فنی و حرفهایهایی که فن بلد نیستند؛
ما فقط خوب بلدیم " بنشینیم"
گرفتن مدرک فنی و حرفهای روزگاری شاید ده یا بیست سال پیش از یک ارزش و اعتبار نصبی برخوردار بود و خانوادههایی بودند که به طمع گرفتن این مدرک برای فرزندانشان، دلشان خوش بود که فردای روز که سرشان را زمین بگذارند، در این وانفسای گرانی، تورم و سردرگمی که همه با آن دستبهگریبان هستند، ثمره زندگیشان حداقل به قول قدیمیها میتواند "گلیمش را از آب بیرون بکشد" و با یادگرفتن یک حرفه خرج نان شبش را درمیآورد
به گزارش شیما فتحی، خبرنگار خبرگزاری موج کرمانشاه، گرفتن مدرک فنی و حرفهای روزگاری شاید ده یا بیست سال پیش از یک ارزش و اعتبار نصبی برخوردار بود و خانوادههایی بودند که به طمع گرفتن این مدرک فنی و حرفهای برای فرزندانشان، دلشان خوش بود که فردای روز که سرشان را زمین بگذارند، در این وانفسای گرانی، تورم و سردرگمی که همه با آن دستبهگریبان هستند، ثمره زندگیشان حداقل به قول قدیمیها میتواند "گلیمش را از آب بیرون بکشد" و با یادگرفتن یک حرفه خرج نان شبش را درمیآورد اما آنچه امروز بر فضای کلی ادارات متولی که اصلیترین آن در حوزه استانی، سازمان فنی و حرفهای کرمانشاه میگذرد، بیانگر بروز مسئله بزرگی به نام روزمرگی است.
در واقع مدارک ارائه شده از سوی این سازمان در عمل هیچ تفاوتی با مدارک مراکز آموزشی دسته چندم به لحاظ طراز علمی ندارند و چهبسا مراکز خصوصی با بهرهگیری از مدیران آشنا به تخصص ولو با گرفتن هزینههای شهریهای بیشتر، بتوانند برای افراد جویای کار حرفهای، مفید فایده واقع شوند.
تقویم را ورق میزدم به نام زرین گرامیداشت " هفته فنی و حرفهای" رسیدم، روز و هفتهای سمبلیک که میبایست شالوده بیش از ۳۰۰ روز کار فنی و حرفهای در استان بازگو شده و با سنجیدن عیار راستی آزمایی آن دستکم، ۳۰۰ جوان مدرک گرفته از این نهاد دولتی پرکار، صاحبکار و حرفه پایدار شده باشند...
سری به سایت تخصصی سازمان آموزش فنی و حرفهای استان کرمانشاه زدم تا اقدامات راهبردی این ارگان را در هفتهاش مرور کنم " مدیران فنی و حرفهای کرمانشاه و میراث فرهنگی باهم نشست داشتند...، مدیرکل فنی و حرفهای کرمانشاه از روابط عمومی تقدیر کرد...، اولین نشست برای ایجاد کارگاهی صنایعدستی، نشست با نماینده ولیفقیه در استان و ..."!!!
اینها که همهاش نشست بود، برایم این سؤال کلیدی پیش آمد که همه ادارات که نشستن و نشست برگزار کردن را خوب بلد هستند و از قرار، هدف از تشکیل این سازمان دولتی بلند شدن و کار برای توانمند ساختن قشر جوان و فنی جامعه و استان بوده و هست؛
اینجا بود که فهمیدم بهرغم تمام بیمهریهایی که به این استان شهیدپرور ازلحاظ بودجهای و امکاناتی شده، بخش قابل توجهی از عوامل نجومی شدن سیر بیکاری در استان زرخیز کرمانشاه به همین فعل یعنی " نشستن" ربط پیدا میکند.
به این معنی که همه ما از مسئولین با ربط و بیربط به مسئله اشتغال گرفته تا مردم مطالبه گر استان فقط خوب بلدیم، بنشینیم، آمار بدهیم، ذکر مصیبت بگوییم که اگر پول بود، چنان میکردیم و چنین میکنیم اما حیف و صد حیف که هیچ کیسه پول قلمبهای از آسمان یا توسط لکلکها به استان ما سرازیر نمیشود که یک شبه راه صدسال برویم و معجزه بکنیم...
با نگاهی سرانگشتی به آمارهای رسمی بیکاری و پیامدها و معضلات اجتماعی ناشی از آنکه بیانش هیچ نیازی به ارائه اسناد و مدارک ندارد و تکتک افراد جامعه کنونی ما از نزدیک آن را لمس میکنیم، برای بیان ضرورت پرداختن به موضوع آموزش فنی و حرفهای کفایت کند، نیاز است که همه ما و مسئولین محترم در خفا کلاه انصافمان را قاضی کنیم و جایی بهدوراز ذکر آمارهای کاغذی با خودمان دودوتاچهارتای اخروی را چرتکه بیندازیم که واقعاً چند قدم مثبت و روبهجلو برای کم کردن یکصدم درصد از آمارهای رو به افق بیکاری کرمانشاه برداشتهایم...
چند درصد جامعه هدفی که فکر میکنیم به نیازهای حرفهای این سازمان نیازمندند تا بتوانند، فرد مفید و مثمر ثمری برای جامعه و در مسیر رشد و توسعه استان کرمانشاه باشند، را واقعاً با موفقیت مدرک دادهایم، چند درصد توان ساعت کارهای مربیان حوزه فنی و حرفهای استان همچون استادکاران قدیم، صرف بلد کاری شده است.
سخن از عدم موفقیت نظام فنی و حرفهای و در نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران به هیچگونه سند و مدرک نیاز ندارد و محکمترین دلیل برای اثبات این مدعا گرایش نداشتن دانشآموزان به انتخاب رشتههای هنرستانی هنگام انتخاب رشته میباشد. بهعنوان نمونه در استان مرکزی در سال ۹۶ از مجموع ۱۶۰۲۹ نفر دانشآموز سال نهمی، ۹۵۹۷ نفر رشتههای نظری را برگزیدهاند و ۶۴۳۲ نفر رشتههای فنی و حرفهای و کاردانش را انتخاب نمودهاند. بهعبارتدیگر ۸۷/۵۹ درصد به دبیرستان رفتهاند و ۱۳/۴۰ درصد به هنرستان.
علیایحال از شواهد امر چنین برمیآید، تا زمانی که اداره کل فنی و حرفهای کرمانشاه بهعنوان استراحتگاه پیش از بازنشستگی برای مدیران ارشد استان قلمداد شده و هر مدیری را که بخواهند برای خالی نبودن عریضهاش پیش از دریافت حقوق بازنشستگی بر صندلی کمتوقعی بنشانند، حاصل کار میشود اینکه خیلی از برای اجرایی شدن خیلی از پروژههای تخصصی و بزرگ استان مثل پتروشیمی، پالایشگاه، فناوری، خودروسازی، صنایع تبدیلی، آتی و ... که در استان ما اجرایی میشود مجبور به پذیرش نیروی کار خارج استان باشیم و جوانان کرمانشاهی خودمان برای درآوردن لقمهای نان اگر به انواع و اقسام آسیبهای مشاغل بزهکارانه آلوده نشوند، سر از عملگی، حمالی و مشاغل یدی دربیاورند...
ارسال نظر