خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
مرگ خاموش جنگل ها در سایه بی تدبیری مسئولان!
گرچه آتش سوزی وسیعی که در جنگل های شمالی کشور رخ داد بعد از حدود ۱۰ روز مهار شد؛ اما با وجودیکه بسیاری از مسئولان از طولانی شدن فرآیند مهار آن انتقاد کرده اند هنوز هم هیچ دستگاه و مدیری حتی حاضر به قبول بخشی از کوتاهی هایی که در این زمینه صورت گرفته نیست.
، به دنبال آتش سوزی های پی در پی و البته گسترده و پرتعداد مراتع و جنگل های کشور در تابستان سال جاری که بخش وسیعی از آن مربوط به آتش سوزی جنگل ها ی غرب و سلسله جبال زاگرس بود، اینبار و در زمستان آتش به قلب جنگل های شمال کشور زده است. وقوع حدود ۲۵۰ فقره آتش سوزی کوچک و بزرگ در طول ۱۰ ماهه گذشته و در پهنه استان های سه گانه گیلان، گلستان و مازندران از ابتدای سال زنگ خطری است برای خط سبز شمالی کشورمان که می تواند فاجعه ای ملی را به دنبال داشته باشد.
آماری که مسئولان از این آتش سوزی ها می دهند به نوبه خود می تواند هشداردهنده وضعیت خطرناک جنگل های کشور باشد. فرمانده یگان حفاظت اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری گیلان با ذکر اینکه ۱۷۴ هکتار از جنگل ها و مراتع استان با ۱۱۱ مورد حریق طی هفته گذشته دچار آتش سوزی شد.
سرهنگ محمد قربانی لرد با بیان اینکه آتش سوزی ها سطحی بوده و به تنه درختان آسیب نرسید، گفت: در این آتش سوزی ها برگ های زیر درختان، خار و خاشاک و درختان پوسیده دچار حریق شد.
وی با اشاره به این که تا شامگاه دوشنبه همه حریق ها اطفاء و مهار شد افزود: هم اکنون در جنگل ها و مراتع استان حریق نداریم.
به گفته وی، این آتش سوزی ها در جنگل ها و مراتع شهرستان های مختلف از جمله آستارا، تالش، رشت، شفت، رودبار، رودسر، سیاهکل، ماسال و رضوانشهر به وقوع پیوست.
اما گیلان تنها استان شمالی کشور نبود که در طول یکی – دو هفته گذشته دچار حریق شده بود. علاوه بر این همچنین به گفته غلامرضا سنگاری مدیرکل منابع طبیعی غرب مازندران - نوشهر ۱۰ مورد حریق در غرب استان رخ داده است.
با این وجود گسترده ترین و شدیدترین حریق جنگل های شمال کشور همانی باشد که در جنگلهای نوار مرزی جمهوری آذربایجان و ایران در منطقه آستارا رخ داد و اطفای آن ۱۰ روز بطول انجامید. این آتش سوزی گسترده در جنگلهای هیرکانی جمهوری آذربایجان هم مرز با ایران از شامگاه روز یکشنبه (۲۱ دیماه) آغاز شد و روز دوشنبه و سهشنبه هفته گذشته فروکش کرد. بار دیگر روز چهارشنبه (۲۴ دی )شعلهور شد. زبانه های آتش در کشور همسایه شمالی ایران، ابتدا از مناطق هم مرز با جنگل های هیرکانی روستای بهارستان در حوزه پایین دست حیران شهرستان مرزی بندر آستارا آغاز شد و به کل نوار مرزی سرایت کرد.
عباس صابر فرماندار آستارا در مورد این حریق با بیان اینکه آتش در حوزه سرزمینی کشور همسایه جمهوری آذربایجان و در حاشیه مرز با جمهوری اسلامی ایران در آستارا قرار دارد، می گوید: متأسفانه این منطقه مرزی و جنگلی جمهوری آذربایجان از چهار روز پیش در حال سوختن است و امروز با وزش باد گرم بر حجم آتش افزوده شده و تاکنون از طرف آذری هیچ اقدامی برای خاموش کردن آتش صورت نگرفته است.
با این وجود آتش سوزی های جنگل های ایران خساراتی به مراتب وسیع تر از اینها را بر جا گذاشته است، کما اینکه بنابر اعلام رسمی، این آتش سوزی ها باعث شده تا در طول ۱۰ ماهه گذشته بیش از ۲۵ هزار هکتار از مراتع و جنگل های این مرزو بوم طعمه حریق شوند.
ضد و نقیض های آقای رییس!
اما گذشته از تمامی خسارت ها و گستردگی و تعدد آتش سوزی های رخ داده، سخنان معاون رییس جمهور که اتفاقا رییس سازمان محیط زیست کشور نیز هست، تاکنون و در طول ماهه های اخیر نیز در نوع خود جالب توجه می باشد!
عیسی کلانتری، درخرداد ماه و در اوج ماجرای آتش سوزی های تابستان در واکنش به اطلاع رسانی و اخبار گسترده ای که آن زمان منتشر شده بود با لحنی قابل تامل گفت: از نظر اکولوژیک آتش سوزی در جنگل و مراتع بخشی از زندگی جنگل است ولی شایعه پراکنی و بیان اطلاعات غلط اذهان عمومی را متشنج میکند و جای نگرانی وجود ندارد.
وی آن زمان مدعی شده بود که از ۱۰۰ میلیون هکتار جنگلها و مراتع کشور، کمتر از ۱۵۰۰ هکتار از فروردین تاکنون دچار آتش سوزی شده که اصلا رقم قابل توجهی نیست!
کلانتری با تاکید دوباره براینکه آتش سوزی در همه جای دنیا وجود دارد و نباید بزرگنمایی کرد گفت: وجود شیشه و پلاستیک در مراتع و جنگلها به شکل ذره بین عمل کرده و عامل آتش سوزی می شود.
معاون رییس جمهور همچنین در آن زمان مدعی شده بود که دخالت عوامل انسانی در این آتش سوزی ها کمتر از عوامل طبیعی است.
با این وجود، اینها تنها سخنان تحریک کننده کلانتری نبودند. وی در چند روز گذشته نیز در گفتگویی با تکرار دوباره سخنانش در خردادماه گفت: آتشسوزیهای اتفاق افتاده را ما بیش از حد در جامعه بزرگ میکنیم، چون بخشی از آن طبیعی است و بخش دیگر هم به موضوع فرهنگ جامعه مربوط است و عمدتاً هم علت آتشسوزیها به همین دو مورد برمیگردد.
با این حال برخلاف دفعه قبل که نقش عوامل انسانی را در این آتش سوزی ها کمرنگ عنوان کرده بود، در تغییر موضعی آشکار در مورد دلایل بروز آتش سوزی های اخیر گفت: عمده آتشسوزیها در خطه زاگرس اتفاق میافتد که در آن منطقه طایفههای مختلفی حضور دارند و متأسفانه درگیریهای قومی قبیلهای و شخصی از عوامل اصلی آتشسوزی در آن مناطق است.
کلانتری بدون هیچگونه توضیح اضافی که بگوید از کجا این آمار را کسب کرده و بیان میکند، مدعی شد: اشتباهات انسانی را با آموزش عمومی میتوان کم کرد، مثل حرکت راننده کامیونی که ته سیگار خود را در مراتع کناره جاده میاندازد و این میتواند منجر به آتشسوزی آن منطقه شود، اما بدترین نوع آتشسوزی، درگیریهای قبیلهای است که متأسفانه در منطقه زاگرس زیاد دیده میشود، به طور مثال یکی از کارهایی که در اختلاف طایفهای انجام میدهند، این است که برای انتقام گرفتن، مرتعهای یکدیگر را آتش میزنند که آن آتشسوزی میتواند به مناطق جنگلی استان برسد و واقعاً ما با این موضوع مشکل داریم و ماندیم با این مسئله چه باید کرد.
کلانتری بدون ذکر منبع آمار و بدون استدلال دیگری گفت: بخشی از علت آتشسوزیها هم به سوء استفادههایی که از طبیعت میشود مربوط است، به طور مثال کشاورزی میخواهد زمین را زودتر برای کشت بعدی آماده کند و پسماند کشت قبل را آتش میزند و امکان دارد آن آتش از مزرعه به مراتع و از آنجا به بخشی از جنگل کشیده شود، اما این علل یاد شده آتشسوزیها تنها ۲۰ درصد کل را شامل میشود و ۸۰ درصد باقیمانده به مشکلات طایفهای که عمدتاً در زاگرس هستند، بر میگردد.
معاون رییس جمهور همچنین در این گفتگو، خبر از آتش گرفتن حدود ۷ هزار هکتار مرتع و شبهجنگل از مناطق حفاظت شده داد و در مورد آمار کشوری حریق جنگل ها نیز گفت: درطول سال جاری کل کشور حدود ۲۵ هزار هکتار از جنگل ها آتش گرفتهاست که البته با توجه به حوادثی که در کل دنیا افتاده، خیلی عدد بزرگی نیست، مهم است که نباید این مناطق آتش بگیرد، اما در مقابل این آتشسوزیها ما خطر بیماریهای جنگلی را داریم که نابودی بیشتری را برای گیاهان زاگرس به همراه داشتهاست.
اما این نابودی که معاون رییس جمهور از آن سخن می گوید چیست؟ وی در تشریح این سخنان خود گفت: سالانه ۱۰۰ هزار هکتار از درختان بلوط از بین میرود که دلیل آن فشار بر خاک زیر جنگلها است، به طور مثال قبلاً منطقهای مرتع بوده و ما آنجا شروع به زراعت کردیم، در نتیجه خاک فرسوده شده و به مرور، دیگر آب باران در خاک نفوذ نمیکند، بنابراین جنگل سال به سال ضعیفتر شده و قدرت مقابله با بیماری که هزاران سال با آن مسالمتآمیز زندگی کرده از بین میرود و همین باعث از بین رفتن پوشش جنگلی میشود.
با این حال اگر نخواهیم بزرگ نمایی کنیم! و متهم به سیاهه نمایی شویم، باید تاکید کرد که ادامه این رویه، تنها عایدیش برای محیط زیست کشور، ویرانی میراثی است که هزاران سال از عمرشان می گذرد. میراثی که به نظر می رسد در طول سالهای اخیر بیش از پیش باید از آن مراقبت کرد و مانع از به فنا رفتن آن در آتش خشم طبیعت شد.
بهانه ای به نام تجهیزات
ولی گذشته از تفسیرها و توجیهاتی که کلانتری برای آتش سوزی و شدت گرفتن آنها می آورد، مسئولان دیگر هم بیکار نمی نشینند و هر کدام دلیلی برای علت بروز این آتش سوزی ها و همچنین چگونگی مهار آنها می آورند. به عنوان مثال با وجودیکه اعلام می شد دستگاه های مرتبط آمادگی ۱۰۰ درصدی دارند اما در عمل شیوه خاموش کردن آتش و طویل شدن زمان اطفای آن حکایت از کمبود امکانات لازم برای رویارویی با چنین حریق هایی را دارد. مثلا آتش سوزی آستارا آنقدر گسترده بود که کارشناسان منابع طبیعی معتقد هستند با توجه به وسعت منطقه تنها بارش باران میتواند این آتش سوزی را به طور کامل خاموش کند!
گرچه این موضوع آنقدر جدی هست که از سوی بسیاری از کارشناسان و مدیران دیگر بارها به عنوان یکی از کمبودها در مورد مهار آتش های وسیع طبیعی یاد شده است. محمدرضا محبوب فر کارشناس محیط زیست و توسعه پایدار یکی از همین کارشناسانی است که در پاسخ به این سوال که چرا مسئولان ما توانایی مدیریت مهار آتش را ندارند می گوید: « فکر می کنم دلیل آن واضح باشد، اغلب آتش سوزی ها در سال گذشته و امسال عامل انسانی داشته است، بنابراین پیشگیری و کنترل و مهار آن از طریق جوامع محلی ممکن است.»
وی با تاکید براینکه متاسفانه کشور هنوز برای مهار آتش در جنگل ها با کمبود امکانات و نیروی انسانی رو به رو است می افزاید: آتش سوزی های طی چند روز اخیر در زاگرس به دلیل فقدان یا کمبود امکانات و تجهیزات به روز و پیشرفته در زمان بیشتری به طور نسبی مهار نشد. حتی هواپیماها و هلیکوپترهای اطفاء حریق جنگل مثل همیشه با تاخیر به محل آتش سوزی اعزام شدند و در نتیجه بخش وسیعی ازجنگل های زاگرس نیز بار دیگر طعمه حریق شد.
علی بالی، معاون دفتر زیستگاهها و امور مناطق سازمان حفاظت از محیط زیست هم از جمله مسئولانی است که در مورد وضعیت موجودی تجهیزات آتش نشانی برای اطفای حریق های جنگل های ایران گفت: ما کمبود تجهیزات داریم ولی ریشه این کمبود، بی توجهی به اسناد بالادستی است. در این زمینه و برای تامین بودجه سازمان محیط زیست، سازمانهای مدیریت بحران و برنامه و بودجه تلاش بیشتری نسبت به سایر سازمان ها می کنند تا کمبودها رفع شود. وی با ذکر اینکه مکاتباتی هم در این زمینه انجام داده ایم تا بلکه بودجه بیشتری برای ابزارهای مراقبتی و حفاظتی از عرصه های طبیعی تامین شود گفت: امیدواریم این این امر محقق شود. بالی با ذکر اینکه حدود ۱۱ درصد عرصه های طبیعی کشور به عنوان مناطق چهارگانه تحت حفاظت سازمان محیط زیست هستند گفت: البته ما در سازمان محیط زیست، یگان حفاظت و اطفای حریق هم داریم. تامین اعتبار مسئولیتی که به ما سپرده شده است، از محل این پروژه است. اما اعتباری که به فعالیتهای ما اختصاص می دهند با نیازها همخوانی ندارد. واقعیت این است که ما می توانیم بخشی از مخاطرات را پیشگیری کنیم. در جاهایی که مراتع انبوه اند یا پوشش علفی در کنار خیابانهای پرتردد است، ما می توانیم از آتش بر استفاده کنیم یا علفها را کوتاه کنیم.
وی با ذکر اینکه طی مدت آتش سوزی در جنگل های کهگیلویه و بویراحمد و استان های مجاور، چندین بار آتش خاموش و مجددا شعله ور شده است گفت: این مساله در کنار عدم تامین هلیکوپتر برای اطفای حریق، باعث شد تا زاگرس حدود ۱۰ روز همچنان در آتش بسوزد.
قانون عقیم مانده
اما نکته مسلم در این میان این است که، اگرقانون درست و درمانی در این زمینه وجود داشته باشد می تواند باعث شود تا بسیاری از این کم کاری های مسئولان یا حتی کمبود امکانات بهتر پیگیری شود. گرچه به نظر می رسد در زمینه تامین تجهیزات قانونی وجود داشته باشد ولی در اجرا....! واقعیت این است که جنگلهای کشور ۳ سال است که پاسوز پرداخت نشدن مطالبات وزارت دفاع از سازمان برنامه و بودجه شده و این مشکل حالا در عدم حضور بالگردها در اطفای آتش مناطق حفاظتشده نمایان شده است.
علی عباسنژاد، فرمانده یگان حفاظت جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در برنامه ای این ماجرا را اینکه شرح داده است: «قانون این را تصریح کرده است که وزارت دفاع و نیروهای مسلح در بحث آتشسوزی باید به کمک سازمان جنگلها و مراتع بیایند.»
به گفته وی، به همین منظور سال ۱۳۹۵ توافقنامه سهجانبهای بین وازرت جهاد، وزارت دفاع، وزارت کشور و سازمان مدیریت بحران تنظیم شده است که بر اساس آن ۱۶ پایگاه برای این امر تجهیز شود. این کار انجام شده و وزات دفاع بالگرد و امکاناتی را برای اطفای حریق تدارک دیده است. از آنجا که وزارت دفاع بالگرد ندارد پس باید با نیروی انتظامی، هلالاحمر، سپاه، هوانیروز و حتی وزارت نفت قرارداد همکاری ببندند. آیا نباید در سازمان برنامه و بودجه و دولت بودجهای برای هزینه این کار در نظر گرفته شود؟»
وی مدعی است که در سال گذشته و در جلسهای؛ برآورد شده بوده که حداقل ۳۰ میلیارد تومان برای تهیه تجهیزات مهار آتشسوزی موردنیاز است اما عباس نژاد در این زمینه گفت: "بیش از ۱۰ دستور از معاون اول رئیسجمهوری برای پرداخت هزینه ۳۰ میلیارد تومان موجود است. همچنین در سال گذشته در هیئت دولت نیز مصوب شده است که ۲۰ میلیارد تومان این بودجه پرداخت شود. اما برنامه و بودجه به این تعهد دولت عمل نکرد."
حالا او معتقد است که در سازمان برنامه و بودجه دست هایی در کار است که به عمد نمی خواهند موضوع اطفای حریق به خوبی پیش برود. از همین روست که برخی از فعالان مدنی در شبکههای اجتماعی خواهان این شدهاند که بخشی از بودجه ۱۰۰۰۰۰۰ میلیون ریالی بودجه برای سال ۹۹ که برای حفظ جنگلهای زاگرس اختصاص یافته، به خرید بالگرد اختصاص داده شود.
این موضوع به حدی مهم و حیاتی است که حتی کمپینی نیز در خصوص آن به راه افتاده است. یوسف فرهادیبابادی، فعال محیطزیست که آغازکننده کمپین مطالبهگری برای خرید هواپیماهای آبپاش برای اطفای حریق در جنگلهای زاگرس است، میگوید: «یکی از نقدهایی که به برخی از جریانها وارد است تقلیل مفهوم «دفاع از سرزمین» به «دفاع از مرزهای جغرافیایی کشور» است.
نظریه بی طرفانه
اما گذشته از تمام اختلاف نظرهای مدیریتی و همچنین پاسکاری های سیاسی در مورد این آتش سوزی ها، به نظر می رسد شاید در مورد علت وقوع این آتش سوزی های پی در پی در جنگل های ایران، بهترین گزینه شنیدن دیدگاه ها و نقطه نظرات یک کارشناس بی طرف علمی باشد. درپی وقوع آتشسوزیهای متعدد در نقاط مختلف جنگلهای هیرکانی در استانهای گیلان، گلستان و بخشهایی از جمهوری آذربایجان، هادی کیادلیری، دبیر مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی کشور با اشاره به اینکه معمولا در فصل پاییز و همزمان با خزان درختان و کاهش رطوبت هوا آتشسوزی بهصورت طبیعی در شمال کشور رخ میدهد، اظهار کرد: اکنون شاهد جابهجایی زمان وقوع و افزایش شدت و حدت آتشسوزیها در جنگلهای شمال کشور نسبت به گذشته هستیم که تا حدی نشان از غیرطبیعی بودن این آتشسوزیها دارد. یکی از عوامل تاثیرگذار در این جابهجایی زمانی و مکانی میتواند تغییرات اقلیمی باشد.
وی ادامه داد: رطوبت موجود در جنگلهای هیرکانی میتواند تا حد زیادی مانع از گسترش آتشسوزیها شود اما با کاهش این رطوبت میتوان پیشبینی کرد که در آینده وسعت آتشسوزیها افزایش پیدا خواهد کرد. دبیر مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی کشور درباره علت تاخیر در اطفای حریق جنگلهای شمال کشور اظهار کرد:
به گفته سازمان جنگلها ۹۰ تا ۹۵ درصد آتشسوزی در جنگلها و مراتع ناشی از عوامل انسانی است. بر فرض پذیرش صحت این آمار، یکی از دلایل تاخیر در اطفای حریق جنگلها این است بهلحاظ علمی نمیتوان مکانی که فردی قرار است در آن آتشی روشن کرد را پیشبینی و مشخص کرد.
البته کیادلیری با اذعان به اینکه یکی دیگر از دلایلی که اطفای بهموقع حریق اتفاق نمیافتاد نبود مدیریت ریسک در کشور است، تصریح کرد: ما زمانی اقدام به کاری میکنیم که با بحران مواجه می شویم یعنی نحوه مدیریت ما در کشور مدیریت حین بحران است که این الگوی مدیریت در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی پاسخگو نیست.
اما چرا در بیشتر مواقع در مواجهه با حریق جنگلها شکست خوردهایم؟ سوالی که این کارشناس زیست محیطی در پاسخ به آن گفت: اگر بخواهیم صادق باشیم باید بگوییم که در پیشبینی و پیشگیری از وقوع آتشسوزیها موفق عمل نکردهایم و مدیریت ریسک نداشتهایم همچنین زمانیکه آتشسوزی در منابع طبیعی رخ میدهد صحبتهای گذرا و نمادینی درباره لزوم ارتقای آموزش و ترویج آگاهی در این زمینه به گوش میرسد اما در عمل آموزش و ترویج آگاهی در این زمینه به حد کافی اتفاق نمیافتاد.
دبیر مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی کشور همچنین درباره پیامد آتشسوزی در جنگلهای هیرکانی با بیان اینکه پیامدها بستگی به وسعت، شدت و حدت آتشسوزیها دارد، اظهار کرد: مطالعات نشان داده که اکوسیستم جنگلهای هیرکانی فعلا توانایی احیای خود را دارد و میتواند خسارات ناشی از آتشسوزیها را در بلند مدت جبران کند اما مساله این است که چالشهای متعددی طی سالیان گذشته متوجه این جنگلهای با ارزش بوده بنابراین کوچکترین چالش جدیدی که به این جنگلها اضافه شود میتواند به یک ابر چالش تبدیل شود و توانایی اکوسیستم را در بازیابی و احیای خود از بین ببرد.
به گفته وی، افزایش تعداد و وسعت آتشسوزیها نیز میتواند توانایی اکوسیستم را برای احیای خود از بین ببرد که افزایش این روند طی سالیان گذشته نگران کننده است چرا که اکوسیستم نمیتواند بهراحتی خود را با جابه جایی زمان آتشسوزیها تطبیق دهد و ذخایر خود را بازیابی کند.
کیادلیری درپایان خاطرنشان کرد: علیرغم ارزش بسیار زیادی که جنگلهای هیرکانی و اکوسیستمهای آن دارد اما وسعت آن نسبت به مساحت کشور بسیار کم است بنابراین هر درختی که در این جنگلها از بین برود حائز اهمیت است و خسارت محسوب میشود.
با تمام این تفاصیل به نظر نمی رسد که آمار آتش سوزی جنگل های ایران کاهشی داشته باشد و باید همچنان منتظر بروز انواع آتش سوز ها در جای جای کشورمان باشیم. آتش سوزی هایی که هر کدام خنجری بر بدنه نحیف محیط زیست این مرزو بوم بوده و خواهند بود.
ارسال نظر