English

دانش آموخته روانشناسی:

چرا مقوله گردشگری برای برنامه ریزان ما و حتی خود ما حائز اهمیت نیست؟

چرا مقوله گردشگری برای برنامه ریزان ما و حتی خود ما حائز اهمیت نیست؟

چرا مقوله گردشگری برای برنامه ریزان ما و حتی خود ما حائز اهمیت نیست؟

به گزارش خبرگزاری موج همدان،‌ در این نوشتار از دید روانشناسی اجتماعی به این موضوع خواهیم پرداخت که چرا مقوله گردشگری برای برنامه ریزان ما و حتی خود ما حائز اهمیت نیست.

توجه نابسنده

بدین معنی که همه ما و برنامه ریزان حوزه گردشگری ما برای نپرداختن به موضوع ارتقاء صنعت گردشگری استان به توجیهاتی دست می زنیم که در اصطلاح روانشناسی توجیهی است نابسنده یا به عبارت دیگر توجیهی است که چندان هم پذیرفته نیست . موضوع را می توان اینگونه بیان نمود که چون به اهمیت موضوع و اثری که در رونق گردشگری بر چرخه اقتصادی استان و کیفیت زندگی مردم دارد آگاه نیستیم ، به اطلاعاتی ناچیز و یا شاید کم اعتبار که غالباٌ هم به برخی نقاط چالشی بحث گرشگری می پردازند اشاره و از برنامه ریزی متناسب با داشته های خود در صنعت گردشگری خودداری می کنیم و به وضعیت موجود رضایت می دهیم .

دچار نوعی ناهماهنگی با واقعیات شده ایم

باید به این نکته توجه داشت که ناهماهنگی با واقعیات هنگامی در بیشترین حد خود هستند که 1- مردم شخصاً برای اعمالشان احساس مسئولیت کنند و 2- اعمال آنان پیامدهای جدی داشته باشد . با کمی تأمل در نوشتار ابتدایی و توجه به موضوع توجیه نابسنده می توان دریافت که نه ما و مسئولان در قبال برنامه ریزی ها و در بخش جژئی تر یعنی تعامل با گردشگران نه تنها احساس مسئولیت نمی کنیم بلکه دچار این اشتباه شده ایم ذره ای نگران هیچ گونه پیامدی نیستیم ، چراکه تا کنون برای کسی پیامدی به دنبال نداشته است .

ضرورت توجه به بحث عزت نفس اجتماعی یا هویت گروهی

مباحث روانشناسی ثابت کرده اند عمیق ترین شکل تعهد در افراد در موقعیت هایی روی می دهد که عزت نفس شخص مورد خطر قرار گیرد و در بحث پویایی گروه این مسئله مورد تأکید قرار می گیرد که هر گاه منافع گروه مورد تهدید قرار گیرد اعضاء گروه برای جلوگیری از هدررفت منابع گروهی ، خطرات احتمالی و اضمحلال گروه با هم همکاری نموده و برای بقای آن تلاش می کنند .

با توجه به این موضوع ضروری است که بحث گردشگری و رونق آن را به یک ارزش گروهی تبدیل کنیم و در واقع با درونی کردن اهمیت موضوع ، آنرا جزئی از هویت فردی و گروهی خود تلقی کنیم تا از این طریق به آسیب به این بخش را آسیب به خود تلقی کرده ، با احساس تعهد در مقابل این آسیب ها برنامه ریزی داشته باشیم .

 

قالب های فکری و پیشداوری

در اصطلاح علمی پیشداوری هم می تواند مثبت باشد و هم منفی و این پیشداوری تعیین کننده رفتار بعدی ما است . بررسی های میدانی ثابت کرده است که قالب های فکری ما نسبت به موضوع گردشگری در سطح کلان و گردشگران ، قالب فکری مثبتی نبوده و حتی گاهاً مشاهده شده که با تمسخر یک قوم ، یک فرد و یا گروه موجب شکل دادن نوعی نگرش منتفی در گردشگران نسبت به شهر خود شده ایم . لذا ضروری است که از هر نوع پیشداوری منتفی در مورد افرادی که به هر دلیل به استان ما سفر می کنند خودداری کنیم چراکه معمولاً پیشداوری ها از نوع منتفی و حاصل نگرش و تعمیم های ناشی از اطلاعات نارسا یا نادرست است .

 

قالب های فکری و اسنادها

در بحث قالب های فکری و پیشداوری به این موضوع پرداختیم که پیشداوری از اطلاعات ناکافی و نارسا ناشی می شود و در این بخش به این موضوع می پردازیم که همین قالب های فکری ناشی ازاطاعات نارسا که توسط خود ما صورت می گیرد را به منابع افراد و سیاست گذارانی بغیر خود نسبت می دهیم و نقش خود را در شکل گیری موضوع ناچیز و یا حتی دخیل نمی دانیم در حالیکه با اندکی تأمل می توان فهمید بخش اساسی از شکل دهنده های بسیاری از مباحث اجتماعی از جمله تعامل با گردشگران چه بصورت صحیح و چه غلط خود ما هستیم و تا زمانیکه به این باور نرسیم که خود مثبتی برای رونق این موضوع تلاش نکنیم به سرمنزل مقصود نخواهم رسید چراکه هرچه اتفاقات ناگوار و نا شایست و نابسنده در رونق نیافتن صنعت توریسم اسکان را به سیاست گذاری غلط و... نسبت دهیم به نوعی به دنبال افکار نقشی که به دلیل خود در این موضوع هستیم .

 

راه و رسم دولت می تواند راه و رسم مردم را تغییر دهند  

قانون الزامی شدن کمربند ایمنی برای سرنشینان خودرو را در نظر بگیرید، در ابتدای اجرایی شدن این قانون ابتدا همه به نوعی یا با تمسخر و یا با کراهت بسیار از اجرا کردن این قانون خودداری می کردیم اما زمانیکه با برخورد و الزامات قانونی آن مواجه شدیم ، کم کم این موضوع را پذیرفتیم و قانون را اجرا کردیم و اکنون که چند سال از اجرای این قانون می گذرد به راحتی می توان مشاهده کرد که اکثر مردم قانون را رعایت می کنند و جالب اینکه این موضوع به یک الگوی رفتاری برای کودکان تبدیل شده و آنها بدون اینکه همانند ما با اجباربه این موضوع روی آورده باشیم ، قانون را رعایت می کنند پس می توان در حوزه گردشگری هم نه مشابه این اتفاق اما الگوگیری و طراحی یک برنامه عملیاتی مردم را به سمت توجه به صنعت گردشگری سوق داد .

 

اتکا به یکدیگر یک راه حل ممکن

مردم و مسئولین استان بر این موضوع اتفاق نظر داشته باشند که برای نیل به مقصود به وجود همدیگر نیاز دارند و با حاکم کردن جو همکاری و تعامل به تشریک مساعی در ارتقاء فرهنگ گردشگرپذیری استان بپردازند . اما متأسفانه چیزی که تاکنون مشهود است این همکاری راستای به هم در سطح قابل قبولی نیست . در تمامی برنامه ریزی های اجتماعی ، برنامه ریزان بر این نکته توجه دارند که مردم می بایست در همه فرآیند برنامه ریزی دخیل باشند و خود را بخشی از برنامه قلمداد کنند تا با احساس تعلق خاطر به اجرایی کردن برنامه ها اهتمام ورزند . بد نیست این موضوع را با طرح این سؤال پایان ببریم که آیا در طراحی های شهری، برنامه های گردشگری از مردم ، کسبه و .... نظر سنجی ای بعمل آمد ؟

آیا این خبر مفید بود؟
نویسنده:
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر

مهمترین اخبار

گفتگو

آخرین اخبار گروه

پربازدیدترین گروه