زیبایی چهارشنبهسوری یا دلهرههای مرگ آفرین
رفتار خشونتآمیز و مغایر با عرف و منش جامعه نظیر آنچه امروز تحت نام چهارشنبهسوری شاهد آن هستیم، در هیچکدام از این آیینها دیده نمیشود. بهتر است بگوییم، کسانی که با منفجر کردن ترقه و پراکندن آتش، سلامتی مردم را هدف میگیرند، با تن دادن به رفتاری آمیخته به هرج و مرج روحی، آیین چهارشنبهسوری را تحریف کردهاند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری موج اصفهان، اگر در گذشته اجرای سنتهای زیبای چهارشنبهسوری نویدگر فرا رسیدن سال نو بود، هماکنون با عجین شدن با نافرهنگهای تازه متداول شده، تداعیگر خاطرات تلخ از آسیبهای جسمی و روحی در ذهن آدمی شده است .
یافتههای پژوهشی نشان میدهد که همه آیینها و یادمانهایی که مردم ایران در هنگامههای گوناگون برپا میداشتند و بخشی از آنها همچنان در فرهنگ این سرزمین پایدار شده است، با منش، اخلاق و خرد نیاکان ما درآمیخته بود و در همه آنها، اعتقاد به پروردگار، امید به زندگی، نبرد با اهریمنان و بدسگالان و مرگپرستان، در قالب نمادها، نمایشها و آیینهای گوناگون نمایشی گنجانده شده بود.
رفتار خشونتآمیز و مغایر با عرف و منش جامعه نظیر آنچه امروز تحت نام چهارشنبهسوری شاهد آن هستیم، در هیچکدام از این آیینها دیده نمیشود. بهتر است بگوییم، کسانی که با منفجر کردن ترقه و پراکندن آتش، سلامتی مردم را هدف میگیرند، با تن دادن به رفتاری آمیخته به هرج و مرج روحی، آیین چهارشنبهسوری را تحریف کردهاند.
در گذشته، سهشنبه شب (شب چهارشنبه) بیرون از خانه جلوی در، در فضایی مناسب آتشی برمیافروختند و اهل خانه از روی آتش میپریدند و با گفتن «زردی من از تو، سرخی تو از من»، بیماریها و ناراحتیهای سال کهنه را به آتش میسپردند تا سال نو را با آسودگی و شادی آغاز کنند.
در برخی شهرها هر چهارشنبه ماه اسفند نقش معینی داشت مثلاً نخستین چهارشنبه (موله) مختص به تمیز کردن فرشهای خانه و خانه تکانی، دومین چهارشنبه (سوله) روز خرید نیازهای سال نو، سومین چهارشنبه (گوله) مربوط به خیس کردن و کاشتن گندم و عدس برای سبزه نوروزی و آخرین چهارشنبه (کوله)، چهارشنبهسوری بود که وسایل کهنه را به آتش میانداختند.
این مراسم به قدری زیبا برگزار میشد که برای رسیدن به چهارشنبههای پایانی سال همه مردم شور و هیجانی خاص داشتند و این نشاط موجب میشد به دیدار یکدیگر بروند و شادی را با هم تقسیم کنند.
در سالهای اخیر، برگزاری مراسم سنتی و زیبای چهارشنبهسوری رنگ دیگری به خود گرفته است. آتش زدن بوتههای خشک، پریدن از روی آتش و دود کردن اسپند در محلهها به تجمع جوانان در خیابانها، آتش زدن فشفشه و منفجر کردن ترقه و پرتاب سیگارت تبدیل شده است که میتواند خطرات زیادی را به دنبال داشته باشد و در پی آن سوانحی اتفاق بیفتد که جبرانناپذیر است.
در سالهای اخیر و متاثر از برخی پدیدههای غیرملی، وارداتی، همراه با الگوبرداری انحرافی و غیر واقعی نوعی دیگر از اقدامات فاقد شباهت با نوع سنتی و اصیل آن همراه با رفتارهای آزاردهنده و مخل امنیت در قالب رفت و آمد غیر متعارف وسایل نقلیه و مانورهای بسیار خطرناک و کنترل نشده آنان، تخلفات خطرناک رانندگی، پرتاب ترقه و دستسازهای محترقه و آتشزا، تجمع همراه با رفتارهای آزاردهنده افراد و انسداد خیابانها، پیادهروها و میدان ها، مزاحمت برای بانوان ، تخریب خودروها و اموال عمومی و ایجاد اخلال در نظم و امنیت عمومی( به مفهوم عام آن) نیز که در دستور کار برخی از شهروندان قرار گرفته انجام میشود.
از سوی دیگر گونه انحرافی و تغییر یافته چهارشنبهسوری، خسارات بیشمار مالی و ضایعات پرتعداد جانی را در پی داردکه هرگز در هیچ مرحلهای از تاریخ کشورمان سابقه نداشته است و با فلسفه وجودی این مراسم که زدودن ضعفها و جایگزینی آن با سلامت است نیز در منافات مطلق است.
هر روز که میگذرد و به ایام پایانی سال نزدیکتر میشویم، صدای انفجار انواع ترقه در گوشه گوشه شهر، تلنگری است بر اینکه سال در حال اتمام است و سال جدید فراخواهد رسید، گویی اگر این صداها به گوش نمیرسید کسی متوجه فرارسیدن سال نو نمیشد و اگر در گذشته اجرای سنتهای زیبای چهارشنبهسوری نویدگر فرا رسیدن سال نو بود، هماکنون با عجین شدن با نافرهنگهای تازه متداول شده، تداعیگر خاطرات تلخ از آسیبهای جسمی و روحی در ذهن آدمی شده است.
قطع دست و پا، و انگشتان، سوختگیهای عمیق اعضای مختلف بدن، نابینایی و گاه مرگ از جمله آثار به جای مانده از این روز است که جبران آن سخت و گاهی غیرممکن است و صد حیف که با گذشت زمان از برگزاری آیینها و رسوم زیبا و خاطرهانگیز این روز فاصله گرفتهایم و با گرایش به روشهای غلط و خطرناک، اصل وجودی برپایی این جشن را فراموش کردهایم. جامعهای که در آن شور و نشاط نباشد، مطمئنا پس از مدتی دچار نوعی افسردگی اجتماعی میشود که شاید یکی از راههای بروز نکردن آن، وجود و برپایی چنین جشنهایی باشد.
اهداف برپایی این آیین محقق نخواهد شد مگر با رعایت لازمها و ملزومات آن، که این امر نیز فراهم نخواهد شد مگر با فراهم آوردن زمینههایی چون ساخت برنامههای فرهنگی - آموزشی در طول سال، حذف نابهنجاریهای اجتماعی و جایگزین کردن برنامههای درست و اصولی و برخورد با اراذل و اوباشی که با سوءاستفاده از چنین موقعیتهایی موجبات بروز خطر و آسیب را برای عموم مردم در هر گروه سنی فراهم میآورند.
میتوان با ارائه راهکارهای درست عملی در طول مدت زمان و صرف هزینههای نهچندان زیاد و فرهنگسازی برای مردم، این رفتار اجتماعی را اصلاح کرد، چرا که در کل نمیتوان منکر اینگونه ابراز شادیها در جامعه شد. همچنین همراه شدن بیشتر خانوادهها با فرزندانشان، جایگزین کردن رفتارهای کمخطر، همکاری و تعامل بیشتر ارگانها و مسوولان از جمله راهکارهای کاهش این آسیبها است.
مهر و موم کردن یا جریمه فروشگاه هایی که عرضه کننده این مواد هستند افتخار نیست،چرا که تا زمانی که تقاضا هست عرضه نیز خواهد بود، حال چه این عرضه از طریق فروشگاه ها، سوپرمارکتها، لبنیاتیها و.... صورت پذیرد یا به صورت تجارت زیرزمینی و پستویی این مواد عرضه شوند. اگر به جای اعلام تعداد فروشگاه های پلمب شده و دستگیری افراد، از ریشه موضوع را بررسی و با عملی کردن راهکارهای درست به آن جامه عمل میپوشاندیم بیشتر جای افتخار داشت!
به امید آن روز که با همکاری و تعامل خوب مسؤولان و در عین حال اجرای برنامههای متنوع فرهنگی به منظور ارتقای آگاهی عموم و همکاری و همراهی خانوادهها در برپایی این سنت حسنه، کمترکسی آسیب ببیند و سال نو را با جسم و روحی سالم آغازکنیم.
ارسال نظر