خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
۲ نکته در مورد یک روند نگرانکننده برای نظام آموزشی ایران
«به تازگی شاهد انتشار آمارهایی با محوریت اُفت شاخص های آموزش و یادگیری در کشورمان بوده ایم. موضوعی که بسیاری از صاحب نظران و کارشناسان حوزه آموزشی را به فکر و اعلام هشدار واداشته است.»

، به تازگی شاهد انتشار آمارهای نگران کننده ای در مورد وضعیت آموزش در کشورمان بوده ایم. در این راستا، بر اساس داده های آزمون های بین المللی تیمز و پرلز که هر ۴ و ۵ سال برگزار می شوند، ایران در میان کشورهای با عملکرد ضعیف در حوزه آموزشی و یادگیری قرار گرفته است.
داده های رسمی حاکی از این هستند که از هر ۱۰ دانشآموز ایرانی، ۴ دانش آموز به حداقل سطح یادگیری در خواندن، ریاضی و علوم دست پیدا نکرده اند و عملکرد ضعیفی دارند. همچنین بیش از ۷۰ درصد از آن ها هم عملکردی پایینتر از متوسط جهانی داشته اند. البته که پیشتر نیز برخی گزارش ها از کاهش میانگین نمرات دانش آموزان رشته های تجربی، انسانی، ریاضی و معارف حکایت داشته است.
موضوعی که سبب شده تا بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران حوزه آموزشی، نسبت به ایجاد روندهای نه چندان مساعد در حوزه مذکور هشدار دهند. با این حال، برخی به طور خاص این سوال را مطرح می کنند که چرا نظام آموزشی کشورمان به وضعیت فعلی دچار شده و شاخص های یادگیری در ایران با اُفتی محسوس مواجه شدهاند. به نظر می رسد در این زمینه توجه به ۲ مولفه ضروری است.
اول اینکه روندهای جاری را تا حدی باید بروندادهای ناشی از تاثیرت منفی دوران پاندمی کرونا بر وضعیت آموزشی در کشورهای مختلف جهان از جمله ایران در نظر گرفت. در آن دوره، تعطیلی مدارس و مجازی شدن آموزش، تا حد زیادی روند آموزش و یادگیری عادی دانشآموزان را دچار اختلال و شوک های پیشبینی نشده کرد.
در عین حال، در ادامه راه و به طور خاص در طی ماه های گذشته نیز شاهد بوده ایم که افزایش قابل توجه تعطیلی مدارس به دلایلی نظیر آلودگی هوا یا کمبود انرژی و دیگر مسائل هم سبب شده تا شاخص های آموزشی اُفت کنند. از این رو، برخی صاحب نظران به طور خاص این مساله را مطرح می کنند که روندهای نامساعد کنونی در حوزه نظام آموزش و یادگیری ایران تا حدی میراث تحولات نه چندان مساعد سالهای گذشته از جمله پاندمی کرونا هستند.
نکته دوم اینکه در سال های اخیر بر سطح و گستره مشکلات اقتصادی در کشورمان افزوده شده و این مساله سبب شده تا کار کردن و درآمدزایی به اولویت طیف هایی هم از خانوارها و هم افراد در سنین پایینتر تبدیل شود. حال در این وضعیت، وقتی افراد چشم اندازهای مرتبط با این موضوع که شاید نتوانند از طریق تحصیل، آینده درخشانی را برای خود ایجاد کنند و یا اینکه اساسا به دلیل بدتر شدن وضعیت اقتصادی خانواده خود، بسیاری از فرصت ها را در زمان حال از دست میدهند، مزید بر علت شده تا شاهد باشیم که اولویت تحصیل برای طیفهای قابلتوجهی از دانش آموزان و حتی خانواده های آن تضعیف شده است. موضوعی که آن نیز یکی از نمودهای عینی خود را در تضعیف آمارهای مرتبط با آموزش و یادگیری در کشورمان به نمایش می گذارد.
ارسال نظر