روایت معلمان ورزنهای که شنیدن را به گوشهای نازنین هدیه دادند
معلمان مدرسه استثنایی صابر شهرستان ورزنه استان اصفهان با پیگیری مجدانه، پدرانه و دلسوزانه و باهمت خیرین توانستند عمل کاشت حلزون ۲٠٠ میلیونتومانی را برای دانشآموز عزیزشان، نازنین صفری رقم بزنند.
، همه ما از ابتدای تولد اصوات زیادی را به جعبهٔ جادویی صدا در گوش انتقال دادیم؛ صدای مادر و پدر، صدای شرشر آب، صدای آواز گنجشکها، صدای باد و... اما کسانی هم مثل نازنین صفری ۱۲ساله از شهر ورزنه هستند که از ابتدای تولد، هیچوقت نتوانستند صدای جاری در مولکولهای هوای اطرافشان را بشنوند.
آموزگاران مدرسه صابر در همان روزهای اول ثبتنام نازنین جان در مدرسهی خود به دنبال انجام عمل کاشت حلزون برای او بودند اما به دلایلی این امر میسر نشد تا اینکه در بهار ۱۴۰۲ مجدداً معلمان دلسوز صابر عزمشان را برای شنیدن گوشهای نازنین جزم کردند تا حتماً این انجام را به سرانجام برسانند.
آقای رمضانی، از آموزگاران مدرسه صابر این قصه پر فرار و نشیب را اینگونه روایت میکند: در بهار سال ۱۴۰۲ شرایط برای عمل کاشت حلزون نازنین فراهم شد؛ ما ابتدا از آقای دکتر ابطحی در اصفهان وقت گرفتیم و ایشان ما را به تهران و دکتر اجل لوئیان ارجاع دادند. برای نوبت گرفتن از ایشان اقدام کردیم اما اولین نوبت خالی در دیماه بود. در همین مدت ابتدا بهواسطه دکتر ابراهیمی که از اصفهان برای ویزیت بیماران به ورزنه میآیند با دکتر اجل لوئیان تماس گرفتیم و سیتیاسکن نازنین را برایشان فرستادیم. ایشان با اصطلاحات پزشکی برای دکتر ابراهیمی توضیح دادند که امکان کاشت حلزون وجود ندارد. دکتر ابراهیمی پرسیدند که در خارج از کشور هم نمیتوان کاری انجام داد؟ و پاسخ منفی بود. من خیلی ناراحت شدم اما درعینحال شماره دکتر اجول لوئیان را برداشتم تا دوباره با او ارتباط بگیرم.
رمضانی ادامه میدهد: چند روز بعد به دکتر اجل لوئیان پیام دادم که هیچ راهی برای درمان بیمار ما وجود ندارد؟ حدوداً ده روز بعد جواب دادند که اگر میخواهید دقیقتر بررسی کنم باید سیتیاسکن و مریض را به تهران بیاورید. با واسطههایی موفق به دریافت نوبت ایشان در بیمارستان خاتمالانبیا شدیم. پس از بررسی، دکتر گفت که میتوان عملکرد اما آن نتیجه موردنظر شما اتفاق نمیافتد. اگر بچههای دیگر بعد از دو سه سال تکلم پیدا میکنند، چون سن عمل نازنین گذشته، شاید در ۲۲ سالگی بتواند منظورش را به دیگران بفهماند. من گفتم بااینوجود میخواهیم نازنین عمل شود. دکتر گفت پس باید تأییدیه چهار پزشک دیگر را بگیرید تا اقدامات بعدی را انجام دهیم.
رمضانی که به همراه دیگر همکارانش کفش آهنین برای بهنتیجهرسیدن و شکستن دنیای مسکوت نازنین به پا کرده بودند بیان میکند: واقعاً خدا در این کار همراه ما بود. ما در یک روز تأییدیه هر چهار پزشک را که هر کدام در یک جای تهران بودند گرفتیم، درصورتیکه ممکن بود چند روز زمان ببرد. ساعت ۱۲ ظهر با پرسوجو متوجه شدم دکتر اجل لوئیان در بیمارستان بقیه الله عمل دارد. پشت در اتاق عمل رفتم و از طریق آیفونی که آنجا بود به پرستار اطلاع دادم با دکتر کار واجب دارم. پرستار گفت نیم ساعت منتظر بمانم و اگر دکتر نیامد دیگر بروم. دقایقی نگذشت که دکتر از اتاق عمل بیرون آمد. به سمت دکتر رفتم و کاغذها را نشانش دادم. ایشان کمی ناراحت شدند که چرا الان او را از اتاق عمل صدا کردم. حق هم داشتند. من هم توضیح دادم که از هزار کیلومتر راه به تهران میآیم و چارهای ندارم. ایشان برگههای تأییدیه را نگاه کردند و گفتند به صندوق هیئتامنای صرفهجویی ارزی مراجعه کنم.
این آموزگار پرتلاش مدرسه صابر ورزنه اظهار میدارد: بلافاصله به آن صندوق مراجعه کردم و ۲۵ میلیون تومان بهعنوان پیشپرداخت برای سفارش حلزون واریز کردم. سه ماه بعد مجدداً تماس گرفتند و ۷۵ میلیون دیگر واریز کردیم و در یک نوبت دیگر هم ۳۵ میلیون تومان واریز شد. خلاصه وقتی هزینه ایمپلنت را کامل واریز کردیم گفتند سهشنبه هفته بعدش نوبت عمل دارید. هزینه این ایمپلنتها تقریباً ۷٠٠ میلیون تومان است و این صندوق صرفهجویی ارزی ۵٠٠ میلیون تومان را بهنوعی تقبل میکند و ۲٠٠ میلیون مابقی را بیمار باید پرداخت کند. بالاخره در آذرماه نازنین را برای عمل به بیمارستان بردیم؛ کاشت حلزون به لطف خدا و به دست دکتر اجل لوئیان با موفقیت انجام شد و فردا صبحش ساعت ۱۱ نازنین از بیمارستان مرخص شد. البته آن موقع نازنین چیزی نمیشنید ولی دکتر با تستهایی که انجام داد گفت عمل بسیار خوب بوده و دو ماه بعد برای نصب دستگاه دوم باید مجدداً مراجعه میکردیم تا نازنین بتواند صداها را دریافت کند و با استفاده از حلزون کاشته شده بشنود و تجزیهوتحلیل نماید.
رمضانی درباره تأمین هزینههای عمل نازنین میگوید: تقریباً از وقتی که مطمئن شدیم این کار به نتیجه میرسد تأمین این ۲٠٠ میلیون را در اولویت قرار دادیم. با خیریه امیرالمؤمنین (ع) هماهنگ کردیم و با قراردادن پیامهایی در فضای مجازی کانالهای شهرستان از مردم خواستیم برای کاشت حلزون نازنین کمکهای خود را بهحساب خیریه بریزند و ظرف یک هفته با کمک همین مردم شهرستان ورزنه و خیرین گرانقدرش ۲٠٠ میلیون تومان جمعآوری شد.
وی درباره اولین روزی که نازنین شنیدن را آغاز کرد بیان میکند: اولینبار همان روزی بود که در مطب دکتر دستگاه دوم نصب شد؛ وقتی نازنین برای اولینبار صداهای اطراف را شنید به طور طبیعی مثل دیگر ناشنوایانی که اولینبار میشنوند، برافروخته و قرمز شد و حسابی ترسیده بود. ولی بعد کمکم برایش عادی شد. وقتی من پشت سرش ایستادم و دست زدم و بعد روبرویش قرار گرفتم و از او با اشاره پرسیدم من چند بار دست زدم و نازنین درست جواب داد، انگار تمام دنیا را به من داده بودند و فقط نمیتوانستم جلوی اطرافیان از خوشحالی گریه کنم.
رمضانی درباره واکنشهای جالب نازنین به صداها میگوید: همان روزی که از مطب دکتر برگشتیم وقتی از دستاندازها میگذشتیم و صدای برخورد به گوش میرسید، نازنین با اشاره به مادرش میگفت که چرا پایش را به کف ماشین میزند و بعد به او فهماندیم که این صدای برخورد ماشین با دستانداز است. یا مثلاً اولینبار که صدای بوق ماشین را در تهران شنید از جا پرید و نمیدانست صدای چیست. آقای عباسی، مدیر مدرسه نازنین که همراه ما بود، چند بار بوق ماشین خودش را زد و به او یاد داد که این صدای بوق ماشین است. مادر نازنین تعریف میکند که حالا صدای زنگ در را میشناسد و با شنیدش میرود تا در را باز کند. او تعریف میکند که تا مدتی شبها وقتی سکوت کامل برقرار بود نازنین میپرسید این چه صدایی است؟ و ما میگفتیم صدایی نمیآید تا اینکه فهمیدیم صدای تیکتاک ساعت که برای ما عادی شده را میگوید!
آموزگار مدرسه صابر تأکید میکند: از وقتی که نازنین صداها را میشنود ارتباطش با اطرافیان و همکلاسیهایش خیلی بهتر شده است. الان میتواند همکلاسیهایش را صدا بزند. نازنین قبلاً لجباز بود یا بهتر است بگوییم چون صدایی نمیشنید کلافه بود. اما الان آن لجبازی کمتر شده. خانم امیدیان آموزگار نازنین است و تعریف میکند اولین باری که نازنین در زد و وارد کلاس شد بعدازاین عمل بود. چون قبلاً درکی از علت در زدن و صدایی که ایجاد میکند نداشت اما حالا به بهانههای مختلف اجازه میگیرد و بیرون میرود تا موقع برگشت در بزند و صدایش را بشنود.
رمضانی در مورد حرفزدن نازنین توضیح میدهد: ذهن او اکنون مثل یک ضبطصوت است که صداها را میگیرد و ذخیره میکند. نازنین چون از نوزادی قدرت شنوایی نداشته و بعد از آن هم در مقابل سمعک مقاومت میکرد حالا اصواتی که ما برای مفاهیم مختلف به کار میبریم برای او کاملاً بیمعنی است. دختر عزیزم اکنون هفتهای یک جلسه برای تربیت شنوایی، گفتاردرمانی و تنظیم دستگاه به اصفهان میرود که هزینه هر کدام جلسهای ۳٠٠ هزار تومان است. البته فواصل تنظیم دستگاه بهمرور زیاد میشود. او اکنون مفاهیم انتزاعی مثل محبت، عشق و... را درک نمیکند ولی مفاهیم عینی مثل آب، خودکار، مداد، غذا و... را دارد یاد میگیرد. امیدواریم که طی چند سال آینده بتوانیم شاهد حرفزدن نازنین باشیم و آن روز خوشحالی ما کامل میشود.
عباسی مدیر مدرسه صابر در پایان از کلیه دستاندرکاران این کار خیر تشکر کرد و گفت: طی هفت بار رفتوآمد نازنین به تهران آقای رمضانی پای ثابت این قضیه بود. حتی ایشان طی یک تصادف رباط زانویشان پاره شد و آسیب جدی دید ولی باز هم در همه مراحل حضور داشتند و من، آقای نجاری و طهماسبی از آموزگاران مدرسه صابر بهصورت چرخشی همراه ایشان بودیم. از آقای نجاری هم که شروعکننده این کار خیر بودند تشکر ویژه دارم. در واقع تمام معلمان و دبیران مدرسه صابر نگران و دلسوز این قضیه بودند ولی آقای رمضانی ویژهتر از همه ما با جدیت این امر را به سرانجام رساندند. جا دارد از همه خیرین گرانقدری که با کمکهای خود، ۲٠٠ میلیون تومان هزینه عمل کاشت حلزون را تأمین کردند و خیریه حضرت امیرالمؤمنین سپاسگزاری کنم. آقای دکتر اجل لوئیان، این جراح چیرهدست، هم شنیدن را به گوشهای نازنین بخشید و هم ۲۰ میلیون تومان از ۳۵ میلیون تومان هزینه عملش را بخشید. از مادرش نیز برای انجام تمرینات گفتاردرمانی و تربیت شنوایی که در تکلم نازنین مؤثر است سپاسگزاریم و امیدوارم خداوند صبر و استقامت کافی را در این مسیر به او عنایت کند.
رمضانی در انتهای این گفتوگو به خانوادههای دارای فرزند ناشنوا توصیه کرد: حتماً قبل از یکسالگی برای فرزندشان کاشت حلزون انجام دهند. اگر قبل از یکسالگی انجام شود هم هزینه آن بسیار پایینتر است و هم کودک دیگر نیازی به کلاسهای بعدی نخواهد داشت. ما کودک پنجساله ناشنوایی را در مطب دکتر دیدیم که چون زود عمل کرده بود، به پنج زبان زنده دنیا مسلط شده بود؛ بنابراین ناامید نباشند و اگر از یکسالگی فرزندشان هم گذشته در صورت تشخیص امکان عمل از سوی پزشک هر چه سریعتر آن را انجام دهند.
ارسال نظر