در گفتگوی صمیمی با فعال گردشگری کرمانشاه:
حال "هندوستان کوچک ایران" بد است
هانیه شمس گفت: کرمانشاه یک پکیج کامل گردشگری از سرزمین ادیان متنوع و واحد در کنار یکدیگر، آبوهوای چهارفصل، ۴ هزار اثر تاریخی و باستانی، خوراکیهای لذیذ و متنوع و ... یک " هندوستان کوچک" است و ایکاش قدرش را بیشتر میدانستیم.
به گزارش شیما فتحی خبرنگار خبرگزاری موج کرمانشاه، "کارآفرین" واژهای که این روزها بهواسطه وجود و بروز انواع و اقسام مشکلات اقتصادی موجود در سطح جامعه و از طرفی اشباع شدن میزهای تصدی دولتی بسیار به گوش میرسد و مورد استفاده قرار میگیرد و طبیعتاً آنچه در نقشه راه کارآفرینی موردنظر است، الزاماً شبیه یا جایگزین آنچه بهعنوان کارآفرینی در دانشگاههای کشور آموزش داده میشود نیست؛ بلکه بیشتر، تلاش برای پاسخ به دغدغهها و چالشهایی است که با گردآوری و تحلیل نظرات و دیدگاههای دوستان متمم در کنار بهرهگیری هوشمندانه و اقتصادی از امکانات و ابزار موجود طبیعی، اجتماعی و فرهنگی هر منطقه حاصلشده است.
واقع امر این است که امروزه صنعت گردشگری پس از صنایع نفت و خودروسازی به سومین صنعت درآمدزای جهان تبدیلشده است و این صنعت مهم محور توسعه اقتصادی و حمایت از تولید ملی محسوب میشود بهشرط آنکه بجای تمرکز به ظواهر به کشف نقاط ناشناخته و بکر پرداخته شود و استان کرمانشاه خوشبختانه همچون دیگر ویژگیهای منحصربهفرد طبیعیاش، گوشه گوشه آن را نقاط کمنظیر طبیعی، باستانی و گردشگری تشکیل داده است.
خانمهانیه شمس کارآفرین، کارشناس و فعال گردشگر کرمانشاهی جزو آن دسته از توریسم پروران بومی استان به شمار میرود که مدتزمان مدیدی است که سعی داشته با تلاش، پیگیری و ممارست و بهرهجویی از همین نعمتهای طبیعی و در بیشتر موارد نادیده گرفتهشده استان، ضمن کارآفرینی و ایجاد اشتغال پایدار در عرصه گردشگری و توریسم، این دیار تمدن پرور را هرچه بیشتر با سطح کشور و بینالملل معرفی نماید.
در گفتگویی صمیمی با این بانوی برتر کارآفرینی کرمانشاه، از دغدغههایش برای دیار سنگ و آب سخن گفتهایم....
بهعنوان اولین سؤال، لطفاً خودتان را معرفی کنید؟
من هانیه شمس و یک جوان دهه شصتی با مدرک کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی هستم، اسم دهه شصتیها که میآورم منظورم نسلی است که هم جنگ و مشکلاتش را از نزدیک لمس کرده و هم لای چوب چرخهای ویرانی پس از هشت سال مقاومت استانم در مسیر ساختهشدن دوباره، خمیده اما مستحکم قد کشیدهایم.
کارم را در زمینهٔ گردشگری با مترجمی تورهای بیستون از سال ۸۸ و بهواسطه آشنایی با حوزه تحصیلیم شروع کردم و این اغراق و خودستایی نیست که اگر بگویم تمام سختیهای گردشگری را از نزدیک حس کردهام و امروز خدا را شاکرم که در این چند سال توانستم حداقل به ۳۰ درصد از خواستههایی که روزی آرزوی جوانی و نوجوانیم بود، دست پیدا کنم.
سابقه کارآفرینیتان به چه زمانی بازمیگردد؟
اول این نکته را فراموش نکنید که من بیش از آنکه یک مدیریت آژانس مسافرتی در کرمانشاه باشم، فعال گردشگری هستم و برای به دست آوردن مهارت در این زمینه خیلی زحمت و سختی را هم متحمل شدهام اما در رابطه با حوزه کارآفرینی نیت و هدف اصلی من در زندگی شناساندن استان کرمانشاه از زوایای پنهان و بکر آن بوده و هست و در این زمینه هم طی سه سال تحملی که تا گرفتن مجوز فعالیت در آژانس داشتم، تمام فکرم را به تحقیق در مورد طبیعت، نقاط دیدنی و از همه مهمتر روستاها و سنتهای کرمانشاه متمرکز کردم و وقتی استارت اولیه فعالیت آژانس الیت خورده شد، من درواقع نصف راه را بهواسطه هدفگذاری و برنامهریزی کاری انجام داده بودم.
یک تیم تشکیل دادیم با حضور بچههایی که آنها هم مثل من دغدغه مند بودند و طی این سالها با هزینه شخصی در سرما و گرما به مسیریابی روستاهای بکر کرمانشاه همچون "ساتیاری"، "زردویی" و ... تمام روستاهای اورمانات و سمت قصرشیرین و سرپل ذهاب و ... را به دید توریسم پرور پرداختیم، چون واقعاً وظیفه تور فقط محدود به رزرو غذا و ماشین نیست و من جذبکننده گردشگر میبایست بر روی فرهنگ کار میکردیم آنهم فرهنگسازی دوسویه که یکطرف آن احترام گردشگر به آدابورسوم و حریمهای روستایی بهعنوان میزبان رعایت شود و از طرف دیگر عدم تعجب و واکنش روستاییان با افراد غریبه بانام گردشگر باید اتفاق میافتاد.
من در اولین کنگره زنان موفق ایران در سال 96 صاحب تندیس در دانشگاه شهید بهشتی شدم و خوشبختانه امسال هم از طرف مرکز آموزش، پژوهش ایران بهعنوان نماینده کشور در تالار وزارتخانه کشور دعوتنامه دریافت کردم و تندیس جوان نخبه و کارآفرین کشور را بهعنوان نماینده کرمانشاه دریافت نمودم.
فضای مجازی هانیه شمس در کجای زندگیاش قرار دارد؟
همانطور که قبلاً هم گفتم، قبل تأسیس آژانسم که درواقع بهعنوان یک ویترین کاری برای من محسوب میشود، کرمانشاه را از دیدی ورای مشکلات موجود نگاه کردهام و همیشه این افسوس برای من وجود داشت که چرا ما روی این پتانسیلهای این استان تمرکز نمیکنیم، برای همین هم با تشکیل یک صفحه مجازی در اینستاگرام در سال 92 و ارتباط بیشتر با عکاسان کرمانشاه – چون عکاسان بهترین لیدرهای محلی ما محسوب میشوند- عکسهای زیبا و کمتر دیدهشده کرمانشاه را جمعآوری میکردم و در این صفحات نمایش میدادم، شاید باورکردنی نباشد که این عکسهای با چه استقبال خیلی زیادی مواجه شد بهطوریکه پس از گذشت چند ماه، بیش از 100 هزار علاقهمند و دنبال کننده این عکسها را مشاهده و پیگیری میکردند و سیر ثبتنامها و درخواستهای بازدید از این مناطق بکر هم هرروز بیشتر و بیشتر میشد، بهتر بگویم که آژانس الیت برای من یک اسم است چراکه من با هویت کرمانشاه کاردارم و با تأسیس این مرکز این شعار همیشه در ذهنم وجود داشت که اول کرمانشاه گردی، دوم ایرانگردی و بعد جهانگردی و امیدوارم بتوانم این شعار را هرروز عملیتر کنم.
کمی از اولین تجربه کاری، گردشگریتان بگویید؟
اولین استارت کاریم جشن انار روستای "ساتیاری" در سال 95 بود و بعدازآن این روند گسترش حتی کشوری پیدا کرد و من از این بابت بسیار خوشحالم در ادامه از هر پتانسیل طبیعی استان مثل اولین جشن انگور روستای کندوله، جشن گلابگیری بیدبیر پاوه، جشن ستارهشناسی ویس، اولین چهارشنبهسوری سنتی بهصورت کردی در هتل لاله بیستون، اولین جشنواره آدمبرفی بر روی کوههای شاهو، اولین یلدای کردی با تمام آدابورسوم و فرهنگ کردی و.... را برگزار کردیم و هنوز هم این راه برای من و همتیمانم وجود دارد و روی مناطق مختلف تحقیق، بررسی و کار میکنیم و سعی داریم، این راهم اضافه کنم که در آیندهای نزدیک اولین کمپ ییلاقات اورمانات را با میزبانی از شمار زیادی توریست و حتی گردشگر خارجی برگزار خواهیم کرد.
چرا اسم الیت را برای آژانس مسافرتیتان انتخاب کردید؟
آژانس الیت.... اول در مورد اسمش برخلاف آنکه خیلیها فکر میکنند یک اسم لاتین هست، خیر "الیت " نام یک روستای بسیار زیبا در شمال ایران هست و در معنی هم یعنی برترین و بلندای آسمان است، سرمایه اولیهای برای تأسیس این مرکز مسافرتی و گردشگری نداشتم و کارم را با وام سنگین و بدون پشتوانه شروع کردم و البته هنوز این بدهی ادامهدار است، اما خدا را شکر میکنم که با این اوضاع اقتصادی هنوز روی پا هستیم.
توسعه گردشگری و فعالیت در زمینهٔ توریسم، واقعاً آنقدر جذابیت مالی دارد؟
بله، این حیطه واقعاً درآمدزا است اما رسیدن به آنهم صبر میخواهد و هم تجربه، درواقع توریسم صنعتی است که میشود از آن پول خوب درآورد ولی صبوری میخواهد.
چرا تمرکز کاری را روی گردشگری روستایی گذاشتید؟
چون همانطور که قبلاً هم گفتم، مناطق روستایی کرمانشاه بهرغم اینکه بسیار جذاب، زیبا، بکر و خیرهکننده هستند، اما در عمل فراموششده بودند و اصلاً کسی فکر نمیکرد که بشود اقامتی کوتاه در این مناطق داشته باشند، چه برسد به تردد گردشگر و کسب درآمدزایی، یک مثال کوچک اگر بخواهم بزنم در همین جشن اناری که برای اولین برگزار شد، گردشگران من نزدیک به 7 میلیون تومان انار از روستاییها خرید کردند و این ورای فروش رب انار و دیگر محصولات بود و درواقع با این استقبال بیشتر مصمم شدم برای توسعه کار در این حوزه، چون معتقدم هر اقدام و کاری که منجر به هزینه کردن پول در هر جای کرمانشاه بشود، چه در روستا و چه شهر، مفید و ستودنی است.
الآن دهیاران اورمانات بهخوبی درزمینهٔ جذب گردشگر در روستاهایشان با من همکاری میکنند بهطوریکه خودشان بهصورت خودجوش زمانها و فصول مناسب را برای بازدید گردشگر و مسافر به من معرفی میکنند و تقاضا میدهند.
چطور با دهیاران ارتباط گرفتید؟
ببینید در اوایل کار حق با شماست خوب قطعاً در تورهای اول سختیهای کار را کشیدیم مثلاینکه تهدید میشدیم و من مجبور بودم پس از تدارک تور، خودم از نزدیک در روستاها حضورداشته باشم، به خاطر حساسیت بالای کار. من و همتیمانم درواقع سعی کردیم با نوعی زندگی چندروزه در کنار این روستاییان آنها را به این باور برسانیم که نهتنها آسیبرسان به طبیعت و یا حریم شخصی آنها نیستیم بلکه سعی در پاکسازی و همنوایی با آنها برای ایجاد درآمد و دیده شدن را هم داریم.
من از ته دل آرزو دارم که بهعنوان یک فعال گردشگری همه روستاهای استانم را معرفی و تبدیل به یک برند توریستی برای کرمانشاه کنم.
رابطهتان با حوزه میراث فرهنگی و گردشگری کرمانشاه چگونه است؟
ببینید آژانس الیت یک مرکز مردمنهاد است و هیچوقت از هیچ مسئولی انتظار کمک و یا حمایت مالی نداشته و ندارد و من در تمام این سالها بهرغم اینکه گفتم هیچ پشتوانه مالی نداشتم، سعی کردم از تمامی حواشی به دورباشم و روی کارم تمرکز کنم.
البته این راهم بگویم که در سالهای اول کشوقوسهای زیادی برای جا انداخت سبک جدید گردشگری روستایی داشتیم ولی الآن آزاد هستیم و با نوعی فاصله گرفتن از هیاهوها که نشاءت گرفته از اعتقاد شخصی خودم هست، سعی میکنم که کار خودم را درست انجام دهم و با افرادی هم کار میکنم که بی حاشیه باشند و عاشق کار خودشان، بهتر بگویم که ما خیلی وقتها دلی کار میکنیم.
تجربه وجود گردهماییهای گردشگری کشوری، بوم گردی و.. که دو سال پیش کرمانشاه میزبان آن بود، آیا عملاً فایدهای حال گردشگری این منطقه داشت؟
متأسفانه خیر، مشکل اصلی گردشگری کرمانشاه این است که اولاً برنامه بلندمدتی در این وجود ندارد و نگاه گردشگر امروز به کرمانشاه درواقع یک اقامتگاه کوتاه توریستی است و محدود به دیدن چند اثر باستانی کما اینکه با حفظ ارزشمند بودن این آثار تاریخی مثل تاق باستان، بیستون و قوری قلعه و ... متأسفانه اصل جاذبههای کرمانشاه مغفول مانده است و شاید خود کرمانشاهی هم از دیدن بخش اعظمی از این مواهب طبیعی بیبهره ماندهاند.
واقعیت این است که ما نتوانستیم یک برنامهریزی حرفهای بلندمدت و راهبردی برای شناساندن و معرفی آثار گردشگری کمنظیرمان ارائه بدهیم؛ کمترین و راحتترین کاری که شاید به بودجههای آنچنانی هم نیاز نداشته باشد، دعوت از چند بازیگر مطرح کرمانشاهی در سطح کشور و ساخت چند مستند است که بهراحتی و با صرف اندک زمانی بهسرعت این مراکز گردشگری در کرمانشاه، در سطح کشور و حتی خارج از کشور شناخته میشنود و توریست جذب میکنند.
ما حرفه لازم برای نگهداشتن توریست در کرمانشاه را نداریم، ببینید خیلی درد است برای کرمانشاه که یک مرکز فروش خوراکیهای بومی این استان مثل کلانه، بژی و ... را بهصورت بستهبندی و در تمام طول سال ندارد یا اینکه مثلاً واقعاً جای تأسف دارد که ما برای جذب و اقامت چند روزی گردشگر خارجی خود در روستاهایی مثل هجیج، ریجاب و ... با مشکل اولیه فراهمسازی سرویس بهداشتی فرنگی روبرو باشیم؛ ببینید این شاید برای مردم ما و کشور ما موضوع پیشپاافتادهای باشد اما یکی از مهمترین مؤلفههای ماندگاری یک گردشگر در منطقه تأمین نیازهای اولیهاش است ما نمیتوانیم انتظاری ورای این را از مثلاً یک توریست هلندی و یا خارجی دیگر داشته باشیم و تا زمانی که زیرساختهای اولیه جذب توریسم را فراهم نکنیم نمیتوانیم انتظار معجزه داشته باشیم.
کما اینکه این اتفاق در حد بسیار کوچکش مثلاً در روستاهای هدف گردشگری ما اتفاق افتاده و بهراحتی در کنار حفظ فضای سنتی روستا یک سرویس بهداشتی فرنگی را فراهم کردهاند مثل روستای "ساتیاری".
حاصل اینهمه تلاشی که طی این سالها برای جذب گردشگر به داخل استان کردهاید، به نظر خودتان چقدر موفق بودهاید؟
بهطور میانگین 40 درصد مخاطبانم را به نظرم توانستهام جذب کنم و جالب اینکه در همین تورهای آتی مثل جشن چهارشنبهسوری کردی حتی گردشگر خارجی را هم جذب کردهایم؛ خوب این موفقیت هم برای آژانس ما بسیار خوب هست و هم مسئولیت زا چون با ورود این فرد که بافرهنگ منطقهای مثل اورامانات بیگانه است، باید خیلی از زیرساختها فراهم باشد که البته بخشی از این در طول سالهای اخیر بهخوبی رشد کرده و بخشی از آنهم به ما و فراهمسازی امکانات بازمیگردد که تمام تلاشمان را هم در این زمینه میکنیم.
موقعیت گردشگری کرمانشاه الآن از نظر شما چگونه است؟
بهطورکلی اگر بخواهم به شما این سؤال را پاسخ بدهم، واقعیت این است که حال گردشگری کشور ما این روزها خوب نیست حالا شما کرمانشاه را که یک بخش کوچکی از آن هست، حساب کنید.
من دلم برای کرمانشاه و مردم غیوری که در تمامی سالهای جنگ و مشکلات بعدازآن اجازه کم شدن حتی یکسانت از این خاک را به غیر ندادهاند و به آن حقی که شایسته آن هستند نرسیدند و گردشگری فقط یک بخش از هزاران نقصی این استان به شمار میرود.
استان من همه مواهب الهی را دارد "ایران آسیای کوچک و کرمانشاه ایران کوچک" است استانی با دارا بودن چهارفصل؛ همزمان یک نقطه ما مثل قصرشیرین با نخلستانهایش تداعیکننده جنوب و گرما است و در فاصله شاید سهساعته برف به ارتفاع یک متر را در سنقر تجربه میکند و واقعاً شعار نیست که کرمانشاه یک پکیج کامل گردشگری از سرزمین ادیان متنوع و واحد در کنار یکدیگر، آبوهوای چهارفصل، 4 هزار اثر تاریخی و باستانی، خوراکیهای لذیذ و متنوع و ... یک " هندوستان کوچک" است و ایکاش قدرش را بیشتر میدانستیم.
کارتان را قصد دارید تا کجا ارتقا دهید؟
بهزودی امیدوارم بتوانم در کنار تیم حرفهایم کرمانشاه را در سطح خاورمیانه معرفی کنیم، آرزوی "الیت" بینالمللی کردن کرمانشاه است و در این راستا صفحه مجازی الیت در اینستاگرام بهزودی مجهز به سه زبان کردی، فارسی و انگلیسی خواهد شد و با طراحی یک سایت حرفهای قصد داریم این آرزو را در آینده نزدیک در عمل محقق کنیم.
مغرور هستید؟
نه اصلاً اینطور نیست، من درواقع به لحاظ موقعیت اجتماعی که دارم و آسیبهایی که طی این سالها خوردهام، مجبورم محتاطانه عمل کنم.
خودخواه هستید؟
نمیدانم، شاید در تعریفی که همکاران دارند، خودخواه مثبت هستم، برای رسیدن به هدف کاریم با هیچکس شوخی ندارم و بسیار سختگیرم؛ چون مدتها به آن کار و منافع جمعی تیمم توجه و فکر میکنم و درواقع به این اطمینان میرسم که این هدف به نفع همه است و پس همه باید مطیع باشند.
خودتان را یک مدیر موفق میدانید؟
روزی که شروع به کارکردم اسم مدیر را داشتم ولی واقعاً مدیر نبودم، کسی هم نبود که شیوه مدیریت را آموزشم دهد و از طریق آزمونوخطا، کسب تجربه کردم و پس گذشت اینهمه فرازوفرودها میتوانم بگویم، دارم مدیر میشوم.
چرا پا در کفش حرفهای مردانه کردید؟
خیلیها به کنایه میگویند که تو داری خصلت مردانه پیدا میکنی، من با تمام احترامی که برای آقایان قائلم، همیشه میگویم که خانمها در خیلی از جاها و موقعیتها فکرشان از جنس مخالف بهتر کار میکند و این راهم بگویم در کارهای مردانه هم جاهایی که بهظاهر قادر به انجام آن نباشم با بهرهگیری از فکر آقایان همکار، حتماً هدفم را اجرایی خواهم کرد.
در کار چقدر از نیروهای خانم استفاده میکنید؟
اوایل کار که تمامی پرسنلم خانم بودند و الآن حدود 70 درصد همکاران خانم هستند و امروز بهجایی رسیدم که ورای تمایز قرار دادن کار با زن و یا مرد، انگیزه افراد بسیار حائز اهمیتم هست و اینکه از صفر تا صد کار را خودم آموزش بدهم تا خروجی موفقتری داشته باشیم.
چقدر مطالعه میکنید؟
متأسفانه خیلی کم و محدود به مطالعه مقالات و صفحات گردشگری، چون خیلی وقتها به تعبیری آنقدر گیر کار میشوم که 24 ساعت هم، زمانم کم میآید.
اگر پشتوانه مالی قوی برای توسعه گردشگری داشتید، اولویت کاریتان چه بود؟
اگر فقط برای شش ماه گردشگری پاوه به من سپرده میشد، بهجرئت میگویم پاوه را در آسیا به شهرت میرساندم، چون پلن آن را خیلی وقت است که ریختهام و میدانم باید چکار کنم، در تمامی زمینه تجهیزات اماکن، زیرسازی و ... چون واقعاً کار خیلی سختی نیست و فقط نیاز به تعامل سازنده دارد.
کلام آخر؟
اول این را بگویم بااینکه سه سال مداوم و حرفه آژانسهای گردشگری مشغول به فعالیت هستم، هنوز خودم را فعال گردشگری نمیدانم و در حال یادگیری و کسب تجربه هستم ولی توقعم این است افرادی که خود را فعال گردشگری میدانند، گروه تشکیل میدهند، دورهمی میگذارند و اسم لیدر را روی خود میگذارند – ببینید لیدرها برای معرفی یک استان و منطقه بسیار مهم و حائز اهمیت هستند چون بهنوعی مأموریت همراهی یک گردشگر به عهده این لیدرها هست و میبایست دارای کارت گذراندن دورههای حرفهای باشند- و متأسفانه این لیدرهای حرفهای در استان ما انگشتشمار هستند، روی صحبتم با افراد تازهکار بیشتر است که بیش از آنکه حرف بزنند، عمل داشته باشند.
ببینید یک لیدر نماینده و معرف هر استان محسوب میشود و توقع میرود جایی که بهعنوان سخنران حضور پیدا میکند، تجربه حداقل 20 بازدید را داشته باشد تا نیاز مسافر را بداند، از طرف دیگر از لیدرهای کارت دار کرمانشاه که اکثر اوقاتشان را به برگزاری هماندیشی میگذرانند، انتظام این است که به داد آژانسهای مسافرتی و گردشگری کرمانشاه برسند چون خیلیها در حال ورشکستگی هستند، به خاطر شرایط بد اقتصادی.
از آنها میخواهم که پکیجهای مسافرتی حرفهای را با پیدا کردن و مسیریابی نقاط گردشگری مستعد ببندند و با در اختیار گذاشتن این بستههای گردشگری با آژانسهای مسافری، شرایط جذب توریست را فراهم کنند چون افرادی که بهعنوان نماینده مردم کرمانشاه و کارآفرین وظیفه جذب توریست را بر عهده دارد، به نظر من بیشتر از حرف و دورهمی باید تجربه کسب کند، ارتباط بگیرد، مسیر را ببیند، روستاهای گردشگر را شناسایی کند و برای جذب گردشگر به آژانسهای مسافرتی معرفی کند.
ارسال نظر