خبرگزاری موج گزارش میدهد:
گذر زمان چهارشنبه روشن را خطرناک کرده است
چند قدم مانده تا بهار و شبی تاریخی در آخرین چهارشنبه سال که بنا بر تعریف شروع شادی و دور کردن تلخی سیاهی بود متأسفانه چند سالی است که به نماد شب بمباران و آتشسوزی بدل شده است و حال باید دید که چرا در گذر زمان رسوم کهنی همچون چهارشنبهسوری دستخوش آسیب شده است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری موج، میلیاردها تومان پول و سلامت ملت ایران به باد میرود، شب چهارشنبه آخر سال که فرامیرسد، بیشتر مردم ایران از ترس حملات نارنجکی و ترقههای دستساز با دود و صدای مهیب، به منازل پناه میبرند و بسیاری از شرکتها و سازمانهای دولتی و خصوصی برای بازگشت سریع کارکنان خود برنامهریزی کردهاند. در برخی از شهرها نیز، سالنهای سینما و تئاتر تعطیلشده است.
شب چهارشنبه آخر سال که میشود، شاهد کشته و مجروح شدن دهها تن از هموطنان عزیز در سراسر کشور هستیم. چرا باید اوضاع در قرن بیست و یکم برای پاسداشت و نکوداشت یکی از زیباترین رسوم تاریخی ایرانیان، به اینگونه باشد؟ چرا وقتی سخن از چهارشنبهسوری به زبان میآید، به فکر چهارشنبه سوزی میافتیم و ترس بر ما مستولی میشود؟ از وزیر بهداشت گرفته تا رئیس هلالاحمر و امداد و ناجا، همه از صدمات چهارشنبهسوری میگویند.
ماهیت واقعی چهارشنبهسوری چیست؟
ایرانیان بهعنوان ساکنان یکی از کهنترین سرزمینهای جهان، در هزارتوی فرهنگ و تمدن پیشتاز بوده و در طول تاریخ مراسم و جشنهای باستانی متفاوتی را به پا داشتهاند. یکی از این مراسم باستانی، جشنی است که با نزدیک شدن به آخر سال حال و هوایش بهخوبی حس میشود و در مراسم بدرقه زمستان و به استقبال بهار رفتن، حضوری دیرینه دارد.
نامش چهارشنبهسوری است و در آخرین سهشنبه سال، با آغوشی پر از نور و شادی به میان مردم میآید تا رنگی تازه به شبهای آخر سالشان بپاشد. هوا تاریک میشود؛ اما شعلههای آتش در هر کوی و برزن لشگری از نور راه میاندازند تا سیاهی را شکست دهند. مردم از روی آتش میپرند و میخندند و زیر لب به هنگام پرش میخوانند: زردی من از تو، سرخی تو از من …
دیدگاه اساطیری شکلگیری چهارشنبهسوری
عبارت « چهارشنبهسوری » از دو کلمه تشکیل شده است که یکی به معنی روزی از روزهای هفته و دومی شکلی دیگری از کلمه سرخ است.
گفته میشود زمانی که زرتشت، با تنظیم حسابِ زمان و تاریخ، موفق به تدوین تقویم شد، مصادف با سالی بود که تحویل سال به سهشنبه میافتاد. نیمی از آن سهشنبه از سال قدیمی به شمار میآمد و از ظهر به بعد، سال جدید آغاز میشد. ازآنجاکه در آن زمان هم آغاز هرروز را از نیمهشب حساب میکردند، فردای سهشنبه را بهعنوان نوروز اعلام کردند و شب پیش از آن را به جشن و سرور و آتشبازی پرداختند. سالها گذشت و جشن گرفتن در آخرین سهشنبه سال بدون توجه بهروز آغاز سال بهصورت فرهنگی دیرینه درآمد و پاس داشته شد.
البته اسلام نیز تا حدی در پابرجای ماندن این جشن تأثیر داشته است. اعراب روز چهارشنبه یا یوم الربعا را روزی نحس میدانند و این امر بهانهای شد تا ایرانیان با جشن و سرور به جنگ این نحسی بروند و آن را به دَر کنند. اعراب این شب را سور سرخ مینامیدند. آنها معتقد بودند که روزهای نحس و شوم را باید جشن گرفت تا شیاطین و اجنه فرصت رخنه در وجود آدمی را پیدا نکنند.
اما قدیمیترین اشاره به جشن چهارشنبهسوری را میتوان در کتاب «تاریخ بخارا» نوشتهی ابوبکر محمد بن جعفر نرشخی (۲۸۶ تا ۳۵۸ هجری قمری) پیدا کرد. آنجا که مینویسد: «… و چون امیر منصور بن نوح به مُلک بنشست، اندر ماه شوال سال سیصد و پنجاه، به جوی مولیان، فرمود تا آن سرای را دیگربار عمارت کردند و هر چه هلاک و ضایعشده بود بهتر از آن به حاصل کردند. آنگاه امیر به سرای بنشست و هنوز سال تمام نشده بود که چون «شب سوری» چنانکه «عادت قدیم» است، آتشی عظیم افروختند. پارهای از آن بجست و سقف سرای درگرفت و دیگرباره جمله سرای بسوخت.»
آدابورسوم چهارشنبهسوری در ایران باستان
چند روز قبل از چهارشنبه آخر سال، مردم به کوه و بیابان میرفتند و هیزم جمع میکردند. قبل از غروب این هیزمها را در حیاط خانه، میدان شهر یا کوچه و برزنها در دستههای فرد با فاصله از هم میچیدند.
اندکی پس از غروب، آتش بر پا میکردند و از روی آن میپریدند. کسی نمیبایست به آتش فوت میکرد. اهل خانه همگی از روی آتش میپریدند. برای خاموش کردن آتش، آن را به حال خود رها میکردند تا خاموش شود یا روی آن آب میریختند.
فرعیات چهارشنبهسوری چه بوده است؟
آدابورسوم چهارشنبهسوری شامل آیینهایی غیر از روشن کردن آتش هم بوده است که شاید برای نسل جوان چندان هم آشنا نباشند. آیینهای مختلف دیگری هم در بخشهای گوناگون ایران در زمان این جشن انجام میشود.
کوزه شکنی
در بیشتر شهرهای ایران کوزهها را پس از پریدن از روی آتش میشکنند؛ منشأ این آیین احتمالاً به این عقیده برمیگردد که پریدن از روی آتش باعث انتقال بدیُمنی اهالی خانه به داخل کوزه میشود و شکستنشان بدیمنی را از بین میبرد.
در بین مناطق مختلف در چگونگی شکستن کوزه تفاوتهای اندکی وجود دارد. در تهران یک یا چند سکه درون کوزه جدید میگذارند و بعد از فراز بام به درون کوچه پرت میکنند.
آجیل مشکلگشا تنقلات چهارشنبهسوری
درگذشته پس از پایان آتشافروزی، اهل خانه دورهم جمع میشدند و آخرین ذخیرهی دانههای نباتی را روی آتش با نمک بو میدادند و میخوردند. این دانهها ممکن بود تخمه هندوانه، گندم، فندق، تخمهکدو، پسته، تخمه خربزه، بادام، نخود و شاهدانه باشند.
اعتقادشان بر این بود که هر کس از این معجون بخورد در قیاس با دیگران خلقوخوی مهربانتری مییابد و کینه و حسد از وی دور میشود.
قاشق زنی
در این رسم، جوانها اعم از دختر و پسر، تکه پارچهای روی خودشان میکشند تا شناخته نشوند و به خانه اقوام و همسایگان خود میروند. صاحبخانه از صدای قاشقهایی که به کاسهها میخورد متوجه میشود و به کاسههای آنها آجیل چهارشنبهسوری، شیرینی، شکلات، نقل و پول میریزد.
شال اندازی
شال اندازی هم یکی دیگر از آدابورسوم چهارشنبهسوری است که در بیشتر روستاها و شهرها رواج داشته است و تاکنون هم در شهرها و روستاهای همدان، زنجان و برخی نقاط دیگر اجرا میشود.
در این رسم جوانان با گره زدن چندین دستمال حریر و ابریشمی طنابی رنگین و بلند میسازند، از راه پلکان خانهها یا از روی دیوار به پشتبام میروند، آن را از روزنه دودکش وارد منزل میکنند و خودشان سر دیگرش را در بالای بام به دست میگیرند. بعد با چند سرفه بلند صاحبخانه را متوجه خودشان میسازند.
صاحبخانهها که منتظر چنین چیزی هستند، بهمحض مشاهده طناب رنگین، چیزی را که قبلاً آماده کرده بودند در گوشه شال میریزند و گره میزنند. بعدازاین، با یک تکان ملایم طرف مقابل را آگاه میکنند که هدیه سوریشان حاضر است. آنگاه شال انداز شال را بالا میکشد.
چیزی که صاحبخانه در شال ریخته است هم هدیه چهارشنبهسوری است و هم فال. اگر هدیه نان باشد نشانهی نعمت و اگر شیرینی باشد نشانه شیرینکامی و شادمانی است. انار نشانه کثرت اولاد در آینده، گردو نشان طول عمر، بادام و فندق نشانه استقامت و بردباری در برابر دشواریها، کشمش نشانه پرآبی و پربارانی سال نو و سکه نقره نشانه سپید بختی است.
در بعضی مناطق، نوعی خواستگاری غیرمستقیم هم وجود داشته است. به این صورت که در این مراسم پسری که قصد داشت با دختری ازدواج کند با این روش پاسخ را از دختر میگرفت.
فالگوشی و گرهگشایی
فالگوش ایستادن یکی از آدابورسوم چهارشنبهسوری است که در آن دختران جوان نیت میکنند، پشت دیواری میایستند و به سخن رهگذران گوش فرا میدهند و سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را میگیرند.
این جشن فراتر از مرزهای ایران کنونی با کمی دگرگونی وجود دارد. مثلاً در جمهوری آذربایجان، کردستان عراق و حتی کردهای ترکیه نیز اجرا میشود. در افغانستان هم چندین سال است این جشن همچون ایران برگزار میشود.
چهارشنبهسوری کی چهارشنبه سوزی شد؟
هر آیینی با گذر زمان عناصری افزوده یا از آن کاسته میشود که طبیعی است. مثلاً گذاردن ماهی قرمز در سفره هفتسین بههیچوجه رسم و سنتی ایرانی نیست اما بههرحال سالانه چندین میلیون خانواده ایرانی ماهی قرمز میخرند و بعد از یکی دو روز هم میمیرد و میاندازند دور. افزوده شدن رفتارهای دهشتناک به مراسم چهارشنبهسوری نیز در همین راستا قرار میگیرد. حالا شما وارد دوره صنعتی شدهاید و طبیعی است که مواد و کالاهای صنعتی هم وارد گود شوند.
جشن چهارشنبهسوری در سالهای اخیر تبدیل به یک جشن صنعتی شده است. مواد آتشزای صنعتی کاربرد بسیار فراوانی در آن یافته و خسارات جبرانناپذیری وارد میکنند.
چهارشنبهسوری برای بخش زیادی از مردم تقریباً تبدیل به یک کابوس شده. جالب آنکه همان مردمی که از چهارشنبهسوریهای خیابانی میترسند، خودشان چهارشنبهسوری برگزار میکنند؛ اما در حیاط خانه و یا محیطی آرام و بهدوراز هیاهو.
در برخی محلات چهارشنبهسوری تبدیل به یک جشن مردانه شده و زنان و دختران جرئت نزدیک شدن به آنجا را ندارند. با رد این جشن نمیشود جلوی این جشن را گرفت. تجربه اخیر نشان داده هر جا قدرت خواسته جلوی یک نماد که از نظر مردم ملی است را بگیرد، اثر وارونه گذاشته است.
اخیراً دولتها و نیروی انتظامی هم به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوان جلوی آن را گرفت و بهتر است کنترلش کرد.
کنترل چهارشنبه سوزی آیا چارهای هم دارد؟
به باور دورکیم جامعهشناس، وجود قدری ناهنجاری در جامعه ضروری است و نبود مطلق ناهنجاری در جامعه، خود نوعی ناهنجاری است (مثلاً نشان از سرکوب شدید یا نبود اطلاعات درست درباره ناهنجاریهای موجود دارد). بنابراین اینکه فکر کنیم هر چیزی دارای راه چاره است و کارشناسان اجتماعی میتوانند راهحل نهایی برایش ارائه دهند، دیدگاه درستی نیست. هر کار کنیم نمیتوانیم همه اثرات سوء چهارشنبهسوری را بهطور کامل از بین ببریم. اما میتوانیم آنها را کاهش دهیم.
همینکه صداوسیما هرسال از چند روز پیش از چهارشنبهسوری خطرات آن را گوشزد میکند، مسئولین نیروی انتظامی از برخورد با سلب آرامش کنندگان میگویند، تجربیات تلخ سالهای پیشین به نمایش درمیآید و...، بسیار اثرگذار است. اگر همینها نبود، الآن وضعیت بدتر از این بود.
مسئولین هم بهجای آنکه برای مقابله با رفتارهای سوء، کل رسوم ملی را زیر سؤال ببرند و مثلاً علیه چهارشنبهسوری سخنرانی کنند، بهتر است نشان دهند که در پی از میان برداشتن این سنتها نیستند.
بخشی از رفتارهای خطرناک چهارشنبهسوری، رگههای اعتراضی در خود دارد. برگزارکنندگان میگویند حالا که دولت میخواهد جلوی این مراسم را بگیرد، تا میتوانیم جدیتر و محکمتر مخالفتمان را با این تصمیم نشان میدهیم. البته کشاندنِ بخشی از این مراسم به مکانهای مشخص و کنترلشده و اما جذاب نیز میتواند کارساز باشد.
اگر بخواهیم محدودیتهای زیادی در برگزاری چنین مراسمی قائل شویم، جوانان حضور چندانی نخواهند داشت. برای نمونه باید در این مراسم پیشنهادی به همه فرصت پریدن از روی آتش و یا بازی با وسایل بیخطر یا کمخطر داده شود.
در یک ساختار، همه اعضا و عناصر به یکدیگر پیوستهاند و بر هم اثر میگذارند. بنابراین کمی سادهاندیشی است اگر گمان کنیم درحالیکه فرهنگ ایرانی در بسیاری از موارد دچار بحران است، ما بتوانیم تنها یک مورد مانند چهارشنبهسوری را اصلاح کنیم.
تا فرهنگ کتابخوانی، مصرف حاملهای انرژیمان، رانندگی، وجدان کاری، احترام به اندیشهها و فرهنگهای دیگر در ما درست نشود، نمیتوان انتظار درست کردن بخشی از فرهنگ دچار بحران را داشته باشیم.
ارسال نظر