در گفتگو با کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری عنوان شد:
کلاس توسعه یعنی کلاس نقاشی
توسعه یک تحول درونی و ذهنی است که از مادران و از خانه و مدرسه شروع می شود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری موج همدان، امیر رحمانی، کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری در گفتگو با خبرنگار ما به موضوعات ذیل اشاره کرد: توسعه یک تحول درونی و ذهنی است که از مادران و از خانه و مدرسه شروع می شود. اگر مقامات سیاسی ما با هم، گفت وگوی انتقادی جدی ندارند و امور را به تعارف برگزار می کنند و وقتی هم نسبت به یکدیگر انتقاد دارند آن را از پشت تریبون ها و در سخنرانی هایشان مطرح می کنند، به این معنی است که این توانایی را ندارند که با هم دور یک میز بنشینند و در مورد مسائل ملی، آنقدر صحبت و بحث و جدل و دعوا بکنند که به جمع بندی برسند و بعد همه بروند روی آن جمع بندی مورد توافق، عمل کنند.
این ناتوانی در همه سطوح وجود دارد. خیلی از ما وقتی می خواهیم شرکتی تأسیس کنیم به تنهایی اقدام می کنیم و می گوییم« اگر شریک خوب بود خدا هم شریک داشت»، بعد می بینیم بیش از ۹۵ درصد بنگاه ها و شرکت های ما کوچک مقیاس اند، یعنی زیر ده نفر کارکن دارند و می بینیم اکنون ما در ایران هیچ بنگاه خصوصی ایرانی که ۱۰۰ ساله شده باشد و همچنان فعال و پویا باشد نداریم. در حالی که هم اکنون ژاپن ۱۰۰ هزار بنگاه دارد که طول عمر بنگاه ها از طول عمر موسسان آن ها بیشتر است.
چرا ما نمی توانیم ده ها سال به عنوان شریک با هم کار کنیم و بنگاه ها یا کارخانه هایمان را به نسل بعد منتقل کنیم؟ چون در ذهن و باورهایمان مشکل داریم. در واقع برای دیدن ظرفیت توسعه در یک کشور، ما باید برویم و دبستان ها و پیش دبستانی ها آن کشور را ببینیم.
اینکه آنجا بچه ها را چگونه آموزش می دهند. مهم نیست چه چیزی آموزش می دهند، بلکه ببینیم چگونه آموزش می دهند. اگر کودکان شان را پرسشگر، خلاق، صبور، نظم پذیر، دارای روحیه گفت وگو و تعامل، و دارای روحیه مشارکت جمعی و همکاری بار می آورند، اینها انسان ها و شخصیت هایی خواهند شد که در بزرگسالی می توانند توسعه ایجاد کنند. اگر بچه های امروز ما در مدارس این گونه بار نمی آیند مطمئن باشیم با نسل بعدی هم توسعه رخ نمی دهد.
معمولاً ما فکر می کنیم کلاس نقاشی برای این است که بچه ها نقاشی یاد بگیرند. آخر با دو ساعت در هفته مدادرنگی استفاده کردن و با معلمانی که خودشان نقاشی نمی دانند چه کسی نقاشی یاد می گیرد؟ در واقع کلاس نقاشی، کلاس تمرین توسعه است. به نظر من مهم ترین کلاس هایی که هر فردی در طول دوره آموزش خود از دبستان تا دانشگاه می بیند، کلاس های نقاشی، کاردستی و ورزش است.
اگر این کلاس ها خوب و درست و مطابق اهدافی که برای آن ها تعریف شده برگزار شود، اثرش بر توسعه نسل بعدی ما از همه کلاس های دیگر حتی ریاضی و فیزیک و شیمی بیشتر است. برای درک اهمیت این کلاس، بگذارید تا دو کلاس نقاشی را مقایسه کنیم. در ایران معمولاً معلم نقاشی دبستان وارد کلاس که می شود می گوید بچه ها دفتر نقاشی و مدادرنگی هایتان را آماده کنید، بعد یک گل روی تابلو می کشد و می گوید بچه های عزیز این گل را بکشید. او با این کار به بچه ها می گوید که اولاً از من تقلید کنید و گلی مثل من بکشید، ثانیاً هر کس خودش به تنهایی این گل را بکشد یعنی انفرادی کار کردن را آموزش می دهد.
در مقابل، یک معلم نقاشی مثلاً در کانادا در ساعت نقاشی، یک کاغذ بزرگ و یک سبد به کلاس می برد و روی میز وسط کلاس می گذارد. بعد می گوید بچه های عزیز مدادرنگی هایتان را توی این سبد بریزید. همه بچه ها سختشان است که مدادرنگی های خود را بریزند روی مدادهای دیگران. با خود می گویند مدادرنگی های ما گم می شود، بقیه از آن ها استفاده می کنند و مستهلک می شود و نظایر این نگرانی ها؛ اما معلم می گوید چاره ای ندارید که چنین کنید، اگر می خواهید در کلاس نقاسی شرکت کنید، باید مدادرنگی هایتان را بریزید در این سبد.
در واقع دانش آموزان با این کار سرمایه گذاری مشترک را یاد می گیرند. برای سرمایه گذاری مشترک باید تمرین کنیم، باید بپذیریم که بخشی از حق کنترل مالکیت ما در سرمایه گذاری مشترک از دست می رود و دیگران هم در مالکیت ما می توانند تصرف کنند و در مورد آن تصمیم بگیرند.
نقطه آغاز هر شراکت و هر شرکتی همین است که اعضا بتوانند بپذیرند که کنترل سرمایه ای که به شرکت می آورند از سلطه آن ها خارج می شود و به کنترل جمعی یا مدیریت شرکت در می آید. و چنین چیزی پذیرش و تحمل می خواهد. اگر این آموزش را بچه ها در مدرسه نبینند در بزرگسالی به جای آنکه با مشارکت با هم یک کارخانه عظیم تأسیس کنند، هر کدام می روند یک مغازه یا یک کارخانه کوچک راه اندازی می کنند. چون می خواهند احساس استقلال در مالکیت خود را حفظ کنند، چون از کودکی کار مشترک و سرمایه گذاری مشترک را نیاموخته اند.
هنر دیوارنگاری یا گرافیتی
تصویر کردن نقشها، اشکال، حرفها، نشانهها، نمادها، الگوها و کلمهها بر روی دیوارها یا هر مکان عمومی که بتوان از آن به عنوان مکانی برای نوشتن، نقاشی، کندهکاری و خطکشی کردن استفاده کرد، گفته میشود. دیوارنگاشتهها، هرگونه علامتگذاریای به حساب میآیند که میتوانند در شکلهای نوشتن ساده حرفها تا نقاشیهای استادانه ظاهر شوند. دیوار نوشتهها از دوران باستان به عنوان مثال یونان باستان، امپراطوریهای روم، چین و ایران وجود داشتهاند. دیوارنگاری را میتوان در طبقهبندی مدرن، به مثابهٔ هنرعمومی تعبیر کرد.
در دوران مدرن نگارگری به ویژه نگارگری با افشانه یا رنگ پاش و قلمموها بیشترین کاربرد را در ترسیم دیوارنگاشتهها دارند. در بیشتر کشورها نقاشی کردن یا کشیدن هر علامت و تصویری بر روی دیوارها یا املاک متعلق به افراد بدون جلب رضایت آنان کاری غیرمجاز و جرمی دارای پیگرد قانونی بهشمار میآید. برخی از اوقات، این کار دربردارنده پیامهای سیاسی و اجتماعی و حتی فرهنگی و ژانری کامل از بیان هنری مبتنی بر سبک نقاشی روی دیوار با رنگ پاش است.
برای برخی از افراد شاید کار هنری فقط هنگامی از ارزش برخوردار است که در یک نگارخانه یا نمایشگاه هنری در معرض دید همگان قرار گیرد و برای کسانی دیگر شاید دیوار نگاشتهها گونهای از ابراز احساسات قانون گریزانه بهشمار آید که عامل و اقدامکننده به آن، حالتی اعتراض آمیز به خود گرفتهاست. دیوارنگاری در سالهای اخیر در قلمرو فرهنگ عامیانه تحول یافته و در شکلهای موسیقی زیرزمینی هیپ هاپ و B-boying یاbreakdancing (رقص سرعتی و پرسر وصدا) و سبک زندگی که از دید همگانی پنهان است، پدیدار شده.
دیوارنگاریها میتوانند به عنوان علامتی از کارهای تبهکاران بهشمار آیند که محدودههای نفوذ آنها را از یکدیگر جدا میکند. همچنین باید گفته شود که اختلاف نظر و مشاجره پیرامون دیوارنگاری میان مقامات حقوقی و قانونگذار و نیز مسئولان شهری از یک سو با کسانی که دیوارنگاری را شاید گونهای از ابراز احساسات شهروندان تلقی میکنند، ادامه دارد. با این وجود گونهها و سبکهای متفاوتی از دیوارنگاریها با سرعت زیاد درحال تبدیل شدن به شکلی ویژه از هنر هستند درحالی که بحث و گفتگو دربارهٔ ارزش آنها میان هواداران و مخالفانشان ادامه دارد.
دیوارنگاری بخشی از هنرهای خیابانی ونیز از عناصر اصلی فرهنگ هیپ هاپ بهشمار میآید. از جمله خطوط نوشتاری برای شعار و تصویرسازی برای زیباسازی شهری یا تبلیغات فرهنگی و بطور کلی رسم هر گونه اثر هنری شامل بر متن، تصویر و برجسته نگاری که توسط طراح صورت پذیرفته باشد. منظور از هنر خیابانی آن بخش از گرافیک است که در کوچه و خیابان و سطح شهر با آن برخورد میکنیم.
این هنر تاریخچهای بسیار کهن دارد و ریشه در سنگنبشتههای تاریخی غارها و کتیبههای باستانی نقاشیهای دیواری در ابعاد گوناگون دیدهاید که از همین دستهاند. در سده بیستم و کمابیش همزمان با جنگ جهانی دوم، مشاهده درج نام و نشان گروهها بر روی دیوارها تبدیل به امری عادی شد. در برخی مواقع این دیوارنگاریها بسیار با دقت و هنرمندانه اجرا میشوند و سبکهای متعددی به خود میگیرند.
برخی از این آثار بار معنایی بیشتری را به دوش میکشند که ممکن است حاوی یک پیام اجتماعی یا سیاسی باشد که حتی با استفاده از افشانههای رنگی بر روی دیوارها، ساختمانها و قطارها رسم میشوند. شاید شما هم تصاویری از دیوار برلین را دیده باشید که لبریز از این آثار بود یا نگارههای دیگر اینترنتی را که دست به دست میچرخند که حاوی تصاویر نقاشیشده سه بعدی بر کف خیابانها هستند. اینها تماماً هنرهای خیابانی هستند.
ارسال نظر