقم زد. پس از ۲ ماه از این حملات بود که ناتو رسما با مشارکت ۴۹ کشور وارد صحنه نبرد در افغانستان شد.
بنبست آمریکا در افغانستان
خبرگزاری رسمی ترکیه در ادامه گزارش خود افزود: روند اشغال افغانستان از سوی آمریکا که در سال ۲۰۰۱ با ۱۰۰ هزار سرباز آغاز شده و امروز نیز با ۸ هزار و ۴۰۰ سرباز ادامه پیدا میکند تاکنون باعث صرف هزینه ۷۰۰ میلیارد دلاری برای این کشور شده است. این روند علیرغم تغییر ۳ رئیس جمهور در کاخ سفید به تعبیر جورج بوش «نتوانسته است که افغانستان را به آزادی برساند».
کارشناسان سیاسی متفقالقول معتقد هستند که شرایط موجود با قدرتیابی طالبان در افغانستان، واگرایی قومی و همچنین دور شدن ناتو از نقش اصلی خود در این کشور، استراتژی آمریکا را وارد بنبست کرده و از سوی دیگر گزینههای زیادی در دسترس دولت واشنگتن نیست.
علیرغم اینکه گزینههایی همچون اعزام سربازان بیشتر و واگذاری جنگ به شرکتهای خصوصی در راستای سیاست راهبردی آمریکا در افغانستان بر سر زبانهاست، این گزینهها پیش از این نیز اجرایی شده و حاصلی در بر نداشته است. به نظر میرسد راهحل «بومی» و یا دست کم حرکت به این سمت تنها طرحی است که میتوان به آن امید بست.
نفوذ بازیگران بومی
مهمترین نقص استراتژی آمریکا و متحدانش در روند ایجاد صلح در افغانستان، به حساب نیاوردن میزان تاثیر مبارزان و سیاستمداران بر مردم این کشور بود.
افغانستان دارای تنوع قومی زیادی است. پشتونها، تاجیکها و ازبکها از مهمترین گروههای قومی این کشور به شمار میروند. بنابراین در چارچوب برقراری صلح در این کشور لازم است تا نقش گروههای قومی مذکور و همچنین نقش طالبان جدی گرفته شود.
روسیه جزو اولین کشورهایی بود که فهمید که راهحل صلح در افغانستان تنها با تکیه بر عناصر بومی این کشور امکان پذیر است. زامیر کابلاف، نماینده رسمی پوتین در افغانستان سال گذشته به خبرنگار آناتولی از طالبان به عنوان یکی از بازیگران بومی در افغانستان و «یک ساختار با سیاست تغییر یافته» یاد کرده بود.
حضور طالبان در میز مذاکره بیش از همه به پاکستان بستگی دارد. خواست آمریکا برای پیروزی در نبرد افغانستان، فشار را بر روی پاکستان افزایش میدهد. از سوی دیگر نامه 15 اوت طالبان به دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا که از وی خواسته بودند سربازان کشورش را از افغانستان خارج کند، نشان میدهد که تاسیس صلح در افغانستان بدون حضور طالبان غیر ممکن است.
انتظارات مردم و طرح بومی
فارغ از نقش طرحهای بومی در تاسیس صلح در افغانستان و بلکه مهمتر بایستی پویایی جامعه افغانستان را نیز در نظر گرفت. همانگونه که جنگ داخلی 30 ساله و متعاقب آن افزایش نرخ بیکاری به 40 درصد، انفجار پی در پی بمب در شهرهای مختلف و همچنین گسترش فساد در میان مقامات افغانستان، مردم را به سمت اتخاذ راههای جدیدی سوق میدهد.
آناتولی در پایان اضافه کرد: در نهایت بایستی گفت که دخالت کشورهای خارجی در افغانستان که 62 درصد از جمعیت آن را افراد 18-40 ساله تشکیل میدهند نه تنها هیچ کمکی به تاسیس صلح در این کشور نمیکند بلکه خشونت را افزایش میدهد. حرکتهای ملی بایستی برای جوانه زدن امید در میان مردم این کشور که سالهاست از جنگ داخلی رنج میبرند به صحنه سیاسی بیایند. در این میان برای ارمغان صلح به مردم افغانستان، احتیاج وافر به کمک و حمایت کشورهای دوست ترکیه و پاکستان نیز نباید نادیده گرفته شود.
این مطلب، یک خبر آگهی بوده و در محتوای آن هیچ نظری ندارد.
ارسال نظر