خبرگزاری موج اردبیل گزارش می دهد؛
آداب و رسوم چیله گئجهسی یا شب یلدا در اردبیل
شب یلدا در اردبیل و استان های ترک زبان « چیله گئجه سی » نامیده می شود که نمادی از انس و الفت و صله ارحام بین خانواده ها است .
، شب یلدا در اردبیل « چیله گجه سی » نامیده می شود که نمادی از انس و الفت و صله ارحام بین خانواده ها است . این نامگذاری از آن جهت است که در روز شمار مردم اردبیل شب یلدا پایان فصل پاییز و آغاز « چله بزرگ » و زمستان است .
فصل زمستان در اردبیل به سه دوره تقسیم می شود که ۴۰ روز اول آن چله بزرگ ، ۲۰ روز بعد از آن چله کوچک و ۳۰ روز آخر « بایرام آیی » ( ماه عید ) است .چهار روز آخر چله بزرگ "بویوک چیله" و سه روز اول چله کوچک"کیچیک چیله" ـ یعنی هفتم تا سیزدهم بهمن ماه در اردبیل به "خیدیر" معروف است، به دلیل اینکه اکثر سالها در ایام خیدیر در اردبیل برف سنگینی می بارید و سرمای زمستان به حد اعلای خود می رسید، در میان اهالی اردبیل گفته می شد: " خیدیر گلدی قیش گلدی ، خیدیر چیخدی قیش چیخدی " یعنی با آمدن خیدیر زمستان شروع شده و با پایان خیدیر زمستان تمام می شود که اشاره به شدت بارش برف و سرمای شدید دارد که اهالی در مثل ،سختی ایام خیدیر را با سختی کل زمستان برابر می دانستند .مردم اردبیل ،در گذشته این روزها را با برگزاری آیین های ویژه گرامی می داشتند ؛از جمله این آیین ها تهیه قووت بود که با آسیاب کردن گندم برشته و مخلوط کردن آن با بزرک ، نخودچی ـ شکر و ...بدست می آمد.که بسیار خوشمزه و مقوی بود.
به اعتقاد مردم این استان چله کوچک سردترین روز های سال است و موقع آمدن به چله بزرگ می گوید : « توهیچ کاری نکردی؛ من کودکان را در گهواره ،دست زنان را در کوزه آب و پای مردان را بر روی زمین منجمد خواهم کرد ، چله بزرگ هم به او می گوید عمرت کوتاه و پشت سرت بهار است . آیین های شب چله در اردبیل تقریبا مشابه با آیین هایی است که در دیگر استانهای کشور بر گزار می شود . هندوانه ، انار، مرکبات ،انواع آجیل ، "قورقا" یا همان گندم برشته به همراه کشمش ،سنجد ، از تنقلات اصلی شب چله در میان مردم اردبیل در زمان حاضر است . خانواده ها در این شب ،معمولا د ر خانه بزرگتر های فامیل گرد هم می آیند و شام و هندوانه و انواع تنقلات را با هم می خورند و تا پاسی از شب را به گفت و گو می نشینند .
"چیله خونچه سی "یا « چله لیک » ( هدیه شب چله ) مراسمی است که در دیگر شهر ها کمتر دیده می شود ولی در کلانشهر اردبیل و کلا در استان اردبیل ، جزو ضروریات این شب تاریخی و باستانی است . هر خانواده ای که دختری را برای پسر خود نامزد کرده است ، در این شب باید هدیه شب چله به خانه عروس بفرستد که عبارت از همان میوه ها و تنقلات شب یلدا به طور کامل و یک چشم روشنی است که معمولا یک قطعه طلا برای عروس و یا احتمالا لباس و چادر شب برای خانواده عروس است. و همینطور خانواده دختری که دخترشان اولین سالی است که در خانه بخت است به دخترشان همین چیله لیک را می برند.
به رغم توسعه معاش خانواده ها ، خیلی از بزرگتر های فامیل از لذت برگزاری شب چله در سالها ی گذشته می گویند . آنان معتقدند با آنکه انواع میوه و مرکبات ، شیرینی های جدید به سورسات شب چله افزوده شده ولی لذت شب چله های گذشته ،که تنها به برخی میوه ها و قورقا و کشمش ،« قاوود » و سنجد ،بادام و گردو خلاصه می شد را ندارد.اما اکنون، در سفره شب یلدای مردم اردبیل، انواع آجیلها نظیر: پسته، فندق، مغز بادام و گردو ،و انواع میوهها :نظیر، پرتقال، نارنگی، موز و... را میتوان مشاهده کرد.
سنتی ترین غذای مناطق آذربایجان و اردبیل برای شب یلدا خَشیل هست که از ترکیب آرد و آب و بلغور تهیه شده و بر روی آن از کره و شره انگور برای طعم دهی استفاده می شود که طبعی گرم داشته و بسیار مقوی است. علاوه برآن مواد اصلی و اولیه آن در بیشتر خانهها یافت می شد و میزبان برای تهیه آم متحمل زحمت نمیشد.
خوانچه
در بیشتر شهرها و روستاهای خطه آذربایجان رسم بر این است که کسانی که نامزد هستند در دوران نامزدی در این شب برای نامزدهای خود خوانچه طبق میفرستند و اقوام در هر چه بهتربودن این خوانچهها کمک میکنند.
محتویات خوانچه ها عبارتند از شیرینی، پرتقال، سیب، انار، هندوانه، آیینه و پارچه که با پولک و تور تزیین می شود. هنگام غروب، زنان فامیل هدایایی به رسم یاری به منزل داماد آورده و به جشن و پایکوبی می پردازند.
سپس طبق های آماده را بر سر افرادی که معین شده قرار داده و روانه خانه عروس می کنند و مادر عروس پس از تحویل طبقها، هدایای مانند پول، شیرینی، جوراب و دستمال به آنها می دهد. فردای این شب مادر دختر تمام طبقها را در اتاق میهمان چیده و از زنان فامیل برای صرف میوه و شیرینی دعوت می کند.
همچنین علاوه بر فرستادن سهم چله برای نوعروس، در نخستین سال ازدواج ، پدر عروس قبل از غروب آفتاب سهم دختر و دامادش را که شامل هندوانه، میوه، آجیل، شیرینی، یک قواره پیراهنی باکفش و چادری روانه منزل آنها می کند.
در آذربایجان سابقاً که ارتباطات به این آسانی نبود از اواخر تابستان مقدار زیادی هندوانه و خربزه در تور می گذاشتند و آن را از سقف آشپرخانه آویزان می کردند تادر هوای آزاد خراب نشود و یااینکه در کاه قرار می دادند.
امروزه هندوانه جزو خوراکهای شب چله مردم آذربایجان شده ولی در روزگاران گذشته مردم به هر آنچه که از باغات در تابستان مانده بود شامب خشکبار و و کشمش و مویز و گردو بسنده می کردند. اغلب مردم در این شب برنج، مرغ و آش شیر پخته و بعد از شام نیز از تنقلات موجود در منزل شامل قاورقا (گندم برشته با شاهدانه) آجیل، لبو، هویچ، حلوای گردو انواع میوه، خربزه، هندوانه و خشکبارهایی چون انگور، بادام و سنجد میل میکنند.»
بعد از خوردن تنقلات و میوه بزرگان خانواده به نقل حکایات و داستانهایی از حماسههای ملی این سرزمین نظیر، اصلی و کرم، بایاتی خواندن و ضربالمثل پرداخته و تا پاسی از شب به صحبت و گفت و گو مشغول میشوند.
زنان معمولا تا پایان چله کوچک خانه تکانی نمیکنند و اعتقاد دارند اگر در طول این دو چله کسی خانه تکانی کند، چله او را نفرین میکند و اگر چله کسی را نفرین کند به نکبت و بدبختی گرفتار میشود.
هندوانه سمبل شب چله
اولین چیزی که از یادآوری شب چله به ذهن خطور میکند، حضور «هندوانه» در این مراسم است. هندوانه مظهر شیرینی، خونگرمی، سرسبزی و سرخفامی، شادابی و سرزندگی است.
«هندوانه» برای شب چله لازم است و این رسمی است که تاکنون بدون تغییر باقی مانده است. از همین روست که میتوان در میان خوانچههای خانواده داماد برای خانواده عروس هنوز آن را مشاهده کرد!
ارسال نظر