خبرگزار ی موج بررسی می کند:
زوایای همچنان تاریک پرونده جنایت خانه شهرک اکباتان / یک روانشناس: قاتلان مسلما از اختلالات روانی رنج می برند
با وجودیکه به نظر می رسید با اعتراف والدین بابک خرمدین به قتل وی و دختر و دامادشان، پرونده جنایت شهرک اکباتان بسته شده باشد، با ادامه تحقیقات، هر روز ابعاد جدیدتری از این پرونده عجیب و دهشتناک منتشر می شود.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری موج، اولین روز هفته مصادف شده بود با اخبار جدیدی در مورد پرونده جنایت خانواده خرمدین که تاکنون به قتل سه نفر و مثله کردن آنها اعتراف کرده اند. اولین خبر در مورد این پرونده مربوط به خبری مربوط می شد که براساس آن اعلام شده بود که افشین خرمدین، برادر بابک خرمدین که توسط پدرش به قتل رسیده بود، دست به خودکشی زده و به همین خاطر در بیمارستان بستری است. با این حال رییس مرکز اورژانس تهران با رد خبر خودکشی برادر بابک خرمدین گفت: امروز به دلیل مسمومیت برادر بابک خرمدین با مادهای، تماسی با اورژانس گرفته شد و او به بیمارستان منتقل شد اما علت مسمومیت، خودکشی نبوده است.
دکتر پیمان صابریان افزود: اقدامات لازم در بیمارستان انجام شده و حال وی نیز بد نیست. گفته می شود که وی روز حادثه به خانه خواهرش رفته بوده است که همین امر باعث بروز شائبه هایی شده است!
گرچه این سخنان نیز باعث نشد تا اظهار نظرها در مورد این موضوع در فضای مجازی متوقف شود بلکه برعکس، کاربران این دنیای غیرفیزیکی مدعی شدند که این خبردرست است و مسئولان بنابردلایلی نامعلوم یا شاید برای دامن نزدن به موضوع، خودکشی وی را تکذیب می کنند!
ادعاهای خواهر
خبربعدی اما، به اظهارات آزیتا خرمدین، خواهر بابک در دادگاه بر می گردد. وی در جریان این تحقیقات گفت: من اصلا از قتلها اطلاعی نداشتم. اما تا جایی که میدانستم بابک رفتار خوبی با پدر و مادرم نداشت. همیشه آنها را اذیت و به آنها بیاحترامی میکرد. بارها از مادرم شنیده بودم که بابک او را اذیت کرده و احترام سن بالای او را نگه نمیداشت.
خواهر مقتول با ذکر اینکه پدر و مادرم کمی حالتهای عصبی داشتند گفت: البته بابک هم کمی عصبی بود گرچه عصبی بودن آنها ارثی است اما به این حد نبود که بخواهند چنین جنایات هولناکی را رقم بزنند و من هنوز در شوک این ماجرا هستم.
وی درخصوص اظهارنظرهای مطرحشده در فضای مجازی نیز گفت: من نمیدانم افرادی که اظهارنظرهای بیمورد میکنند چرا به فکر آبروی افراد نیستند. خواهش میکنم با آبروی ما بازی نکنید. خواهرم به هیچ عنوان درخصوص این که پدرم او را آزار میداده صحبتی با من که خواهرش بودم نکرده بود و من واقعا اطلاعی در این خصوص ندارم. بعید میدانم چنین موضوعی صحت داشته باشد. وی گفت: رابطه خانوادگی ما خوب بود و مشکلی نداشتیم.
وی همچنین در این جلسه در تشریح جزییات اپدید شدن ناگهانی خواهرش نیز گفت: پدرم ۳ سال قبل به من گفت خواهرم به شیراز رفته و در آنجا ازدواج کرده است. بعد که بیشتر پیگیر شدم گفت به ترکیه رفته است. اما از خواهرم بیخبر بودم و چون خیلی نگرانش بودم چند ماه قبل گزارش مفقود شدنش را اعلام کردم. چون تصور میکردم در ترکیه بلایی سرش آمده است. اصلا فکر نمیکردم پدر و مادرم او را به قتل رساندهاند.
در این میان محمدجواد شفیعی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران نیز با هشدار به افرادی که در فضای مجازی به طرق مختلف در مورد این قتل اظهار نظر می کنند گفت: شاهد هستیم که برخی افراد و حتی بازیگران اظهارنظرهای شخصی و غیرمسؤولانهای را در فضای مجازی منتشر میکنند بی آنکه اسناد و مدارکی ارائه کنند، موضوعاتی را به مقتولان و عاملان جنایت نسبت میدهند که هنوز برای دستگاه قضا به اثبات نرسیده و حتی تصاویری را در فضای مجازی منتشر میکنند که مورد تایید در ارتباط با این پرونده نیست.
وی افزود: مردم و هنرمندان از گمانهزنیها و گفتههای غیرمسؤولانه در ارتباط با این پرونده خودداری کنند، چراکه مرجع قضایی با آنها بهدلیل اظهارنظرهای غیرمسؤولانه برخورد قانونی خواهدکرد. اگر فرد یا افرادی در ارتباط با این پرونده اطلاعاتی دارند مربوط به مقتولان یا عامل جنایت وهمدستش، باید به مرجع قضایی یا پلیس اطلاع دهند تا اطلاعات محرمانه آنها موردبررسی قرار گیرد و صحت و رد موضوع مشخص شود و پرونده به نتایج مناسب برسد، نه اینکه بدون بررسی موضوع، آن را در فضای مجازی منتشرکنند و به آبروی خانوادهها آسیب برسانند.» به نظر می رسد بیشتر این انتقاد مربوط به سخنان لیلا اوتادی بازیگر سینما باشد.
ریشه های روانی یک جنایت
اما آنچکه مسلم است اینکه، این حادثه ریشه در اختلالات روانی والدین و بخصوص پدر خانواده یعنی اکبر خرمدین دارد.
محسن والی زاده ، آسیبشناس اما تحلیل متفاوتی از ماجرا دارد. وی در گفتگو با خبرنگار موج با تاکید براینکه مسلما وقوع چنین جنایاتی علل روانی دارد گفت : اختلالات روانی متعددی برای چنین اقداماتی می توان نام برد. یک دسته از این افراد به بیماریها جنون یا سایکوز مبتلا هستند. چرا که افرد احساسات، افکار، رفتار و عقاید عجیب و غریبی دارند که می توانند دچار توهم یا هذیان شده و طوری رفتار کنند که زندگی خود و دیگران را مختل نمایند.
وی در مورد احتمال بروز چنین جنایت هایی به خاطر جنون فرد گفت: اصولا جنون باعث میشود که فرد قدرت تشخیص خوب از بد را نداشته باشد. از این رو چنین فردی ممکن است دست به اقداماتی نظیر قتل هم بزند، اما پژوهشها نشان میدهد که معمولا چنین قتلهایی که از روی جنون انجام شده از قبل پیشبینی نشده و ناشیانه انجام شده است. در حالی که در این پرونده ما با قتلهای از قبل برنامه ریزی شده مواجهیم و والدین خانواده خرمدین به شکل برنامهریزی شده آن را انجام دادند. به همین دلیل معتقدم احتمال اینکه این نوع قتل از روی جنون یا سایکوز باشد، بسیار کم است.
ولی زاده ، با ذکر اینکه یکی دیگر از انواع جنون، اسکیزوفرنی است گفت: افرادی که زندگی آشفتهای دارند و از همان دوران جوانی مبتلا به این اختلال شدهاند. این افراد زمینگیر و منزوی میشوند و همانطور که گفتم اگر دست به قتل هم بزنند معمولا به شکل برنامهریزی نشده انجام میشود.
این آسیبشناس دومین دسته از مبتلایان جنون را افرادی می داند که دارای اختلالات "هذیانی" هستند گفت: از منظر روانشناسی این نوع اختلال هم میتواند باعث قتل شود. اینطور افراد از آنجاییکه یک باور و ایدئولوژی قوی دارند و تمام تلاش و محور زندگیشان را براساس آن باور و تفکر پایه ریزی کرده اند حاضرند تمام زندگی خود را قربانی کنند تا آن ایدئولوژی که حتی ممکن است غلط هم باشد، حفظ شود. حتی اگر این مورد قتل باشد!
وی در مورد این پرونده براین باور است که شاید اختلال هذیانی پدر بابک از نوع خود بزرگ بینی باشد چرا که به اعتقاد وی در اینجا اکبرخرمدین باور دارد که انگار آمده تا فساد را تغییر دهد و حتی خود را ادامه سلسله خرمدین میداند و نام پسرش را هم بابک گذاشته که نمادی از بابک خرمدین باشد. این موارد نشان دهنده تفکر ایدئولوژیک این فرد است. .
والی زاده درتوضیح دلایل همراهی زن با پدر خانواده برای انجام این قتل ها نیز معتقد است : درواقع میتوان گفت که مادر یک نوع شخصیت سلطهپذیر دارد و از ترس شوهرش پناه به همانند سازی با شوهر یا همانندسازی با فرد پرخاشگر برده است. در چنین شرایطی فرد خودش را مانند فرد پرخاشگر میکند تا از آسیب به خودش جلوگیری کند. مصداق این مساله هم اظهارات دختر همسایه و دوست آرزوست که از آزار پدرش خبر داد و گفته بود که مادرش از اون خواسته حرفی بر زبان نیاورد. این نشان میدهد که مادر هم جرات انجام کاری را نداشته است.
وی جامعه ستیزی یا خودشیفیتگی را از جمله دیگر اختلالات روانی می داند که می تواند باعث بروز چنین فاجعه ای شده باشد و گفت: اصولا افرادی که خود شیفته هستند خود را در رده شهروندان عالی جامعه می دانند و صرفا سبک زندگی خودشان را خیلی قبول دارند و در عوض براین باورند که دیگران هیچ صفات خوبی ندارند. همین مساله باعث می شود تا فرد بیمار به خودش این اجازه را بدهد که دیگران را تحقیر کرده یا حتی بکشد.
این روانشناس با استناد به اظهارات والدین بابک در دادگاه گفت: مصداق این نظریه را می توانید در صحبتهای این زوج که مدام به ویژگیهای منفی افرادی که به قتل رساندهاند اشاره دارند ببینید.
وی به ویژگی دیگر افراد خوشیفته اشاره کرد و گفت: ویژگی دیگر این است که زیر این احساس غرور و خودبرتر بینی معمولا احساس حقارت هم وجود دارد. اما مبتلایان نمیتوانند آن را تحمل یا بیان کنند ولی در عوض این احساس حقارت خود را نیز به دیگران نسبت میدهند ودیگران را بی ارزش و به درد نخور معرفی میکنند و حتی کار تا جایی میرود که در مواردی مانند همین پرونده، این افراد فرزندان خودشان را به عنوان مفسد معرفی میکنند.
به گفته والی زاده، ویژگی دیگر والدین بابک این است که خودشان را قادر به انجام هر کاری می دانند . وی در این زمینه افزود: این تصور باعث میشود تا این افراد هرکاری را بدون احساس ترس انجام دهند. افراد مبتلا به این اختلال بدون ترس مرتکب قتل شدهاند و نگرانی هم بابت لو رفتن موضوع نداشتند، کما اینکه دیدیم چطور جسد را در چمدان از خانه خارج کردند.
وی عوامل اقتصادی را به عنوان عاملی دیگر برشمرد و اظهارکرد: بیکاری و عدم امکان کسب درآمد از سوی فرزندان موجب وابستگی اقتصادی آنان به والدین می شود. حالا تصور کنید، فردی ۴۰ ساله و بیکار باشد. والدین چنین افرادی هم عمدتا بازنشسته هستند و مشکلات مالی فراوانی دارند. حالا اگر همین فرد فقط بخواهد یک ساندویچ بخورد، چه مبلغی را باید بپردازد و همین موضوع میتواند منجر به بحران و فشاری مضاعف در خانواده شده و دعواها و درگیری های بعدی را پدید آورد. وقتی یک خانواده برخی از امکانات مالی را ندارد و به آنان فشار میآید، این فشار باعث درگیری شده و دو طرف به هم فشار روانی وارد میکنند.
والی زاده از عوامل سیاسی هم به عنوان یکی دیگر از این عوامل نام برد و گفت: تنشهای بین والدین و فرزندان یا حتی بین دو فرزند، به ویژه در شرایطی که توقف درون خانواده هم زیاد باشد، باعث ایجاد مشکلاتی از این دست خواهد شد. موافقت و مخالفت در بینش فرزندان و والدین، عدم احترام به سلایق و باورهای سیاسی، تفاوت دیدگاه نسبت به کشور و آینده آن، مهاجرت و ... از جمله این موارد است
وی در تشریح مسائل مربوط به عوامل روانشناختی نیز گفت: افسردگی سبب کاهش سطح تحمل افراد شده و در نتیجه آن پرخاشگری افزایش مییابد. افزایش سطح خشونت در بخشی از جامعه ما بسیار بالاست و متاسفانه در فیلم های تلویزیونی هم کمتر به حرفهای مهرورزانه و محبت بین طرفین پرداخته می شود. در سطح بیرون هم ما شاهدیم که افراد با خشونت با هم رفتار میکنند. پس وقتی آستانه تحمل ها پایین آمده و اختلالات روانی افزایش پیدا کرده است ما باید در انتظار مشکلات زیادی در روابط بین فردی باشیم.
این استاد دانشگاه کاهش اعتماد اجتماعی نسبت به یکدیگر و کاهش اعتماد خانوادگی نسبت به یکدیگر را سبب کاهش تاب آوری روانی افراد در محیط خانواده برشمرد و گفت: این موارد در نهایت منجر به بیماریهای روحی و روانی و حتی جسمی خواهد شد.
علیزاده به عوامل حقوقی هم به عنوان ششمین عامل اشاره کرد و افزود: عوامل حقوقی نظیر عدم قصاص پدر در صورت قتل فرزند و مواردی از این دست، میتواند موجب شود که تنبیه والدین برای فرزندانشان به تنبیهی بزرگتر بدل شود.
وی عوامل ناموسی و حیثیت خانوادگی را آخرین عامل برشمرد و گفت: این رفتار عمدتا در مورد دخترها یا پسرانی به کار گرفته میشود که رفتارشان متناسب با هنجارهای اجتماعی یا خانوادگی نیست و متاسفانه اقوام و قبیله هم مهر تأییدی بر رفتارهای خشونتبار گذاشته و قتل های ناموسی رخ میدهد.
این آسیب شناس اجتماعی با اشاره به پرونده خانواده خرمدین، گفت: در این موارد ممکن است یک یا چند عامل گفته شده سبب ارتکاب این جرائم از سوی والدین نسبت به دختر، داماد و پسرشان شده باشد. البته با توجه به اینکه پرونده هنوز کامل نشده ممکن است با تشخیص پزشکی قانونی اختلالات روانی نیز در این زوج وجود داشته باشد که باید از سوی روانشناسان بررسی شود.
ارسال نظر