کمپین #نه_به_مسئولان_ناتوان
این روزها چیزی که بسیار در فضای مجازی مد شده و بیدلیل و با دلیل برای آن گروه تشکیل میدهیم، در بوق و کرنا میکنیم و بیواسطه یا باواسطه به هر قیمتی سعی در اثبات اعتقادات شخصی خودمان به سایر افراد جامعه را داریم پیوستن به " کمپین، نه...." است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری موج، شب یلدا " کمپین نه به آجیل"، " کمپین نه به انار"، " کمپین نه به هندوانه"... سر سیاهزمستان؛ " کمپین نه به سیبزمینی"، " کمپین نه به مرغ"، کمپین نه به گوشت"، نزدیک عید؛ "کمپین نه به لباس سال نو، "کمپین نه به سبزه پلو با ماهی"، کمپین.... همینطور که پیش میرود از سیبزمینی و پیاز و پوشک و غذا و خوراک که "نه" گفتنها پایان یابد، یواشیواش به " کمپین نه به زندگی " نزدیک میشویم...
انگار هم در این میان هیچ شیرپاکخوردهای نیست که بگوید آخر این موضوعاتی که پیاپی و در یک چشم به هم زدن به ذهن فعالتان خطور کرده و با چند کلیک کوتاه جمع قابل توجهی را به رضا یا اجبار با خود همراه میکنید، چه منطق و عقلانیتی پشت آن خوابیده است.
در تعریف کلی کمپین یا پویش campaign همان اطلاعیه، اعلامیه یا پیام دعوت خودمان است منتها این بار بهجای اینکه دعوتها مانند گذشته در دنیای واقعی و با یک سری قواعد مشخص صورت بگیرد، بستر مجازی باعث شکلگیری این دست از گردهماییها میشود.
در حقیقت کمپینها کارزاری برای کار دستهجمعی در رسانههای تأثیرگذار بهحساب میآیند و گروههایی که باهدفی خاص شکلگرفته و به دنبال ایجاد یک کاروان انسانی با تفکراتی همسو و همشکل هستند و این حرکات خودجوش که بهنوعی نشان از افزایش قدرت شهروندی دارند حالا دیگر جای خوبی برای خود در بین کاربران فضای مجازی بازکرده و بسته به موضوع و جامعه دربرگیرنده آن بهراحتی توانسته کاربران زیادی را در حوزه مطرحشده درگیر و در گوشهای از ذهن آنها هم که شد جایی برای خود باز کنند.
اما نکته اساسی دراینبین این است که کارکرد اصلی تشکیل گروه و یا همان کمپین دنبال کردن یک هدف و دستیابی به موقعیتی است که بتواند منافع جمعی را تأمین کند نه اینکه انسان را گاها از بدیهیترین نیازهایش هم منع کند، بهطور مثال "کمپین نه به اسراف در مصرف آب"، "کمپین نه به آلودگی محیطزیست" و ... از این گروهها آنچنانکه از مفاهیمشان نیز برمیآید، اهدافی را دنبال میکنند که در آن تداوم نسل بشر در کره خاکی را به دنبال دارد اما اینکه مثلاً آجیل، گوشت، مرغ، پیاز یا سیبزمینی را تنها به دلیل بیتدبیری برخی از مسئولان تحریم کرده، نخوریم و یا استفاده نکنیم چه دلیل عقلانی میتواند داشته باشد؟
خوب در شرایطی که کالایی لوکس و یا وارداتی قرار است به منافع اقتصادی جامعه و یا تولیدکننده ضرر رسانده و بهنوعی چرخ رشد جامعه را در هر شرایطی تحت تأثیر قرار بدهد، قطعاً اینگونه گردهماییها فارغ از کارساز بودنش در بطن جامعه درخور توجه است اما وقتیکه ذرهذره آجیل و خشکبار از پسته گرفته تا تخمه و یا انواع و اقسام میوهجات، غلات، سبزیها و ... بهوفور در مملکت خودمان تولید میشود و به قولی آنقدر زیاد است که برای خارجیها هم بهراحتی فرستاده میشود، چرا من ایرانی در مصرفش برای خودم، فرزند در حال رشدم و خانوادهام، خودجوش خودم را منع کنم، فقط به این دلیل که بخواهیم مثلاً آن جنس گران روی دست مغازهدار بادکند و بدون هیچ زحمتی که با یک خبر ساعت ۲ بعدازظهر که میگوید " دلار فلان درصد رشد داشته... " و قیمت انواع و اقسام خوراکیها رشد صعودی پیدا میکند، بازهم خودجوش و به زعم خراب شدن و بهصورت لحظه ای سیر نزولی پیدا کند!!!!
از طرفی خرده اصلی را باید از بیتدبیری برخی از مسئولین در لایههای مختلف اقتصادی گرفت که با تشکیل ادارات و بخشهای مختلف زیر لوای ارگانهای نظارت بر عملکرد اقتصاد کشور مسئولیت پذیرفتهاند اما در عمل ...
مجامع مختلف امور صنفی، اتاقهای بازرگانی، گمرک، تعزیرات حکومتی، نظامهای صنفی متنوع، معاونتهای اقتصادی، اجرائیات، اتحادیههای مختلف و ... بخشهای ملموس جامعه اقتصادی کشور هستند که وظیفه نظارت بر عملکرد تولید، عرضه، واردات و صادرات و ... را در مورد کالاهای مصرفی بر عهده دارند و این وظایف چنان مینماید که هرگونه کم و یا زیادشدن کالاهای مصرفی، میزان عرضه و تقاضا، مازاد و یا کمبود و ... را باید پیش از احساس ملموس آن در بدنه جامعه، تشخیص داده و پیش از وقوع حادثه و طبعاً فشار آن به مردم، علاج واقعه کنند.
به نظر میرسد این خارج از منطق باشد که مثلاً میزان گوشت، مرغ، سیبزمینی و یا پیاز در کمتر از یک هفته که نه هیچگونه بلای طبیعی نازل شده و نه حادثهای خارقالعادهای افتاده است، رشد گاها چند ده برابری داشته باشد و مثلاً از مرغ کیلویی نهایتاً ۶ هزار تومان در یک روز به حداقل ۱۴ هزارتومانی آن هم در کمتر از ۲۴ ساعت برسیم و یا پیاز کیلویی هزار تومان را به بیش از ۱۲ هزار تومان مجبور باشیم تهیه کنیم و عذر بدتر از گناه آنکه بجای کنکاش در نحوه ضعف مدیریتی، فقط بهصرف دیده شدن در کمپینهای مجازی " # نه ....# تشکیل داده و یا شرکت کنیم.
همانگونه که فرید براتی روانشناس و تحلیلگر مسائل اجتماعی دراینباره معتقد است که «افراد در کمپینهای مجازی به علت فضایی که در اختیار دارند تا حرف زده و ناشناس باقی بمانند، ازلحاظ روانشناسی احساس راحتی میکنند و با استفاده از آزادی در چنین فضاهایی، حرفهایی را که در جامعه شنیده نمیشود، بیان میکنند.
وی ادامه داد: ساختار فضای مجازی به افراد اجازه میدهد که بدون رعایت برخی قواعد، حرفهای خود را مطرح کنند. البته کارشناسان همواره هشدار میدهند که برخی کمپینها در فضای مجازی به علت اینکه با مسائل فرهنگی ایرانیان سازگاری ندارند، خطرناک هستند. ضمن اینکه برخی دیگر هم مانند کمپینهایی که در مورد بخشش برپا میشود، بیخطر هستند و میتوانند مفید باشند، ازاینرو میتوان کمپینها را بهمثابه تیغ دو لبه در نظر گرفت.»
ازاینرو میطلبد که نگاه و بینش عمومی جامعه آنچنانکه استفاده از فضای مجازی و با تشکیل گروهها و کمپینها آنچنان همهگیر شده است، ارتقا یابد و با نگاهی واقعگرایانه به اتفاقات اقتصادی پیرامون، نیازهای طبیعی بدن و مایحتاج معیشتی جامعه را فدای دیده شدن در فضاهای مجازی نکنیم.
ارسال نظر