«شستا» اسیر دومینوی تغییر مدیران
با گذشت ۳ سال از آغاز به کار دولت یازدهم و ورود دولت تدبیر و امید به سال پایانی فعالیت خود در دوره چهار ساله فعلی، به نظر میرسد کلید این دولت در قفل درهم پیچیده مدیران بنگاههای اقتصادی به خوبی نمیچرخد.
به گزارش خبرگزاری موج؛ با گذشت ۳ سال از آغاز به کار دولت یازدهم و ورود دولت تدبیر و امید به سال پایانی فعالیت خود در دوره چهار ساله فعلی، به نظر میرسد کلید این دولت در قفل درهم پیچیده مدیران بنگاههای اقتصادی به خوبی نمیچرخد چرا که درپی تغییر مکرر مدیران، شرکت سرمایهگذاری سازمان تامین اجتماعی بار دیگر تغییر مدیریتی در راس خود را احساس کرد و این بار سیدرضا نوروز زاده، سکان هدایت این بنگاه مهم و تاثیرگذار اقتصادی کشور را در دست گرفت. مدیری که آخرین سمت وی را میتوان مشاور وزیر صنعت، معدن و تجارت دانست. هرچند روند عملکردی نوروززاده در این مسئولیت خطیر را باید در روند کاری وی در آینده دید اما مدیر هفتم در طی سه سال، مهمترین عنوانی است که میتوان در ابتدای امر به وی نسبت داد.
دومینوی هفت نفره مدیران شستا در حالی به نوروززاده رسیده است که در این بین شرکت سرمایهگذاری سازمان تامین اجتماعی، در این مدت سه ساله حتی مدیریت یک هفتهای نیز به خود دیده بود، حال آنکه دولت یازدهم در قبل از آغاز به کار خود و پس از آن، وعده ثبات مدیریت کارآمد را در وعده داده بود، اما به نظر میرسد هنوز در بدنه دولت مدیری مناسب جهت سکانداری شستا پیدا نشده است.
تمامی تغییرات شرکت معتبر شستا، شرکتی که با اندوختههای کارگران و کارمندان به ثمر نشسته است و دولت صاحب اختیار آن شده است در حالیست که همگان بر این امر واقف هستند که پیشبرد امور اقتصادی نیازمند ثبات اقتصادی است، اما آنچه که در طول سه سال گذشته بر شستا گذشته است بیانگر حال و روز ناخوش احوال مدیریتی این مجموعه است.
تغییراتی که افت روند عملکردی این شرکت را به همراه داشته است تا جایی نگاهی به صورتهای مالی شستا در مقایسه با ابتدای دولت یازدهم حاکی از زیانده شدن این بنگاه اقتصادی به واسطه ناکارآمدی مدیریت و تاخیر در افتتاح پروژه های مهم اقتصادی این شرکت است. تغییر فعلی مدیریت مجموعه شستا نیز در حالی انجام می شود که هنوز ناکارآمدی یا ضعف مدیریت قبلی این مجموعه مشهود نشده بود و انتظار میرفت تا مدیران بالادستی شستا اجازه دهند تا این شرکت به روند فعلی خود ادامه دهد و روزهایی از آرامش را پشت سر بگذارند اما در کمال ناباوری خبر حضور نوروززاده در شستا هفته گذشته بر روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت.
حال حتی با این تغییر در فاصله یک ساله باقی مانده به پایان کار دولت یازدهم انتظار میرود تا بنگاه اقتصادی ارزنده برپایه سرمایه کارگران و کارمندان، رنگ و بوی آرامش را به خود بگیرد، اما نگاهی به عملکرد رضا نوروز زاده مدیرعامل جدید شستا بیانگر این موضوع است که وی با آنکه در گذشتهای نزدیک مدیر سازمان گسترش و در دورتر نماینده مجلس بوده در حالی به این سمت برگزیده شده است که نگاهی به عملکرد ناموفق او در سازمان گسترش، نوید روزهای خوبی را برای شستا نمی دهد. تاییدی بر این مطلب را میتوان عملکرد ناموفق نورورزاده در سازمان گسترش دانست، جایی که با انتصاب وی به این سمت بارها شاهد ناهماهنگی و شکاف بین نوروززاده و وزیر صنعت بودیم و این لج بازی ها گاهی تا آنجا پیش میرفت که در مورد تصمیم گیری های کلان بین او و وزیر اختلاف به وجود می آمد. اختلافی که منافع و مصالح ملی با مشکل مواجه میکرد.
نقطه اوج شاهکار مدیریتی نوروززاده در سازمان گسترش و نکته اصلی انتقاد را میتوان در تعویض مدیریت موفق قبلی سایپا دانست. اقدامی که با شگفتی اهالی صنعت مواجه شد و همگان دریافتند که نوروززاده بیش از آنکه به دنبال سروسامان دادن به شرکت سایپا باشد به دنبال تقابل با شخص وزیر صنعت، معدن و تجارت است چرا که در آن زمان در حالی که سعید مدنی، مرد بیحاشیه صنعت خودروسازی کشور با تدابیر مدیریتی خود توانسته بود شرکت سایپا را از بحران و ورشکستگی نجات دهد و در شرایط ناجوانمردانه تحریم علیه ایران، به افزایش تولید و تنوع محصول در این شرکت دست یابد و زیان و بدهی انباشته این شرکت را با اقدامات موثر خود به حداقل رساند و به سمت سوددهی سوق دهد، نوروز زاده با مساعد دیدن شرایط، به تغییر ترکیب هیات مدیره این شرکت دست زد و با برکناری مدنی و جایگزینی فردی که تا قبل از آن مدیر لیزینگ و مالی بود و آشنایی چندانی به صنعت و تولید نداشت، عملا بار دیگر شرکت سایپا را در شرایط مساعد پسا تحریم به حاشیه کشاند.
انتصاب نوروززاده بر سکان مدیریت شستا نشان داد که بدنه وزارت کار و سازمان تامین اجتماعی عزم و ارادهای برای حل مشکلات این شرکت ندارد و به نظر میرسد این مجموعه تبدیل به یک برنامه دورهمی برای تجربهاندوزی مدیریتی شده است که برخی با حضور در این شرکت از مزایایی همچون حقوق های نجومی و پاداش های کلان آن برخوردار میشوند. به نظر میرسد شرکت شستا با وجود دغدغههای همیشگی کارشناسان، به مانند سالهای و دورههای قبل خود به حیاط خلوت دولت و سیاسیون و حتی به میدان تجربهآموزی مدیریتی تبدیل شده است و احساس میشود یقهسفیدهای سیاسی هنوز چشم به دامن سرمایههای کارگری دوختهاند.
*علی اکبر محمودی - تحلیلگر امور اقتصادی
ارسال نظر