بخش دوم بررسی وقوع قتلهای ناخواسته در گفتگوی موج با قراییمقدم :
شرایط جامعه گاهی فرد خوشقلب را در میدان ایجاد خشونت قرار میدهد
قرایی مقدم در بخش دوم گفتگو با محور بررسی وقوع قتلهای ناخواسته گفت:بر اساس نظریه ژان پل سارتر در ابرشهرها شرایط جامعه فرد خوشقلب را هم در میدان ایجاد خشونت قرار میدهد...
به گزارش خبرگزاری موج، قسمت اول بررسی وقوع خشونت هایی که به قتلهای ناخواسته بر میگردد با تیتر "تئوری چرخش در خشونت میگوید: از خشونت، خشونت زاده میشود" در تاریخ ۲۳ مرداد ماه طی گفتگوی قرایی مقدم با خبرگزاری موج منتشر شد. در نخستین قسمت این گفتگو قرایی مقدم در پاسخ به چرایی فراگیر شدن وقوع چنین جرم های سنگینی گفت: ریشه خشونت هایی که گاهی در قتلهای ناخواسته متجلی می شوند را باید در عوامل درون زای جامعه جستجو کرد.
در قسمت دوم این گفتگو به عوامل فرهنگی- اجتماعی و انگیزه های چند عِلّی بروز خشونت و وقوع قتلهای ناخواسته پرداختهایم که در ادامه تقدیم خواهد شد.
امان الله قرایی مقدم ، جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفتگو با خبرنگار حقوقی – قضایی خبرگزاری موج ، در ادامه بررسی وقوع قتل های ناخواسته و غیر عمد به عوامل اقتصادی حاکم بر زندگی و مشکلات خاص زندگی شهرنشینی در ابرشهرها و سختی معیشت، بیکاری و... اشاره کرد و در اثبات گفته هایش نظریۀ ساعت جامعه شناسی و نظریه ژان پل سارتر را در بروز خشونت هایی که به قتل های ناخواسته و غیرعمد میانجامد را تشریح کرد.
* قتل ناخواسته متاثر از ناتوانی در امرار معیشت و مشکلات مالی
این جامعه شناس با بیان اینکه یکی از بزرگترین انگیزه های قتل که در این روزها فراگیر شده بخاطر وضعیت اقتصادی و مشکلات مالی مردم است، اظهار داشت: ناتوانی مالی عموما این روزها در تهیه ضروریات اولیه زندگی و امرار معیشت و تهیه خوراک و پوشاک ابتدایی در اکثر خانواده ها جلوه میکند. وقتی که فرد که عموما در این داستان مردان جامعه هستند، از تامین برخی از نیازهای مالی خود و خانواده خود ناتوان باشد، طبیعتاً فشار عصبی بالایی را متحمل میشود که این فشارهای عصبی گاهی به بروز خشونت های جبران ناپذیری چون قتل غیرعمد بر می گردد.
* اگر فشار زندگی نبود، مشاجرات هرگز منجر به قتل نمیشد
وی اضافه کرد: از آنجایی که ظرفیت و میزان منطق و خویشتنداری انسان ها به یک روال نیست، سررشته امور از دست می رود و در برخوردها و تنشهای ساده هم فجایع رقم میخورد و این فشار عصبی در شرایطی که طرفین که بهانه دعوا در بین آنها مطرح است، با یک مشاجره ساده منجر به نزاع های خونین و حوادثی چون قتل های ناخواسته میشود. در این موارد به طور واقع علت وقوع خشونت هایی همچون قتلهای ناخواسته، فشار معیشت و امورات زندگی به فرد است، نه بهانه ای که در بین طرفین دعوا مطرح بوده است. چرا که اگر فشار زندگی روی متهم به قتل حاکم نبود، بهانه دعوا در بین آنها هرگز منجر به قتل نمیشد. بنابراین ناهمخوانی دخل و خرج خانواده ها و فشار معیشت بر تامینکنندگان هزینه زندگی عواملی است که نباید در وقوع قتل های ناخواسته و نزاع های خونین آنها را فراموش کرد.
* شهرنشینی مدرن و سرعت زندگی معلول قتل های ناخواسته است
این پژوهشگر اجتماعی در بخش دیگری از سخنانش گفت: یکی دیگر از دلایلی که در فراگیر شدن خشونت در جامعه نقش مهمی ایفا میکند، سرعت زندگی در شهرها و ابر شهرهاست. فکر کنم همه قائل به این نکته باشند که انسان های روستایی علیرغم وجود مشقات زیادی که در شیوه زندگی خود دارند، اما از آرامش بیشتری نسبت به شهرنشینان امروزی برخوردارند. برای همین خشونت و قتل و نزاع در بین طبقه روستایی و عشایر چادرنشین خیلی کمتر است. از همین رو تئوری دیگر جامعه شناسی میگوید که شهرنشینی مدرن و زندگی پرشتاب امروزی و سرعت زندگی معلول قتل های ناخواسته است.
* نظریه ساعت جامعه شناسی، معلول دیگر بروز خشونت در جامعه
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در جامعهشناسی "ساعت" نشاندهنده سرعت زندگی است، عنوان کرد: در علم جامعهشناسی ما هشت نوع ساعت داریم. براساس نظریه ساعتهای جامعهشناسی، ساعت تهران با ساعت مشهد تفاوت دارد. براین اساس سرعت زندگی در تهران بالاتر از سرعت زندگی در مشهد است و سرعت زندگی در مشهد نسبت به سرعت زندگی در یک شهر کوچک تر خیلی بیشتر است و سرعت زندگی روستا کمتر از موارد قبلی است و الی آخر... در نتیجه بر اساس نظریه ساعت جامعه شناسی خود شتاب زیست امروزی ایجاد کننده استرس و معلول خشونت و خاستگاه وقوع جنایاتی چون قتل، خودکشی و انتقام گیری های سخت، تجاوز و فجایعی از این دست است.
* بر اساس نظریه سارتر و ساعت، ثروتمندان نیز از خشونت تاثیر میگیرند
قرایی مقدم در بخش دیگری از اظهاراتش متذکر شد: با توجه به آنچه که گفته شد ممکن است برخی افراد تصور کنند که وقوع رخداد های خشن و قتل های ناخواسته و اتفاقاتی از این دست در زندگی افراد متمول و ثروتمند کمتر است. چون این قشر فشار اقتصادی و سختی معیشت در زندگی شخصی خود ندارند.اما باید گفت که این برداشت اشتباه است.
بر اساس تئوری و نظریه ژان پل سارتر وقتی افراد که دربحث ما افرد متمول و ثروتمند هستند، وقتی خشونت را میبینید ناخودآگاه تحت تاثیر آن قرار میگیرید و خود نیز مرتکب خشونت و گاهی مستقیم و غیر مستقیم خود به واسطه قدرتی که ثروت به آنها قرار داده عاملی برای وقوع قتل میشوند.در این جریان گذشته از نظریه سارتر، نظریه ساعت جامعه شناسی هم در گرفتار شدن ثروتمندان در خشونت های شکل گرفته موثر است و بر این اتهامات دلالت دارد. چرا که سردرگمی زندگی شهری فقیر و غنی نمی شناسد و عوامل فرساینده زندگی مدرن به یک میزان روی افراد تاثیر سوء میگذارد. چرا که ممکن است شما درآمد بسیار خوبی داشته باشید. ولی وقتی با خودروی لوکس خود از کنار خیابان رد می شوید و میبینید که دختری در خیابان درحال تن فروشی است. در کنار او فردی کارتنخواب در کنار خیابان دراز کشیده است. آنطرف تر یکی در حالت چرت زدن حاصل از نشئگی یا خماری اعتیاد است. و... بنابراین کاملاً واضح و مبرهن است که دیدن این صحنه ها، در فرد سالم و خوش قلب هم به تدریج ایجاد خشونت و سنگدلی میکند و شاید همین فرد که غصه شهروندان گرفتار را میخورد، روزی خود به یکی از خشن ترین افراد جامعه مبدل شود.بنابراین آنکه وضع مالی بسیار خوبی دارد در مواجهه با خشونت های پیرامون خود و دیدن و رصد اخبار تلویزیون که اخبار جنگ و کشت و کشتار و خونریزی را نشان می دهد نمی توانید بی تفاوت باشد و ناخودآگاه در میدان ایجاد خشونت و تحت تاثیر محیط زندگی خود قرار میگیرد و به این شکل خشونت و اتهاماتی چون وقوع قتل های خواسته و ناخواسته در جامعه تسری می یابد.
* اقتصاد ناکارآمد جامعه زمینه ساز بروز خشونت
این استاد جامعه شناسی در ادامه به تاثیر اقتصاد ناکارآمد بر شهروندان جامعه اشاره کرد و گفت: در اکثر کشورها زیربنای اصلی جوامع اقتصاد است. وقتی اقتصاد جامعه ناکارآمد باشد، شرایط برای رقم خوردن خشونت و جرم هایی مانند قتل های ناخواسته در جامعه آماده میشود. به ویژه آنکه در کنار این شرایط فشل اقتصادی، معضلات دیگری چون بیکاری و فقر هم اضافه شود، قابلیت رخداد خشونت و اقدامات خشن در جامعه بالا میرود.
* وقوع قتل های ناخواسته چندعلی و چندعلتی هستند
وی در ادامه به روابط و انگیزه های علی- معلولی وقوع جرم هایی مانند قتل پرداخت و گفت:
نباید فراموش کرد که جرمهایی مانند قتلهای ناخواسته و تصادفی تکعلی نیست. یعنی قتل و خشونتهایی که در نزاعهای سنگین خیابانی و طایفهای رخ میدهند، تنها با یک دلیل حادث نمیشوند.. بلکه این خشونتها که در واقع باید آنها را پدیدههای نوظهوری دانست، چندعلی و چندعلتی هستند که به علل و دلایل مختلفی ارتباط پیدا میکنند. یعنی قاتلی که ناخواسته دچار قتل میشود، انگیزه قتل در آن واحد در درون او شکل نمیگیرد؛ بلکه این انگیزه از مدتها قبل در درون او در حال شکلگیری بوده است که شاید اگر دلیل روانشناسی قتل را به خود قاتل بگویند باور نکند اما واقعیت این است که دلایل قتل مانند قطعات پازل طی مدت زمانی گاه طولانی در وجود او کنار هم ردیف شده اند اما در لحظه نزاع و مجادله ای که به قتل ختم می شود، نقطه جوش بالا می رود و اتفاقی چون قتل ناخواسته رقم میخورد.
* موسیقی های هیجانی چون موسیقی رپ زمینه ساز بروز خشونت
این آسیب شناس اجتماعی نبود شادی و نشاط اصیل در جامعه را یکی از عوامل بروز خشونت دانست و گفت: مثلا همین موسیقی های بی هویت امروزی از جمله موسیقی رپ و راک و... که امروزه در میان جوانان طرفداران زیادی پیدا کرده به واسطه ایجاد هیجانهای منفی در فرد باعث می شود که در درون جامعه خشونت فراگیر شود. چراکه متن آهنگ ها تمام از زندان و کارد و چاقو و خود زنی و خودکشی حکایت دارد. شما الان جوانان را ببینید تحمل ناپذیر شده اند و سطح آستانه تحمل آنان بسیار پایین است. جوانان امروز فوراً از کوره در میروند. اکثر آنان خموده و ناامید به آینده خود هستند. گرچه این حالات تنها به ارتباط آنان با موسیقی رپ بر نمیگردد. بلکه به عوامل برشمرده قبل یعنی معضلاتی چون بیکاری و مضیقه مالی هم مربوط می شود. اما موسیقی رپ تشدید کننده این حالات است. چرا که جوانان را افسرده می کند. از طرفی خانواده ها سطح تحمل پذیری فرزندان خود را از مدرسه بالاتر نبرده اند. نتیجه این می شود که با کوچکترین کنتاکت، جوانان دچار درگیری و اتفاقات ناخوشایندی چون قتل های ناخواسته و تصادفی میشوند که علت وقوع آنها واقعاً بچهگانه و ناباورانه است./
ارسال نظر