غربالگری جنین، مسابقه ماراتون پرخرج !
وقت محدود و صدالبته وجود هزینههای بالا در غربالگری و آزمایشات ژنتیکی ازیکطرف و کمبود شدید مراکز تخصصی دولتی و خصوصی برای انجام این آزمایشات باعث شده است که سهماهه اول و دوم بارداری برای هر خانواده متوسط به پایین جامعه به یک غول بزرگی از ترس و استرس ناشی از به وجود آوردن یک موجود ناقص را در بین زوجهای جوان ایجاد کند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری موج، بر اساس آمار سال گذشته مجوز قانونی ۴۵۰ مورد سقطجنین که در در رابطه با غربالگری دچار معلولیت بودند در سطح کشور صادرشده تا از تولد کودکان معلول جلوگیری شود، سال گذشته ۱۴۰ هزار مراجعه غربالگری را به مشاورههای ژنتیکی در کشور شاهد بودیم که پنج تا شش هزار مراجعه در حین بارداری بوده است.
از پنج هزار مورد تشخیص معلولیت در حین بارداری ۴۵۰ مورد منجر به سقطجنین شده که جزو موارد قانونی و درمانی سقط بوده تا از تولد نوزادان معلول جلوگیری شود. با تشخیص بهموقع و با اخذ مجوز پزشکی قانونی این سقطها که اغلب به دلیل اختلالات کروموزومی و همچنین بیماریهای ژنتیکی و ارثی تشخیص دادهشده بود انجامشده تا از تولد فرزند معلول جلوگیری شود.
اما واقعیت امر این است که وقت محدود و صدالبته وجود هزینههای بالا در این آزمایشات ژنتیکی ازیکطرف و کمبود شدید مراکز تخصصی دولتی و خصوصی برای انجام این آزمایشات باعث شده است که سهماهه اول و دوم بارداری برای هر خانواده متوسط به پایین جامعه به یک غول بزرگی از ترس و استرس ناشی از به وجود آوردن یک موجود ناقص را در بین زوجهای جوان ایجاد کند.
برای پیدا کردن مادران بارداری که سردرگم مراکز کوچک و بزرگ آزمایشگاهی و سونوگرافی را زیرو رو میکنند، وقت زیادی نمیخواهد صرف کنی کافی است از ساعت ۲ بعدازظهر فضاهای خیابانها مخصوص این مراکز را یک نگاه گذرا بیندازی تا متوجه خیل عظیمی از تجمعها بشوی که برای یک نوبت جلوتر بر روی کاغذ چسبیده شده بر در مطبها حاضر به حتی سر و دست شکستن هستند... .
خانم جوانی که یکدستش به کمر با فشار از بین جمعیت بیرون آمده توجهم را جلب میکند، او در هفته ۱۴ بارداری است و با التماس سعی دارد که نوبتش حفظ شود، از او درباره علت حضورش سؤال میکنم، با عصبانیت پاسخ میدهد: «فقط امروز را وقت دارم که آزمایش nt بدهم وگرنه بیچاره میشوم، دکتر گفته اگر تا پایان امروز انجام ندهی پروندهات ناقص است و کارم معلوم نیست به کجاها بکشد، خدا را شاهد میگیرم، با هزارتا بدبختی این مرکز را پیدا کردم که دفترچه درمانیم را قبول کند و کمتر مجبور باشم هزینه پرداخت کنم... من نمیدانم این چه مسخرهبازی است که برای اجبارهای خودشان هم که شده ما باید هم پول بدهیم، هم جانمان را....
وی ادامه میدهد: من فرزند اولم هم سزارینی بود و حالا تا این آزمایشات تکمیل نشود دکتر اجازه زایمان بعدی را نمیدهد، خدا کند امروز کارم راه بیفتد، وگرنه بیچاره میشوم...»
خانم میانسال دیگری کمی آنطرفتر صدایش بلند میشود: «خانم کجای کاری... فقط این مسخرهبازیها شده است منبع درآمد ثابتی بین دکترها و این آزمایشگاهها و سونوگرافیها... بابا مادرهای ما چطور زایمان میکردند... ما غذای درست و راست نداریم بخوریم که بچه مریض و معلول میشود، آنوقت باید آن چندرغازی را هم که با بدبختی جمع جور میکنیم بجای خرج خوراک بکنیم در کیسه این مثلاً دکترها...
او با عصبانیت میگوید: اصلاً محلت نمیگذارند... خندهدارتر از اینکه، پول بدهیم، وقت بگذاریم، به بدبختی بیفتیم، تازه مجبور باشیم منت و چشم و ابروی این ویزیتور آن دکتر را هم تحمل کنیم... خدای جای حق نشسته است... بابا انصاف هم چیز خوبی است...»
خانم و آقای جوانی زیر نور آفتاب ایستادهاند و آقا دائم در حال نق زدن به جان خانم است که اگر این بچه هم مشکلی نداشته باشد، از بس در این گرما بیرونی از تشنگی تلف میشود"، به آنها نزدیک میشوم و علت را جویا میشوم: مرد با عصبانیت میگوید: «عجب غلطی کردم که بعد از ۶ سال گذاشتم بچهدار شویم... داشتیم با بدبختی زندگی میکردیم... از کار و زندگی که افتادهام هیچ، یک هفته در میان هم باید ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان خرج آزمایش، سونوگرافی و هزار درد بیدرمان دیگر بکنم و تازه ویزیت خانم دکتر هم که مزید بر علت است... .
او میگوید: اگر طرح اجباری است، پس چرا مراکز دولتی این کارها را انجام نمیدهند، تازه این به کنار، مراکز خصوصی هم برایت چشم و ابرو میآیند و با التماس اگر قبولت کنند...
خانمی ۴ ماهه از آنطرف لب به اعتراض میگشاید: «الآن یک هفته تمام است که تمام مراکز سونوگرافیهای کرمانشاه را برای گرفتن یک سونوگرافی "آنومالی" زیرو رو کردهام، مراکز دولتی که هیچ، مراکز خصوص هم میگویند هر جا nt دادی برو همانجا... آقا گناه کبیره که نکردم شرایطش را نداشتم که در هفته ۱۲ بروم....
وی ادامه میدهد: حدود ۵۰ مرکز سونوگرافی در سطح کرمانشاه را زیر پا گذاشتم با هزارتا خواهش و التماس گفتند این دکتر انجام میدهد... ببینم قبولم میکند یا نه... بابا به خدا دارم از خستگی میمیرم.. چرا این مسئولینی که قانون میگذارند، فکری به حال مراکزش نمیکنند...»
در این میان یکی دیگر از خانمها با بیان اینکه این آزمایشها تنها موجب افزایش استرس مادران میشود، تصریح میکند: من خودم هیچوقت راضی به سقطجنین نمیشوم حتی چنانچه بدانم خدایی نکرده فرزندم مشکل ذهنی و عقبماندگی دارد؛ من معتقدم خدا بچه را داده است و او برای حیاتش تصمیم میگیرد؛ بنابراین ما نمیتوانیم برای زندهبودن یا نبودن یک انسان تصمیم بگیریم.
یکی از خانم های دیگر مراجعهکننده به مرکز بهداشت میگوید: یکی از اقوام ما مرتب پایش سونوگرافی و آزمایشگاه بود؛ بچهسالمی هم به دنیا آورد؛ اما پس از تولد بچه از دست پرستار افتاد و کمی مشکل عقبماندگی پیدا کرد.
وی ادامه میدهد: همچنین ممکن است پزشکان سلامت جنین را بعد از غربالگری تائید کنند؛ اما از کجا معلوم که هنگام زایمان و در لحظه آخر مشکلی برای نوزاد به وجود نیاید؟ پس بهترین راه این است که از همان ابتدا فرزندمان را به خدا بسپاریم.
دیگری اینطور میگوید: من تست غربالگری را انجام دادم چون پزشک تأکید کرده بود؛ به نظر من تست کمک میکند که خیالمان بابت سلامت بچه راحت شود؛ اما اگر کار به غربالگری مراحل بالاتر و درنهایت به "آمینوسنتز" برسد تصمیمگیری مشکل است. چون ممکن است خود آمینوسنتز و نمونهبرداری از جنین خطرساز باشد و حتی ممکن است منجر به سقط شود. در این صورت اگر جنین سالم بوده باشد عمری پشیمانی در انتظار مادری خواهد بود که کاملاً متکی بر علم پزشکی پیش رفته است.
خانم میان سال دیگری با خونسردی میگوید: خوش به حال مادران ما که از ابتدا تا انتهای بارداری یکبار هم دکتر نرفتند، یکی از دوستان من نزد پزشک رفته و نتیجه آزمایشات و غربالگری نشان داد که باید برای آمینوسنتز آماده شود، ولی دوستم راضی نشد. الآن بچهاش صحیح و سالم به دنیا آمده است.
ارسال نظر