یک اقتصاددان در گفتگو با خبرگزاری موج؛
چرا در برنامه های استراتژیک مقابله با بحران ها دیده نشده است!؟
علی اکبر نیکواقبال گفت: در برنامه های میان مدت و بلند مدت هیچ تمهیداتی برای مقابله با چنین بحران ها دیده نشده، از این رو برنامه های استراتژیک نیاز به تجدید نظر و ترمیم های بسیار اساسی و بنیادی در حوزههای گوناگون دارند تا ما بتوانیم نتایج و ضرورت های مطلوب را حداقل در کوتاه و حداکثر تا میان مدت به دست آوریم.
به گزارش خبرگزاری موج، در بررسی وضعیت اقتصادی کشور در روزهای منتهی به سال جدید که بیماری کرونا به عنوان یک پدیده جهانی گسترش یافته است ارائه راهنمودهای مشخصی برای کاهش تبعات و عواقب اقتصادی چنین پدیده ناشناخته ای تا حدودی سخت است ولی ضروریست که این فرایند از طریق اطلاعات هدفمند، صحیح، شفاف و به موقع در تمام ابعاد فنی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مورد شناسائی مستمر قرار گیرند، همچنین ضروریست از دانش جهانی و تجربه های به دست آمده بهره گیری کنیم و آن را به سطوح مختلف محلی، منطقه ای و کشوری ارائه کنیم و در اختیار نهادهای اقتصادی و اجتماعی ذیربط قرار دهیم، از این رو راهکار برون رفت از مشکلات کنونی بهره گیری از هوش و خلاقیت جمعی برای اتخاذ تصمیمات صحیح و مدیریت شده است، چراکه تا چندسال پیش مشکلات و گرفتاریهای ما بیشتر به مسائل داخلی کشور منحصر بوده، از این رو پیشنهادها، راهنماییها و سیاستها نیز بیشتر بر این موضوعات متمرکز شده بودند، اما در مسائل گسترده تر تاکنون برنامه ریزی نداشته ایم که نیازمند هماهنگی همه دستگاه هاست.
علی اکبر نیکواقبال اقتصاددان در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری موج ضمن تاکید بر اینکه هیچ تمهیداتی برای مقابله با چنین بحران ها در برنامه های کشور دیده نشده، گفت: برنامه های استراتژیک نیاز به تجدید نظر و ترمیم های بسیار اساسی و بنیادی در حوزههای گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اداری دارند تا ما بتوانیم نتایج و ضرورت های مطلوب را حداقل در کوتاه و حداکثر تا میان مدت به دست آوریم.
در ادامه متن کامل گفتگو را می خوانید؛
در حال حاضر مشکلات اقتصادی که ایران با آن روبرو شده ریشه در مسائل بین المللی دارد یا کاملا داخلی است؟
در ماههای اخیر و بعد از انتخابات در کنار بروز فاجعه جهانی کرونا به طور کلی صورت مسائل جا به جا شده اند و مسائل اساسی کشور بیش از همیشه به روابط بینالمللی گره خورده و استراتژی ها، راهبردها یا سیاستها از بلندمدت و برنامهریزی های دورنمائی به موضوعات کوتاه مدت، لحظهای یا تصمیمگیری های اضطراری در کوتاه مدت با پیامدها و آثار عمیق اقتصادی اجتماعی، تحول پیدا کرده است.
باید توجه داشته باشیم که برنامه های راهبردی و استراتژیک از دیدگاه نظری و منطقی، اگر چه بسیار موجه به نظر می رسند ولی تجربه های به دست آمده در اتحاد جماهیر شوروی با برنامه ریزی های متمرکز یا برنامه راهبرد چشم انداز بیست ساله ۱۴۰۴ ایران که در سلسله برنامه های ۵ ساله ارائه شده نتایج امور راهبردی و استراتژیک نشان می دهد که تردید و عدم قابلیت اتکا به موفقیت عملی در مباحث راهبردی یا رسالت های دورنمائی وجود دارد، از این رو مشاهده می شود مواجهه با فاجعه کرونا به عنوان یک پدیده ناگهانی و غیرمترقبه و ناپیدا در هیچ یک از رهنمودها و برنامه های استراتژیک چه در ایران و چه در سطح جهانی قابل پیشگیری و شناسائی نبوده و به این ترتیب در هیچ یک از برنامه های میان مدت، لحاظ نگردیده است. بنابراین، ما به این تشخیص بسیار مهم می رسیم که برنامه ها و تمهیدات استراتژیک نیاز به تجدید نظر و ترمیم های بسیار اساسی و بنیادی در حوزههای گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اداری دارند تا ما بتوانیم نتایج و ضرورت های مطلوب را حداقل در کوتاه و حداکثر تا میان مدت به دست آوریم.
آیا همیشه راهکارهای موثر برای حل مشکلات بر مبنای اصول علمی هست؟
اگر ما به تجربه و روند عملی تصمیمات مدیران، سیاست گذاران در سایر کشورها نگاه کنیم شاهد آنیم که آنها بر روی مهمترین مسائل و اولویت ها تمرکز داشته اند. جالب توجه است که مواردی بوده که حتی مراکز تصمیم گیری و بالاترین مقامات در گزینش های مطلقا یکسان و مشابه در نهایت از پیشگیری طالع بینان، فالگیران یا حتی شیر یا خط استفاده کرده اند!
جای اقتصاددان انگلیسی جان ماینارد کینز خالی که گفته در بلندمدت همه ما مرده ایم. بنابراین ضروری و طبیعی می بود اگر ما فاجعه اپیدمی کرونا را مانند بسیاری از بلایای دوران های گذشته، قابل اتفاق در نظر می گرفتیم و تلاش همه جانبه برای کاهش عواقب و تبعات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی و غیره آن به کار می گرفتیم.
در حال حاضر شیوع کرونا اقتصاد ایران را با چه مشکلاتی روبرو کرده است؟
ضروریست که ما با نگاه دورنمائی فاصله بگیریم و تمرکزی کوتاه مدت به وضعیت اقتصادی کشور داشته باشیم. اقتصاد کشور ما تا حدود زیادی به دلیل تحریم آمریکایی، متمرکز بر صادرات و واردت با همسایگانش شده؛ حال با بروز چنین صانحه ای، روابط تجاریمان هم با این کشورها با مشکل مواجه شده در کنارش هم بخش عمده یا حتی شاید کل رفت و آمد هواپیمایی ما با خارج از کشور مسدود شده است.
بنابر آنچه در رسانه ها منعکس شده، ۹۸ درصد فعالیتهای مرتبط با گردشگری متوقف شده است؛ برای نمونه رستوران دارها با ۴۰ درصد کاهش فروش مواجه شده و بسیاری از فعالیتها به حداقل رسیده اند. صاحبان صنعت، حرفه و مشاغل کارهای خود را به صورت تلفنی و اینترنتی در خانه انجام می دهند، البته اگر قابل انجام باشد؛ در غیراینصورت، فعالیت ها کاهش یا متوقف شده است.
چه عواملی مشکلات اقتصادی در سه ماهه آخر سال ۹۸ در ایران را تشدید کرد؟
در کنار مشکلات پیش گفته و با اعلام اولین موارد بروز بیماری، ما با مشکل اقتصادی دیگری نیز روبرو شدیم که آن هم قرار گرفتن کشورمان در لیست سیاه FATFبوده است. مجمع تشخیص مصلحت نظام با عدم تصویب موارد باقی مانده آن موجب شد که داد و ستد با سایر کشورها محدودتر شود. با کنار هم گذاشتن این مستندات تنها چیزی که میتوانیم بگوییم این است که ما دست به خودزنی یا خود تحریمی زده ایم. بنابراین اینطور به نظر می رسد که ما با فرصت سوزیها، راه وصول به اهداف را سختتر و رسیدن به بن بست را نزدیکتر کرده ایم.
چرا نگاه مشورتی یا همکاری گروهی در جامعه ما برای اجرای برنامه های ملی یا مشکلات کلان با موانعی روبرو است؟
یک زمانی ما هدف را بر آن میگذاریم که راه حلها را جستجو و بهترین آنها را بر مبنای« ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ»( به بهترین وجهی موانع را از پیش رو بردار) به اجرا بگذاریم که بسیار پسندیده و عالیست، ولی اینطور به نظر می رسد بررسیها و نظرات ارائه شده یا راهکارها و پروژه های صحیح به علل مختلفی مانند اعمال نفوذ، تبانی و زد و بند و سوء استفاده به انحراف کشیده شده است ( نگاه کنید به پروژه تونل کندوان، به زمان اتمام اتوبان شمال، به سدسازی در مکان های نامناسب و امثالهم).
همین حالا اگر بررسی کنید به نظرتان چند اقتصاددان، جامعه شناس، محقق و فعال محیط زیست برای خروج از شرایط و مشکلات کنونی راهکار ارائه داده اند؟ چندتا از این راهکارها برای ورود به پروسه اجرا، مورد ارزیابی علمی و بی طرفانه قرار گرفته و کدام یک به اجرا رسیده است؟ بنابراین تا زمانی که ما نخواهیم زنجیرهایی را که به دست و پای خودمان بسته ایم باز کنیم؛ نمی توانیم دستاوردهای بهتری به دست آوریم.
در روزهای اخیر شاهد آن بودیم که سازمان بهداشت جهانی در موضوع اپیدمی جهانی بیماری کرونا، کمک رسانی هایی را به ایران مطرح کرد ولی از سوی ما با اکراه پذیرفته شد. کلا این اصل یا قانون نانوشته حاکم است که تا تغییر و تحولی در اندیشه و فکر سیاستمداران و سیاستگذاران به وجود نیاید و تا این تحول فکری در رفتار و تصمیمات آنها منعکس نشود نمی توان این انتظار را داشت که شرایط محیط مادی متحول شود، «إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ».
در حال حاضر مشکل تصمیم گیری در مقابل بحران ها را چگونه می توان حل کرد؟
آنچه مسلم و قطعی است و باید به آن توجه جدی داشت تحولات جهان به سمت بی نظمی بیشتر بر مبنای اصل آنتروپی منفی و تحول روش های تصمیم گیری از سنتی به سیستمی و نظام مند است. دیگر تصمیمات سنتی خوب، بد و سیاه یا سفید وجود ندارد. افراد، نهادها، سازمان ها و کشورها درگیر مسائل و گرفتاری ها و همچنین راه حل های گوناگون جهت رسیدن به هدف یا اهداف مشخص هستند. راه حل های دوگانه خوب یا بد و سیاه یا سفید اگر چه ارزش خود را مطلقا از دست نداده اند و می تواند از لحاظ نظری مورد توجه هم قرار گیرند ولی در واقعیت جهان امروز ، جایگاه واقعی و عملیاتی ندارند.
تصمیمات در جهان امروز ما مملو از اثرات و پیامدهای منفی و مثبت است و بنابراین از میان ده ها آلترناتیو و گزینش، موردی انتخاب می شود که خالص فایده هزینه آن بیشتر از سایر گزینش ها باشد. پس بیائیم عمل گرایانه تر با امور سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی در ایران برخورد کنیم و از نظرات محققین در تمام امور سیاسی، فناوری، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بهره گیری بیشتری بنماییم، فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ.
ارسال نظر