گفتگوی خبرگزاری موج با نماینده شورای شهر تهران در ستاد مناسب سازی؛
نمی توان انتظار داشت که کلانشهری ۲۰۰ ساله، در عرض چند سال مناسب سازی شود/ سهم تهران از مناسب سازی بسیار ناچیز است
در قرنی که دیگر کمتر شهر بزرگ و پیشرفته ای را می توانید در جهان ببینید که برای معلولانش مناسب سازی نشده باشد، ما در پایتخت کشورمان همچنان در ابتدای راه هستیم. وضعیتی که در شهرهای کوچکتر به مراتب سخت تر است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری موج، براساس آمار جهانی بین ۷ تا ۱۰ درصد جمعیت کشورها به نوعی با انواع معلولیت ها درگیرند؛ به بیانی در همین تهران ما با ۸ میلیون نفر جمعیت حداقل ۵۰۰ هزار نفر با انواع معلولیت های دست و پنجه نرم می کنند. معلولینی که خیلی از آنها در طول عمرشان هنوز نتوانسته اند به خاطر مناسب سازی نشدن خیابان ها و سیستم حمل و نقل عمومی، سوار مترو یا اتوبوس شوند یا حتی در پیاده روها، کمی پیاده روی کنند. این درحالی است که مدیریت شهری به عنوان متولی اصلی مناسب سازی شهر، وظیفه دارد که شهر را برای تردد معلولین و شهروندان کم توان آماده کند. اما در عمل ...! به همین بهانه خبرنگار خبرگزاری موج، گفتگویی با زهرا نژاد بهرام عضو هیات رییسه شورای شهر تهران و نماینده شورای شهر در ستاد مناسب سازی شهرداری تهران انجام داده که در زیر می خوانید. وی در این گفتگو ضمن اشاره به وضعیت نه چندان قابل قبول مناسب سازی معابر و ساختمان های شهر تهران، از دلایل شخصی اش در مورد انتخاب این مسئولیت صحبت کرده است.
شما حدود سه سال است که به عنوان یکی از مسئولان شهری مرتبط با موضوع معلولین در عرصه مناسب سازی فعالیت می کنید. به عنوان یک مادر، یک زن و یک مسئول فکر می کنید آیا تهران شهری هست که برای زندگی معلولین مناسب باشد؟
مسلما تهران شهر ایده الی برای زندگی معلولین نیست. اتفاقا برای همین هم بود که شخصا از زمانیکه برای انتخابات شوراها آماده می شدم روی دو گروه از اقشار جامعه تمرکز بیشتری داشتم و به قول معروف جز جامعه هدفم بود. یکی زنان و دیگری معلولین. گروه زنان برایم از آن جهت مهم بود که خودم زن بودم و دغدغه هایشان را به خوبی لمس می کردم و البته به همان نسبت هم معلولین برایم مهم بودند.
چرا؟ شما که معلول نبودید!
بله. اصولا انسان ها زمانی یک مساله برایشان مهم است و تبدیل به دغدغه می شود که یا خودشان به آن دچار باشند یا یکی از آشنایان و نزدیکانشان و یا از لحاظ حسی به آن تعلق خاطر پیدا کرده باشند. در مور من دو فاکتور آخر باعث شده بود تا معلولین برایم مهم باشند. چون در خانواده ام چندین معلول از عمو و یکی از پسرعموهایم گرفته تا مادرم که به خاطر سکته مغزی مجبور به استفاده از عصا و ویلچر شده است و یا پدرم که قبل از فوت، آلزایمر گرفته بود و به شدت حرکت کردن برایش دشوار بود و دقیقا به همین خاطر مجبور بود به عنوان وسیله ای کمکی از عصا برای راه رفتن استفاده کند. از سویی خودم هم به خاطر اعتقادی که داشتم و آن را شهری برای همه می دانستم، همیشه موضوع معلولین و چگونگی تردد آنها در سطح شهر برایم دغدغه ای جدی بود. تا اینکه درسال 96 و بعد از انتخابات ؛ زمانیکه قرار بود اعضای شورا هر کدام مسئولیتی در یکی از کمیته های مربوطه داشته باشند، خودم داوطلب شدم تا به عنوان نماینده شورا در ستاد مناسب سازی شهرداری فعالیت کنم. یادم هست که آن زمان هم این مساله برای بقیه اعضا تعجب آور بود که چرا فلانی باید داوطلب حضور در چنین جایگاهی باشد؟
و وقتیکه به کمیته مناسب سازی ورود پیدا کردید، وضعیت آن چگونه بود؟
کدام کمیته؟ وقتیکه ما وارد شدیم اصلا یکسال بود که جلسات ستاد مناسب سازی برگزار نمی شد. فقط ۶ ماه طول کشید تا مدیریت شهری را وادار کردیم تا دوباره این جلسات را دوباره برقرار کند و تشکیل دهد! آن زمان حناچی خودش معاون شهرسازی شهرداری تهران بود. به خاطرم هست که آن روزها، مهمترین موضوعی که برای ما مطرح بود این بود که شهرداری باید مناسب سازی را اول از همه از ساختمان ها و ایستگاه های اتوبوس و مترو و بوستان ها و ... خودش شروع کند. از سویی استاندارهای خاصی برای مناسب سازی نداشتیم. البته یکسری مستنداتی برای اینکار وجود داشت که به تصویب شورایعالی شهرسازی هم رسیده بود ولی به نظر می رسید که این استانداردها باید جزیی تر و فنی تر شود. برای همین کارگاه هایی با حضور نمایندگان جامعه معلولین تشکیل شد و یکسری استاندار جدید مناسب سازی نیز تدوین شد که به تایید و تصویب سازمان استاندارد هم رسید و ابلاغ هم شد. همچنین خلاء آموزشی هم کاملا احساس می شد. یعنی حس می کردیم که باید پیمانکاران و کارکنان شهرداری و حتی مردم با آموزش های درست، نسبت به موضوع مناسب سازی حساس شوند. مثلا تا آن زمان براساس مصوبات موجود در مورد مناسب سازی، مالکان و پیمانکاران ملزم بودند رمپ و بالابر برای معلولین و افراد کم توان نصب کنند ولی در عمل بعد از اینکه پایان کار می گرفتند بالابرها را بر می داشتند و آن فضا را تبدیل به گلخانه یا فضاهایی برای نصب راه پله می کردند. ضمن اینکه در عمل بسیاری از پیمانکاران حتی نمی دانستند چطور باید اصول مناسب سازی را در پروژه هایشان اجرایی کنند. برای همین مثلا به جای شیب با رمپ ۱۵ درجه، ممکن بود رمپی با شیب های ۱۸ یا حتی ۲۰ درجه بسازند که معلولین نمی توانستند به سادگی روی آن تردد کنند. به هر حال همانطور که گفتم ، تصمیم گرفتیم از مناسب سازی همان ساختمان های شهرداری شروع کنیم. در همین راستا، در سال اول دو ساختمان و دو بوستان و یک معبر مناسب سازی شد.
ولی فکر نمی کنید این اقدامات برای شهری مثل تهران واقعا ناچیز باشد؟
چرا. ولی تلاش ما در واقع مثال همان قطره جوهر بود. قطره جوهر وقتیکه روی زمین می چکد با وجودیکه تنها یک قطره است اما پخش می شود و سطح تقریبا وسیعی را می پوشاند. کار ما هم گرچه شاید در نگاه اول ناچیز و کوچک بود ولی درست مثل آن قطره اثرگذار بود. مهمترین اثرش هم این بود که در داخل شهرداری این احساس را به وجود آورد که مناسب سازی یک ضرورت است. در هر صورت ما در جامعه ای زندگی می کنیم که به طور متوسط ۷ تا ۱۰ درصد شهروندانش را معلولین تشکیل می دهند. بعلاوه اینکه همه ما هم روزی پیر و سالخورده خواهیم شد و برای تردد در سطح همین شهر با مشکل مواجه خواهیم شد. در کنار این موارد ما در شهرمان زنان باردار و مادران زیادی داریم که برای رفت و آمد خودشان یا حرکت کالسکه فرزندانشان یا حتی قدم زدن با کودکان نوزادانشان در این شهر حقیقتا با مشکل مواجهند. پس مقوله مناسب سازی یکی از مهمترین ارکان شهری برای ماست. همین رویکرد باعث شد تا پروژه های مناسب سازی یکی از دغدغه های مدیریت شهری شود و امروز به جایی رسیده ایم که پروژه ای افتتاح نمی شود مگر آنکه استانداردهای مناسب سازی در آنها لحاظ شده باشد.مثلا پروژه پیاده روی خیابان شهریار با اینکه آماده بود اما یکماه افتتاح آن به تعویق افتاد. چرا؟ چون علایم مربوط به تردد معلولین در آن نصب نشده بود. در این مسیر حتی با دستور شهردار تهران ۴ معاونت، مشاور معلول دارند که تمام پروژه های آنها را رصد کرده و در صورتی که مشکلی باشد، این معاونت ها مجبورند آنها را حل کنند. وگرنه پروژه افتتاح نمی شود. در مناطق هم کمیته های مناسب سازی فعال هستند که همین نقش را دارند.
اگر بخواهیم عملکرد مناسبی برای هر اقدامی داشته باشیم باید ابتدا نقشه راه درستی از آن ترسیم کنیم. ولی فکر نمی کنم شهر تهران هنوز هیچ نقشه ای در زمینه مناسب سازی داشته باشد.
برعکس ... اتفاقا چنین نقشه ای وجود دارد. نقشه ای به نام نقشه جامع مناسب سازی شهر تهران. حتی زمانیکه داشتیم این نقشه را آماده می کردیم آن را روی سایت معاونت شهرسازی هم قرار دادیم تا اگر شهروندان هم نقطه نظری دارند آنها را اعلام کنند. بعد هم مشاور مکلف شد تا این نقطه نظرات را در این نقشه اعمال کند.
می بخشید که مجبورم با شما مخالفت کنم. ولی هنوز جواب سوالم را نگرفته ام. اینکه اگر بخواهیم شهری مثل تهران را مناسب سازی کنیم، به بودجه ای معادل ساخت یک شهر جدید کوچک نیاز داریم. ولی شهرداری که مسلما چنین پولی را ندارد. در چنین شرایطی چطور می توانیم ادعای مناسب سازی شهر تهران را داشته باشیم؟
اینجا نکته ظریفی وجود دارد. اینکه شهر تهران در طول ۲۰۰ سال به وجود آمده است. حالا شما نمی توانید انتظار داشته باشید که در عرض چند ماه و چند سال تمام این ابر شهر ۶۵۰ کیلومتری با ۱۰ هزار کیلومتر معبر، به یکباره مناسب سازی شود!؟ مسلم است به نسبت آنچه باید در خانه ها و معابر باید مناسب سازی شود، کار اندکی صورت گرفته است.
پس قبول دارید که شهر ما هنوز هم برای معلولین به سادگی قابل زیست نیست و این قشر از شهروندان همچنان با همان مشکلات گذشته خود دست به گریبان هستند؟
بله. من هم چنین ادعایی نکردم! به هر حال من هم در همین شهر زندگی می کنم. وقتیکه مادرم می خواهد داخل خانه اینطرف و آنطرف برود یا از پله ها بالا و پایین برود کلی نگران هستم و دل توی دلم نیست، ولی همانطور که گفتم، مهم این است که امروز مناسب سازی به یک مطالبه عمومی بدل شده است.
فرض کنید الان یکی از معلولین این شهر از شما بخواهد که خانه و کوچهشان را برای ترددش مناسب سازی کنید. اینکار را خواهید کرد؟
برای مناسب سازی خانه ها – مثل زدن رمپ و بالابر و.... – حتما به این عزیزان در حد توان شهرداری کمک می کنیم. بخصوص به جانبازان عزیز که عزیزترین داراییشان یعنی سلامت جسمشان را برای آسایش ما و شما هدیه کرده اند.
موضوع بعدی حمل و نقل عمومی است. ما چطور می توانیم داعیه تلاش برای مناسب سازی را داشته باشیم درحالیکه هنوز مترو و اتوبوس های تهران قابل استفاده برای معلولین نیستند؟!
درست است که هنوز شاید مناسب سازی اتوبوس ها و متروها کامل نشده باشد ولی، در این زمینه کارهای زیادی انجام شده است. مثلا در مورد اتوبوس های BRT ، تعدادی از اتوبوس هایی که در این مسیرها کار می کنند رمپ های متحرکی دارند که آنها را باز کرده اند و استفاده می شود. برای بقیه هم یکسری پل های متحرکی سفارش داده شده که به زودی در تمام ایستگاه های مترو و اتوبوس نصب خواهند شد. در مورد مترو ها نیز، طبق قولی که به مردم و بخصوص شهروندان کم توان داده بودیم، در ایستگاه های قدیمی یا آسانسور نصب شده یا در حال نصب است و در مورد ایستگاه های در حال ساخت نیز بدون نصب آسانسور و مناسب سازی فضای داخل ایستگاه، هیچ ایستگاهی افتتاح نخواهد شد. در همین راستا مناقصه خرید ۵۰ دستگاه آسانسور هم برگزار شده تا کم کم همه ایستگاه های مترو مجهز به آسانسور شوند.
اما قبول دارید که معلولین در حال حاضر حتی از تردد در پیاده روها نیز محرومند؟ آنهم در حالیکه در دوره های قبل بارها شعار مناسب سازی معابر تهران داده شده بود و حتی هزینه های گزافی برای آن صرف شده بود؟
متاسفانه حق باشماست. از آنجاییکه مناسب سازی های گذشته براساس قواعد استاندار صورت نگرفته بود، فرد معلول وقتیکه می خواست مثلا از سر خیابان به ته خیابان برود، آخر پیاده رو نمی دانست چه باید بکند. چون هیچ فکری برای ادامه مسیر وی نشده بود. برای همین در دوره جدید مدیریت شهری و در ستاد مناسب سازی طرحی آماده شد برای مناسب سازی اصولی و استاندارد ۵۰۰ کیلومتر از معابر شهر تهران. براساس این طرح وقتیکه معلولی وارد یک پیاده رو می شود بدون اینکه دچار مشکلی شود می تواند به پیاده روی دیگری برود یا سوار مترو و اتوبوس شود و دیگر مسیرش قطع نمی شود. تاکنون ۲۳۰ کیلومتر از ۵۰۰ کیلومتری که قرار بوده مناسب سازی شود، انجام شده است. به هر تقدیر در طول دو سالی که دوباره ستاد مناسب سازی فعال شده است در حد توانمان از انجام هر کاری که از دستمان بر می آمده کوتاهی نکرده ایم. گرچه هنوز هم مسلما تا نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم تا تهران شهری به معنای کلمه، برای همه شود.
ارسال نظر