در پی مسمومیت ۷۰ نفر در مدرسه فرزانگان اردبیل؛
سیلیِ خشم اولیای دانشآموزان بر قامت بیتدبیری آموزش و پرورش
حادثه گازگرفتگی و مسمومیت ۷۰نفر در مدرسه فرزانگان ۲ برای بار چندم نشان داد که مدیریت آموزش و پرورش استان اردبیل از ضعف عمیقی رنج میبرد.
به گزارش خبرگزاری موج اردبیل، از سویی حوادث مربوط به مدرسه دخترانه شاهد در اوایل سال تحصیلی جاری، انتصاب مدیران کم تجربه به بهانه جوان گرایی در سطوح مختلف و مشکلات ریز و درشت ناشی از آن در این حیطه ، غافلگیری مدیران از بارش اولین برف که منجر به نارضایتی دانشآموزان ، معلمان و خانوادهها شده و به دنبال آن مسمومیت ۷۰نفر از دانشآموزان و کادر مدرسه دخترانه فرزانگان ۲ از جمله این موارد هستند.
مدرسه شش سال قبل بازسازی شده و دریچه دودکش در این مدت بسته بوده است
مدرسه فرزانگان ۲ در واقع همان مدرسه "جهان علوم" سابق است که حدود شش سال پیش بازسازی و دو طبقه نیز بر روی آن اضافه شده است.
مدرسهای که در یک کوچه یکطرفه با بافتی قدیمی در مرکز شهر واقع شده به نحوی که عبور و مرور درآن بخصوص در فصل زمستان و با وجود برف های یخ بسته و تلمبار شده به اطراف آن با دشواری مواجه است.
تصور کنید مادری پس از چند روز تعطیلی فرزند نوجوان خود را راهی مدرسه کند اما ساعتی بعد خبر مسمومیت دانش آموزان مدرسه دخترش را در پیج ها و کانال های خبری ببیند.
بدون شک اضطرابی عمیق وجودش را فرا میگیرد و در حالتی مستاصل، شماره تلفن مدرسه فرزندش راپشت سر هم میگیرد و زمانیکه از آنسوی خط تلفنش نیز بی پاسخ می ماند خشمی از قِبَل بی مسیولیتی که منجر به خطر افتادن جان فرزندش شده وجودش را فرا میگیرد و ساعتی بعد منجر به درگیری وی و دیگر اولیای دانش آموزان با عوامل مدرسه و مدیر کل می شود.
یکی از دانش آموزان این مدرسه در گفتگو با خبرنگار ما چنین میگوید:از همان زنگ اول مونوکسید کربن نشت کرده بود اما تاثیر چندانی نداشت.در طول زنگ دوم یکی از دانش آموزان با افت فشار مواجه شد و با سردرد شدید به نماز خانه برده شد اما زنگ سوم تمام همکلاسیها به اتفاق معلم سردرد داشتیم .به پیشنهاد دبیرمان پنجره باز شد اما چند لحظه بعد حال یکی از دانش آموزان خیلی بد شد با وجود این گازگرفتگی به ذهنمان خطور نکرد. دقایقی بعد که زنگ زده شد به حیاط مدرسه رفتیم و با دیدن اغلب دانش آموزان و معلمان که روی زمین نشسته بودند، متوجه موضوع شدیم.
این دانش آموز در ادامه می گوید: مدتی بعد آمبولانس ها یکی پس از دیگری آمدند و آنهایی را که حالشان نامساعد بود را به بیمارستان بردند. یکی از دانشآموزان که گویا از قبل مشکل معده داشت حالش بسیار بد بود و تا مرز تشنج پیش رفت.
وی از عدم تجهیز آمبولانس ها به دستگاه اکسیژن کافی گلایه میکند ومیگوید: با وجود اینکه برخی از دانش آموزان به شدت به اکسیژن نیاز داشتند اما امکانات کافی در آمبولانس ها وجود نداشت.
دود تعلل شهرداری و راهنمایی و رانندگی در ساماندهی محل به چشم دانش آموزان خواهد رفت
برای بررسی میدانی شرایط مدرسه راهی کوچه ارمنستان می شوم . در نزدیکی مدرسه باچند کسبه که به هنگام آمدن آمبولانس ها آنجا حضور داشتند صحبت میکنم.
یکی از آنها میگوید: طراحی نامناسب ورودی این خیابان فرعی که در یکطرف آن فرهنگسرای سوم خرداد واقع شده و در طرف دیگر نیز فضای سبز بسیار کوچکی جاسازی شده باعث ولنگاری و پارکهای نامناسب خودروها در دو طرف خیابان شده به نحوی که در روز حادثه آمبولانس ها به شدت با مشکل عبور و مرور مواجه بودند.
وی ادامه میدهد: در آن روز هم مثل روزهای دیگر اتومبیلها به شکلی نامتعارف پارک شده بود، حتی زمانیکه نیروی انتظامی در محل حاضر شد جز گرفتن چند عکس نتوانست اقدام دیگری انجام دهد بنابراین اتوبوس آمبولانس در خیابان اصلی سیمتری متوقف شد به امید اینکه آمبولانس های دیگر دانش آموزان را سوار و به داخل آن هدایت کنند.
این کسبه که به گفته خودش سالها پیش در همان مدرسه تحصیل کرده بود از عدم تناسب این کوچه های تنگ وکم عرض و یکطرفه برای پذیرش ۴ باب مدرسه با حدود ۷۰۰-۸۰۰ دانشآموز گلایه می کند و میگوید: به دلیل یکطرفه بودن کوچه منتهی به مدرسه فرزانگان ۲ آمبولانس ها مجبور شدند کمی پایین تر رفته و از کوچه پایینی بروند.
به طرف همان کوچه می روم در همان ابتدا دوخودروی پراید و پژو را میبینم که خلاف جهت آمده وبه دلیل پستی و بلندی های ناشی از یخ زدگی کوچه در وسط آن بُکسُوات میکنند که به سختی توانستند بر یخها و برفها فائق آیند و تا انتهای کوچه را بپیمایند.قدر مسلم این است که کوتاهی شهرداری در برفروبی به موقع این کوچه ها منجر به ایجاد یخ هایی با قطر حدود ۱۰ تا ۱۵ سانتی متر در کف کوچه شده است.
بدیهی است در چنین شرایطی امداد رسانیِ به موقع با مشکل مواجه خواهد شد. کسبه دیگری که مغازه اش در خیابان سیمتری واقع است به آتش سوزی چندی پیش یک چاپخانه درحوالی کوچه ارمنستان اشاره میکند که ماموران آتش نشانی به دلیل همین پارکهای نامناسب خود روها مجبور شدند با ماشینهای کوچک و حتی با سطل به محل حادثه آب ببرند و به گفته وی حتی نزدیک بوده جان یکنفر نیز در میان شعله های آتش به خطر بیفتد.
مدرسه شین آباد عبرت نشد؟
حال می توان به این حادثه به چشم یک تلنگر نگاه کرد چرا که اگر خدای ناکرده آتش سوزی در این مدارس اتفاق بیفتدو یا زلزله ای رخ دهد به طور قطع نگرانی برای امداد رسانی بسیار گستردهتر خواهد بود مضاف بر اینکه مدارس بسیارِ دیگری در بافت قدیمی شهر چنین شرایطی دارند که در شرایط بحرانی امدادرسانی و رسیدگی به آنها با دشواریهای فراوانی مواجه خواهد بود و ضروریست که در این خصوص تدبیری اندیشیده شود.
در اینجا چند سوال مطرح می شود اینکه: چرا مدیران ما پس از روی دادن چنین اتفاقاتی که ناشی از بی تجربگی و کوتاهی آنهاست ، خود را ملزم به عذرخواهی رسمی از مردم نمی کنند؟
و اینکه چرا مدیر یک مدرسه قبل از راه اندازی سیستم گرمایشی مدرسه کانالهای خروج مونوکسید کربن را به خوبی بررسی نمی کند؟ آیا چنین بی مسئولیتی را در منزل خویش نیز انجام می دهد؟ به هر روی اولیای دانش آموزان اردبیل با توجه به حوادث رخ داده به شدت نگران سلامت فرزندانشان هستند و به نظر می رسد که حق با آنهاست.
ارسال نظر