English

بدون اخلاق، تکنولوژی، صنعت و پیشرفت‌های مادی نمی‌توان سعادت و آرامش انسان را تامین کرد

یک پژوهشگر امور دینی گفت: بدون اخلاق، تکنولوژی،صنعت و پیشرفت‌های مادی نمی‌توان سعادت و آرامش انسان را تامین کرد.

بدون اخلاق، تکنولوژی، صنعت و پیشرفت‌های مادی نمی‌توان سعادت و آرامش انسان را تامین کرد

به گزارش خبرگزاری موج قم، حجت الاسلام سید جواد نورموسوی در یادداشتی به مناسبت بعثت نبی مکرم خدا، آورده است: دوست داریم زندگی‌هایمان، سرشار از صمیمیت و خونگرمی و صفا باشد. حریم انسان‌ها و حرمت همگان، محفوظ بماند و معاشرت‌هایمان نشأت گرفته از "فرهنگ قرآنی" و تعالیم مکتب باشد و این، یعنی «زندگی مکتبی ».
پایداری و استحکام رابطه‌های مردمی، در سایه رعایت نکاتی است که برگرفته از "حقوق متقابل" افراد جامعه باشد. در اینکه "چگونه باید زیست" و چه‌سان با دیگران باید رابطه داشت، نکته‌ای است که در بحث "آداب معاشرت" می‌گنجد.
بر خلاف فرهنگ غربی، روح و محتوای فرهنگ دینی ما بر پایه "ارتباط "، "صمیمیت"، "تعاون "، "همدردی" و "عاطفه" استوار است. جلوه‌های این فرهنگ بالنده نیز در زندگی پربار نبی مکرم اسلام دیده می‌شود.
اخلاق خوش به معنای معاشرت نیکو و برخورد نیک با دیگران می‌باشد. هر کسی که خوش اخلاق باشد، با مردم خوش‌رفتاری کند، با لب خندان سخن بگوید، در مقابل حوادث و مشکلات بردبار باشد محبوب همه است، دوستانش زیادند، همه دوست دارند با او رفت‌وآمد کنند، عزیز و محترم است، بر مشکلات و دشواری‌های زندگی و امور اجتماعی پیروز می‌گردد.
هر چه علم و صنعت پیش می‌رود نیاز بشر به اخلاق، افزایش می‌یابد و لازم است به موازات آن دستورات اخلاقی پیامبران کاملا مورد عمل و نظر قرار گیرد، زیرا دنیای دانش و صنعت فقط وسایل و ابزارهایی در اختیار بشر می‌گذارد اما هیچ تضمینی ندارد تا جلوی سوءاستفاده از آن را بگیرد. 
بالا رفتن آمار جرایم، جنایات، فساد، تبهکاری و.. در جامعه به خصوص رهبران دنیا، روشنگر همین حقیقت است؛ اگر اخلاق که بخشی از مکتب پیامبران است در جامعه حکمفرما نباشد علم و صنعت نمی‌تواند سعادت و آرامش بشر را تضمین کند. 
این صفت ارزنده یکی از بهترین عوامل پیشرفت برای فرد و جامعه است که سبب گرمی و صفا و صمیمیت و محبت میان انسان‌ها شده و روح شخص و کسانی که با او معاشرت دارند آرامش می‌بخشد. 
برای رسیدن به این صفت الهی باید از بداخلاقی که انسان را میان مردم مورد تنفر قرار می‌دهد و آدمی را از نعمت محبت و انس با دیگران و لذت بردن از دوستان و از زندگی محروم می‌کند اجتناب کرد. 
اخلاق خوب برای تمام افراد بشر چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی لازم است اما برای کسانی که بار مسئولیت رهبری و هدایت جامعه را به عهده دارند ضروری‌تر به نظر می‌رسد. بهترین سلاح رهبران اخلاق آنان است. 
اخلاق عالی پیامبر اسلام، امواج انقلاب مقدسی اسلام را در جهان پدید آورد و در سایه این خُلق عظیم، انسان‌هایی تربیت شدند که نمونه‌های اخلاقی تاریخ به شمار می‌آیند. اخلاق حضرت محمد(ص) آنقدر عالی و پرارزش است که خداوند باری تعالی آن را خلق عظیم یاد کرده است.
ابعاد شخصیت نبی اکرم را هیچ انسانی قادر نیست به نحو کامل بیان کند و تصویر نزدیک به واقعی از شخصیت آن بزرگوار ارائه نماید. آنچه ما از برگزیده‌ پروردگار عالم و سرور پیامبران سراسر تاریخ شناخته و دانسته‌ایم، سایه و شبحی از وجود معنوی و باطنی و حقیقی آن بزرگوار است؛ اما همین مقدار معرفت هم برای مسلمانان کافی است تا اولاً، حرکت آنها را به سمت کمال تضمین کند و قله‌ انسانیت و اوج تکامل بشری را در مقابل چشم آنان قرار بدهد و ثانیاً، آنها را به وحدت اسلامی و تجمع حول آن محور تشویق کند. 
- پیامبر اسلام، با اینکه مقام رسالت و نبوت را داشت ولی زندگی و معاشرت او در اجتماع آن چنان ساده و بی‌پیرایه بود که اگر در میان جمعی می‌نشست، ناشناس مجبور بود بپرسد: کدامیک از شما محمد(ص) است. 
- گرفتار تجمل و فریفته ظاهری دنیا نشد. 
- پیامبر اسلام با جملات کوتاه و پرمعنی سخن می‌گفت و هیچ‌گاه سخن دیگری را قطع نمی‌کرد. 
- هنگام سخن گفتن ترشرو نبود و کلمات ناهنجار و خشن به کار نمی‌برد. 
- هرگاه به مجلسی وارد می‌شد در اولین جای خالی می‌نشست و مقید نبود که بر بالای مجلس بنشیند. 
- اجازه نمی‌داد کسی پیش پایش بایستد ولی نسبت به دیگران احترام می‌کرد.
- به هیچ‌کس دشنام نمی‌داد و از کسی بدگویی نمی‌کرد. 
- حضرت محمد تنها به خاطر خدا و دین غضب می‌کرد. 
- در مسافرت‌های دسته جمعی به سهم خود کار می‌کرد و هیچ‌گاه سربار دیگران نبود. 
- دوست نداشت امتیازی بین او و دیگران باشد. 
- به پیمان‌های خود وفادار بود. 
- به کسی اجازه نمی‌داد ضد دیگری سخن بگوید. 
-در حیا و شرم حضور بی‌مانند بود. 
- پرحوصله، با حلم و گذشت بود. 
- همه را احترام می‌کرد، فضیلت و بزرگی را به ایمان عمل می‌دانست و نظری به ثروت و جاه و مقام نداشت. 
- هر گاه شخصی به او بی‌احترامی می‌کرد درصدد انتقام برنمی‌آمد.
- پوزش عذرخواهان را می‌پذیرفت. 
- به هر کس می‌رسید ابتدا به او سلام می‌کرد. 
- در جمع مردم، همیشه بشّاش بود. تنها که می‌شد، آن وقت غم‌ها و حزن‌ها و همومی که داشت، آن‌جا ظاهر می‌شد. هموم و غم‌های خودش را در چهره خودش جلوی مردم آشکار نمی‌کرد. بشّاش بود. 
- اگر کسی او را آزرده می‌کرد، در چهره‌اش آزردگی دیده می‌شد؛ اما زبان به شکوه باز نمی‌کرد. 
- کودکان را مورد ملاطفت قرار می‌داد؛ با زنان مهربانی می‌کرد؛ با ضعفا کمال خوش‌رفتاری را داشت.
- با اصحاب خود شوخی می‌کرد و با آنها مسابقه اسب سواری می‌گذاشت. 
- نشست و برخاستش با یاد خداوند بود. 
- هرگز احدی را مذمت و سرزنش نمی‌فرمود و لغزش‌ها و عیوب‌شان را جست‌وجو نمی‌کرد.
- فریاد و پرخاش و فحاشی و عیب‌جویی از ساحت پاکش دور بود؛ چنان که هرگز کسی را با کلام خود نیازارد و فرمود خداوند مردمان کینه‌توز و بخیل و بدخوی و بدزبان را دشمن می‌دارد.
- با کسی قهر نمی‌کرد و اگر کسی را سه روز نمی‌دید از احوالش جویا می‌شد. 
- در عین سادگی، خود کفشش را می‌دوخت و گوسفندش را می‌دوشید.  
- هرگز دیده نشد که در حضور کسی پای خود را دراز کند یا با تحقیر به کسی اشاره کند. .
و صدها نکته آموزنده در زندگی رسول مکرم اسلام به عنوان درس و رهنمود برای رهبران جامعه وجود دارد که مواردی از آن دراینجا آمده است. 
جای این سوال باقی می ماند چند درصد کارگزاران ایران فعلی اخلاق پیامبر را پیش گرفتند؟!

آیا این خبر مفید بود؟
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر

آخرین اخبار گروه

پربازدیدترین گروه