یک نویسنده و پژوهشگر:
تسامح فرهنگی ایرانیان به معنای تسلیم فرهنگی نبوده است
یک نویسنده و پژوهشگر اظهار داشت: یگانگی فرهنگی همانگونه که مزیت ایران است، نقطه نگرانی همسایگان ما است؛ یزدانشناسی ویژه ما که در آیین، تشییع خودش را پدیدار میکند همانگونه که مزیت ماست، در جهان اسلام مارا به بخشی متمایز تبدیل کرده است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری موج اصفهان، پیام فضلینژاد در نشست «بازآفرینی رؤیای ایرانی» از سلسلهنشستهای «عصرهای رسانه» از سوی فرهنگسرای رسانه گفت: یزدانشناسی ویژه ما که در آیین، تشییع خودش را پدیدار میکند همانگونه که مزیت ماست، در جهان اسلام مارا به بخشی متمایز تبدیل کرده است. همچنین در آن واحد، ایران هم بزرگ و هم کوچک است؛ بزرگ است به این معنا که این کشور با چنین موقعیت و مختصاتی هیچ وقت برای همسایگانش مطلوب نیست و کوچک است به این معنا که از جهاتی آسیبپذیر است و مانند هند و چین نیست که عظمتش مانع فتحش شود و در عین حال برخوردار از یک روحیه مقاوم تاریخی است؛ و این محاسبه ایران را دنیا دشوار کرده است.
وی تصریح کرد: بهترین پژوهشگران ما وقتی از قدرت نوزایی و قدرت تفکر در ایران صحبت میکنند، میگویند انسانگرایی فلسفی در دوره آلبویه سبب شد تا این تحول عظیم رخ دهد و این انسانگرایی فلسفی به انسانگرایی در ادبیات ما انجامید؛ حاکمانی که نه تنها میزبان فیلسوفان، حکما و ادبا بودند و دارالحکومه تبدیل به دارالحکمه میشد، بلکه خودشان مشتاق دانش بودند؛ حاکمان از فیلسوفان، دانشوران و متفکران نمیخواستند تا الزاماً وفاداری خود را نسبت به حکومت ثابت کنند، بلکه طبقهای خاص از فیلسوفان شکل گرفته بود که بیآنکه مجبور باشند وفاداری خود را به حکومتها ثابت کنند، صرفاً به دلیل عشق به حکمت و دلبستگی به خرد با حکومتها انس میگرفتند که این نشان دهنده تفاوت معیارها است و این همان چیزی است که روح ایران را خلق میکند زیرا آموزگاران علوم انسانی دولتمردان و حکمرانان ما بودند.
فضلی نژاد ادامه داد: در دوره آلبویه دکانها، گرمابهها و میادین عمومی در فعالیتهای فرهنگی نقش داشتند؛ از نظر من، یک نیروی مرموزی وجود دارد که در لحظاتی از تاریخ به کمک ایران آمده تا بتواند ایرانیت خود را حفظ کند. میگویند ایرانیان و ایران فرهنگی را با مصالحه و تسامح فرهنگی حفظ کردند، اما این تسامح فرهنگی به معنای تسلیم فرهنگی نبود، بلکه تسامحی خردمندانه و حکیمانه بود که وقتی اعراب به ایران حمله میکنند، مدتها طول میکشد تا ایرانیان مسلمان میشوند؛ همچنین ایرانیان اسلام را میپذیرند اما زبان اسلام را نمیپذیرند و زبان فارسی را حفظ میکنند. در واقع، به نوعی دست به مصالحه میزنند؛ یعنی عنصری را میگیرند و عنصری دیگری را نمیپذیرند.
مدیر مسئول مجله نقد اندیشه اذعان داشت: میگویند اگر آیین میترا و لشکریان روم به اروپا صادر شد، اگر باورهای ایرانی نزد اعراب و مسلمانان فاتح باقی ماند، اگر ترکان خوارزمی زبان فارسی را فرا گرفتند و مغولان به دیانت اسلام در آمدند، همه اینها ناشی از نوعی مصالحه و تسامح بود، چه چیزی را بدهید و چه چیزی را بگیرید و چگونه هویت خودت را تدوام بدهید. این ظاهراً ناشی از یک علم الرئیس است که در شاخه اصلی دانش در ایران فرهنگی وجود دارد؛ و برای این است که میگویند تمدن ۱. با آزادی حرکت، ۲. با آزادی سفر،۳. با آزادی بحث و مناظره و ۴. با آزادی عقیده، نه تنها حیات یافت، بلکه تمدنهای دیگری را هم تکریم کرد.
وی گفت: ما آنقدر در حفظ میراث ناتوان شدهایم که اکنون ترکها مولوی را مصادره میکنند، آذربایجان نظامی را مصادره میکند و نیز کار از کشورها فراتر رفته و عجیب است که تحولات اخیر جامعه ایران، طوری شده که قرآن سوزها دارند حافظ را مصادره میکنند، کسی که خودش میگوید «هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم»! حالا برخی میخواهند بگویند او ضد دین و ضد قرآن بوده است و شاهد تفاسیر جدیدی هستیم که از این شخصیتها ارائه میشود؛ اینگونه است که ایران فرهنگی از یک سو توسط نیروهای ایرانستیز، از سوی دیگر توسط نیروهای خارجی و از دیگر سو توسط نیرویهای مرتجع داخلی مورد حمله قرار دارد.
این نویسنده با بیان اینکه هرملتی رویایی دارد و ملتها به رویا زندهاند، در بیان راهکار غلبه بر این ایران ستیزی، گفت: چاره این مسئله، ائتلاف نیروهای تمدنساز ایرانی است تا بتوانند حیات ایران فرهنگی را دوباره قوام بخشند.
مدیر مسئول مجله نقد اندیشه اظهار داشت: ایران یکی از معدود کشورهایی است که یک سوال بزرگ در برابر آن قرار دارد، اینکه نه موقعیت آن مثل کشور دیگری است و نه شباهت های خانوادگی با سایر کشور ها دارد، اما در عین حال از یک جغرافیای فرهنگی برخوردار است که در نقشه ایران فرهنگی اتمسفرش را میشود حفظ کرد. همچنین ایران متحد بالقوه ندارد؛ با کشور هایی که نزدیکی مذهبی دارد تفاوت قومی و زبانی دارد و با کشورهایی که نزدیکی قومی و زبانی دارد تفاوت مذهبی دارد. بنابراین جمع این عناصر متناقض باهم نمیگذارد که ایران به یک اتحادیهای در گستره جغرافیایی خود دست پیدا کند و به همین دلیل، اتحاد کشورهای فارسی زبان و کشورهای اسلامی و مسلمان شکست میخورد.
ارسال نظر