به بهانه سه زمین لرزه بالای شش ریشتر «سایه خوش»؛
«سایه خوش» شکیبا باش!
بامدادان آغاز هفته که قلب مهربانت لرزید، بازوان ما نیز سست و سرزمین سینه مان آوار شد.
به گزارش خبرگزاری موج، بامدادان آغاز هفته که قلب مهربانت لرزید، بازوان ما نیز سست و سرزمین سینه مان آوار شد، «پنج تن» از پاره های تن تو تا ابد پرواز کردند و اتمسفر شرجی زده ات از اندوه آکنده شد.
«سایه خوش» شکیبا باش که شور همدلی را در سوگ تو دیدم. دستانت را به ما بسپار و دوباره برخیز همان دست هایی که همه عمر از نزدیک نگاهت، به مهر برای مسافران بندرلنگه، پارسیان، بوشهر، خوزستان و غیره تکان می دادی، برخیز که خوزستانی ها و بوشهری ها، فارس ها و هرمزگانی ها همه آمده اند «سلامت را می خواهند پاسخ گفت؛ سرت را از گریبان گیر، ببین پاسخ گفتن و دیدار یاران را».
این روزها مهمان داری روی پاهایت، مثل نخل هایت بایست بازوانت با ما؛ آنگاه ببخش خوشترین سایه ها را به مسافران فراخواندهات، آن ها به عیادت تو آمده اند، مثل همیشه میخواهیم ایستادهات ببینیم.
دریا دوست دیرینه ات به دیدارت آمده است با موج های کوتاهش می گوید: «دست من هم کوتاه بود اما کوتاهی نکردم».
«سایه خوش» این آوارها را به مثابه کهنه جامه ات بدان که از تن درآورده ای، به زودی زیباترین جامه را به تن خواهی کرد.
از تو سپاسگزاریم که در مقابل سه غول خشمگین از ساکنان ساده زیستت تا بن جان مراقبت کردی، می دانیم که تمام سعی تو این بود که خونی از بینی کسی سرازیر نشود و مقاومت تو قابل تحسین است؛ خدا را سپاس می گوئیم که فاجعه بم و رودبار تکرار نشد.
تاریخ نام تو را به عنوان پاسدار فرزندانت و نام فرزندانت را به عنوان انسان ها دریا دل، دهشمند، دوست داشتنی و دادگر ثبت خواهد کرد.
این روزهای سخت سرانجام می گذرند و تو دوباره به شادکامی، اهالیات را به آغوش می کشی و شادکامشان میسازی پس چنان ساکنان خوش قلبت، شکیبا باش، زیرا غمی در نغمه پرندگانت پیداست.
کبوترها را نیز از زیر آوار نجات دادند تا بر فراز تو پرواز را تجربه کنند، «سایه خوش» به امید روزها و سایه های خوش!
ارسال نظر