در گفتگوی فعال رسانهای با موج؛
برخی رسانه ها برای تأمین نیازهای مالی خود به بلندگوی روابط عمومیها تبدیلشدهاند
یک فعال رسانه ای گفت: برخی رسانههای هرمزگان منتظرند که با هزینههای دولتی به سفرها و اردوها بروند و قاعدتاً نمیتوانند بهقولمعروف شمشیر نقد را از نیام درآورند و بیشتر به «خبربیار» تبدیل میشوند تا خبرنگار.
خبرگزاری موج هرمزگان|جهانگیر سایانی، امروزه با گذار از سنت به مدرنیته گرچه شکل و نوع رسانهها دستخوش تغییرات شگرفی شده و رد این تأثیرات را حتی در تولید محتوای رسانهای نیز میتوانیم دنبال کنیم بااینحال به نظر میرسد «استقلال» و «آزادی بیان» همچنان دو رکن ثابت در فعالیت رسانهای محسوب میشود.
«سید رضا هاشمی» دانش آموخته ی تاریخ از دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکترا در رشته ی ارتباطات اجتماعی از دانشگاه تهران است. علاوه بر این او مدرک کارشناسی ارشد در رشته ی زبان و ادبیات فارسی را نیز دارا میباشد.
او از سال ۶۷ تا کنون در نحله های مختلف در عرصه ی رسانه فعال بوده و مشغول تدریس در دانشگاه های هرمزگان از مقطع کاردانی تا کارشناسی ارشد است.
هاشمی با همکاری «بنیامین انصاری نسب» کتابی با عنوان عصر مجازی به رشته ی تحریر درآورده و داوری در چند دوره از جشنواره مطبوعات استان و جشنواره مطبوعات دانشجویی را نیز بر عهده داشته است.
با او در ارتباط با وضعیت رسانه ها و الزامات این عرصه به گفتگو نشستیم که در ادامه می خوانید.
روند مدرنیزاسیون چه تأثیری بر شکل، نوع و کیفیت رسانهها داشته است؟
پدیدهی رسانهها نیز مثل سایر پدیدههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بیشک تحت تأثیر فرایند رشد رو به تکامل تکنولوژی و فناوریهای مختلف قرارگرفته و اگر روزگاری کاغذ بهعنوان منبع اصلی اطلاعرسانی و حوزهی رسانه مطرح بوده و وسایل نوشتاری مثل کتاب و انواع نشریات و روزنامهها و مجلهها خودنمایی میکرد امروز همهی این مسائل را بر بستری از اینترنت و رسانههای وببنیاد داریم. قطعاً برای رسانهها مثل همهی اجزای بشری در جامعه تحت تأثیر این دگرگونی بودهاند. چنانکه ما امروز تعداد زیادی رسانه را سراغ داریم که در فضای مجازی یعنی فضایی که به شکل فیزیکی قابللمس نیست به فعالیت میپردازند و میتوانند از اطلاعات و دیتاهای مختلف برای ایفای نقش در ازای رسانههای سنتی استفاده کنند.
دور نیست آن روزی که رسانههای شخصی و شهروندی که در فضای مجازی فعالیت میکنند؛ آنقدر اهمیت پیدا کنند که رسانههای کلاسیکتر را تحت شعاع کلی قرار دهند یا در موازات رسانههای قدیمیتر نقش مکمل را ایفا کنند.
قطعاً رسانهها دیر یا زود دچار تغییرات و دگرگونیهای زیادی خواهند شد و هر چه پیشتر برویم بنا به دلایلی چون دلایل زیستمحیطی استفاده از کاغذ منسوخ خواهد شد و هم اینکه نوع ذائقه و درک و رابطهی مخاطب با حوزهی رسانه در حال تغییر است و مخاطبی که روزی عاشق استشمام بوی کاغذ بود آن ذائقه را دیگر ازدستداده است و میل به استفاده از گوشیهای هوشمند جایگزین آن شده است.
امروز تمام رسانههای سنتی در یک گوشی هوشمند خلاصهشده است و این گوشیهای همراه میتوانند خدمات گستردهای را ارائه کنند که یکی از این موارد بحث اطلاعرسانی و موضوع رسانههاست. ناگزیر رسانههایی که امروز وجود دارد چه در حوزهی چاپی و چه در حوزهی تصویری مثل سینما وجود دارند. برای بهتر دیده شدن و اینکه مخاطب را درگیر خود کنند نیاز دارند که با تغییر و تحولاتی که روزانه اتفاق میافتد همراه شوند و خود را بهروز کنند در غیر این صورت از این گردونه خارج خواهند شد و از این موضوع گریزناپذیر است. استفاده از فضای جدید میتواند در جهت بقا و اقناع حس خبری بسیار کمکرسان باشد.
اقتصاد رسانه به چه معنی است؟
اقتصاد رسانه یکی از بحثهای مهم در دنیای رسانه است و اگر خیلی ساده بخواهیم به تعریف آن بپردازیم به معنی این است که رسانهها چگونه میتوانند دخلوخرج خود را سامان دهند و سازمان رسانهای خود را ازلحاظ مالی تأمین کنند. یا به بیانی ایجاد چرخهای مالی بهنحویکه بتواند در تولید محتوا و تأمین معاش و لوازم و تجهیزات موردنیاز رسانه تأثیرگذار باشد و با تکیه بر آن حیات رسانه تداوم یابد.
چرا استقلال مالی رسانهها در پوشش و تحلیل رویدادها لازم است؟
استقلال مالی یکی از مسائلی است که کمک میکند پوشش خبری به شکل مستقلتری دنبال شود و درواقع این دو لازم و ملزوم یکدیگر هستند و رابطهای معنادار باهم دارند و به عبارتی متغیر استقلال مالی بهعنوان یک متغیر مستقل بر استقلال رسانه تأثیرگذار است و هرچه وابستگی فرهنگی، سیاسی، عقیدتی و مالی به ارگان یا یک حزب بیشتر باشد برآیند خروج محتوا یا دادهها را از سازمان رسانهای تحت تأثیر قرار خواهد داد. در شکل کلی سازمانهای رسانه ای چه بزرگ و کوچک و چه در فضای حقیقی یا مجازی فعالیت داشته باشد اگر اندیشهای برای تأمین درآمدهای خود نکنند، نه میتواند به ادامهی حیات و موفقیت در این عرصه امیدوار باشد و نه میتواند به رسالت و مسئولیت اجتماعی خود که همانا آگاهی بخشی همگانی و اطلاعرسانی دقیق و بیطرفانه باشد بپردازد. رسانهای که نتواند استقلال مالی خود را حفظ کند به بلندگوی حزب یا ارگانی بدل خواهد شد و دیگر نمیتوانیم آن را صدای مردم بدانیم.
با توجه به آنچه دربارهی اقتصاد رسانه مطرح شد، رسانههای هرمزگان را چگونه ارزیابی میکنید؟
اینکه رسانههای هرمزگان در کجا ایستادهاند باید گفت که به دلیل تورم و نابسامانی اقتصادی در حال حاضر بیشک تعداد زیادی از آنها همچنان درگیر معیشت و تأمین نیازهای مالی اولیه خود هستند. این رسانهها به سمت سویی رفتهاند که برای تأمین نیازهای مالی خود به بلندگوی روابط عمومیها و سازمانها تبدیلشدهاند؛ البته در این میان این هدف غایی بخشی از این رسانهها بوده است. اما آن بخشی که مسئولانه وارد این کارزار شده در حال حاضر وضعیت سختی را دنبال میکند از سویی باید به اطلاعرسانی دقیق و مسئولانه بپردازند و از سویی در فضای مسموم مالی به وجود آمده تنفس کنند. ضمن اینکه برای تحلیل دقیقتر میتوانیم به خروجی رسانهها رجوع کنیم چراکه این موضوع در جهتگیری و نگاههای رسانهای آنها نسبت به مسائل کاملاً مشهود است.
آیا فعالیت صنفی میتواند در مطالبه ی حقوق اهالی رسانه مؤثر باشد و چرا تاکنون ما در این زمینه موفق نبودهایم؟
بیشک فعالیت صنفی به این معناست که این فعالیت بتوانند حقوق اعضا و زیرمجموعههای خود را تعدیه و تعبیه و از آنها دفاع کنند. این اصل بنیادی وجود دارد که هر کس که به عضویت یک صنف درآمد مجموعهی مدیریتی بتواند از حقوق آن فرد دفاع کند و مسائل خانوادگی و درون صنفی حل شود. این موضوع هم در مطالبه گری عالی حقوق رسانه بسیار تأثیرگذار است و هم برخورداری نامناسب از حقوق کاری که خصوصاً در مورد رسانهها شاهد زیر پا قرار گرفتن آن هستیم.
اینکه آیا در هرمزگان موفقیت در این زمینه صورت گرفته یا نه، من بهعنوان یک ناظر بیرونی چندان نمیتوانم در این خصوص قضاوت کنم اما به نظر میرسد که به دلیل برخی تنشها و تبدیل رفاقتها به رقابت و بعضاً تک خواهیها و عدم رعایت حقوق توسط برخی از اعضای درون صنف این موضوع به شکل کامل و صددرصدی محقق نشده است؛ ولی قاعدتاً تلاشهای زیادی صورت گرفته که در اشکال مختلف نهادهای مدنی و صنفی مجرایی و در راستای احقاق حقوق اعضای این صنف گشوده شده است. این پرسش باید از اعضای درون صنف پرسیده شود و نظر آنها ملاک است اما آنچه از بیرون مشخص است تنشهایی وجود داشته و همانگونه که ذکر شد خواست اعضای صنف آنگونه که باید توسط همصنفیان برآورده نشده است و برخی مسائل حاشیهای بر آن مسلط شده است.
نظر شما در مورد طرح مجلس شورای اسلامی در خصوص تشکیل یکنهاد صنفی در مطبوعات چیست؟
بحث نظام صنفی مطبوعات هنوز به شکل یک مصوبه به تصویب نرسیده و در مجموع صحبتهایی توسط برخی نمایندگان و در کمیسیون فرهنگی مطرح بوده که طرح نظام صنفی را که تعیینکننده هویت و جایگاه شغل خبرنگاری باشد به مجلس ارائه شود؛ اما هنوز به شکل عملی هیچ کدام از اینها اتفاق نیفتاده است.
مسئولین مطبوعاتی وزارت ارشاد قرار بود طرحی را تحت عنوان نظام صنفی مطبوعات به مجلس فرستاده شود و چند سالی نیز این موضوع مطرح بود و حتی معاون سابق مطبوعاتی وزیر سابق ارشاد نیز به این موضوع بسیار تأکید داشت ولی به دلیل اینکه بسیاری از اهالی رسانه بر این طرح با بیان موارد مثل این «با تصویب لایحه نظام صنفی رسانهها باید فاتحه روزنامهنگاری مستقل در ایران را خواند» انتقادهای شدیدی را بیان داشتند به سرانجام نرسید.
در این لایحه شرایطی وجود داشت که مجموعه روزنامهها و رسانههای کشور را به سمت دولتی شدن سوق میداد یا به بیانی در این لایحه به اهالی مطبوعات بهمثابهی کارمندان دولت نگاه شده بود و در صورت تصویب دولت میتوانست در سازوکارهای صنفی مطبوعات وارد شود و اراده خود را بر آنها تحمیل کنند و خروجی آن رسانهها را خنثی و ناکارآمد میکرد و رسانهها از بیم آنکه این نهاد صنفی برای ورود به موضوعی آنها را مورد مواخذه قرار دهد در موضوعات چالشی ورود نمیکردند.
در صورت تصویب این طرح اساس کار حرفهای روزنامهنگاران که بهواقع آزادی اطلاعات و استقلال است کاملاً مورد تخدیش قرار میگیرد و چارچوبهای محدودکننده را ایجاد میکند و خوشبختانه با مخالفت گستردهی اهالی رسانه این طرح مسکوت بماند.
اینکه بحث صدور پروانه خبرنگاری نیز باعث تفسیرهای سلیقهای و اعمال نفوذ خواهد شد و ممکن است به حذف برخی از افراد دامن بزند.
در شکل کلی ساخت یک نظام صنفی عادلانه و تأمین خواستههای حداکثری اهالی رسانه را تأمین کند میتواند نقطهی قوتی برای پیگیری بحثهای حقوقی، مادی و معیشتی رسانهها باشد.
آسیبشناسی کارنامه مطبوعات هرمزگان از منظر شما؟
اگر بخواهیم رسانههای هرمزگان را آسیبشناسی کنیم نخستین چیزی که به ذهن خطور میکند بحث نیروی تخصصی آزموده، کارآمد و ماهر است. البته این نکته را باید مدنظر قرارداد که به دلیل درآمدهای پایین، برخوردهای سلیقهای و مدیران ناکارآمد نیروهای متخصص در این حوزه چندان ماندگار نباشند و به سراغ کارهایی بروند که ماندگار باشد و بتوانند هزینههای خود را تأمین کنند. پس ما دائم با نوسان ورود و خروج نیروها در این حوزه مواجه هستیم و اینیکی از ضعفهایی است که باعث میشود رسانهها از نیروهای توانمند خبری، تحلیلی و خبرنگاران زبدهی خالی شوند. دوم وابستگی بسیار زیادی است که رسانههای هرمزگان به بخشهای دولتی پیداکردهاند. این موضوع کاملاً مشهود است که برخی رسانهها منتظرند که با هزینههای دولتی به سفرها و اردوها بروند و قاعدتاً نمیتوانند بهقولمعروف شمشیر نقد را از نیام درآورند و بیشتر به «خبربیار» تبدیل میشوند تا خبرنگار باشند؛ و این موضوع برخی را بهجای اینکه درصحنه و میدان باشند به خبرنگاران نشسته بدل کرده است. بهجز این آسیبها میتوانیم به برخی افراد دیگر اشاره کنیم که برای سودای دیگری نظیر شهرت و... به این حوزه وارد شدهاند و باعث شدهاند رسالت افرادی که دل مشتاق و پای پویش پرشتابی دارند در این بین از میان برود.
حوزهی رسانه مثل هر حوزه، صنف و ساحت شغلی علاوه بر عشق، استعداد و ذوق، توان و قدرت، صبر و پویایی، سیاست و کیاست نیز میخواهد و هیچکدام را نمیتوانیم بر دیگری ارجح بدانیم و هرکدام باید هم قد هم رشد کنند تا رسانه بتواند حضور و ماندگاری خود را به مرحلهی ثبوت برساند و ازآنجا به بعد است که رسانه میتواند به تولید محتوا و دیگر مسائل فکر کند. در هرمزگان افراد مستعد، توانمند و صاحبقلم زیادی برای تولید محتوا وجود دارد که به دلایل مختلفی در محجوریت و گمنامی قرار دارند و اگر رسانههای هرمزگان تلاش کنند از این افراد در حوزههای مختلف بهرهی بیشتری ببرند در غنای محتوایی آنها تأثیرگذار خواهد بود.
آموزشهای مدام و برگزاری دورههای مستمر و متناوب کلاسها و دورهها در حوزههای مختلفی نظیر اخلاق رسانه، اقتصاد رسانه و ... میتواند در تربیت نیروی متخصص و تولید محتوای حال و روز جامعه میتواند تأثیرگذار باشد. با توجه بهسرعت انتشار خبر در دنیای امروز انتشار خبر بهتنهایی چندان مورد اقبال مخاطبان نیست اما گزارشها، تحلیلها و تفسیرهایی که باید در برآیند اخبار منتشر شود مورد اقبال مخاطبان است و باید توسط خبرنگاران مجرب ایجاد شود و رسانهها امروز باید به این سمتوسو حرکت کنند.
ارسال نظر