خالقِ «کلیدر»؛ روایتگرِ «روزگار سپری شده مردم سالخورده»
گنجینههایی که محمود دولتآبادی به صندوقچه ادبیات ایران زمین هدیه کرده است کم نیستند؛ «جای خالی سلوچ»، «کلیدر»، «روزگار سپری شده مردم سالخورده»، «کارنامه سپنج»، «سلوک» و دهها اثر ارزشمند دیگر، همه و همه ماحصلِ توانایی کمنظیر هنرمندی است که حضورش، قلمش و نگاهش ستودنی است.
سبا فرجاد / یادداشت:دهمِ مرداد هزار و سیصد و نوزده در روستای دولتآباد سبزوار کودکی به دنیا آمد که بدون شک یکی از ستونهای استوار ادبیات معاصر ایران است. محمود دولتآبادی در بیهقِ خراسان یا همان سبزوار در خانوادهای متولد شد که بچهها در کنار کار کردن و گذرانِ زندگی، گوششان پر بود از قصههای شنیدنی. شاید همین حال و هوای کودکی بود که زمینهسازِ آینده درخشانِ او شد و قلمی به او بخشید که پر قدرت بود و گیرا. در دو دهه نخست زندگیاش با رنج و مشقت کار آشنا شد. گاهی در مزرعه همراه پدر بود و گاهی به چوپانی میرفت. حتی بعدتر در سبزوار به
دوچرخهسازی و آرایشگری مشغول شد. به هر طریق که شده میخواست کمک خرج خانواده باشد. به اقتضای همین فضا بود که از آغازین سالهای ورودش به عرصه ادبیات، همواره نگاهی عمیق نسبت به پیرامون خود داشت و آثارش آیینه تمامنمای واقعیات جامعهاش بود. او که خود دردآشنا بود هیچگاه از دردهای مردماش بیخبر نماند و با هنرش راویِ رنجهای مردم سرزمیناش شد. در هجده سالگی زمانی که به قصدِ گروهبانی به مشهد عزیمت کرد به ناگاه سر از تئاتر و نمایش درآورد. همان شد که عزم خود را جزم کرد و به پایتخت آمد تا درسِ تئاتر بخواند. سال ۱۳۴۰ بود که در کلاس بازیگری مصطفی اسکویی ثبت نام کرد و
آنچنان همتی از خود نشان داد که در پایان سال به عنوان بازیگرِ نقش اولِ برای اجرای نمایشنامهای از داستایوفسکی انتخاب شد. دورانِ بازیگری او ادامه داشت تا سال ۵۳؛ زمانی که دیگر اجازه نیافت آخرین نمایشاش را بازی کند و درست یک شب پیش از آخرین شب اجرای نمایش بازداشت و زندانی شد و به این ترتیب مایش«در اعماق» نوشته ماکسیم گورکی بدل شد به آخرین اجرای او به رویِ صحنه. چشمانداز او در هنر اما تنها محدود به بازیگری نبود؛ او از همان سالهای دهه ۴۰ آغاز به نوشتن کرده بود؛ سالهایی که جرقههای خلقِ یکی از شاهکارهای ادبیات معاصر شکل گرفت؛ «کلیدر». به هر تقدیر در آن سالها
بیوقفه نمایشنامه و داستان مینوشت و تا سالی که ساواک به اتهامی نامعلوم بازداشتش کرد ده مجموعه داستان، رمان و نمایشنامه از او منتشر شده بود. گنجینههایی که محمود دولتآبادی به صندوقچه ادبیات ایران زمین هدیه کرده است کم نیستند؛ «جای خالی سلوچ»، «کلیدر»، «روزگار سپری شده مردم سالخورده»، «کارنامه سپنج»، «سلوک» و دهها اثر ارزشمند دیگر، همه و همه ماحصلِ توانایی کمنظیر هنرمندی است که حضورش، قلمش و نگاهش ستودنی است.
ارسال نظر