ازتوسعه تا پساتوسعه ،راه مجید رهنما
درمیانه ظلمات دنیای سیاست به ندرت آذرخش های چشم نوازی عبور می کند، زنده یاد مجید رهنما یکی از همین آذرخش ها بود
خبرگزاری موج-مسعود امیرزاده؛ دیپلماتی خوش اصل ونسب، دارای بالاترین مدارج علمی که علاوه بر اینها به عنوان چهره ای بین المللی و صاحب اندیشه شناخته شده است. او که در سال ۱۳۰۳ در تهران در خانه پدرخویش زین العابدین رهنما از برجسته ترین روزنامه نگاران ایران دیده به جهان گشود و پس از عمری گرانبار، درسال ۱۳۹۴ درلیون فرانسه دور از وطن خویش ودیعت جان را به جهان باز گرداند.
قصدم دراین کوتاه نوشتار مدح او و زخم زبان به بی مهری هایی که به او روا شد، نیست و یا اینکه چقدر افکار بلند وبدیع او در وطن غریب است و در جایی باید سرلوحه تصمیم باشد اصولا محلی از اعتبار ندارد،بلکه میخواهم صرفابا بهره مندی از فرازهایی از اندیشه او نقد عریان تری از پاردایم توسعه ارایه کنیم .رهنما که درسال هایی درکابینه هویدا اولین وزیر علوم وآموزش عالی ایران شد، پس از سه سال وزارت در اعتراض به مداخلات دولت در دانشگاه استعفا می دهد.درسال ۱۹۷۱ مهمترین کاندیدای دبیرکلی سازمان ملل متحد بود که مخالفت دولت وقت ایران مانع انتخاب وی شد. چه پیش از انقلاب و چه پس از آن بع نوان شخصیتی بین المللی وسیاست مداری کارکشته در بسیاری از طرحهای توسعه مشارکت ورزید، ولی به واسطه وارستگی و روشن ضمیری بی مانندش خود از منتقدین این گفتمان شد وبه عنوان اندیشمندی ممتاز در ساحت متفکران پساتوسعه گرا مطرح گردید.
حال که میخواهم برداشت های به اندازه ظرفیت فهم خودرا از برخی اندیشه های او بیان کنم لازم به توضیح است که بعنوان یک دردمند محیط زیست پیشتر درجستجوی نقدهای به توسعه از همین منظر بودم که با خواندن برخی از نوشته ها وآثار، بیشتر پی به این معنا بردم که انسان واجتماعات انسانی نیز برخلاف مدعیات گزاف طراحان توسعه ، باید درزمره اولین قربانیان این فریب هولناک در شمار آورد ودراین ستم دیدگی فرقی زیادی میان انسان وسایر زیست مندان نیست
ارسال نظر