به گزارش خبرنگار خبرگزاری موج کرمانشاه،در آیه ۳۲ سوره مائده بعد از بیان قصه قتل هابیل به دست برادرش قابیل خداوند متعال می‌فرماید: ((هر کس نفسی را حیات بخشد قاتلی را عفو و از مرگ نجات دهد مانند ان است که همه مردم را حیات بخشیده است.))

دریکی از روزهای هفته گذشته همچون سایر ارباب‌رجوعان به اداره ارشاد اسلامی شهرستان کرمانشاه آمده بود به جهت چاپ و آیین رونمایی از کتابی که در دست چاپ دارد او را از چهره‌اش شناختم، با وی به دفتر رئیس ارشاد رفتیم و فرصت را مغتنم شمرده و در دفتر اداره مصاحبه‌ای از وی گرفتم.

ابتدا بعد از تلاوت چند آیه از قران مجید با آن حجب و حیایی که در پشت چهره‌ی بسیمش نهان شده بود از وی خواستم هرگونه که صلاح می‌داند خودش را معرفی و انگیزه‌اش را که چگونه به این سمت کشیده شده را بیان کند؛ می‌گوید نامش عباس است و شهرتش عربی متولد ۱۳۴۶ و از اقوام لک زبان منطقه‌ی هرسین از توابع استان کرمانشاه است و در دوران جوانی عضو بسیج بوده و بعد از اتمام جنگ و دستگیری صدام که مردم با پای پیاده عازم عراق جهت زیارت عتبات عالیات بودند من نیز در خواب دیدم به پابوسی مولایم علی (ع) رفتم بنابراین فردای ان روز من نیز به خیل مشتاقان و زائرین پیوسته و عازم کربلا شدم.

هنگامی‌که مشغول زیارت بودم با یک خانواده ایلامی برخورد کرده و آشنا شدم او نیز همسر و سه فرزند خردسالش را با خود آورده بود در مسیر نجف به نحوی از ادامه مسیر منصرف شدم فرد ایلامی همسر و سه فرزندش را به من سپرد و من نیز آنان را به‌سلامت به ایران بازگرداندم.

روز بعد متوجه شدم که کربلا و نجف بار دیگر غرق در خون شده و عاشورایی دیگر به پا شده است، هم دقیقاً در همان نقطه حضور ما خدا را شاکر شدم و آن را نشانه‌ای از ایات و هدایت خداوندی دانسته و از همان سال (سال ۸۲) با خداوند بزرگ عهد کردم که پرچم صلح و دوستی را به دست بگیرم و تا آنجا که در توان دارم بتوانم سهمی هرچند کوچک در اعتلای بخشی از فرهنگ قرانی گذشت و ذات البین را داشته باشم بارها و به‌کرات طی این مدت ۱۴ سال با مصائب و مشکلات سخت و حادی روبرو شدم حتی پیش‌آمده که خانواده مقتول برایم اسلحه کشیدند اما به لطف خداوند و با توکل به مولایم علی و فرزندان شهیدش حسنین (علیهما سلام) و رهنمودهای مقام‌های بزرگ قضایی و کشوری توانسته‌ام آثار کین و خشم و غضب را از وجود آنان پاک‌کنم.

از وی پرسیدم که تاکنون چند پرونده را به سرانجام رسانده است؟ به‌آرامی و با صدای آهسته که چشم از روی میز برنمی‌داشت گفت اگر خدا بخواهد موفق به رهانیدن ۱۷۴ نفر از قاتلین نادم از چوبه دار و ایجاد صلح و سازش و خاتمه‌ی درگیری‌های خونین قومی و قبیله‌ای حدود ۴۰۰۰ پرونده بوده.

پرسیدم آیا تمامی این پرونده‌ها فقط در این استان بوده؟ با لبخندی بر لب گفت که نه مربوط به چندین استان دیگر ازجمله: لرستان، ایلام، همدان، تهران و دیگر استان‌ها بوده‌اما غالباً مرتبط با استان‌های غرب کشور بوده است.

سؤال کردم آیا در تمامی پرونده‌های جنایی و قتل حضور پیدا می‌کند؟ وی با ذکر چند روایت و حدیث گفت که هیچ‌گاه از افرادی که شرارت و قتل و درگیری و راه زنی را پیشه خودکرده‌اند و مخل به آسایش جامعه هستند ورود نکرده‌ام و همواره موافقان بوده‌ام که آنان باید به اشد مجازات برسند تا درس عبرتی برای آن دسته از جوانان باشد که می‌خواهند رهرو چنین افرادی باشند.

البته وی به این نکته متذکر شد که در این راه بزرگان قوم، نمایندگان مجلس، فرمانداران، مسئولین قوه قضاییه و دیگر عزیزانی که در این پروسه من را همراهی کرده‌اند که جای قدردانی و سپاس‌گزاری را دارد.

این نشست ناگهانی با همکاری و میزبانی رئیس اداره ارشاد اسلامی شهرستان کرمانشاه برگزار شد که در ادامه مظفر تیموری رئیس اداره نیز بابیان احادیث و روایاتی از معصومین (ع) مطالبی را مطرح نمود و به گرامی داشتن این سنت حسنه ریشه در سنت نبوی و قرانی دارد که در مناطق عشایر نشین و قوم‌گرا به این سنت با یک دید احترام می‌نگرند که در طی یک مراسم آیین و آداب رسوم خاص برگزار می‌گردد و وی همچنین با اشاره به ایجاد و تشکیل شوراهای حل اختلاف و استفاده از وجود چنین افراد اثرگذار تعداد کثیری از پرونده‌های قضایی به‌دوراز هرگونه تشریفاتی حل‌وفصل خواهد شد.

در خاتمه نیز تیموری بار دیگر متذکر شد اداره ارشاد اسلامی از هرگونه کار فرهنگی اعم از چاپ کتاب، آیین رونمایی، برگزاری بزرگداشت تمامی کسانی که در عرصه فرهنگ و اعتلای اسلامی تلاش می‌کنند را آمادگی کامل و همکاری را دارد.